نیویورک تایمز: مرد بریتانیایی ناپدید شده در افغانستان در بازداشت طالبان است

به گزارش نیویورک تایمز، یک مرد بریتانیایی که در افغانستان ناپدید شده بود، به بازداشت طالبان درآمده است. گفته میشود گرانت بیلی حدود ۵۰ سال دارد و اهل جنوب بریتانیا است.

به گزارش نیویورک تایمز، یک مرد بریتانیایی که در افغانستان ناپدید شده بود، به بازداشت طالبان درآمده است. گفته میشود گرانت بیلی حدود ۵۰ سال دارد و اهل جنوب بریتانیا است.
او پیش از آنکه ناپدید شود، در یک سازمان غیردولتی در افغانستان کار میکرد.
گزارش شده است که او در ماه سپتامبر به افغانستان بازگشته بود.
سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا گفته از بازداشت یک شهروند بریتانیایی در افغانستان مطلع هستند و با خانواده این فرد تماس گرفته شده است.

محمدعمر داوودزی، سفیر پیشین افغانستان در پاکستان میگوید او سوالات جدی درباره توان رهبری اشرف غنی داشت و حالا «کار از کار گذشته». او در مصاحبه با رادیو آزادی گفت غنی اصطلاحا «میکرو منجمنت» میکرد و به امورات جزئی میپرداخت و بیشتر وقتش صرف امضای قرارداد،تقرری و مصاحبه میشد.
داوودزی که روابط نزدیکی با اشرف غنی داشته میگوید بحران از زمانی شروع شد که اشرف غنی تقسیم قدرت با داکتر عبدالله را قبول کرد و تا مدت زمانی تمام کشور به فراموشی سپرده شد.
آقای داووزی که در حال حاضر در امارات متحده عربی است گفت پس از سقوط دولت تاکنون هیچ تماسی با اشرف غنی نداشته است.
اشرف غنی پس از ورود طالبان به کابل به ازبیکستان رفت و سپس راهی امارات متحده عربی شد.
عمرداوودزی از اینکه اشرف غنی هنوز در امارات متحده عربی است یا خیر، اظهار بیاطلاعی کرد.

حسین مدرس خیابانی، والی سیستان و بلوچستان ایران روز گذشته، پنجشنبه ۲ جدی وارد نیمروز افغانستان شد و با ملا نجیبالله والی طالبان در این ولایت دیدار کرد. در این دیدار به توافق ایران و طالبان، یک نفر برای بررسی و مدیریت مسایل مرزی و یک نفر برای مسائل اقتصادی تعیین شدند.
دیدار مقامات ایران و تعیین افراد برای مدیریت مرز،- حدود یک ماه پس از درگیری مسلحانه در مرز سیستان و بلوچستان با نیمروز انجام شده است.
علت درگیری بین طالبان و مرزبانان ایران هنوز روشن نیست. طالبان و مقامات ایران بدون ارائه جزئیات، آن را سوء تفاهم و اختلافات مرزی اعلام کردند.
ولایت نیمروز با استان سیستان و بلوچستان ایران مرز مشترک دارد.

رهبر حزب جمعیت علمای اسلام پاکستان در دیدار با سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان گفته حمایت سیاسی از دولت طالبان را گسترش میدهد.مولانا فضلالرحمان که به دلیل حمایت قاطع از طالبان،به پدر معنوی این گروه معروف است ابراز خرسندی کرده که مبارزه مبتنی بر اصول،طالبان را به موفقیت رساند.
سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان ۵ دسامبر/۱۴ قوس عازم پاکستان شد و با گذشت ۱۹ روز هنوز در این کشور است.
طبق برخی گزارشها، عبدالباقی حقانی تحصیل کرده مدارس وابسته به مولانا فضلالرحمان است.
به گزارش داون نیوز، عبدالباقی حقانی از مولانا فضلالرحمان خواسته است از طریق دفاتر خود برای افغانستان کمکهای بشردوستانه جمع آوری کند.
امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه طالبان نیز چند روز قبل در سفر به اسلام آباد به دیدار رهبر گروه جمعیت علمای اسلام پاکستان رفته بود.

سرپرست وزارت معادن و پترولیم گفته است شبهنگام برخی معادن افغانستان در مناطق مختلف به گونه غیرقانونی استخراج میشوند. شهابالدین دلاور میگوید این کار «خیانت ملی» است و با عوامل برخورد جدی میشود؛ وسایل آنان ضبط و خودشان به زندان بگرام و پلچرخی فرستاده خواهند شد.
طالبان در ۲۰ سال گذشته متهم بودند که بخشی از درآمد خود را از استخراج غیر قانونی منابع معدنی افغانستان به دست میآورند.
حتی گزارشهایی وجود داشت که توسط گروه طالبان منابع معدنی افغانستان به پاکستان قاچاق میشود.
حالا که ورق برگشته و طالبان دولت تشکیل داده و این دولت هم با بحران مالی و اقتصادی روبروست، طالبان با استخراج غیرقانونی مخالفاند و از کشورها تقاضای سرمایه گذاری در معادن افغانستان را دارند.
چین، ایران و پاکستان اعلام آمادگی کردهاند.
چندی قبل روزنامه فایننشنال تایمز به نقل از مقامات پکن و طالبان گزارش داد که شرکتهای معدنی چین در حال جستجوی فرصت برای دسترسی به معادن افغانستان هستند.
ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان ضمن تائید این گزارش گفته است از کشور چین چندین بار سرمایهگذاران آمدهاند.
او گفته طالبان از استحراج قانونی معادن که جلب سرمایه و ایجاد اشتغال میکند، استقبال میکند.
وزیران دفاع و داخله طالبان هم به کشورها در مورد پروژههای بزرگ منطقهای در افغانستان اطمینان دادهاند که هیچ خطری متوجه آنان نخواهد بود.

مارتین گریفتس، یکی از مقامات ارشد سازمان ملل هفته گذشته هشدار داد که ۲۳ میلیون افغان با گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند. در چند هفته گذشته، سازمانهای بینالمللی به طور پیوسته نسبت به خطر فروپاشی اقتصادی، قحطی و گرسنگی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان هشدار می دهند.
آنها میگویند که باید کمکهای فوری مانند غذا در اختیار مردم قرار گیرد.
شورای امنیت سازمان ملل و حکومت ایالات متحده با صدور قطعنامه و مجوز به تعدادی از سازمانهای خیریه اجازه دادند که بدون ترس از نقض تحریمهای بینالمللی، با نهادهای دولتی تحت تسلط طالبان همکاری کنند.
به رغم استقبال از ارسال فوری کمکهای بینالمللی، برخی از این سازمانها هشدار میدهند که کمکهای عاجل مانند گندم و روغن، برای حل بحران بشری در افغانستان کافی نیست. رابرت مردینی، رییس صلیب سرخ به رویترز گفت که تکیه بر سازمانهای بینالمللی فقط «چاره موقتی» است. او به درستی اشاره کرد که «هیچ سازمان کمکرسان جای خالی یک اقتصاد [کارآمد] را گرفته نمیتواند.»
این حرف مردینی به معنای توقف کمکهای انسانی به افغانستان نیست، بلکه اشاره به این تجربه هم دارد که سازمانهای بینالمللی و داخلی در دو دهه گذشته میکوشیدند جای حکومت را از نظر ارائه خدمات به مردم بگیرند. کشورهای کمککننده که به توانایی حکومت برای ارائه خدمات و تطبیق پروژههای کمکی اعتمادی نداشتند، بخش اعظم کمکهای خود را در اختیار انجوهای خارجی قرار دادند.

با این حال، حکومت مرجع اصلی ارائه خدماتی چون بهداشت و امنیت در افغانستان بود. سازمانهای بینالمللی در فقدان حکومت توانمند و کارآمد از عهده ساختن زیرساختها، ارائه خدمات اساسی، فقرزدایی، تأمین امنیت و.... بر نیامدند. به همین خاطر، افغانستان پس از خروج سربازان و سازمانهای بینالمللی با فروپاشی نهادها و بحران اقتصادی و بشری روبهروست.
این تجربه تلخ، موید این واقعیت است که کمکهای خارجی جای توسعه و حکومتداری کارآمد را در دولتهای شکننده و پس از جنگ گرفته نمیتوانند.
در حال حاضر، کسی انتظار ندارد که سازمان ملل توانایی فنی و انسانی سیر کردن شکم ۲۳ میلیون افغان را داشته باشد. این وظیفه حکومت است که با ایجاد نهادهای کارآمد، خدمات اساسی را به مردم ارائه کرده و با مدیریت و سیاستهای درست چرخ اقتصاد را بچرخاند.
طالبان از پس این کار برآمده نمیتواند. این گروه شورشی در اوج بحران اقتصادی، فروپاشی نهادها و از دست رفتن نیروی متخصص، قدرت سیاسی را قبضه کرده است و در مناصب اجرایی و تخصصی فرماندهان جنگی و روحانیون را گماشته است. مقاماتی که از سوی طالبان تعیین شدهاند، پیشینهی تحصیل در مدارس مذهبی را داشته و برعکس، تجربه و تخصص مدیریت نهادهای دولتی را ندارند. مثلا قاری دینمحمد حنیف، وزیر اقتصاد طالبان در پاکستان درس مذهبی خوانده است.

طالبان و برخی از کشورهای منطقه تصور میکنند که این گروه با دسترسی به ۹.۵ میلیارد دالر پول مسدود شده بانک مرکزی افغانستان در امریکا میتواند جلو بحران فقر و بیکاری را بگیرد. بدون شک، دسترسی به این پول دست کم برای مدتی معاش کارمندان دولت و نهادهای خدماتی مانند شفاخانه را تامین میتواند، اما افغانستان نه با پول ثابت بانک مرکزی و نه با امداد سازمانهای خیریه، از فقر و گرسنگی رها نمیشود.
برای مقابله با چالشهای عمده، افغانستان قبل از هر چیزی باید یک حکومت مشروع داخلی و خارجی داشته باشد تا با جهان داد و ستد تجاری داشته و بتواند سرمایهگذاران خارجی را جلب کند. وقتی رهبران طالبان در لیست سیاه سازمان ملل قرار دارد و نظام بانکی و اقتصادی افغانستان نمیتواند از زیر بار تحریم و محدودیتها کمر راست کند، در نتیجه ما شاهد رشد تولید ناخالص داخلی و اشتغالزایی هم نخواهیم بود.
در عین حال، طالبان از نظر مدیریتی و سیاسی در حدی نیست که بتواند سیاستهای تشویق توسعه و رفاه را در افغانستان تطبیق کند. سازمان ملل در طرحهای جهانی مربوط به توسعه کشورهای فقیر، روی مشارکت گسترده زنان در بازار کار تاکید دارد. زیرا به نقل از مجمع جهانی اقتصاد، آمارها نشان میدهند که اگر به زنان فرصت مشارکت برابر در بازار داده شود، سهم آنان در رشد تولید ناخالص دولتها تا سال ۲۰۲۵ به ۲۸ تریلیون دالر خواهد رسید.
سیاستهای مذهبی و اجتماعی طالبان جلو کار و مشارکت زنان را میگیرد که در اثر آن، خانوادههای افغان فقیرتر و گرسنهتر میشوند. این فقر را تنها با سیاستهای درست اقتصادی و انسانی میتوان رفع کرد، نه با چند بوجی برنج سازمان ملل.
طالبان که به لحاظ ایدیولوژیک و مذهبی، شروط بین المللی به رسمیت شناسی مانند رعایت حق زنان و تشکیل حکومت فراگیر را نمیپذیرد، با ترساندن کشورهای جهان به ویژه ایالات متحده و اروپا از بحران انسانی و سیل مهاجرت افغانها، میخواهد این دولتها را مجبور سازد که حاکمیتشان را به رسمیت بشناسند. پاکستان هم در مجامع بینالمللی برای این سیاست لابی میکند. اگرچه در حال حاضر، این استراتیژی توانسته است برخی از راههای ارسال کمکهای فوری به افغانستان را باز کند، اما طالبان و پاکستان را به هدف اصلیشان نرسانده است.

کشورهای غربی نمیخواهند به گروه شورشیای پاداش دهند که نام رهبران آن در لیست تروریستهای بینالمللی سازمان ملل قرار دارد، پیوندهای محکم با سازمانهای تروریستی دارد، از طریق شورش یک حکومت را سرنگون کرده و به جای تغییر سیاست و رفتار، روی ناخن افگار مردم و دولتهای جهان پا میفشارد.
اگر فقر و گرسنگی کوریای شمالی موجب کاهش تحریمها و گسترش مناسبات آن با جهان نشده است، فقر و گرسنگی مردم افغانستان هم رویکرد کشورهای غربی در برابر طالبان را تغییر نخواهد داد.
دود افغانستان منزوی و گرسنه قبل از هر چیزی به چشم مردم افغانستان میرود و با کمکهای فوری غذایی جهان، از بار سنگین این فاجعه چیز قابل زیادی کم نخواهد شد.