سراجالدین حقانی شبکهای از ارتباطات پنهان و زنجیرهای دارد. در فهرست موضوعات جنجانی در دوره دوم حاکمیت طالبان، او یکی از بحثبرانگیزترین چهرههاست. این مقام طالبان، در کنار گروههای تروریستی، کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی، روابط بینالمللی خود را نیز گسترش داده است.
از زمان تأسیس شبکه حقانی توسط جلالالدین حقانی تاکنون ارتباطات پنهان اطلاعاتی این شبکه ادامه یافته است. برخی مقامهای بلندپایه ریاست عمومی امنیت ملی حکومت پیشین افغانستان بر این باورند که سراجالدین حقانی و برادرانش نه تنها روابط به ارثرسیده از پدر خود را حفظ کرده، بلکه آنرا گستردهتر نیز ساختهاند.
شراکت راهبردی حقانی با پاکستان
نام شبکه حقانی همواره با نام پاکستان پیوند خورده است. پاکستان، به سوی شبکه حقانی نه بهعنوان دشمن، بلکه بهعنوان یک شریک راهبردی نگاه میکند. روابط سراجالدین حقانی با پاکستان میراثی است که از پدرش جلالالدین حقانی به او رسیده است.
در دوران حمله شوروی به افغانستان، جلالالدین حقانی زیر چتر حزب اسلامی به رهبری محمد یونس خالص، فعالیتهای خود را از پاکستان سازماندهی میکرد.
جلالالدین حقانی که در ولایتهای جنوبشرقی افغانستان مثل خوست، پکتیکا، پکتیا و لوگر، نیرو داشت، کمکهای مالی امریکا برای مبارزه با روسها را از طریق سازمان اطلاعات پاکستان دریافت میکرد. روابط خانوادگی حقانیها با ارتش و مقامهای پاکستانی از دهه ۱۹۸۰ آغاز شد و تا امروز ادامه یافته است. سراجالدین حقانی یک سال پس از سقوط حکومت طالبان، در سال ۲۰۰۲ وارد میدان جنگ شد.
بر پایه اطلاعات مرکز ملی مبارزه با تروریسم امریکا، او فعالیتهای خود را از وزیرستان و میرانشاه آغاز کرد و بخش عمدهای از زندگی خود را طی دوران جنگ در همان مناطق سپری کرد. این مناطق در نزدیکی سرزمینهای اجدادی حقانی و در امتداد مرز دیورند قرار دارند و سراجالدین حقانی در این مسیر از حمایت قوی سازمانهای اطلاعاتی پاکستان برخوردار بود. او توانست به کمک پاکستان، برای نیروهایش پایگاههای امن، مدارس دینی و حتی مکانهایی برای آموزش مهاجمان انتحاری ایجاد کند.
یک جنرال ریاست امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان به افغانستان اینترنشنال گفت اعضای خانواده سراجالدین حقانی نیز در پاکستان اقامت داشتند و خانههای ویژهای برای آنان در نظر گرفته شده بود. این منبع افزود که اگرچه اعضای خانواده او تحت نظارت شدید امنیتی قرار داشتند، اما نهادهای امنیتی پاکستان کارتهای ویژه و امکانات لازم برای رفت و آمد به آنها داده بودند.
در سال ۲۰۱۱، مایک مولن، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش امریکا، درباره روابط سازمان اطلاعات پاکستان (آیاسآی) و شبکه حقانی گفته بود که سراجالدین حقانی یکی از بازوان قوی پاکستان است و حملات تروریستی بزرگی را در داخل افغانستان انجام داده است.
پس از تأیید مرگ ملا عمر در سال ۲۰۱۵، سراجالدین بهعنوان معاون ملا اختر محمد منصور، رهبر جدید طالبان منصوب شد. پژوهش مؤسسه مطالعات جنگ امریکا (آیاسدبلیو) نشان میدهد طرحی که سراجالدین حقانی را به معاونیت رهبر طالبان رساند توسط آیاسآی آماده شده بود.
بر اساس گفته یک مقام ریاست عمومی امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان، حتا در سال ۲۰۲۱ نیز پاکستان تلاش کرد برای سراجالدین حقانی یک موقعیت برجسته و تصمیمگیرنده در ساختار حکومتی طالبان فراهم کند.
جلالالدین حقانی، بنیانگذار شبکه حقانی
از جنگ تا نرمش در مقابل امریکا
جلالالدین حقانی، رهبر خانواده حقانی، در زمان جنگ با اتحاد جماهیر شوروی کمکهای ویژهای از سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) دریافت میکرد. در گزارشی که مجله نیوزویک در ۴ سپتامبر ۲۰۱۸ منتشر کرد، آمده است که این کمکها شامل تجهیزات نظامی، اسلحه و بستههای نقدی برای مقابله مستقیم با نیروهای شوروی بوده است. این کمکها ابتدا به سازمان اطلاعات پاکستان داده میشد و سپس با همکاری آن، میان گروههای مختلف جهادی توزیع میشد.
رئیس سازمان سیا و برخی از اعضای آن، حتا در دهه نود میلادی، دیدارهای مستقیمی با جلالالدین حقانی در پاکستان داشتند. با بازگشت طالبان به قدرت، این ارتباطات قطع شد و پس از سقوط نخستین حکومت طالبان، حملات متقابلی میان حقانیها و امریکاییها آغاز شد.
در روزهای اولیه تشکیل جمهوری اسلامی افغانستان، سراجالدین حقانی و برادرانش، تحت هدایت پدرشان، شبکه حقانی را گسترش دادند و عملاً علیه نیروهای خارجی از جمله امریکا اعلام جنگ کردند. یکی از مسئولان امنیت ملی پیشین افغانستان میگوید: شبکه حقانی برای مقابله با نیروهای امریکایی، انتحاریهایی را آموزش داد و برخی جنگجویان جنوب شرقی افغانستان را نیز به گروه خود جذب کرد.
گفته میشود که در روند گسترش این شبکه، سازمان اطلاعات پاکستان همکاری ویژهای با سراجالدین حقانی و خانواده او داشته است، اما اینبار بهجای کمکهای امریکا، آنان را علیه امریکا تقویت کرده است. مقامات مختلف امریکایی بارها در دوران ریاستجمهوری جورج بوش و باراک اوباما، پاکستان را متهم کردند که پناهگاهها و منابع مالی برای شبکه حقانی فراهم کرده است.
امریکا، سراجالدین حقانی را بهدلیل این فعالیتها در فهرست سیاه جهانی تروریستان قرار داد و برای بازداشت او و سایر اعضای ارشد این شبکه، جایزههای نقدی تا سقف ۱۰ میلیون دالر تعیین کرد. این اقدام نشان داد که شبکه حقانی نسبت به دیگر گروههای طالبان، هدف تحریمهای شدیدتری از سوی امریکا قرار داشت. رهبر کنونی این شبکه در محافظت از خود آنچنان جدی بود که هیچ تصویری از او در رسانهها منتشر نشده بود و حتا پس از تعیین جایزه، تنها یک تصویر رسامیشده از او منتشر شد.
پس از خروج نیروهای امریکایی و ناتو در سال ۲۰۲۱، سراجالدین حقانی برای نخستین بار در انظار عمومی ظاهر شد. او تصاویر و ویدئوهای خود را در ساختمان وزارت داخله منتشر کرد که همزمان، بحثهایی درباره جایزه تعیینشده برای او دوباره مطرح شد. به گفته کارشناسان امور امنیتی، احتمالاً پرده برداشتن ار چهره حقانی، نتیجه توافقی مشروط با سازمانهای اطلاعاتی امریکا درباره کاهش برخی تحریمها بوده است.
همزمان با این تحولات، سراجالدین حقانی به ولایتهای مختلف کشور و حتا برخی کشورهای خارجی سفرهای علنی انجام داد و در گردهماییهای بزرگ سخنرانی کرد. با اینکه او در فهرست ممنوعیت سفر شورای امنیت سازمان ملل قرار داشت، اما چندین بار برای انجام عمره در عربستان سعودی و سفر به امارات متحده عربی معافیت دریافت کرد.
در ۴ حمل امسال، وزارت خارجه امریکا به افغانستان اینترنشنال تایید کرد که نام سراجالدین حقانی، عزیز حقانی و یحیی حقانی را از فهرست «جوایز برای عدالت» حذف کرده است. با این حال افزود که این افراد همچنان در فهرست جهانی تروریستان باقی ماندهاند.
کارشناسان معتقدند حذف این جوایز از سوی امریکا، نشانهای از بهبود روابط میان واشنگتن و سراجالدین حقانی است.
حقانی و عربها
در ماه دلو ۱۴۰۳ خورشیدی، سراجالدین حقانی در سفری غیرمنتظره که عبدالحق وثیق، رئیس استخبارات طالبان، نیز او را همراهی میکرد، به امارات متحده عربی رفت. در این دیدار، او با محمد زاهد بن نهیان، رئیس امارات متحده عربی، نیز ملاقات کرد.
این دومین سفر سراجالدین به امارات متحده عربی به شمار میرود. هرچند طالبان در بیانیههای رسمی خود هدف این سفرها را توسعه روابط اقتصادی، همکاریهای امنیتی و گسترش مناسبات بازرگانی عنوان کردهاند، اما کارشناسان امنیتی مسائلی فراتر از این موارد را مد نظر داشتند.
روابط با چین و روسیه
در جولای۲۰۲۴، سراجالدین حقانی با ژاو شینگ، سفیر چین مقیم کابل درباره مسائل امنیتی دیدار کرد. سفیر چین در دفتر او در وزارت داخله حاضر شد و درخواست کرد که به گروه مبارزان اویغور مخالف چین (ETIM) در افغانستان پناه داده نشود.
در این دیدار همچنین از حقانی خواسته شد برای تامین امنیت سرمایهگذاران و شرکتهای چینی فعال در افغانستان، همکاری کند. کارشناسان امنیتی میگویند هرچند چین بیشتر بر طالبان قندهاری تکیه دارد، اما بهدلیل رویکرد محتاطانه سیاسی خود، تلاش میکند روابط خود با شبکه حقانی را نیز تا حد ممکن حفظ کند.
وزیر داخله طالبان در کنار دیدار با سفیر چین، چندین بار با سفیر روسیه نیز ملاقات کرده است. در این دیدارها علاوه بر مسائل امنیتی، درباره جلوگیری از قاچاق مواد مخدر نیز گفتوگو شده است. در مارچ ۲۰۲۴، دیمیتری ژیرنوف، سفیر روسیه در کابل، در دیداری با سراجالدین حقانی درباره سرکوب شاخه خراسان داعش و مبارزه با قاچاق مواد مخدر بحث و تبادل نظر کرد. همچنین در سال ۲۰۲۳ نیز حقانی با ضمیر کابلوف، نماینده ویژه روسیه برای افغانستان، نشستی درباره مبارزه با تروریسم و امنیت منطقهای برگزار کرد.
کارشناسان سیاسی بر این باورند که سراجالدین تلاش دارد روابط خود با کشورهای منطقه را نیز نرم و باثبات نگه دارد و به آنان اطمینان دهد که در حضور او هیچ تهدیدی متوجه آنان نخواهد بود و او به داشتن روابط خوب با این کشورها متعهد است.
شبکه ارتباطات سراجالدین حقانی با جریانهای جهادی و گروههای تروریستی
القاعده – همکاری استراتژیک و روابط تاریخی
یکی از مهمترین و قدیمیترین ارتباطات سراجالدین حقانی، با گروه القاعده است. شبکه حقانی و طالبان از سالها پیش رابطهای نزدیک با القاعده داشتهاند که ریشههای آن به دوران جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی بازمیگردد.
با وجود تغییر وضعیت جهانی، این روابط همچنان پابرجا و مستحکم باقی مانده است. هرچند سراجالدین حقانی بهطور رسمی درباره این ارتباطات اظهارنظری نکرده است، اما اطلاعات موجود نشان میدهد که او همچنان این روابط را حفظ کرده است.
در دهه ۱۹۹۰، جنگجویان القاعده به ویژه در ولایتهای جنوبشرقی افغانستان، به ویژه پکتیا، تحت حمایت و نظارت ویژه جلالالدین حقانی قرار داشتند و این روند حتا پس از سال ۲۰۰۱ نیز ادامه یافت. در آخرین گزارش سازمان ملل متحد نیز تصریح شده است که پس از بازگشت طالبان به قدرت، شبکه القاعده در افغانستان پناهگاههای امنی به دست آورده است.
در این گزارش مشخص نشده که کدام گروههای طالبان یا در کدام مناطق این پناهگاهها را در اختیار القاعده قرار دادهاند. امریکا در ۳۱ جولای ۲۰۲۲ اعلام کرد که ایمن الظواهری، رهبر القاعده، را در حمله پهپادی در کابل کشته است.
گفته میشود این حمله در یکی از مهمانخانههای مربوط به سراجالدین حقانی انجام شده است. جایی که رهبر القاعده در آن پنهان شده بود. کشتهشدن رهبر القاعده در خانه یکی از اعضای شبکه حقانی نیز گواهی بر این است که این دو گروه روابط بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند.
ارتباط با جنبش اسلامی ترکستان شرقی
جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) که در ایالت سینکیانگ چین فعالیت دارد، از گروههای جهادی است که با سراجالدین حقانی ارتباط دارد.
چین از دیرباز نسبت به حمایت طالبان از این گروه ابراز نگرانی کرده است، اما گزارشها نشان میدهد که حقانی همچنان روابط غیررسمی خود را با این گروه حفظ کرده است.
هرچند طالبان به چین وعده داده است که از خاک افغانستان علیه هیچ کشوری استفاده نخواهد شد، اما شواهد نشان میدهد که اعضای جنبش اسلامی ترکستان شرقی هنوز در مناطقی که تحت کنترول طالبان است، حضور دارند.
بر اساس گزارشی از افغانستان اینترنشنال، طالبان با توجه به حساسیتهای چین، اعضای این گروه را به ولایت هرات منتقل کردهاند. همچنین در آخرین گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد، نسبت به حضور رهبری و نیروهای این گروه در داخل افغانستان ابراز نگرانی شده است.
تحریک طالبان پاکستانی
تحریک طالبان پاکستانی (تیتیپی) که در سال ۲۰۰۷ شکل گرفت، اکنون در فهرست گروههای مسلح خطرناک در منطقه قرار دارد و پس از روی کار آمدن متحدانش در کابل، حملات خود علیه ارتش پاکستان را افزایش داده است. این گروه روابط خاصی با طالبان افغانستان و به ویژه با شبکه حقانی دارد.
ارتش پاکستان چندین بار عملیات نظامی علیه طالبان پاکستانی انجام داد و جنگجویان این گروه ناچار شدند در مناطق خارج از کنترول اطراف مرز دیورند مستقر شوند. گفته میشود که شبکه حقانی به این جنگجویان پناه داده است.
منابع اطلاعاتی میگویند که این گروه از پایگاهها، امکانات و پشتیبانی لجستیکی شبکه حقانی نیز بهرهمند شده است.
سراجالدین حقانی بارها نقش میانجی را میان ارتش پاکستان و طالبان پاکستانی برای برقراری صلح ایفا کرده است. این تلاشها برای برقراری آتشبس با حمایت سازمان اطلاعات پاکستان (آیاسآی) انجام شد، اما نه تنها موفق نبود، بلکه بحران را نیز گسترش داد.
شبکه حقانی در یک سوی مرز دیورند و جنگجویان طالبان پاکستانی در سوی دیگر آن مستقرند. از لحاظ قومی نیز این دو گروه پیوندهای تاریخی عمیقی دارند. احتمالاً همین مسئله باعث تقویت روابط میان آنان شده است. اسلامآباد با اعمال فشار بر دولت طالبان تلاش میکند تیتیپی را به پذیرش شرایط خود وادار کند، اما حقانیها در تغییر شرایط این گروه موفق نبودهاند.
حسن عباس، نویسنده کتاب «بازگشت طالبان»، میگوید هرچند سراجالدین حقانی روابط خوبی با پاکستان دارد، اما دیگر نمیخواهد چهرهای وابسته به آن کشور تلقی شود. این تلاش بخشی از برنامه او برای کسب رهبری آینده طالبان است.
یکی از دلایل این امر این است که طالبان پاکستانی در ۲۰ سال گذشته در جنگ علیه دولت افغانستان و نیروهای ناتو و امریکا از طالبان افغان حمایت کردهاند و بیشترین فداکاریها را انجام دادهاند. به همین دلیل انتظار دارند که طالبان افغان در ایجاد حکومتی مشابه در پاکستان، همکاری متقابلی با آنها داشته باشند.
افزون بر این، شبکه حقانی روابط نزدیکی با سایر گروههای تروریستی پاکستان، از جمله لشکر طیبه، جیش محمد و برخی احزاب مذهبی داشته و در برخی موارد برای جنگ در افغانستان نیرو جذب کرده است.
سراجالدین؛ از حملات مرگبار تا سیاست
سراجالدین حقانی امروزه نه تنها وزیر داخله طالبان است، بلکه بهعنوان رهبر «شبکه حقانی» نقشی مهم در ارتباطات امنیتی، اطلاعاتی و جهادی منطقهای ایفا میکند. ارتباطات او با کشورهای نزدیک و دور و گروههای مسلح مختلف نشان میدهد که او تنها یک فرمانده نظامی نیست، بلکه در معادلات سیاسی و امنیتی منطقه نیز چهرهای تأثیرگذار به شمار میآید.
از یک سو، روابط عمیق او با سازمان اطلاعات ارتش پاکستان، شبکه حقانی را به ابزاری نیابتی برای اسلامآباد تبدیل کرده است تا بر هند، افغانستان و سایر رقبای منطقهای فشار وارد کند. همچنین روابط شبکه حقانی با گروههای مسلحی چون تحریک طالبان پاکستان، لشکر طیبه و جیش محمد نشان میدهد که این شبکه ارتباطات ایدئولوژیکی خود را با جنبشهای جهادی فراتر از مرزها حفظ کرده است.
کشورهای منطقه مانند ایران، چین، روسیه، امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیز بهدلیل نگرانیهای امنیتی یا منافع اقتصادی، روابط خود را با گروه حقانی حفظ کردهاند.
شخصیت پیچیده سراجالدین حقانی و روابط گسترده او همچنان موجب نگرانی است.
برخی تحلیلگران اطلاعاتی با دیده تردید به روابط او مینگرند و بر این باورند که برخی کشورها به دلیل نگرانیهای امنیتی ناچارند ارتباط خود را با او حفظ کنند. زنجیره گسترده روابط او، از یک سو، نشاندهنده مشارکت او در فرآیندهای سیاسی فراتر از جنگ است، اما از سوی دیگر، تردیدهایی وجود دارد که همکاریهای اطلاعاتی همچنان بخش جداییناپذیر این روابط است.