تحقیقات پزشکی: پس از توقف تنفس و قلب، «هوشیاری پنهان مرگ» شکل میگیرد
دکتر سام پرنیا، استاد دانشکده پزشکی گراسمن دانشگاه نیویورک، میگوید هنگامیکه قلب و تنفس انسان متوقف میشود، نوعی «هوشیاری پنهان مرگ» شکل میگیرد. او معتقد است که با متوقف شدن قلب و تنفس، هوشیاری بیمار افزایش مییابد و تفکر آن واضحتر میشود.
به گزارش سیانان، «تجربه نزدیک به مرگ» زمانی رخ میدهد که پزشکان پس از صاف شدن خطوط قلب و توقف تنفس، فرد را به زندگی بر میگردانند. این تحقیق را تیمهای آموزشدیده در ۲۵ شفاخانه در امریکا، بریتانیا و بلغارستان انجام دادند که پزشکان را در اتاقهای که بیماران از نظر فنی مرده بودند، تعقیب کرده است.
در این مطالعه، تیمهای تحقیقاتی دستگاههایی را که اکسیژن و فعالیت الکتریکی را اندازهگیری میکردند، بر سر فرد در حال مرگ متصل کردند. میانگین تلاش برای احیای «بازگشت به زندگی» بین ۲۳ تا ۲۶ دقیقه طول کشیده است.
پرنیا گفت «فعالیت مغز در فواصل دو یا سه دقیقهای اندازهگیری میشد، گرچه مغز افراد در حال مرگ صاف شده بود، اما جالب است که حتا تا یک ساعت پس از احیا ما شاهد ظهور فعالیت الکتریکی مغز بودیم.»
از ۵۶۷ نفر در این مطالعه تنها ۵۳ نفر یا ۱۰ درصد به زندگی بازگردانده شدند. از این تعداد ۲۸ نفر در مورد آنچه تجربه نزدیک به مرگ است، به یاد آوردند و با آنان مصاحبه شده است.
تنها ۱۱ مورد گزارش دادند که در طول سیپیآر، از خود آگاه بودند و تنها شش مورد تجربه نزدیک به مرگ را گزارش کردند.
دکتر سام پرنیا که دههها در مورد این پدیده تحقیق کرده است، میگوید که میلیونها نفر از زمان اختراع احیای قلبی «سیپیآر» در سال ۱۹۶۰، تجربیات این چنینی نزدیک به مرگ را گزارش دادهاند. پرنیا که نویسنده ارشد این مطالعه است، میافزاید بیمارانی که تجربه نزدیک به مرگ دارند «احساس میکنند که از بدن شان جدا شدهاند و میتوانند پزشکان و پرستاران را ببینند و بشنوند.»
او میگوید حتا بیمارانی که این تجربه را دارند، میتوانستند آنچه را که پزشکان با آنها انجام میدهند، گزارش دهند. دکتر پرنیا میگوید «اغلب افراد در حین تجربه نزدیک به مرگ، کل زندگی خود را مرور میکنند، افکار و احساسات و وقایعی که معمولا نمیتوانستند به یاد بیاورند، به یاد میآورند و شروع به ارزیابی اخلاقی خود میکنند.»
این دکتر مرکز پزشکی «لانگون هیلت» میگوید که این تجربه «درک جهانی از رفتار آنها در طول زندگی است که در آن دیگر نمیتوانند خود را فریب دهند.»
افزون بر آن به نقل از آنچه دکتر پرنیا میگوید برخی بیماران در این حالت تجربهای دیدن یک موجود خداگونه را نیز تفسیر میکنند.»
دکتر پرینا گفت «اگر مسیحی باشد میگوید، عیسی را دیدم و اگر بیخدا باشد، میگوید من موجودی باورنکردنی از عشق و شفقت را دیدم.»
طبق این تحقیق، این گزارشهای است که بیش از ۶۰ سال است بیمارانی که تجربه نزدیک به مرگ را داشتند، آنرا روایت کردند.
پرنیا میگوید «تجربه ثبت شده از مرگ، حس جدایی، مرور زندگی» در بین بیماران از سراسر جهان ثابت بود. این پزشک ارشد علاوه کرد که با مقایسه سیگنالهای مغزی ثبتشده با سیگنالهای ناشی از توهم، هذیان دریافته که تجربه این بیماران، تجربه مرگ واقعی است. او میگوید افرادی که پس از تجربه مرگ زنده میمانند، اغلب خاطرات پارچهپارچه دارند و یا آنچه را که به دلیل آرامبخشی شدید در مراقبتهای ویژه تجربه کردهاند، فراموش میکنند.