دادگاه عالی روسیه بهزودی درباره حذف طالبان از فهرست سازمانهای تروریستی تصمیم میگیرد
خبرگزاری اینترفاکس روز دوشنبه گزارش داد که دادستانی کل روسیه از دادگاه عالی این کشور خواسته است وجود طالبان در فهرست سازمانهای تروریستی این کشور را تعلیق کند.
خبرگزاری دولتی ریانووستی گفت که دادگاه عالی روسیه این درخواست را ۲۸ حمل (۱۷ اپریل) بررسی خواهد کرد.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه ۲۸ دسامبر ۲۰۲۴/ ۸ جدی ۱۴۰۳ فرمان اصلاح برخی از قوانین این کشور را امضا کرد که به موجب آن امکان تعلیق موقت فعالیت سازمانهای تروریستی در این کشور فراهم میشود.
براساس این قانون، نهادهای عدلی و قضایی روسیه اجازه مییابند که نام طالبان را بهگونه موقت و مشروط از فهرست گروههای تروریستی خارج کنند.
طبق این قانون، ممنوعیت فعالیت یک سازمان تروریستی ممکن است با تصمیم دادگاه و براساس درخواست دادستان کل روسیه یا معاون او تعلیق شود.
پوتین در ماه جولای اعلام کرد که طالبان اکنون متحدی در مبارزه با تروریسم محسوب میشود.
با این حال، تعلیق ممنوعیت طالبان در صورتی امکانپذیر است که شواهد معتبری ارائه شود مبنی بر اینکه یک سازمان ممنوعه پس از درج در فهرست سازمانهای تروریستی، فعالیتهایی همچون تبلیغ، توجیه، یا حمایت از تروریسم یا ارتکاب جرایم مرتبط مندرج در قانون جزایی را متوقف کرده باشد.
دادگاه عالی روسیه ۱۴ فبروری ۲۰۰۳، طالبان را به عنوان یک سازمان تروریستی شناخت و فعالیت این گروه را در روسیه ممنوع کرد.
با این حال، معاون وزیر خارجه روسیه میگوید که فرآیند تعلیق موقت طالبان از فهرست سازمانهای تروریستی این کشور به زمان نیاز دارد.
آندری رودنکو ۱۲ فبروری امسال (۲۴ دلو) در مورد موضع روسیه درباره احتمال به رسمیت شناختن طالبان هم گفت که مسکو «شتابزده» عمل نمیکند. روسیه در حال حاضر هم مانند دیگر کشورها اداره طالبان را به رسمیت نمیشناسد، اما سفارت افغانستان در مسکو را به این گروه واگذار کرده و روابط دیپلوماتیک و اقتصادی با طالبان دارد.
در حال حاضر جمال ناصر غروال، کاردار طالبان در مسکو است. وزارت خارجه روسیه ماه حمل ۱۴۰۱ او را تائید صلاحیت کرد.
ضمیر کابلوف، نماینده رئیسجمهور روسیه در امور افغانستان پیشتر اعلام کرد که مسکو میخواهد در بهار ۲۰۲۵، گروه کاری دوجانبه روسیه - طالبان را تشکیل دهد. به گفته آقای کابلوف، در شرایطی که طالبان هنوز به رسمیت شناخته نشده، این گروه جایگزین کمیسیون بین دولتی همکاریهای اقتصادی خواهد شد.
به فرض خارج شدن نام طالبان از فهرست گروههای تروریستی روسیه، مقامات روسی گفتند که این اقدام به معنای به رسمیت شناسی این گروه نیست.
رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان، اظهارات اخیر هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان درباره پیوند فقر با تقدیر الهی را یک «سیاست استخباراتی هدفمند برای خاموشسازی صدای مردم» خواند و آن را شگردی برای «توجیه بیعدالتی و تحکیم نظام سرکوب» دانست.
بر اساس فایل صوتی منسوب به رهبر طالبان، او روز یکشنبه در مراسم نماز عید فطر در قندهار گفته بود که فقر بخشی از تقدیر الهی است و فقرا نباید از وضعیت خود شکایت کنند.
او در بخشی از سخنرانی خود گفت: «چون خداوند فقیران را آفریده است، این هم از ازل برای خداوند معلوم است که این افراد صابر هستند... کسی که صابر است، میگوید خداوند در حق من فیصله کرده که فقیر باشم و من در این فیصله قناعت دارم.» رحمتالله نبیل در واکنش به این اظهارات ملاهبتالله گفت که طالبان و حامیان بیرونی آن «با استفاده ابزاری از دین و با تکیه بر شبکههای تبلیغاتی و مذهبی وابسته، چنین مفاهیمی [فقر] را به عنوان تقدیر الهی تبلیغ میکنند تا وجدان جامعه را بیحس، مطالبات مردمی را بیاثر و خشم عمومی را خنثی کنند.» رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان این اظهارات رهبر طالبان را در تضاد با اساسات دین اسلام دانست و گفت «طالبان نه نمایندگان دین، بلکه ابزار دست ساختارهای پیچیده و نامرئی استخباراتی هستند که با استفاده از قرائت تحریف شده از دین، میکوشند مردم افغانستان را در فقر، ترس و سکوت نگه دارند.» به گفته آقای نبیل، طالبان با ترسیم تصویر «خشن و بیرحم» از دین، در صدد آنست تا بار مسئولیت جنایتها و ناکامیهای خود را بر دوش خدا بیندازند و خود را برائت بدهند. رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان تصریح کرد که فقر، فساد و محرومیت ناشی از اراده خداوند نه، بلکه نتیجه «مهندسی دقیق دستگاههای استخباراتی است که طالبان را به عنوان یک وسیله برای حفظ منافع خود بر ملت ما تحمیل کردهاند.» رهبر طالبان در حالی مردم را به پذیرش فقر فرا میخواند که سازمان جهانی غذا پیشتر هشدار داد که از هر سه نفر در افغانستان یک نفر با شکم گرسنه به خواب میرود.
فیلم داستانی «در سرزمین برادران»، روایت زندگی افغانهای مهاجر در ایران سهشنبه، ۱۳ حمل در سینماهای فرانسه به نمایش در میآید.
این فیلم به طرز طعنهآمیزی به برادری مورد انتظار بین ایرانیها و افغانها میپردازد که با واقعیت دشوار زندگی افغانها در ایران در تضاد است.
رها امیر فضلی و علیرضا قاسمی، دو کارگردان ایرانی این فیلم تلاش کردهاند تا تصویری حساس و تکاندهنده از تلاش برای تابآوری مهاجران افغان در ایران را به تصویر بکشند.
در این فیلم رنج و مرارت مهاجران افغان برای بهدست آوردن تابعیت ایرانی یا تلاش برای رسیدن به اروپا از طریق انتخاب مسیرهای خطرناک بهدقت به نمایش درآمده است.
فیلم با ارائه جزئیات از وضعیت سیاسی-اجتماعی ایران نشان میدهد که چگونه مهاجران افغان بخش عمدهای از نیروی کار ارزان را تشکیل میدهند و غالباً تحت تهدید دائمی اخراج قرار دارند. این فیلم موفق میشود تقلای مهاجران افغان برای حفظ کرامت و امید به آیندهای بهتر را به تصویر بکشد و در عین زمان تضادهای جامعه ایرانی را که در میان اعلام همبستگی و تبعیض واقعی در نوسان است، آشکار سازد.
آژانس توسعه و همکاری سوئیس دفتر جدیدی را برای ارائه کمکهای بشردوستانه در کابل افتتاح کرده است.
این دفتر در محل قبلی آژانس همکاری سوئیس در کابل بازگشایی شده است که پس از تسلط طالبان بر افغانستان در اسد ۱۴۰۰ بسته شده بود.
آژانس توسعه و همکاری سوئیس در خبرنامهای اعلام کرد که دفتر کمکهای بشردوستانه در محل پیشین همکاری سوئیس در کابل بازگشایی شده است.
براساس اعلام این آژانس، دفتر هماهنگی کمکهای بشردوستانه سوئیس از اواخر ماه حوت فعالیتهای خود را آغاز کرده است.
خبرنامه افزود که بحران انسانی در افغانستان یکی از جدیترین بحرانها در جهان است و بیش از چهار سال پس از تسلط طالبان، هنوز نیمی از جمعیت این کشور به کمکهای بشردوستانه وابسته هستند.
آژانس توسعه و همکاری سوئیس میگوید که با این اقدام قصد دارد با درک دقیقتر از وضعیت موجود و همکاری نزدیک با سازمانهای محلی و بینالمللی، حمایتهای مؤثری را به مردم افغانستان ارائه دهد. اکنون چهار کارشناس این نهاد امدادی و ده کارمند محلی در محل دفتر پیشین همکاری سوئیس در کابل مشغول به کار هستند.
این نهاد امدادی میگوید که اولویتهای اصلی این دفتر عبارتند از کمکهای بشردوستانه، حمایت از جامعه مدنی افغانستان به ویژه زنان و دختران و تأمین امنیت غذایی در مناطق روستایی است.
آژانس توسعه و همکاری سوئیس میگوید که با همکاری سازمانهای غیردولتی بینالمللی، صلیب سرخ، آژانسهای سازمان ملل و بانک جهانی، پروژههای مختلف خود را در افغانستان اجرا میکند.
بودجه سالانه این دفتر، شامل هزینههای عملیاتی و پرسنلی، به مبلغ ۲۵ میلیون فرانک سوئیس معادل با ۲۸ میلیون دالر میرسد.
آژانس توسعه و همکاری سوئیس دفاتر بشردوستی مشابهی نیز در جمهوری افریقای مرکزی، هائیتی و سوریه دارد و در کشورهای اولویتدار خود به اجرای برنامههای بلندمدت توسعه کمک میکند.
اوزبیکها بهعنوان قومی تأثیرگذار در مناسبات قدرت در افغانستان همواره مطرح بودهاند و جهتگیریهای سیاسی آنان در تاریخ کشور، همواره در دوام یا سقوط رژیمها نقش تعیینکنندهای داشته است.
طالبان اوزبیکتبار در پیروزیهای این گروه در شمال، نقشی مهم و برجسته ایفا کردند اما تحولات درونگروهی طالبان در بیش از سه سال اخیر نشان میدهد که سهم آنان در قدرت روزبهروز بیشتر حالت نمادین یافته و از اثرگذاری واقعی کاسته شده است.
در حال حاضر، اوزبیکها با داشتن کرسی معاونت اداری رئیسالوزرا، یک وزیر، سه فرمانده پولیس، و چند مقام معمولی دیگر، تنها سه درصد از سهم قدرت در رژیم طالبان را در اختیار دارند.
در این گزارش، با استناد به منابع داخلی طالبان اوزبیکتبار و همچنین منابع باز، به جایگاه و نقش طالبان اوزبیکتبار در ساختار قدرت این گروه پرداخته شده و میزان رضایت و تأثیرگذاری آنان در تحولات مورد بررسی قرار گرفته است.
عبدالسلام حنفی، معاون اداری کابینه طالبان، مخدوم عالم، فرمانده پولیس غزنی، عطاالله عمری، وزیر زراعت و آبیاری، و قاری صلاحالدین، فرمانده پولیس زابل، از چهرههای شاخص اوزبیکها در رژیم طالبان هستند.
نارضایتی جمعی و شلیکهای مسلسل
روز پنجشنبه، ۲۳ جدی ۱۴۰۰، سکوت شهر میمنه با صدای مسلسلها و حضور صدها مرد خشمگین که علیه طالبان شعار میدادند، شکسته شد.
این نخستین اعتراض آشکار اوزبیکها در شمال افغانستان بود که قدرت مطلقه طالبان را، کمتر از یک سال پس از تسلط این گروه، به چالش کشید. طالبان پشتونتبار شهر را ترک کردند و جنگجویان اوزبیک حامی مخدوم عالم و قاری صلاحالدین، با سلاحهایشان در تظاهرات حضور یافتند. این حرکت اعتراضی در واقع ترکیبی از حرکت مدنی و مسلحانه بود که زنگ خطر را برای حاکمیت هبتالله آخندزاده به صدا درآورد.
معترضان خواستار آزادی مخدوم عالم، فرمانده مشهور اوزبیکتبار، بودند که یک روز پیش در بلخ به اتهام آدمربایی بازداشت شده بود. پیش از این، حذف فرماندهان اوزبیکتبار از مناصب نظامی و انتقال آنان به وزارتخانههای ملکی با اختیارات محدود، خشم اوزبیکها را برانگیخته بود.
به نظر میرسد اوزبیکها تا پیش از سقوط جمهوری اسلامی افغانستان، نقشی پنهان در پیروزی طالبان داشتند. اما زمانی که صلاحالدین ایوبی، چهره نسبتاً شناختهشده اوزبیکتبار، شامگاه ۲۴ اسد ۱۴۰۰ (۱۵ اگست ۲۰۲۱) از پشت میز اشرف غنی، رئیسجمهور پیشین افغانستان، بر صفحه تلویزیونها ظاهر شد، نقش این گروه قومی در پیروزی طالبان برجستهتر شد.
صلاحالدین ایوبی با ۴۰ مهاجم انتحاری و دو هزار جنگجوی دیگر، از مسیر لوگر وارد کابل شد تا اشرف غنی را دستگیر کند. اما پیش از هر درگیری، با راهنمایی یکی از مسئولان ارگ که توسط عباس استانکزی معرفی شده بود، وارد ارگ ریاستجمهوری شد. لحظهای که برای او به رؤیا میماند. او بعدها در یکی از مصاحبههایش گفت: «وقتی وارد ارگ شدم، از خوشحالی گلویم بغض کرده بود و حتی نمیتوانستم صحبت کنم.»
صلاحالدین ایوبی
صلاحالدین ایوبی در روستای مرشادی، ولسوالی المارِ ولایت فاریاب زاده شده و برای نخستین بار در دوران حاکمیت اول طالبان، توسط برادرش ملا صدرالدین به این گروه جذب شد. او پیش از سقوط جمهوری، بهعنوان والی نامنهاد طالبان در فاریاب و رئیس کمیسیون نظامی این گروه فعالیت میکرد.
این فرمانده اوزبیکتبار در زمان جمهوریت از سوی امنیت ملی وقت بازداشت شد، اما پس از هشت سال حبس، بهطور مرموزی از زندان امنیت ملی در کابل فرار کرد. او در حال حاضر بهعنوان فرمانده پولیس زابل گماشته شده و تاکنون چندین بار از این سمت استعفا داده، اما دوباره به کار بازگشته است.
صلاحالدین دیگر نفوذ پیشین خود را در میان اوزبیکها ندارد. او از نظر شخصیتی بهعنوان فردی تندمزاج و گوشهگیر شناخته میشود. شاید به همین دلیل هرگز نتوانسته در دل روستاییان اوزبیک جایگاهی پیدا کند.
او در روزهای نخست پیروزی طالبان، با تقلید از مارشال دوستم، همواره با کاروانی از خودروهای نظامی و دهها محافظ مجهز به جنگافزارهای مدرن سفر میکرد. حدود ۸۰ تا ۱۰۰ محافظ، همراه با چند خودرو نظامی، از جمله دو خودرو زرهی، او را همراهی میکردند. اما اکنون دیگر این تشریفات را ندارد و به دلیل نداشتن صلاحیت کافی، از سمت خود نیز ناراضی است.
صلاحالدین سه بار ازدواج کرده و در دو سال اخیر، یک خانه سهطبقه در شهر میمنه ساخته است. آخرین ازدواج او، زمانی که براساس برخی گزارشها نامزاد شخص دیگری را به عقد خود درآورد، برایش دردسرساز شد و نامزاد این زن پروندهای علیه صلاحالدین ایوبی در دادگاه فاریاب باز کرد.
مخدوم عالم
شهرت مخدوم عالم بیشتر به سال ۲۰۱۶ بازمیگردد؛ زمانی که از زندان امنیت ملی آزاد شد و به فاریاب بازگشت. هرچند او در دوران نخست حاکمیت طالبان به این گروه پیوسته بود، اما با آغاز جنگ مجدد طالبان علیه جمهوری، فعالیت خود را در زادگاهش در ولسوالی پشتونکوت آغاز کرد و به شهرت نسبی در ولایت فاریاب رسید.
مخدوم عالم پس از رهایی از زندان، بار دیگر به میدان نبرد بازگشت و این بار با امکانات بیشتر، بهعنوان رئیس کمیسیون نظامی طالبان در فاریاب تعیین شد و نقش عمدهای در گسترش نفوذ این گروه در شمال ایفا کرد.
او توانست با جذب روستاییان بیکار اوزبیک، حوزه نفوذ خود را گسترش دهد. شیوه جنگی و تاکتیکهای او تغییر کرد و دیگر مانند گذشته با موتورسیکلت در خط مقدم نبرد حاضر نمیشد.
همچنین، روابط خود را با مردم مستحکمتر کرد و در برخی موارد، با پادرمیانی بزرگان محل، اسیران نیروهای امنیتی سابق جمهوری را یا مستقیماً آزاد میکرد یا برای رهایی آنها از بند طالبان میانجیگری میکرد.
مخدوم عالم پس از گذراندن سه ماه زندان به اتهام آدمربایی، بار دیگر آزاد شد و بهعنوان فرمانده پولیس غزنی منصوب شد. او هماکنون در همین سمت مشغول به کار است. مخدوم عالم سه همسر دارد و خانهای مجلل برای خود در فاریاب ساخته است.
عبدالسلام حنفی
عبدالسلام حنفی در روستای گردان، ولسوالی درزابِ ولایت جوزجان متولد شده است. او تحصیلات ابتدایی دینی خود را در مدارسی در فاریاب و جوزجان گذراند و سپس تحصیلات خود را در مدارس دینی پیشاورِ پاکستان تکمیل کرد.
در دوران نخست حاکمیت طالبان، به این گروه پیوست و در همان دوره بهعنوان معاون وزارت معارف و استاد دانشگاه کابل فعالیت داشت. پس از سقوط طالبان، به پاکستان گریخت و از آنجا ابتدا بهعنوان والی نامنهاد طالبان در جوزجان و سپس بهعنوان عضو تیم مذاکرهکننده این گروه در روند مذاکرات دوحه حضور یافت.
او یکی از چهرههای طالبان است که نامش در فهرست تحریمهای سازمان ملل متحد قرار داشته و در حال حاضر بهعنوان معاون اداری کابینه طالبان فعالیت میکند. بااینحال، به نظر میرسد که صلاحیتها و حوزه اختیارات او در این سمت چندان مشخص نیست، و تصمیمگیریهای مربوط به عزل و انتصاب کارمندان ارشد، اغلب در قندهار و بدون مشورت با او انجام میشود.
در این مدت، او کمتر به زادگاهش سفر کرده و رابطه عمیقی با جامعه اوزبیک ندارد. بسیاری از روستاییان اوزبیک او را فردی فاقد صلاحیت میدانند و به او اعتماد چندانی ندارند.
عطاالله عمری
عطاالله عمری نیز مانند سایر اوزبیکتباران در گروه طالبان، دانشآموخته مدارس دینی است و نقش فعالی در گسترش نفوذ این گروه در شمال افغانستان داشته است.
شهرت او به سال ۲۰۰۵ بازمیگردد، زمانی که بهعنوان والی نامنهاد طالبان برای فاریاب تعیین شد و بهصورت مخفیانه علیه دولت وقت جنگید. او همچنین بهعنوان والی نامنهاد این گروه در ولایتهای جوزجان، سرپل، سمنگان و بادغیس فعالیت کرده است.
آقای عمری زاده ولسوالی اندخوی ولایت فاریاب است. پس از تسلط طالبان بر افغانستان، ابتدا بهعنوان فرمانده قولاردوی شمال منصوب شد و پس از مدت کوتاهی به سمت معین فنی وزارت دفاع ارتقا یافت. سپس، بر اساس فرمان هبتالله آخندزاده، بهعنوان وزیر زراعت منصوب شد و تاکنون در این سمت فعالیت میکند.
هرچند او بهعنوان وزیر زراعت شناخته میشود، اما گزارشها حاکی از آن است که او اختیارات اجرایی چندانی ندارد و بسیاری از صلاحیتهایش از سوی یکی از معاونانش که بهطور مستقیم از دفتر هبتالله حمایت میشود، سلب شده است.
آینده طالبان اوزبیکتبار: حذف یا انشقاق در صفوف طالبان
در حالی که رهبری طالبان در ابتدا وعده داده بود که به مقامات اوزبیک قدرت بیشتری واگذار خواهد شد و امور ولایتهای اوزبیکنشین به آنان سپرده میشود، در واقعیت نه تنها چنین وعدهای محقق نشد، بلکه حضور اوزبیکها در رژیم طالبان به تدریج تضعیف شده و بهطور کلی به حاشیه رانده شدند.
بر اساس یک پژوهش از انستیتوت تحقیقاتی خاورمیانه، اوزبیکها تنها سه درصد ترکیب کلی طالبان را تشکیل میدهند؛ اما بهصورت نمادین، از میان ۱۳۷ مقام طالبان، تنها ۲۸ نفر از آنان اوزبیکتبارند که بیشتر پستهای فاقد صلاحیت به آنان سپرده شده است.
افزون بر حذف چهرههای تأثیرگذار اوزبیکتبار از مناصب امنیتی، کمیسیون تصفیه طالبان نیز هزاران جنگجوی اوزبیکتبار را که در گذشته نقش فعالی در جنگها در شمال داشتند، از صفوف این گروه بیرون کرد.
نارضایتی اوزبیکتباران طالبان از وضعیت کنونی در رژیم طالبان، بیانگر مشکلات اساسی در درون این گروه است. طالبان اوزبیکتبار که در مراحل اولیه پیروزی طالبان در شمال افغانستان نقشی برجسته داشتند، بهمرور درصد زیادی از جایگاه و نقششان از آنان گرفته شده است. این روند تدریجی، بهویژه پس از استقرار حاکمیت طالبان در سال ۱۴۰۰، منجر به بیاعتمادی عمیق میان اوزبیکهای طالبان و رهبری طالبان شده است.
علاوه بر کشمکشهای درونگروهی دیگر که طالبان دارند (مانند درگیری دو جناح پشتونتبار به مرکزیت قندهار و کابل)، برخورد جهتدار و معنادار با اعضا و شخصیتهای اوزبیکتبار طالبان از جانب رهبری پشتونتبار این گروه، نشان از بالا گرفتن سطح منازعه در میان طالبان دارد. اگر روند حذف و بیاعتبارسازی طالبان اوزبیکتبار ادامه یابد، احتمالاً شاهد انشقاق داخلی در صفوف طالبان خواهیم بود.
بسیاری از اعضای اوزبیکتبار ممکن است بهدلیل تبعیضهای موجود، رژیم طالبان را ترک کرده و به گروههای رقیب مانند داعش خراسان بپیوندند یا به زندگی غیرنظامی و کشاورزی بازگردند. در بدترین حالت، این روند میتواند به تشکیل گروههای مخالف در درون طالبان یا حتی ایجاد تهدیدات جدید امنیتی برای رژیم طالبان منجر شود.
در مجموع، به نظر میرسد که سرنوشت اوزبیکهای طالبان به سمت نارضایتی بیشتر، کاهش نفوذ، و احتمالاً انشقاق داخلی خواهد رفت که سطح بیثباتی از آنچه امروز دیده میشود نیز فراتر خواهد رفت و طالبان را با چالشهای جدی برای تحکیم و حفظ اقتدار سیاسی، جایگاه و اعتبار بیشتر مواجه خواهد کرد.
تصاویر رسیده به افغانستان اینترنشنال نشان میدهند که طالبان در روز نخست عید، برای تأمین امنیت ملاهبتالله آخندزاده، رهبر این گروه، در مسجد عیدگاه قندهار سلاحهای سنگین را مستقر کرده بود.
منابع میگویند این اقدام به دلیل تهدیدهای احتمالی امنیتی علیه هبتالله صورت گرفته و طالبان استفاده از موبایل را برای مردم ممنوع کرده بود.
بر اساس اطلاعات منابع، نیروهای طالبان در مسجد عیدگاه هرگونه استفاده از موبایل را برای نمازگزاران ممنوع کرده و با نظارت شدید، هرگونه تخطی را سرکوب میکردند.
به گفته منابع، در روزهای اخیر، محافظان ویژه ملاهبتالله در مسجد عیدگاه و مناطق اطراف آن مستقر شده بودند و مردم عادی از ورود و رفتوآمد در این منطقه منع شده بودند.
ملاهبتالله تاکنون از انظار عمومی پنهان مانده و تنها با حلقهای بسیار محدود از افراد دیدار میکند.
منابع میگویند که سلاحهای مستقرشده در مسجد عیدگاه از جمله تجهیزات مورد استفاده در جنگهای بزرگ هستند و به نظر میرسد طالبان این اقدام را نهتنها برای تأمین امنیت، بلکه برای نمایش قدرت خود انجام داده باشد.