طالبان از تندروترین گروه‌های حاکم در جهان است که میلیون‌ها زن یک کشور را بر اساس روایت قرون وسطایی به گروگان گرفته و نظام مطلق‌گرای سیاسی را ایجاد کرده که هیچ کشوری تاکنون آنرا به رسمیت نشناخته است.

با این وجود، روایت فراگیر جایگزین که قدرت این گروه را به چالش بکشد و امید تغییر را در دل میلیون‌ها شهروند افغان زنده کند، شکل نگرفته است.

چرا نیروهای دموکراتیک مخالف طالبان نمی‌توانند روایت بدیل خود را بسازند و آیا روش سیاست آنها برای یک جامعه به شدت سنتی ضعیف‌تر و عقب‌مانده‌تر از طالبان است؟

طالبان برای رسیدن به قدرت در کابل یک جنگ پیچیده و چند بعدی امنیتی، اطلاعاتی، تبلیغاتی و روانی راه انداختند تا بر نظام دموکراتیک مورد حمایت جهان چیره شوند. اما شاید یکی از مهم‌ترین تاکتیک‌های شورش طالبان، ایجاد روایتی بود که در میان روستاییان کشوری که بیش از ۷۰ درصد آن روستایی و غیر شهری است، مورد استقبال قرار گرفت.

روایت آنها در برابر روایت تجددگرایان ساده و فریبنده بود؛ در حالی‌که نسل نو افغان‌ها برای روستانشینان از مفاهیمی چون برابری زن و مرد، مردم‌سالاری، حقوق بشر و ارزش‌های لیبرال سخن زدند، طالبان بر ارزش‌هایی چون اسلام، جهاد و مبارزه با کفر تاکید داشتند.

آنها برای جا انداختن این روایت در مقابل روایت مساوات زن و مردم، اقوام و اقشار جامعه در برابر قانون، بر تسلط و پیروزی تاکید داشتند. برای جا انداختن چنین روایت هم از روش‌های جنگ تبلیغاتی و بازی‌های روانی گسترده استفاده می‌کردند.

ایجاد ده‌ها رسانه مانند پایگاه‌های اینترنتی «الاماره» ، «صدای جهاد»، «امارت اسلامی»، «مجله الصمود»، «رادیو شریعت»، «اسلام وب پانه»، «دارالافتاء»، «سنگر جهاد» و «مجله حقیقت»، تنها بخشی از دستگاه تبلیغاتی طالبان است که بسیاری تاکنون نشرات دارد. علاوه بر آن، آنها تا حد زیادی از رسانه‌های داخلی آزاد و بی‌باک و رسانه‌های بین‌المللی مانند الجزیره برای انتقال پیام خود کار گرفتند. رسانه‌های اجتماعی از جمله توییتر، دستگاه تبلیغاتی مساجد، منبرها، ارسال پیام سینه به سینه، پخش شبنامه‌ها و دیگر ابزار تبلیغاتی کلاسیک را هم بیفزاید. به واقع، سخنگویان طالبان که بیشتر از کشور همسایه پاکستان فعالیت می‌کردند، بیش از ادارات دولتی افغانستان رابطه گرمی با خبرنگاران داشتند.

البته تنها تبلیغات برای قدرت ‌گرفتن طالبان و حفظ نظام شان با کمک ابزارهای جنگ تبلیغاتی که اکنون به حوزه رسانه‌های رسمی و خصوصی کشور نیز گسترش یافته است، کافی نیست. طالبان نشان داده‌اند که در تاکتیک‌های روایت‌سازی نیز توانایی زیادی دارند.

روایت امروزی آنها عمدتا دور این کلیدواژه‌ها است: ایجاد نظام خالص اسلامی، تامین امنیت سراسری، برگرداندن قدرت به اصل جامعه، پایان دادن به اشغال خارجی و مبارزه با فحشاء. ملا هبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان با درک اهمیت تبلیغاتی دفتر ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی ارشد خود را از کابل به قندهار انتقال داده است تا بلکه تمام احکام و دستورهای خود را به این وسیله توجیه کند.

در طرف دیگر، نیروهای دموکراتیک تاکنون نتوانسته‌اند که یک جبهه واحد تشکیل بدهند چه رسد به روایت واحد. آنها از توانایی جنگی چندان برخوردار نیستند و تجربه شورش علیه یک نظام را هم در کارنامه ندارند. در دو سال و اندی که از حاکمیت طالبان می‌گذرد، نخستین گام‌ها برای ایجاد صف واحد دور یک برنامه واحد برداشته شده است.

برگزاری نشست‌های دوشنبه، مسکو و ویانا نشان از حمایت منطقه‌ای برای صف‌آرایی جدید علیه طالبان دارد.

چهره‌های سیاسی مخالف طالبان اما نیاز به یک استراتژی گسترده برای ایجاد صف واحد، ارایه روایت واحد و بعد مخاطب‌شناسی و انتقال پیام خود را بر اساس ارزش‌ها و باورهای همین مخاطبان دارند.

آنها باید با شگردهای نوین اطلاع‌رسانی روایت طالبان را به چالش بکشند؛ اینکه طالبان ادامه روند جهاد مسلمانان افغانستان علیه انگلیس و شوروی و امریکا نیستند. بلکه طالبان گروه نیابتی است که بزرگترین فرصت تاریخی افغانستان برای رسیدن به یک دموکراسی محلی در منطقه را از بین برد.

گروه‌های سیاسی باید نشان بدهند که طالبان برعکس ادعای پرطمطراق بر نیروهای خارجی پیروز نشده بلکه براساس یک توافق سیاسی با امریکا به قدرت رسیده‌اند.

و البته باید نشان بدهند که برخلاف ادعای طالبان، رفتار آنها همچنان قرون وسطایی است، از حکومتداری بی‌خبرند، به مردم پاسخگو نیستند، نظام ضد ارزش‌های بشری ایجاد کرده که در دست یک نفر می‌چرخد و اکثریت مطلق مردم افغانستان در تعیین سرنوشت خود سهمی ندارند.

مهمتر از آن، در جامعه شدیدا سنتی این روایت می‌تواند جا بیفتد که اسلام مورد نظر طالبان، با اسلام مردم افغانستان که ریشه‌ای به درازای تاریخ دارد، تفاوت دارد و قرائت طالبانی متفاوت از برداشت‌های اکثریت مردم افغانستان از ارزش‌های دینی است.

آیا نیروهای دموکراتیک که خواهان براندازی و ایجاد یک نظام فراگیر اند از توانایی برای ایجاد یک جنگ تمام عیار فکری ضدطالبان برخوردار هستند یا برای سال‌های دیگر در تلاش ایجاد ائتلافی از چهره‌های هستند که روایت تازه‌ای ندارند؟

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
دیدگاه
جهان‌نما
خبرها

رادیو

پادکست‌ها