از آبهای افریقا تا رأس کمیته بینالمللی المپیک

از استخرهای آفتابسوز «هراره» تا تالار پرنور لوزان سوئیس، این مسیر ساده نیست؛راهیست که معمولاً مردان، آنهم از نیمکره شمالی جهان آن را طی میکنند اما اینبار، زنی از جنوب آمده است. او اکنون باید با ساختار کهنه قدرت در ورزش جهانی رقابت کند.
کریستی کاونتری، شناگر افسانهای زیمبابوه، اکنون بر بلندترین سکوی مدیریت ورزش جهان ایستاده است: ریاست کمیته بینالمللی المپیک. او نخستین زن، نخستین افریقایی و نخستین رئیس غیراروپایی این نهاد در طول ۱۳۰ سال تاریخ آن است؛ رخدادی که تا دیروز بعید به نظر میرسید، اما امروز به واقعیتی روشن بدل شده است.
کاونتری، دارندهی هفت مدال المپیک—دو طلا، چهار نقره و یک برنز—نهتنها چهرهای برجسته در دنیای ورزش، بلکه الهامی است برای قارهای که همواره سهمی کمتر از شایستگیاش داشته است. پس از پایان دوران قهرمانی، او بهعنوان وزیر ورزش، هنر و جوانان زیمبابوه ایفای وظیفه کرد و سپس به عضویت هیئت اجرایی و کمیسیون ورزشکاران کمیته بینالمللی المپیک درآمد. این پیشینه، دیدگاهی همهجانبه به او بخشیده تا درک درستی از چالشهای فراسوی میدان رقابت داشته باشد.
انتخاب او در نخستین دور رأیگیری، در میان شش نامزد دیگر و بدون تکیه بر لابیهای سنگین، فقط یک پیروزی شخصی نبود؛ لحظهای بود که المپیک تصمیم گرفت صدایی تازه بشنود—نه با فریاد، بلکه با وقار.
کاونتری پس از انتخابش گفت: «هرگز موفقیتی را بهتنهایی تجربه نکردهام. همیشه بخشی از یک تیم بودهام. امروز هم میخواهم بر تجربهی اعضای این تیم جهانی تکیه کنم.»
اما صعود او به قله، فقط با رأی اعضا رقم نخورد. پیش از آن، سالها در استخرها و تالارها، در جلسههای رسمی و در دل تصمیمگیریهای کلان ورزشی، پلهپله مسیری را پیمود که زنان و افریقاییها معمولاً در حاشیهاش قرار داشتند.
در المپیکهای آتن و پکن، با هفت مدال، فراتر از یک قهرمان ظاهر شد—اسطورهای برای نسلی که کمتر شنیده و دیده شده بود. اکنون، کاونتری در لوزان حضور دارد، نه برای نمایش، بلکه برای تصمیمگیری.
ریاست کمیته بینالمللی المپیک صرفاً یک عنوان افتخاری نیست. این نهاد میلیاردها دالر جابهجا میکند، بر سیاستگذاری ورزشی کشورها اثرگذار است و در مرکز معادلاتی ایستاده که مفاهیمی چون دوپینگ، دیپلماسی، اقتصاد و اخلاق را دربر میگیرد.
اما کاونتری آمده تا سبکی تازه در مدیریت وارد کند. بهجای تمرکز قدرت، از گفتوگو سخن میگوید. بهجای نمایش اقتدار، بر شنیدن تأکید دارد و شاید همین رویکرد، مهمترین پیام انتخاب او باشد.
او وعده داده که بهزودی کارگاهی چندروزه با اعضای کمیته برگزار کرده و نقشهی راه چهار سال آینده را ترسیم خواهد کرد؛ اما شاید مهمترین لحظه، همین حالا باشد—لحظهای که تاریخ نوشته میشود؛ نه فقط برای کاونتری، بلکه برای میلیونها دختری که هیچگاه تصویر خود را در رأس قدرت ندیده بودند.
او در یکی از گفتوگوهایش تأکید کرد: «دوست دارم همکاری کنم، شنونده باشم و نظر همه را بشنوم.»
و این صدا، از جنوب آمده است؛ از زنی که روزی در آب، جهان را شکست داد و اکنون بر خشکی ایستاده تا ساختار ورزش جهانی را دگرگون کند.