این نوع حکومتها در پاکستان «کابینه نگران» نامیده میشوند که مکلف بر سرپرستی ساختارهای اجرایی نظام پاکستان میباشند و ماموریت اصلیشان زمینهسازی برای برگزاری انتخابات سراسری میباشد.
کابینه نگران مشروعیت ضعیفتری نسبت به حکومتهای منتخب دارد چون منبعث از انتخابات سراسری نیست و برای رفع خلای قدرت شکل میگیرد.
اما در این مدت کوتاه، حکومت موقت پاکستان دست به تصمیمهای پیچیده و کلانی زده که سبب دشواریهای گسترده در پاکستان و احتمالا منطقه شده است.
در نخست، حکومت موقت تصمیم گرفت نظام تکشهروندی (تکتابعیتی) را بر شهروندانی که در دو طرف مرز دیورند قرار دارند، عملی سازد. تصمیمی که موجب اعتراضات زیادی شد.
باشندگان این مناطق از زمان اعلان مرز فرضی دیورند اجازه داشتند با استفاده از شناسنامه، مرز را بدون محدودیتهای حقوقی و قُونسلی عبور کرده و مشغول کار باشند.
اکثریت کسانی که در این منطقه به سر میبرند مشغول کارهای تامیناتی وسایل مورد نیاز مردمان دو طرف مرز هستند. در این میان، مسافرین دو کشور همسایه با عبور از این مرزها، از محصولات آنان خرید میکنند و تسهیلات ابتدایی را از آن حاصل میکنند.
تراکم مسافرین در این منطقه، بازار باشندگان محلی را گرم کرده و زمینه برای معاشرت دو طرف خط دیورند را رونق داده بود، اما اکنون با این تصمیم حکومت پاکستان، زمینه برای باشندگان دو طرف مرز محدود شده است.
دومین تصمیم حکومت نگران یا موقت، اخراج اجباری گروهی مهاجران افغانستان است که دارای اجازه رسمی برای زندگی در پاکستان نیستند. این تصمیم بیش از یک میلیون مهاجر را هدف قرار میدهد که در ۴۰ سال پسین افغانستان را ترک کرده و در پاکستان زندگی میکنند.
وزارت داخله پاکستان به پولیس دستور داده است که این افراد را شناسایی و به افغانستان رد مرز کند. در این میان هزاران انسانی بسر میبرند که از دوران جنگ سرد به اینسو در پاکستان زندگی کردهاند و اکنون باید به افغانستان برگردند، جایی که برایشان بیگانه بهنظر میرسد. اما آیا این تصمیم حکومت موقت پاکستان پشتوانه حقوقی دارد؟
برای پاسخ دادن به این پرسش ما نیاز داریم از دو زاویه حقوقی به آن نگاه کنیم. نخست، از دید حقوق بینالملل باید گفت که پاکستان عضو کنوانسیون سال ۱۹۵۱ در امور پناهجویان نیست و اخذ این تصمیم، مکلفیتی برایش خلق نمیکند. از این رو پاکستان در این تصمیم دست بازی دارد.
از سوی دیگر، اکثریت گروه اجتماعی که در معرض اخراج قرار دارند، از دید حقوق بینالملل پناهجو نیستند، بلکه مهاجران اقتصادی نامیده میشوند که پاکستان مکلفیت حقوقی در برابر آنان ندارد. با این حال حکومتهای قبلی پاکستان و افغانستان موافقتنامههای دوجانبهای برای قانونمند شدن این گروه بزرگ اجتماعی امضا کردهاند که بار حقوقی محکمی ندارد.
از سوی دیگر، طالبان که وابستگیهای زیادی به پاکستان دارد، در برابر این تصامیم دست به اقدام عملی نمیزند. واقعیت تلخ این است که فقیرترین انسانهای روی زمین در این چهل سال جنگ و نابسامانی برای چندین بار از خانههای خود بیجا میشوند و به سوی سرنوشت نافرجام سرگردان هستند. این است واقعیت تلخ سرزمین و مردمانی که نه صاحب دولتاند و نه رهبران سیاسی مدبری دارند.