علاوه بر امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان که روابط عمیق تاریخی با اسلامآباد دارد، برخی جریانهای مخالف طالبان نیز سالروز استقلال پاکستان را شادباش گفتهاند.
رئیس روابط خارجی جبهه مقاومت ملی سالروز استقلال پاکستان را تبریک گفت و این کشور را «وارث امپراتوریهای بزرگ شبهقاره» توصیف کرد. او از پاکستان خواست تا برای مقابله با تهدیدات مشترک علیه صلح و امنیت دو کشور که طالبان افغان یکی از تهدیدهاست، در کنار جبهه مقاومت قرار گیرد.
محمد محقق نیز در پیامی اظهار داشت: «از صمیم قلب، سالروز استقلال پاکستان را به دولت و ملت بزرگ این کشور تبریک میگوییم.» او پاکستان را قربانی تروریسم، «برادر دینی»، «همسنگر» و «دارای پیوندی ناگسستنی» خواند.
پیشتر، عطامحمد نور، رهبر یکی از شاخههای جمعیت اسلامی، در حمایت از پاکستان در برابر هند موضعگیری کرده بود. او در واکنش به حملات هند به مناطقی در پاکستان، رویکرد هند را مشابه «رژیم اسرائیل» دانست و هشدار داد که «پاکستان غزهای بیدفاع نیست و یکی از قدرتهای نظامی و هستهای منطقه محسوب میشود.»
این موضعگیریها در تاریخ سیاسی افغانستان بیسابقه است، زیرا همسویی با پاکستان به دلیل حساسیتهای تاریخی و سیاسی، همواره یک تابو بوده است. رهبران سیاسی افغانستان دههها از دشمنی با پاکستان بهعنوان ابزاری برای جلب حمایت عمومی و کسب محبوبیت اجتماعی استفاده کردهاند. اما چه چیزی باعث این تغییر اساسی در رویکرد این سیاستمداران شده است که سالها علیه پاکستان سخن میگفتند؟
جبهه مقاومت ملی و چهرههایی مانند عطامحمد نور و محمد محقق از بستری سیاسی و اجتماعی برخاستهاند که سابقه دشمنی آشکار با پاکستان داشته است. جمعیت اسلامی و رهبران آن خود را قربانی سیاستهای پاکستان میدانستند و برخی حتی این کشور را به دست داشتن در ترور برهانالدین ربانی و احمدشاه مسعود متهم کردهاند.
مخالفان طالبان سالها این گروه را نیابتی پاکستان میدانستند و معتقد بودند که اسلامآباد در به قدرت رسیدن طالبان در دهه ۱۹۹۰ و بازگشت آنها در سال ۲۰۲۱ نقش کلیدی داشته است. این رهبران عمدتاً متحد هند، دشمن دیرینه پاکستان، بودند.
با این حال، چهار سال پس از بازگشت طالبان به قدرت، معادلات تغییر کرده است. رهبران مخالف طالبان اکنون تلاش دارند به دههها بیاعتمادی و خصومت با پاکستان پایان دهند و بدون ترس از قضاوت عمومی، از این کشور حمایت کنند.
این رویکرد حتی به چنددستگی در برخی جریانها منجر شده است. تلاش جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود برای نزدیکی به پاکستان، نارضایتی امرالله صالح، معاون پیشین رئیسجمهور را برانگیخته و او ظاهراً به همین دلیل از این جبهه فاصله گرفته است. صالح در بیانیه اخیر خود، بدون اشاره مستقیم به پیام جبهه مقاومت درباره سالروز استقلال پاکستان، بهشدت از رهبران سیاسیای که به دنبال دوستی با پاکستان هستند، انتقاد کرد.
صالح از مخالفان سرسخت پاکستان است و اختلافات میان پاکستان و طالبان بر سر تحریک طالبان پاکستانی را نمایشی میداند.
چهار سال پس از حاکمیت طالبان، مخالفان این گروه هنوز نتوانستهاند اقدامات موثری علیه رژیم حاکم انجام دهند. نبود پایگاه سیاسی و نظامی قوی و رویکرد محتاطانه کشورهای همسایه و منطقه، موجب شده است که این گروهها دستاوردی قابلتوجه در مبارزه با طالبان نداشته باشند.
اما رهبران مخالف طالبان دریافتهاند که بدون حمایت کشورهای منطقه، بهویژه ایران و پاکستان که دههها در منازعات افغانستان دخیل بودهاند، تغییر معادلات کنونی ممکن نیست. تحولات افغانستان در چهار دهه گذشته عمدتاً از اسلامآباد و تهران هدایت شده است. از این رو، رهبران مخالف طالبان تلاش دارند به بیاعتمادی تاریخی پایان دهند و فصل جدیدی از همکاری با پاکستان و دیگر کشورهای منطقه را آغاز کنند.
این رهبران دریافتهاند که پاکستان بازیگر غیرقابل جایگزین در معادله افغانستان است. آنها که در ۲۰ سال گذشته تمام تخمها را در سبد امریکا و ناتو گذاشته بودند، اکنون آن را خطای استراتژیک خود میدانند.
رهبران مخالف طالبان درحالی امیدوار به کسب حمایت پاکستان هسستند که روابط این کشور با طالبان پرتنش و بحرانی است. با وجود تلاشهای طالبان برای جلب رضایت پاکستان، اسلامآباد معتقد است که طالبان اقدامات کافی برای مهار تهدیدهای تروریستی از خاک افغانستان انجام نداده است.
حملات تحریک طالبان پاکستان افزایش یافته است و جداییطلبان بلوچ قدرت بیشتری گرفتهاند. پاکستان حتا طالبان افغان را به همدستی با هند متهم میکند و مدعی است که دهلی با آزادی بیشتری از خاک افغانستان علیه پاکستان فعالیت میکند.
پاکستان از ابزارهایی مانند شکایت در سازمان ملل، حمایت از موضع دونالد ترامپ برای خلع سلاح طالبان، حملات هوایی به خاک افغانستان و بستن مسیرهای ترانزیتی و تجاری استفاده کرده، اما این اقدامات نتیجهای نداشته است. به نظر میرسد اسلامآباد از متحد سابق خود در مبارزه با تحریک طالبان پاکستان و دیگر گروههای شبهنظامی ناامید شده است.
از این رو، پاکستان برای افزایش فشار بر طالبان، تماسها و روابط خود با رهبران مخالف این گروه را گسترش داده است. گزارشها حاکی از آن است که نمایندگان ارشد سازمان استخبارات پاکستان در دو سال گذشته بارها با رهبران مخالف طالبان در ترکیه، تاجیکستان و امارات متحده عربی دیدار کردهاند. در آینده، پاکستان ممکن است از این نیروها بهعنوان ابزاری برای فشار بر طالبان استفاده کند.
در مقابل، هند پس از بازگشت طالبان به قدرت، روابط خود را با این گروه بهبود بخشیده است. هرچند دهلی در دهه هفتاد خورشیدی از گروههای ضد طالبان حمایت میکرد، اما اکنون هیچ نشانهای از حمایت این کشور از جریانهای مخالف طالبان دیده نمیشود.
این جریانها سابقهای طولانی در همکاری و روابط با پاکستان داشتهاند. پاکستان نهتنها از جنگ طالبان علیه امریکا و غرب حمایت کرد، بلکه پیشتر از جنگ مجاهدین علیه شوروی نیز پشتیبانی کرده بود. با این حال، برخلاف طالبان و بسیاری از رهبران پشتون در افغانستان که مسئله خط دیورند را حلنشده میدانند، اکثر این چهرهها آن را موضوعی خاتمهیافته تلقی میکنند که این موضعگیری برای پاکستان خوشایند است. برای پاکستان، مسئله دیورند همواره اهمیت داشته و حتی در دیدار با نمایندگان افغانستان، این موضوع را صراحتاً مطرح کردهاند.
خط دیورند منبع تنش میان پاکستان و افغانستان و عامل تحریک ناسیونالیسم قومی پشتونی علیه پاکستان بوده است. این دو عامل حکومتهای پیشین افغانستان را به هند نزدیک کرده بود. حتا در میان سران طالبان نیز حمایت از مسئله خط دیورند دیده میشود که ناخواسته این گروه اسلامگرا و امتگرا را به ناسیونالیستهای پشتونی نزدیک میکند که سودای پشتونستان مستقل و تجزیه پاکستان را در سر می پرورانند.
در گذشته، رهبران سیاسی و جریانهای غیرپشتون به دلیل مصلحتهای سیاسی و پایبندی به روایت رسمی دولتهای افغانستان، مواضعی علیه پاکستان اتخاذ میکردند؛ اما پس از سقوط جمهوریت، تمام این مصلحتاندیشیها و ملاحظات سیاسی فروپاشیده و مواضع آشکارتری نمایان شده است.