احمدضیا سراج، رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان، هشدار داد که تهدیدات ناشی از حضور گروههای تروریستی در افغانستان به مرزهای این کشور محدود نخواهد ماند و دیر یا زود به کشورهای دیگر سرایت خواهد کرد. او گفت که کشورهای منطقه هزینه سقوط افغانستان را خواهند پرداخت.
وی روز پنجشنبه در کنفرانس علمی- پژوهشی «ارزیابی تأثیرات سقوط نظام افغانستان» در دانشگاه برونل لندن، تاکید کرد که کشورهای جهان در درازمدت هزینه سنگینی برای این تهدیدات خواهند پرداخت.
رئیس پیشین امنیت ملی با اشاره به اظهارات خود در فبروری ۲۰۲۱ در کنفرانسی در منطقه گفت: «در آن زمان هشدار داده بودیم که بدون حمایت ائتلاف بینالمللی، افغانستان در مبارزه با گروههای تروریستی با مشکلات جدی مواجه خواهد شد.» او از کشورهای منطقه خواسته بود تا با ارائه امکانات استراتژیک به نیروهای امنیتی افغانستان که به نیابت از منطقه با تروریسم جهانی میجنگند، کمک کنند. اما به گفته سراج، منطقه هیچ کمک عملی به دولت پیشین ارائه نکرد.
سراج خاطرنشان کرد که نیروهای امنیتی افغانستان در این نبرد خسته شده و قربانیان بیشماری دادهاند. او هشدار داد که حضور گروههای تروریستی در کوتاهمدت برای مردم افغانستان فاجعهبار است و در درازمدت، منطقه، هزینه سنگینی پرداخت خواهد کرد.
این مقام استخباراتی پیشین افغانستان، در بخشی از اظهارات خود، به چالشها در دوره جمهوریت پرداخت و افزود: «ما در سالهای گذشته در شناخت خود و دشمن با مشکلاتی مواجه بودیم.»
کنفرانس «ارزیابی تأثیرات سقوط نظام افغانستان» به میزبانی مرکز پژوهشی دانشگاه برونل، مرکز سیاستگذاری جنوب آسیا و کانون همیاری فرامرزی پارسیزبانان برگزار شد.
در این نشست کتاب تازه دکتر لعزاد نیز رونمایی شد
سایر سخنرانان نیز پیامدهای سقوط نظام و بازگشت طالبان را بررسی کردند و تاکید کردند که حاکمیت طالبان نهتنها تهدیدی داخلی برای افغانستان است، بلکه پیامدهای آن بر پاکستان، هند، آسیای میانه و حتی غرب، از جمله شهرهایی مانند لندن، آشکار شده است.
آنها تشدید بنیادگرایی، نقض گسترده حقوق بشر، تضعیف دموکراسی و رشد شبکههای تروریستی بینالمللی را خطراتی دانستند که در صورت نبود همکاری مؤثر و بهموقع جامعه جهانی، کل منطقه و غرب را تهدید خواهد کرد.
در بخش دوم برنامه، از کتاب «راهحل علمی-عملی بحران قومی و ساختاری افغانستان» نوشته پروفسور عبدالخالق لعلزاد رونمایی شد.
امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان روز یکشنبه گفت تحریمهای «غیرقانونی و ظالمانه» سبب شد افغانهای خارج از کشور نتوانند به زلزلهزدگان شرق افغانستان کمک بفرستند.
آقای متقی گفت که جلوگیری از کمک به قربانیان بلایای طبیعی، خلاف تمام موازین بشری است.
همزمان با نشست وزیر خارجه طالبان با دیپلوماتهای خارجی و نمایندگان سازمانهای امدادی در کابل، سازمان ملل روز پنجشنبه در اعلامیهای گفت که طالبان با جلوگیری از فعالیت امدادگران زن، به عملیات رسیدگی به زلزلهزدگان شرق افغانستان صدمه زده است.
به گفته این سازمان، طالبان در چند روز گذشته و برخلاف تعهدات قبلی، مانع کار زنان افغان در دفاتر امدادرسانی و صحی شده است که این تصمیم کار سازمان ملل برای ارائه خدمات به زنان و کودکان نیازمند افغان را دشوار کرده است.
متقی بار دیگر خواهان لغو تحریمهای بینالمللی بر افغانستان تحت کنترول طالبان شد تا به گفته او «افغانها بتوانند بدون محدودیت، از ظرفیتهای خویش برای بازسازی کشورشان استفاده کنند.»
امیرخان متقی بهطور واضح نام نبرد که چه کسی از کمکهای بشری به زلزلهزدگان جلوگیری کرده است. با این حال منظور او تحریمهای ایالات متحده، کشورهای غربی و نهادهای بینالمللی مالی است که پس از سقوط جمهوری در اسد ۱۴۰۰، داراییهای بانک مرکزی افغانستان را مسدود کرده و محدودیتهای بانکی و مالی علیه حکومت طالبان وضع کردهاند.
این محدودیتها باعث شده که انتقال رسمی پول به داخل افغانستان گاهی دشوار یا ناممکن شود.
امریکا نگران استفاده سازمانهای تروریستی از سیستم بانکی تحت کنترول طالبان در افغانستان است. شورای امنیت سازمان ملل در چندین گزارش تایید کرده است که روابط مستحکمی میان طالبان و القاعده وجود دارد.
انتقاد از امریکا و سپاسگزاری از چین، روسیه و ایران
وزیر امور خارجه طالبان روز یکشنبه، ۲۰ سنبله، در مراسمی که با حضور دیپلوماتهای خارجی و سازمانهای بینالمللی در مقر وزارت امور خارجه در کابل برگزار شد، از کشورهایی که به زلزلهزدگان شرق افغانستان کمک کردند، قدردانی کرد.
امیرخان متقی بهطور مشخص از چین، امارات متحده عربی، ایران، پاکستان، هند، روسیه، اوزبیکستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، جاپان، بنگلادیش، سوئیس و سازمانهای بینالمللی نام برد و از کمکهایشان سپاسگزاری کرد.
در زمینلرزه مرگبار در کنر و جلال آباد بسیاری از کشورهای جهان به علت نداشتن رابطه رسمی با حکومت طالبان و تروریستی دانستن این گروه، از ارسال کمکهای بشری و تیمهای نجات به افغانستان خودداری کردند.
کشورهایی که رابطه نزدیک با طالبان دارند، کمکهای محدودی به افغانستان ارسال کردند. فقدان منابع مالی لازم باعث شده که سازمان ملل فراخوان کمکهای مالی به ارزش ۱۴۰ میلیون دالر ارائه کند.
متقی برخلاف سپاسگزاری از این کشورها، تلویحا از ایالات متحده امریکا بخاطر جلوگیری از ارسال کمک به زلزلهزدگان انتقاد کرد.
ایالات متحده امریکا که زمانی بزرگترین ارسالکننده کمکهای بشردوستانه افغانستان بود، به زلزلهزدگان کنر هیچ کمکی نفرستاد. سخنگوی وزارت خارجه امریکا در پاسخ به این پرسش که آیا ایالات متحده به زلزلهزدگان افغانستان کمک اضطراری خواهد کرد، گفت: «در حال حاضر تصمیم جدیدی برای اعلام نداریم.»
یکی از مقامهای ارشد پیشین گفت که کاخ سفید نیز موضوع را بررسی کرده اما تصمیم گرفته در سیاست پایان دادن به کمک به افغانستان تجدیدنظر نکند.
دولت ترامپ در اپریل تمام کمکها به مبلغ ۵۶۲ میلیون دالر به افغانستان را متوقف کرد. امریکا میگوید طالبان از کمکهای بشردوستانه امریکا سوءاستفاده میکند.
یک مقام کاخ سفید در پاسخ به این پرسش که آیا امریکا برای زلزلهزدگان کمک اضطراری فراهم میکند، گفت: «رئیسجمهور ترامپ بر این موضع ثابت مانده که کمک نباید به دست رژیم طالبان برسد؛ رژیمی که همچنان شهروندان امریکایی را به ناحق در بازداشت نگه میدارد.»
در زمینلرزه شرق کشور بیش از ۲۲۰۰ نفر جان خود را از دست دادند و هزاران نفر دیگر زخمی و آواره شدند. بیشتر قربانیان زنان و کودکان اند که به علت مقررات سرکوگرانه طالبان به خدمات صحی و درمانی پس از زلزله دسترسی محدود داشتند.
«هلیکوپترها را پس بدهید»
امیرخان متقی در جریان سخنرانی خود گفت بهدلیل اینکه تلفات انسانی در مناطق صعب العبور ولایت کنر رخ داده بود، تکیه اصلی عملیات امداد به پروازهای هلیکوپترها متکی بود.
آقای متقی با اشاره به عملیات امداد حدود ۱۰ چرخبال برای نجات زلزلهزدگان، خواهان بازگرداندن چرخبالهایی شد که نیروهایی هوایی افغانستان پس از سقوط کابل در اسد ۱۴۰۰ آنها را از کشور خارج کردند.
وزارت دفاع امریکا پیشتر گفته بود که ۴۶ فروند هواپیما به اوزبیکستان و ۱۸ فروند دیگر به تاجیکستان پرواز کردند.
این هواپیماها شامل چرخبالهای Mi-17 UH-60 و همچنین PC-12 ،C-208 ،AC-208 و A-29 هواپیماهای بال ثابت هستند.
طالبان بارها از اوزبیکستان و تاجیکستان خواسته بود این چرخبالها را به این گروه تحویل دهند اما این دو کشور بهطور رسمی در باره درخواست طالبان اظهار نظر نکردند.
سفیر امریکا در اوزبیکستان اعلام کرده بود که بنا به یک توافق جدید، ۴۶ هواپیما و چرخبال ارتش سابق افغانستان در اختیار حکومت اوزبیکستان باقی میماند.
سفارت امریکا برای افغانستان از تاجیکستان نیز بخاطر تسلیم ندادن هواپیماهای ارتش حکومت پیشین افغانستان به طالبان قدردانی کرده بود.
عبدالحق وثیق، رئیس استخبارات طالبان، ادعا کرد که مراکز گروههایی چون داعش در بیرون از افغانستان قرار دارد. او هشدار داد اگر جامعه جهانی به این موضوع توجه نکند، بهای سنگینی خواهد پرداخت.
پیش از این طالبان، پاکستان را متهم به حمایت از داعش کرده بود.
به گفته او، برخی کشورها افراد وابسته به داعش را برای ناامنسازی به افغانستان اعزام میکنند.
وثیق روز پنجشنبه یازدهم سپتمبر در مصاحبه با الجزیره گفت: «امروز داعش در افغانستان پایگاه واقعی نداشته و هیچ منطقهای را در اختیار ندارد. حملات اخیر این گروه در داخل کشور یا منطقه، از بیرون طراحی میشود.»
اشاره وثیق به پاکستان است. مقامات طالبان بارها گفتهاند که مراکز داعش در بلوچستان پاکستان قرار دارد. با این حال، مقامات پاکستانی میگویند که افغانستان تحت کنترول طالبان به پایگاه گروههای تروریستی از جمله تحریک طالبان پاکستان و داعش خراسان تبدیل شده است. روابط اسلامآباد با طالبان به دلیل حملات طالبان پاکستانی به نیروهای امنیتی این کشور بحرانی شده است.
وثیق همچنین گزارشها درباره انتقال جنگجویان از سوریه به افغانستان را «ساخته و پرداخته نهادهای استخباراتی» خواند و افزود: «هدف این گزارشها ایجاد شک و تردید، بیاعتمادی و تخریب تعامل سیاسی و امنیتی امارت اسلامی در سطح بینالمللی است.»
وثیق تاکید کرد که افغانستان خود قربانی گروههای تروریستی است که مراکز آموزشی و پایگاههای شان در خارج از کشور و برخی کشورهای منطقه قرار دارد. او گفت این گروهها از بازار سیاه سلاح میخرند و افراد مسلح را برای ناامنسازی افغانستان اعزام میکنند.
رئیس استخبارات طالبان هشدار داد: «اگر منطقه و جهان نسبت به این مراکز بیتفاوت بمانند یا با رویکرد دوگانه عمل کنند، همه ما در آینده نزدیک بهای سنگینی خواهیم پرداخت.»
او همچنین در واکنش به گزارشها درباره همکاری استخباراتی طالبان با امریکا گفت: «امارت اسلامی در این زمینه با هیچ طرفی شراکت یا توافق رسمی ندارد.»
وثیق بار دیگر تاکید کرد که اداره استخبارات طالبان پاکسازی شده و ادعا کرد به بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و ترساندن مردم پایان دادهاند.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «داعش عملاً به ابزاری در دست برخی دستگاههای استخباراتی خارجی تبدیل شده است. متاسفانه برخی کشورها با بزرگنمایی این گروه و چشمپوشی از انتقال افراد و منابع مالی، ناخواسته به رشد آن کمک میکنند.»
این اظهارات درحالی مطرح میشود که سازمانهای مستقل بینالمللی بارها از حضور گروههای تروریستی در افغانستان هشدار دادهاند. پاکستان میگوید که شش هزار جنگجوی تحریک طالبان پاکستانی در افغانستان حضور دارند. روسیه درباره ورود تروریستان خارجی از سوریه به افغانستان هشدار داده بود.
سازمان ملل متحد گزارش داد که القاعده دوباره در افغانستان احیا شده و چند مرکز در این کشور ساخته است.
در پی ممنوعیت ورود کارمندان زن به دفاتر سازمان ملل متحد در کابل، این نهاد اعلام کرد که طالبان جلو کار امدادگران زن افغان در مناطق زلزلهزده را نیز گرفته است.
این سازمان گفت که این اقدام طالبان رسیدگی به مردم نیازمند و آسیبپذیر در این مناطق را دشوار میکند.
سازمان ملل متحد روز پنجشنبه در بیانیهای بهشدت از تصمیم طالبان مبنی بر جلوگیری از کار کارمندان محلی زن ابراز نگرانی کرد و از طالبان خواست که فوراً این ممنوعیت را لغو کند.
بر اساس اعلام سازمان ملل، نیروهای طالبان در تاریخ ۱۶ سنبله مانع ورود کارمندان زن افغان به دفاتر این سازمان شدند. این گروه نیروهای خود را در برابر دفاتر سازمان ملل در کابل، هرات و مزارشریف گماشته است و آنها جلو ورود کارمندان زن را گرفته اند. طالبان به این کارمندان گفته اند که حق کار در سازمان ملل و هیچ نهاد دیگر را ندارند.
یوناما، دفتر سیاسی سازمان ملل نیز پیش از این اعلام کرده بود که نیروهای طالبان از سفر کارمندان زن این نهاد به مناطق زلزلهزده جلوگیری کردند.
سازمان ملل در اعلامیهاش گفت که هدف از سفر این کارمندان رسیدگی به زلزلهزدگان و همچنین مهاجران بازگشته از ایران و پاکستان بوده است.
بنا به اطلاعات موجود، بیشتر قربانیان زلزله شرق افغانستان زنان و کودکان اند. یافتههای افغانستان اینترنشنال و سازمانهای بشردوستانه نشان میدهد که محدودیت طالبان برای خارج شدن زنان از خانه و همچنان جلوگیری از دسترسی امدادگران به آنان در افزایش مرگ زنان آسیب دیده در مناطق زلزله زده نقش داشته است.
سازمان ملل از طالبان خواسته است که بر اساس توافقات قبلی، مانع کار امدادگران زن نشود.
پیشتر، طالبان هرگونه کار و فعالیت زنان و دختران در نهادهای داخلی و بینالمللی را ممنوع کرده بود. با این حال، بر بنیاد توافقی میان طالبان با سازمان ملل، کارکنان زن این نهاد اجازه فعالیت یافته بودند.
سازمان ملل متحد هشدار داد: «چنین اقداماتی، ارائه کمکهای بشردوستانه نجاتبخش و سایر خدمات ضروری به صدها هزار زن، مرد و کودک در مناطق زلزلهزده در شرق افغانستان را به خطر می اندازد و بر رسیدگی به مهاجران بازگشته در مرز افغانستان و پاکستان تاثیر منفی میگذارد.»
دفتر سازمان ملل در کابل تصریح کرد که ممنوعیت تردد کارمندان این سازمان و ایجاد مانع در فعالیتهای آن، نقض آشکار قوانین بینالمللی درباره امتیازات و مصونیتهای کارکنان سازمان ملل محسوب میشود.
بخشی از داستان حمله یازدهم سپتامبر، از یک حلقه مهاجران عرب در شهر هامبورگ آلمان آغاز میشود. گروهی از دانشجویان مهاجر در هامبورگ به رهبری محمد عطا گرد هم آمدند، مسیرشان به افغانستان رسید و با دیدار با اسامه بنلادن و خالد شیخ محمد، به ستون فقرات عملیات یازدهم سپتامبر بدل شدند.
صبح یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، زمانی که چهار هواپیما در خاک امریکا ربوده شد و به برجهای تجارت جهانی و پنتاگون اصابت کرد، پرسش اصلی این بود که چنین عملیاتی چگونه و کجا طراحی شد؟
یکی از زاویای کمتر شناختهشده این ماجرا در رسانههای فارسیزبان، داستان «شبکه هامبورگ» است؛ گروهی از دانشجویان مهاجر عرب که در جلسات مسجدی کوچک در آلمان گردهم آمدند، دو نفر از آنها به افغانستان رفتند و با اسامه بنلادن دیدار کردند. آنان در قندهار بهعنوان پیلوتها و هماهنگکنندگان عملیات انتخاب شدند.
برای بررسی این موضوع، من هم به ساختمان پنجاهوچهار مارین اشتراسه هامبورگ رفتم و هم مسجد القدس که هر چند اکنون یک باشگاه ورزشی است و هم دانشکدهای که محمد عطا در آنجا درس خوانده است.
سفر زوج آلمانی به مصر و داستان محمدعطا
محمد عطا، خلبان پرواز شماره ۱۱ خطوط هوایی امریکن که هواپیما را به برج شمالی مرکز تجارت جهانی کوباند، اصلیترین چهرهای است که روایت این رویداد را شکل میدهد.
محمد عطا الامیر
محمد عطا در سال ۱۹۶۸ در قاهره به دنیا آمد. پدرش، محمد الامیر عطا، وکیلی شناختهشده بود که فرزندش را از کودکی به انضباط و سختکوشی عادت داد. عطا پس از پایان مکتب، وارد دانشگاه قاهره شد و در رشته معماری تحصیل کرد. او در سال ۱۹۹۰ فارغالتحصیل شد. در همان سالها، دیداری خانوادگی مسیر زندگیاش را تغییر داد.
بنا به گزارش لسآنجلس تایمز در ۲۷ جنوری ۲۰۰۲، خانواده عطا در سال ۱۹۹۲ با یک زوج آلمانی اهل هامبورگ که هر دو معلم بودند، آشنا شدند. پدر محمد عطا هنگام صحبت از استعداد پسرش، از آرزوی ادامه تحصیل او در خارج گفت. آن زوج پیشنهاد کردند که برای رفتن به آلمان به او کمک کنند. پیشنهادی که سرانجام راه مهاجرت عطا به اروپا را گشود.
محمدالامیر، پدر محمد عطا در کنار عکس پسرش، قاهره مصر
وقتی عطا به آلمان رسید، در آغاز چند ماهی را در خانه همان زوج آلمانی سپری کرد، اما خیلی زود به خوابگاه دانشجویی و سپس به آپارتمانهای مستقل در هامبورگ نقل مکان کرد. عطا در دانشگاه فنی هامبورگ–هاربورگ در رشته شهرسازی نامنویسی کرد، همانجا درس خواند و در نهایت پایاننامه خود را درباره پیامدهای «مدرنسازی شهری در خاورمیانه» نوشت.
این سالها، بنا به گزارش کمیسیون حقیقتیاب یازدهم سپتامبر و تحقیقات پولیس آلمان، دوره دگرگونی عطا بود. او از دانشجویی آرام و درونگرا به فردی بدل شد که نقش محوری در حلقهای کوچک اما سرنوشتساز ایفا کرد.
نقطه عطف این تغییر، رفتوآمدش به مسجد «القدس» در خیابان اشتایندام هامبورگ بود، جایی که امروز به مرکز اصلی تجارت افغانها و عربها در این شهر شناخته میشود. مسجد القدس در آن زمان محل گردهمآیی جوانان مهاجر با دغدغه هویتی و ایدئولوژیک بود، حلقهای که بعدها با نام «شبکه هامبورگ» شناخته شد.
بمبگذاری در سفارت امریکا در تانزانیامسجد القدس، هامبورگ
تاثیرپذیری از حملات القاعده بر منافع امریکا
محمد عطا که به تنهایی توان پرداخت کرایه خانه را نداشت، در همین مقطع به همراه رمزی بنالشیبه و سعید بهاجی در ماریناستراسه، منطقه هاربورگ هامبورگ، در ساختمانی که بعدها در رسانههای آلمان با عنوان ساختمان ۵۴ شناخته شد، ساکن شد. این ساختمان که هنوز هم با همان ظاهر قدیمی و چندطبقه پابرجاست، به مرکز تجمع کوچک اما مهمی از مهاجران جوان عرب بدل شد.
بنا به مستند مشهور «شبکه هامبورگ» که به همکاری کمیسیون حقیتیاب یازدهم سپتامبر تهیه شده، آنان تازه به اینترنت پرسرعت دسترسی پیدا کرده بودند، فیلمهای بمبگذاری القاعده در سفارتهای امریکا در نایروبی و دارالسلام و دیگر حملات را در همان آپارتمان تماشا میکردند و تحت تاثیر این تصاویر و روایتهای القاعده قرار میگرفتند. تجربهای که به تدریج فضای فکری و رفتاری این جمع را تغییر داد و آنها را به سوی چیزی سوق داد که بعدها «شبکه هامبورگ» نام گرفت.
عطا که ظاهرا تصمیم گرفته بود به سود القاعده کار بزرگی را انجام دهد، در پی یافتن همفکران جدید افتاد. او در مسجد القدس که اتفاقا هشت سال پس از آن رویداد توسط پولیس آلمان بسته شد، در جستجوی دوستان بیشتری شد.
رمزی بن الشیبه
اهل یمن بود و بعداً در هامبورگ نقش رابط و هماهنگکننده اعضای محلی شبکه و رهبران القاعده در بیرون از اروپا را برعهده گرفت. او در مسائل لجستیکی، اخذ مدارک و برنامهریزی سفرها نقشی کلیدی داشت و تلاش کرد ارتباطات مالی و اطلاعاتی میان حلقه هامبورگ و قرارگاههای بیرونی را برقرار کند.
رمزي بن الشيبة، هماهنگکننده یمنی حلقه معروف به شبکه هامبورگ.
سعید بهاجی
ریشه خانوادگی او به مراکش بازمیگشت، در هامبورگ به تحصیل در رشته مهندسی کامپیوتر پرداخت و نقشهای فنی و لجستیکی در شبکه را به عهده گرفت.
سعید بهاجی
گزارشهای رسانههای آلمان حاکی است که بهاجی در تأمین دسترسی فنی، ارتباط با برخی شبکههای محلی و فراهمکردن مدارک و امکانات عملیاتی برای اعضای گروه همکاری داشت و پس از دورهای از حضور در آلمان، راهی پاکستان و سپس افغانستان شد تا در اردوگاههای مرتبط آموزش ببیند. به نوشته کمیسیون حقیقتیاب یازدهم سپتامبر، او تنها عضو این شبکه بود که نتوانست ویزای امریکا بگیرد. بعد از رویداد یازدهم سپتامبر نیز او اولین کسی بود که در رابطه به این حادثه دستگیر شد.
ساختمان مشهور پنجاه و چهار که سالانه شماری از آلمانی ها را جذب خود میکند
زياد جراح
دانشجوی لبنانی، در میانه دهه ۱۹۹۰ برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. او پس از گذراندن دوره زبان آلمانی در گرايفسوالد، به هامبورگ رفت و در رشتهای مرتبط با پزشکی مشغول شد.
بنا بر گزارش کمیسیون یازدهم سپتامبر، جراح در سال ۱۹۹۹ همراه با محمد عطا و مروان الشحی از راه پاکستان به افغانستان رفت و در اردوگاههای القاعده آموزش دید.
زیاد جراح
اما زندگی شخصی جراح تصویری کاملاً متفاوت به دست میداد. او سالها با آیسل شنگون، دختر ترک–آلمانی در هامبورگ رابطه عاشقانه داشت. شنگون بعدها در دادگاه آلمان شهادت داد که جراح انسانی آرام و مهربان بود، با او به رستوران میرفت، گاهی مشروب مینوشید و در جمع دوستان رفتاری عادی داشت.
به نوشته لسآنجلس تایمز، او در خانوادهای نسبتاً لیبرال لبنانی بزرگ شده بود و نشانهای از افراطگرایی در او دیده نمیشد. همین تضاد بود که شنگون را پس از فاجعه در بهت فرو برد. او در جلسه دادگاه گفت: «هیچ وقت نفهمیدم که او قرار است چنین راهی را برود.»
عطا بارها به توانایی او تردید کرده بود، اتفاقا او تنها کسی بود که در نهایت نتوانست هواپیمای ربوده شده را به مقصد برساند و در میانه راه، در مزرعهای در ایالت ویرجنیا سقوط کرد.
مروان الشحی
مروان الشیحی
مروان الشحی در سال ۱۹۹۶ به آلمان رفت و پس از گذراندن دوره زبان در دانشگاه بن ثبتنام کرد. او در اوایل ۱۹۹۸ به دانشکده فنی هامبورگ منتقل شد و از ۱۹۹۹ در رشته مهندسی کشتیسازی ادامه تحصیل داد.
سفر به قندهار
پس از سالها زندگی دانشجویی در هامبورگ، رفتوآمدهای مکرر به مسجد القدس و نشستهای طولانی در آپارتمان ماریناستراسه، محمد عطا، مروان الشحی، زیاد جراح و رمزی بنالشیبه به تدریج قانع شدند که باید از مرحله بحث و مطالعه عبور کنند.
در پاییز ۱۹۹۹، آنها تصمیم گرفتند برای پیوستن به جنگ در چچن سفر کنند، اما در مسیر از طریق رابطهای القاعده در هامبورگ و پاکستان، مسیرشان به سمت افغانستان تغییر یافت. در اسلامآباد و کراچی کسانی چون محمدو صلاحی و دیگر واسطههای القاعده آنها را راهنمایی کردند تا به قندهار برسند.
در قندهار، پایتخت غیررسمی طالبان، این گروه کوچک از هامبورگ برای نخستین بار با اسامه بن لادن و اطرافیان او دیدار کردند. به روایت کمیسیون یازدهم سپتامبر، بن لادن و معاونانش تحت تاثیر تعهد و سواد این جوانان عرب که در اروپا تحصیل کرده بودند، قرار گرفتند. آنها هم از نظر فنی توانایی بیشتری داشتند و هم به دلیل اقامت قانونی در آلمان میتوانستند آزادانه به غرب رفتوآمد کنند. همین ویژگیها باعث شد القاعده به جای اعزام آنان به جبهههای چچن یا بوسنیا، طرحی بزرگتر را به آنها بسپارد.
ایده هواپیما ربایی و کوباندن به تاسیسات امریکایی که توسط خالد شیخ محمد در سال ۱۹۹۶ مطرح شده بود در آن جلسه دوباره مطرح شد و این ایده توسط محمد عطا تایید شد. بن لادن، عطا را در این نشست رهبر این عملیات انتخاب کرد.
سفر به امریکا
در پی پذیرشِ کلیِ طرح توسط رهبران القاعده در افغانستان، عملیات تروریستی یازده سپتامبر وارد مرحله «آموزش پیلوتی در امریکا» شد و چند نفر از حلقه هامبورگ برای گذراندن دوره پرواز اقدام کردند. سه نفرِ محوری این گروه، محمد عطا، مروان الشحی و زیاد جراح موفق به اخذ ویزا شدند و در میانه سال ۲۰۰۰ به فلوریدا رفتند تا در مدارس پرواز آموزش ببینند. ورود اولیه این سه نفر به امریکا در ماههای می و جون ۲۰۰۰ ثبت شده است و آموزشهای پروازی آنها بخش بنیادین برنامه بعدی را شکل داد.
رمزی بنالشیبه اما نتوانست ویزای ورود به امریکا را دریافت کند. او چند بار تلاش کرد (از جمله در امارات/دبی) ولی با رد درخواست مواجه شد و در نتیجه نقش او بیشتر در پیوندهای لجستیکی و ارتباطی بیرون از امریکا یعنی از طریق پاکستان و یمن شکل گرفت. بهعبارت دیگر، او بهجای حضور در خاک امریکا، بهعنوان رابط و هماهنگکننده از خارج عمل کرد.
اعضای شبکه هامبورگ پس از ورود به امریکا با فرد دیگری نیز آشنا شدند: هانی حنجور، شهروند عربستان که سالها پیش برای آموزش پرواز به ایالات متحده رفته بود و بیشتر در آریزونا دوره دیده بود. بدینترتیب، سه عضو حلقه هامبورگ، محمد عطا، مروان الشحی و زیاد جراح همراه با حنجور چهار خلبانی شدند که ماموریت یافتند در روز یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ چهار هواپیمای مسافربری را ربوده و به اهداف از پیش تعیینشده بکوبند.
عملیات یازدهم سپتامبر
آنها در امریکا در چند مرکز آموزشی پرواز در فلوریدا، از جمله مدرسه پرواز «هافمن اوییشن» در شهر وینیس، آموزش پیلوتی دیدند. روایتهای متعددی از همصنفیها و مربیانشان باقی مانده است. بر اساس روایت مستند شبکه هامبورگ، برخی محمد عطا را فردی خشک و جدی میدانستند که کمتر شوخی میکرد و همواره رفتاری مقرراتی داشت. در مقابل، مروان الشحی اجتماعیتر توصیف شده و زیاد جراح رفتاری آرام و دوستانه داشت. با اینحال، هر سه نفر با جدیت در دورهها شرکت کردند و توانستند مهارت پرواز با هواپیماهای بزرگ را بیاموزند.
محمد عطا، صبح زود یازدهم سپتامبر در حال ورود به فرودگاه برای سوار شدن به هواپیما
صبح یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، این آموزشها به مرحله اجرا رسید. محمد عطا هدایت هواپیمای «پرواز ۱۱ خطوط امریکن» را به دست گرفت و آن را به برج شمالی مرکز تجارت جهانی در نیویارک کوبید.
اندکی بعد، مروان الشحی کنترول «پرواز ۱۷۵ خطوط یونایتد» را در اختیار گرفت و به برج جنوبی مرکز تجارت جهانی زد. در واشنگتن، هانی حنجور پیلوت «پرواز ۷۷ خطوط امریکن» بود که به ساختمان پنتاگون اصابت کرد.
در نهایت، زیاد جراح هواپیمای «پرواز ۹۳ خطوط یونایتد» را ربود، اما با مقاومت مسافران روبهرو شد و هواپیما پیش از رسیدن به هدف در مزرعهای در پنسیلوانیا سقوط کرد.
سازمان نجات کودکان اعلام کرد که در زمینلرزه اخیر در شرق افغانستان نزدیک به ۱۲۰۰ کودک جان باختهاند. این رقم بیش از نیمی از قربانیان را تشکیل میدهد. در میان جانباختگان بیش از ۵۰۰ دختر و ۶۵۰ پسر حضور دارند.
طالبان شمار جانباختگان این زلزله را ۲۲۰۵ نفر اعلام کرده است.
این سازمان روز پنجشنبه، بیستم سنبله در اعلامیهای نوشت که هزاران نفر از زلزلهزدگان شرق افغانستان بیسرپناه مانده و به کمکهای فوری نیازمندند. در این اعلامیه آمده است که هماکنون بیش از ۲۰۰ هزار کودک نیاز فوری به کمک دارند.
سازمان نجات کودکان هشدار داده است که به دلیل دشواری دسترسی به مناطق کوهستانی کنر، احتمال افزایش شمار تلفات وجود دارد.
در اعلامیه همچنین آمده است که خانههای بیش از ۳۸ هزار نفر که نزدیک به نیمی از آنان کودک هستند بهطور کامل ویران شده است.
پدر یکی از کودکان قربانی به این سازمان گفت: «بچههای ما لباس ندارند. همه چیز زیر آوار مانده است. آنها هیچ چیز در اختیار ندارند.»
سمیرا سید رحمان، مدیر برنامهها و حمایتهای سازمان نجات کودکان در افغانستان گفت: «اولویتهای فوری برای کودکان در مناطق زلزلهزده شامل غذا، سرپناه و آب پاک است. اما با گذشت زمان، خانوادههایی که خانه و معیشت خود را از دست دادهاند، برای بازسازی زندگیشان به حمایتهای پایدار نیاز خواهند داشت.»