این پژوهش که در نشریه «تروریسم اند پلیتیکال وایولنس» منتشر شده، به قلم بتینا روتوایلر، کیتلین کلمو و پل گیل، سه پژوهشگر دانشگاه کالج لندن است.
خشونت خانگی تا افراطگرایی؛ یک پیوند پنهان
این پژوهشگران بر اساس یک نظرسنجی ملی در بریتانیا به بررسی چگونگی احتمال ارتباط نگرشهای زنستیزانه با اشکال مختلف خشونت، از جمله خشونت علیه زنان، درگیری فیزیکی و حتی تمایل به خشونت افراطگرایانه پرداختند.
نویسندگان تصریح کردند که «شواهد رو به افزایش نشان میدهد میان افراطگرایی خشونتآمیز و خشونت علیه زنان همپوشانیهایی وجود دارد» و تاکید کردند بسیاری از این رفتارها بر «باورها و نگرشهای مردسالارانه و زنستیزانه» تکیه دارد.
به باور آنها «زنستیزی اغلب موتور محرک خشونتهایی است که در ظاهر بیارتباط بهنظر میرسند».
نقش «حس استحقاق» و «انتقامجویی» در خشونت
پژوهشگران برای سنجش میزان زنستیزی، مقیاسی تازه طراحی کردند و سپس بررسی کردند این نگرشها چگونه رفتار خشونتآمیز را پیشبینی میکند.
یافتهها نشان میدهد مردانی که باورهای زنستیزانه قویتری دارند، بیشتر از دیگران دچار «برنامهریزی انتقامی» میشوند.
در بخشی از پژوهش آمده است: «مردانی که ترکیبی از زنستیزی و حس استحقاق آسیبدیده را تجربه میکنند، بیش از دیگران بهدنبال تنبیه زنان و بازگرداندن حس کنترول از دست رفته هستند.»
این حس استحقاق، به تعبیر نویسندگان، زمانی تشدید میشود که مرد تصور کند زنان جایگاه سنتی او را به چالش کشیدهاند. به همین دلیل، میل به انتقامگیری علیه زنان یا گروههایی که تهدید تلقی میشوند، افزایش مییابد.
در بخش پایانی مقاله، روتوایلر، کلمو و گیل تاکید کردهاند: «ادامه کماهمیت جلوه دادن رابطه میان فعل و انفعالات جنسیتی، خشونت علیه زنان و افراطگرایی خشونتآمیز و عدم پذیرش این واقعیت که مرتکبان این جنایات بیشتر مردان هستند، به تداوم فرهنگ خشونت مردانه کمک میکند و آن را بیش از پیش تقویت خواهد کرد.»