جنبه‌های پیدا و پنهان تنش آبی میان طالبان و جمهوری اسلامی

مصور زادفر
مصور زادفر

خبرنگار

اظهارات به ظاهر تند مقام‌های جمهوری اسلامی ایران و طالبان بر سر حقابه رودخانه هلمند همچنان ادامه دارد. مقام‌های ایرانی پا را فراتر گذاشته، تهدید کرده و ضرب‌الاجل تعیین می‌کنند. صفحات رسانه‌های اجتماعی هواداران دو طرف هم، پیوسته در برابر یکدیگر جبهه می‌گیرند و تهدید می‌کنند.

این تهدیدها چقدر جدی است؟ آیا دو طرف حاضرند وارد یک جنگ تمام‌عیار نظامی شوند؟ به نظر می‌رسد سران جمهوری اسلامی و طالبان با برپا کردن بلوای حقابه، اهداف پنهانی دیگری را دنبال می‌کنند.

در این مطلب به زوایا و سویه‌های تخصصی حقابه ایران و مدیریت آب‌ها در افغانستان پرداخته نمی‌شود، زیرا مستلزم بررسی دقیق و کارشناسانه است. این‌جا به چند نکته می‌پردازیم که می‌تواند بخشی از عوامل اصلی بالا کشیدن مسئله حقابه از سوی جمهوری اسلامی و طالبان باشد.

به نظر می‌رسد که دو طرف با گل‌آلود کردن آب رودخانه هلمند، در پی ماهی گرفتن‌اند.

جمهوری اسلامی چه می‌خواهد؟

ابراهیم رئيسی، رئیس‌جمهور ایران روز پنجشنبه (۲۸ ثور) به سیستان‌وبلوچستان سفر کرد. آقای رئیسی در میان جمعیتی در این منطقه به طالبان اخطار داد که باید حقابه ایران از رود هلمند را تامین کند. او تاکید کرد که طرف افغان این اخطار او را جدی بگیرند و «بعدا گلایه نکنند که به ما گفته نشد.»

سیستان‌وبلوچستان کانون اصلی اعتراضات سراسری اخیر ضدحکومتی در ایران است که همچنان ادامه دارد. دو روز پیش سی‌وسومین جمعه اعتراضی مردم زاهدان بود. در ۳۳ هفته گذشته، باشندگان مرکز سیستان‌وبلوچستان، پس از ادای نماز جمعه پیوسته به خیابان می‌ریزند و علیه جمهوری اسلامی شعار سر می‌دهند. این هفته نیز یک روز پس از سفر رئیسی، صدای اعتراضی مردم زاهدان بلند شد: «حکومت اعدامی، نمی‌خواهیم نمی‌خواهیم.»

ایرانیان در سراسر جهان، منتظرند جمعه‌ها فرا برسد و فریاد عدالت‌ و آزادی‌خواهی مردم از خیابان‌های زاهدان بلند شود.

پاسخ جمهوری اسلامی به این اعتراض‌ها سرکوب گسترده، اعدام و کشتار صدها شهروند بلوچ در ماه‌های گذشته و بازداشت هزاران تن دیگر بوده است.

سایت حال‌وش که آمار موارد نقض حقوق بشری علیه شهروندان بلوچ ایران را ثبت می‌کند، ماه پیش گزارش داد که دست‌کم ۶۲۷ شهروند بلوچ در سال ۱۴۰۱ به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به دست جمهوری اسلامی کشته شدند. علت ۲۸۲ مورد مرگ شهروندان بلوچ اعدام بوده است.

سیستان‌وبلوچستان محل زیست شهروندان ایرانی با کمترین امکانات و خدمات اساسی زندگی است. صدها روستا در اطراف دریاچه هامون، با بی‌آبی دست‌ و پنجه نرم می‌کند. مردم در این استان که بیشتر اهل سنت‌اند، بیش از چهار دهه است که از بی‌عدالتی و تبعیض مذهبی حاکمان شیعه شکایت دارند. در سال ۱۴۰۰، یک نماینده مجلس ایران گفت که ۳۰ درصد مردم در زاهدان شناسنامه ندارند و این آمار در سطح استان سیستان‌وبلوچستان بیشتر هم است.

طبق گزارش‌ها، هزاران کودک به دلیل فقر و نداشتن شناسنامه، از مکتب بازمانده‌اند و آن‌هایی که تحصیل کرده‌اند نیز با منع خدمات دولتی مواجه‌اند و به بهانه‌های گوناگون به حاشیه رانده می‌شوند.

سیستان و بلوچستان ایران
سیستان و بلوچستان ایران

با این حال، چرا جمهوری اسلامی در میانه این‌همه خشم و اعتراض بر علیه حکومت، به فکر تامین آب برای مردمان تشنه این مناطق افتاده است؟ خبرگزاری دولتی تسنیم سفر اخیر ابراهیم رئیسی به سیستان‌وبلوچستان را «متفاوت‌تر از دوره‌های قبل» توصیف کرده است.

منتقدان باور دارند که جدا از مسئله حقابه، اخطارهای آتشین مقام‌های جمهوری اسلامی درباره آن، بیشتر از آن‌که در پی سمت‌وسو دهی آب به سیستان بلوچستان باشد، به دنبال انحراف مسیر خشم و اعتراض مردم به سمت «دیگری» است. در واقع پرت کردن حواس مردمی که «جمعه خونین» را پشت سر گذاشتند و جمعه‌های اعتراضی همچنان ادامه دارد.

برخی بر این عقیده‌اند که اظهارات مقام‌های جمهوری اسلامی، بازی تبلیغاتی و تلاشی برای لاپوشانی وضعیت در سیستان‌وبلوچستان است. کسب حمایت مردمی نیز می‌تواند از اهداف جمهوری اسلامی باشد. با توجه به سطح اعتراضات و نارضایتی‌ها در این استان، گمان نمی‌رود که آب رود هلمند مسیر رسیدن به این هدف باشد.

از سویی هم جمهوری اسلامی در زمان نظام جمهوریت و حالا در حاکمیت طالبان، حقابه رودخانه هلمند را پاشنه آشیل رژیم‌های حاکم در افغانستان می‌داند. ایران سعی می‌کند که با هشدار، اخطار و صدور بیانیه‌های تند، از حقابه به عنوان اهرم فشار در زمینه پذیرش برخی از خواست‌هایش در تعامل با رژیم طالبان استفاده کند. برخی کارشناسان می‌گویند که جمهوری اسلامی سعی می‌کند که با دستاویز قرار دادن حقابه، قدرت نفوذ خود در رابطه با طالبان را بلند ببرد.جمهوری اسلامی سعی می‌کند که با دستاویز قرار دادن حقابه، قدرت نفوذ خود در رابطه با طالبان را بلند ببرد.

به طالبان چه می‌رسد؟

بالا گرفتن تنش‌ها بر سر حقابه ایران از رودخانه هلمند، زمینه سودآوری‌های تبلیغاتی را برای طالبان نیز فراهم کرده است. در رسانه‌های اجتماعی دیده می‌شود که این گروه و هوادارانش، با اظهارات تند و حاشیه‌ساز، به دنبال آن است که در سه زمینه خود را فعال نشان دهد: نمایش قدرت از موضع افغانستان در سیاست خارجی، مدیریت منابع آبی که هیچ برنامه عملی و توانایی برای آن ندارد و همچنین ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی همسایگان و مشخصا ایران.

هدف مهم‌تر و بزرگ‌تر طالبان از تقابل با ایران، می‌تواند بسیج افکار عمومی در حمایت از این گروه باشد. ایران هرچند به گفته مقام‌های جمهوری اسلامی، میزبان بیش از پنج میلیون مهاجر افغان است، اما بدرفتاری برخی از نیروهای امنیتی این کشور در برابر مهاجران افغان، به‌ویژه در نقاط مرزی، افکار عمومی را آماده پروریدن خشم علیه جمهوری اسلامی کرده؛ آن‌چه که طالبان اکنون از آن سود می‌برد.

هرچند، با توجه به گذشته طالبان و رفتارهای محدودکننده و خشونت‌بار رژیم کنونی این گروه، دستیابی به بسیج افکار عمومی در حمایت آنها دشوار است، ولی طالبان این فرصت را از دست نمی‌دهد و تا حد توان، تلاش می‌‌کند سهم خود را از آب گل‌آلود رودخانه هلمند بگیرد.

طالبان در نزدیک به دو سال گذشته کارنامه خونینی از خود در زمینه نقض حقوق بشری مردم افغانستان به جا گذاشته است. از کشتار گسترده کارمندان دولت پیشین تا وضع آپارتاید وحشیانه جنسیتی علیه زنان. با این حال این گروه تلاش خواهد کرد جنایات خود را زیر غوغای ذخیره آب‌های افغانستان بپوشاند.

سابقه تنش‌ها بر سر آب هلمند

به نظر می‌رسد که مسئله آب رود هلمند تنها به جاری شدن آب به سمت سیستان‌وبلوچستان خلاصه نمی‌شود. مروری بر گذشته مسئله حقابه رودخانه هلمند نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی چنانکه می‌نماید، جدیت و اراده رسیدن به انتظارات اعلام‌شده خود در زمینه حقابه را ندارد.

در زمان حاکمیت نظام جمهوری در افغانستان، همچنین تنش‌های کوتاه‌مدت هرازگاهی بین کابل و تهران بالا می‌گرفت. همه ماجرا از یک سخنرانی پرهیاهوی یکی از رهبران دو طرف آغاز می‌شد تا یکی دو روز دیگر با صدور بیانیه‌های پی‌هم ادامه می‌یافت و در نهایت، به فراموشی سپرده می‌شد.

افغانستان از زمان عقد معاعده آب ۱۳۵۱، گام قابل ملاحظه‌ای به سمت مدیریت این آب‌ها برنداشته است. در سال ۱۳۹۷ بند کمال خان بر روی رودخانه هلمند ساخته و توسط اشرف غنی، رئیس‌جمهور سابق افتتاح شد.

طبق توافقنامه ۱۳۵۱، افغانستان در هر ثانیه باید ۲۶ مترمکعب، که در سال ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب می‌شود، از رودخانه هلمند به ایران حقابه بدهد.

با این‌که مقامات جمهوری اسلامی در بیش از دو دهه گشته، همواره از عدم تامین حقابه انتقاد کرده‌اند، کارشناسان معتقدند که براساس محاسبات آن‌ها در طول چهار دهه جنگ و با وجود خشکسالی، آبریز رود هلمند به ایران هیچ‌گاه کمتر از ۸۲۰ میلیون متر مکعب نبوده است.

در نهایت، احتملاً که طالبان و جمهوری اسلامی ایجاد گسست یا خللی در روابط را به نفع هم‌دیگر نمی‌دانند و تب حقابه فرو خواهد نشست. ولی مردم سیستان و بلوچستان، همچنان با مشکلات ناشی از کم‌آبی دست‌وپنجه نرم خواهند کرد.