بسته ماندن مکاتب دختران؛ انس حقانی میگوید نصاب آموزشی در افغانستان مشکل دارد
انس حقانی، عضو برجسته گروه طالبان میگوید نصاب آموزشی در افغانستان مشکل دارد و هر زمان این مشکلات حل شد دروازهٔ مکاتب دختران باز خواهد شد.
اما او توضیح نداد این “مشکل” چه زمانی حل خواهد شد.
به گفتهٔ آقای حقانی مکاتب دختران در افغانستان بسته نه بلکه تعطیل شده است.
با آنکه ملا عبدالغنی برادر، معاون رئیس الوزرای طالبان گفته است به زودی درباره بازگشایی مکاتب دختران بالاتر از صنف ششم تصمیم گرفته خواهد شد، اما انس حقانی، عضو برجسته این گروه در سخنانی در فضای توییتری شب گذشته گفت، باز شدن مکاتب دختران منتظر تغییر نصاب آموزشی است.
به گفتهٔ او در ۲۰ سال گذشته غربیها در افغانستان نظام تشکیل دادند و حالا وظیفهٔ طالبان است که این نظام را اصلاح کند.
این مقام گروه طالبان میگوید مکاتب دختران تا امر ثانی تعطیل شده است و هر زمانی که مشکلات حل شود دروازهٔ مکاتب دختران دوباره باز خواهد شد.
با آنکه ۲۱۰ روز از بسته ماندن مکاتب دختران بالاتر از ششم میگذرد، اما وزارت معارف طالبان میگوید برای بازگشایی مکاتب دختران منتظر حکم ملا هبتالله، رهبر این گروه است.
هم زمان با این، خبرگزاری فرانسه در گزارشی میگوید رهبران طالبان بر سر باز کردن و یا بسته نگهداشتن مکاتب دختران، دچار دو دستگی عمیق شدهاند.
خبرگزاری فرانسه میافزاید که اختلاف بر سر آموزش دختران، گروه طالبان را به دو بخش شهری و فوق محافظه کار تقسیم کرده است.
از عبدالحکیم شرعی، قاضی القضات طالبان، خالد حنفی، وزیر امر به معروف و نهی از منکر و شمار دیگر از ملاهای جنوب در این گزارش به عنوان موانع اصلی رفتن دختران به مکتب نام برده شده است.
افغانستان اینترنشنال به عکسهای دست یافته است که نشان میدهد عبداللطیف نظری، معاون وزیر اقتصاد طالبان سالها پیش با ارتش پاکستان ارتباط داشته است و نظامیان پاکستانی بارها از او میزبانی کردهاند.
لطیف نظری تنها هزارهای است که در حکومت طالبان به بالاترین پست دست یافته است.
در یکی از عکسها که در سال ۲۰۱۷ گرفته شده، دیده میشود که آقای نظری از کابل به اسلام آباد رفته و در برنامههای ارتش پاکستان شرکت کرده است.
ارتش پاکستان و طالبان
ارتش پاکستان بهخصوص شاخه استخباراتی آن، آیاسآی از مهمترین حامیان طالبان در طول ۲۰ سال جنگ این گروه بر ضد حکومت پیشین افغانستان و متحدان بینالمللی آن بوده است. این حمایتها از قرار دادن پناهگاههای امن به رهبران طالبان گرفته تا آموزش و تجهیز جنگجویان این گروه را شامل میشود.
بازگشت طالبان به قدرت در پانزدهم آگست سال ۲۰۲۱ به تعبیری بسیاری، پیروزی نظامیان پاکستان هم محسوب میشود.
اما سقوط غیر منتظره کابل بهدست طالبان، رهبران این گروه را بر سر تقسیم قدرت در شروع دچار مشکل کرد.
سه جریان اصلی در بدنه طالبان، جناح مربوط به ملا عبدالغنی برادر از قندهار، جریان ملا یعقوب، پسر ملا محمد عمر، رهبر متوفی طالبان و شبکه حقانی، حلقه مخوفتر این گروه بر سر تقسیم قدرت به بنبست برخوردند.
از همین رو، بسیاری سفر غیر منتظره فیض حمید، رئیس پیشین آیاسآی در چهارم سپتامبر ۲۰۲۱ به کابل را تلاش در جهت حل این اختلافات عنوان کردهاند.
پس از تصرف کابل توسط طالبان، او نخستین مقام بلندپایه خارجی بود که به افغانستان سفر کرد. این سفر از دید چهرههای سیاسی پاکستان هم پنهان مانده بود و برخی اعضای پارلمان آن کشور خواهان توضیح او در باره این سفرش شده بودند.
عبداللطیف نظری کیست؟
عبداللطیف نظری در حدود ۱۰ سال گذشته در دانشگاه خصوصی غرجستان در کابل تدریس میکرد و یکی از بنیانگذاران آن است.
آقای نظری از دانشگاه تهران مدرک دکترای علوم سیاسی دارد و آثاری نیز در زمینه روابط بینالملل، تحولات و مسائل سیاسی افغانستان منتشر کرده است.
او در دوران ریاستجمهوری حامد کرزی در مرکز مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجه افغانستان کار میکرد و زمانی که در این وزارت بود، با داکتر رنگین دادفر اسپنتا، وزیر خارجه آن وقت اختلافات جدی پیدا کرد.
ورود در بازی قدرت
آقای نظری از همکاران نزدیک جعفر مهدوی، رهبر حزب ملت افغانستان نیز است و طبق گزارشها پس از فعال شدن دفتر سیاسی طالبان در قطر، با اعضای این دفتر رابطه داشته و از مواضع این گروه حمایت کرده است.
آقای مهدوی در حال حاضر از طرفداران جدی طالبان محسوب میشود و برای جلب حمایت مردم از حکومت این گروه، به ولایات مختلف سفر کرده است. به نظر میرسد که آقای نظری به نمایندگی از این حزب در کابینه طالبان راه یافته است. حزب ملت در وزارت صحت عامه افغانستان نیز یک معاون معرفی کرده است.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، ۴ جدی ۱۴۰۰ اعلام کرد که هبتالله آخندزاده، رهبر این گروه، عبداللطیف نظری را به سمت معاون وزارت اقتصاد این گروه منصوب کرده است.
آقای نظری از اولین شهروندان هزاره افغانستان است که خارج از عضویت در گروه طالبان در یک پست درجه دوم دولت طالبان کار میکند. هرچند به استثنای برخی چهرههای طالبان، حضور اقوام غیر پشتون در حکومت طالبان تقریبا صفر است.
این در حالی است که طبق معاهده بن که در دسامبر ۲۰۰۱ امضا شد، از ۳۰ کرسی کابینه حکومت موقت به رهبری حامد کرزی، پنج کرسی به هزارهها رسیده بود و هزارهها سهمی تقریبا ۲۰ درصدی در قدرت داشتند. هرچند حضور هزارهها به تدریج در حکومتهای پیشین کمرنگتر شد و در حکومت به رهبری اشرف غنی بهشدت تقلیل یافت.
برخی اسناد وزارت تحصیلات عالی طالبان گزارش افغانستان اینترنشنال در مورد تغییرات گسترده در نصاب درسی دانشگاهها را تأیید میکند.
افغانستان اینترنشنال در ۱۵ حوت ۱۴۰۰ گزارش داده بود که طالبان با کاهش ساعات درسی مضامین اصلی دانشکدهها، ثقافت اسلامی را سه برابر افزایش دادهاند.
افغانستان اینترنشنال اکنون به اسناد وزارت تحصیلات عالی طالبان دست یافته که نشان میدهد افزایش مضامین ثقافت اسلامی از ۸ کریدت به ۲۴ کریدت از سوی روحالله روحانی، رئیس انکشاف برنامههای علمی وزارت تحصیلات عالی طالبان پیشنهاد شده و ملا عبدالباقی حقانی، سرپرست وزارت تحصیلات عالی این گروه آنرا منظور کرده است.
در پیشنهادی که از طرف روحالله روحانی ارسال شده آمده است "بعد از فتح کشور توسط امارت اسلامی افغانستان با درنظرداشت لزومدید رهبری دولت مجددا کار روی بازنگری و انکشاف نصاب تحصیلی مضمون همهشمول ثقافت اسلامی به همکاری کمیته مسلکی مضمون ثقافت اسلامی پوهنتونها و موسسات عالی دولتی و خصوصی کشور آغاز شد و در نهایت نصاب تحصیلی مضمون ثقافت اسلامی با کمیت ۲۴ کریدت تهیه و ترتیب شد."
ملا عبدالباقی روحانی، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان با منظور این پیشنهاد حکم داده که این تغییرات "از اول سمستر تحصیلی سال ۱۴۰۱ در تمام پوهنتونهای دولتی و خصوصی کشور تطبیق شود."
عبدالباقی روحانی تمام دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی را مکلف دانسته است که مواد درسی برای ۲۴ کریدت ثقافت اسلامی را به هر دو زبان "دری و پشتو" تهیه کنند.
در سند دیگری که به دست افغانستان اینترنشنال رسیده است به نظر میرسد که نصاب تحصیلی دیپارتمنت ثقافت اسلامی در ۶۲ صفحه از سوی وزارت تحصیلات عالی طالبان تهیه شده است.
در این نصاب طالبان مفردات و پلان درسی نظام اعتقادی اسلام و تجوید را شرح دادهاند.
براساس اسناد به دست رسیده در ۲۴ کریدت جزوههای درسی با نامهای نظام اعتقادی اسلام، تجوید و تلاوت، نظام عبادتی اسلام، تاریخ اسلام و سیرت نبوی، نظام اخلاقی اسلام، نظام اجتماعی اسلام، آگاهی فکری، ادیان و مذاهب، نظام سیاسی اسلام و نظام اداری اسلام به تمام دانشکدهها آموزش داده خواهد شد.
شماری از استادان دانشگاهها به افغانستان اینترنشنال گفتند "طالبان نصاب درسی ایدیولوژیک خودشان را که بر مبنای تکرار و تقلید اعتقادات جزماندیشانه استوار است، بر نصاب درسی دانشگاهها تحمیل میکنند."
پیش از این نصاب درسی دانشگاههای افغانستان توسط کادرهای دانشگاههای افغانستان و زیر نظر یونسکو، بخش فرهنگی سازمان ملل بازنگری میشد.
استادان دانشگاههای افغانستان میگویند آنچه که طالبان بر نصاب تحصیلی دانشگاههای افغانستان "تحمیل" کردهاند، خلاف استندردهای علمی جهانی است و فشار زیادی را بر دوش دانشجویان خواهد گذاشت.
پیش از این تدریس جزوههای مربوط به ثقافت اسلامی در دانشگاههای افغانستان بارها جنجالبرانگیز شده بود.
شماری از کارشناسان معتقد اند که محتوای جزوههای درسی ثقافت اسلامی "تفکر افراطی" و "تروریسم" را ترویج میکند.
در ماه قوس ۱۳۹۵ حفیظ منصور، نماینده مردم در پارلمان افغانستان گفت ثقافت اسلامی در دانشگاههای کشور تروریست تربیت میکند.
شماری از کارشناسان آمریکایی میگویند ممنوعیت کشت کوکنار از سوی طالبان بدون جایگزین، بحران اقتصادی و فقر در افغانستان را تشدید میکند و میتواند به قیامهای مسلحانه علیه طالبان منجر شود. ویلیام برد کارشناس در امور افغانستان گفت «این یک سیاست دیوانهوار در بدترین زمان ممکن است.»
برد، کارشناس افغانستان در انستیتوت ایالات متحده برای صلح، هشدار داد که تطبیق فرمان اخیر رهبر طالبان «صدها هزار خانواده روستایی افغانستان را از کار خواهد انداخت.»
بخش انگلیسی صدای آمریکا نوشته است با توجه به فروپاشی اقتصاد افغانستان و کاهش کمکهای جهانی بسیاری از مردم افغانستان در خطر گرسنگی قرار دارند و کارشناسان بیم دارند که اقدام طالبان بیش از فایده، ضرر داشته باشد.
جفری کلمنس، دانشیار اقتصاد در دانشگاه کالیفرنیا میگوید کشت کوکنار در مقیاس کوچک منبع مهم و ثبات درآمد برای بسیاری از دهقانان افغانستان است و ممنوعیت کشت آن معیشت آنها را بیش از پیش به مخاطره میاندازد. بر اساس آمار، در سال ۲۰۱۹، حدود ۲۰۰ هزار شغل مرتبط با کشت کوکنار در افغانستان وجود داشت.
در فرمان رهبر طالبان برای ممنوعیت کشت کوکنار، هیچ کشت جایگزین و درآمد جایگزین برای کشاورزان افغانستان پیشنهاد نشده، اما تاکید شده که اگر کسی کشت کوکنار را ادامه دهد، ضمن اینکه محصولاتش از بین میرود، طبق شریعت هم با او برخورد میشود.
ایالات متحده آمریکا از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۱، نزدیک به ۹ میلیارد دالر برای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان هزینه کرد. اما طالبان با درآمدهای حاصل از مواد مخدر توانستند خود را تامین کنند. طبق گزارشها، طالبان فقط در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ حدود ۴۰۰ میلیون دالر از تجارت مواد مخدر به دست آوردند.
مالک گروه رسانهای موبی میگوید جناحهایی در درون طالبان برای قدرت رقابت میکنند و از رسانهها برای تقویت مواضع خود استفاده میکنند. سعد محسنی به بلومبرگ گفت طالبان نمیتوانند مانند دهه ۱۹۹۰ کوریای شمالی دیگری را در افغانستان ایجاد کنند و باید سیاستهای خود را تغییر دهند.
آقای محسنی درباره قدرت و رقابت در درون طالبان گفت: «برای مثال بسیاری از رهبران طالبان که با ممنوعیت تحصیل دختران مخالفند، کنفرانس مطبوعاتی میدهند، بیانیه میدهند و پیش چه کسانی میروند؟ آنها به سراغ افرادی مانند ما میآیند.» او افزود برای این عده از رهبران طالبان مهم است که صدایشان در داخل کشور شنیده شود چون ممکن است رسانههای دولتی کنفرانسهای آنان را پوشش ندهند.
گروه موبی شرکتی رسانهای است که توسط سعد محسنی بنیانگذاری شده و مدیریت میشود. این مجموعه شامل شبکههای تلویزیونی طلوع، تلویزیون لمر، طلوع نیوز، تلویزیون فارسی۱، رادیو آرمان، استدیوی موسیقی باربد، کابورا پرودکشن، رادیو ارکوزیا و اپ دریا بود.
نشرات بعضی از این بخشها با دخالت طالبان متوقف شده است.
آقای محسنی نیز اذعان کرد که طالبان به دفاتر رسانهها رفتهاند و تهدید کردهاند که اگر بعضی برنامهها متوقف نشوند، کارمندان بازداشت میشوند.
او گفت: «تعطیل کردن رسانهها پیام غلطی را به جامعه جهانی میفرستد. اگر آنها رسانهها را تعطیل کنند، آن وقت افغانستان به کوریای شمالی تبدیل میشود که بسیاری از افراد در درون طالبان نیز نمیخواهند چنین وضعیتی را ببینند. حتا در بین طالبان نیز، جناحهایی برای کسب قدرت رقابت میکنند و از رسانه برای انعکاس روایتهای خود استفاده میکنند.»
مالک گروه رسانهای موبی افزود هنوز خیلی زود است که گفت طالبان تغییر کرده است، چون سیاست این گروه با اواسط دهه ۱۹۹۰ تفاوت چندانی ندارد.
او تاکید کرد «طالبان نخواهد توانست که یک کوریای شمالی دیگر را در افغانستان ایجاد کند؛ مانند آنچه که در دهه ۱۹۹۰ انجام داده بود. چنین چیزی پس زده خواهد شد حتا از درون ساختار طالبان و از سوی مخالفان این گروه. اگر عاقل باشند، اگر خردمند باشند، میفهمند که کشور تغییر کرده و آنها باید سیاستهایشان را تغییر بدهند تا انعکاس دهنده واقعیتها باشند. اگر انجام ندهند، فکر میکنم چیزی را از دست میدهند.»
روزنامه واشنگتن پست در گزارشی به وضعیت اسفبار فروش دختران خردسال به منظور ازدواج یا فرزندخواندگی توسط خانوادههای فقیر افغانستان پرداخته. با قدرتگیری طالبان اقتصاد افغانستان فروپاشید و مردم بیش از پیش در فقر فرو رفتند. در گزارش آمده که هر روز دخترانی با سن کمتر فروخته میشوند.
ویلیام کورنلیوس رئیس صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل میگوید گروه سنی دخترانی که در افغانستان برای ازدواج فروخته میشوند، مدام در حال پایین آمدن است و حالا خانوادههای افغان دختران زیر پنج سال خود را نیز به خریداران میفروشند.
انتظار میرود که این روند تا زمانی که طالبان مانع از تحصیل دختران مقطع متوسطه در بیشتر مناطق شوند، روز به روز افزایش یابد.
مطابق با گزارش صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد، به میزانی که دختران بتوانند تحصیلات بیشتری کسب کنند و مکتب را تمام کنند به همان میزان شانس این را پیدا میکنند که از کودکهمسری نجات پیدا کنند.
ازدواج کودکان از دیرباز در بسیاری از مناطق افغانستان رایج بوده اما با تسلط طالبان و سقوط اقتصادی و سیستم بانکی مشکل فرزندفروشی در بین خانوادههای افغان افزایش یافته است.
نهاد خیریه Save the Children نیز با یک تحقیق از ۱۴۰۰ خانواده افغان گزارش داده است که یک سوم این خانوادهها از زمان تسلط طالبان درآمد خود را از دست دادهاند. نیمی از این خانوادهها نیز مجبور شدهاند تا فرزندان خود را وادار به کار اجباری کنند و برخی از آنان نیز دست به فرزندفروشی بزنند.
واشنگتن پست در گزارشی به دو قضیه فروش کودک پرداخته است که در آن دو خانواده مجبور شدهاند هر کدام فرزندان دختر خود را به دلیل گرسنگی بفروشند. در این گزارش خانگل صادقی به خاطر این که چهار کودکش از گرسنگی تلف نشوند مجبور شد تا دختر سه سالهاش زهرا را به مردی میانسال بفروشد. خریدار او مرد پنجاه ساله پولدار است که میخواهد زن دیگری بگیرد. او بابت خریداری زهرا پانصد دالر به والدینش داده است. قرار است زهرا وقتی که ۱۵ ساله شد، به عقد این مرد که آن وقت ۶۲ ساله خواهد بود، درآید.
پدر زهرا قبل از سقوط دولت پیشین کراچی داشت و با فروش ترکاری خرج خانواده شش نفره را تامین میکرد. همسرش پریگل هم برای همسایهها کالاشویی میکرد اما حالا هر دو شغلشان را از دست دادهاند.
محاذالله رحیمی پدر ۳۱ ساله افغان که در دولت پیشین عسگر بود، حالا مجبور است برای تامین مواد غذایی هشت فرزندش، دختر یکسالهاش اسما را در برابر ۸۰۰ دالر بفروشد. یک زوج که اولادی ندارند، اسما را برای فرزندی از والدینش خریدند.
با تشدید بحران انسانی در افغانستان که به دلیل تلاقی شوکهای اقتصادی، مالی و سیاسی ناشی از فروپاشی دولت در ماه آگست دختران خردسال به طور فزاینده ای بار فقر رو به رشد را متحمل میشوند.
در حالی که اطلاعات جامعی در خصوص تعداد این کودکهمسریها در دسترس نیست، سازمان ملل متحد، آژانسهای کمک رسانی و مقامات محلی میگویند که آنها گزارشهای معتبری از افزایش ازدواج کودکان و فروش نوزادان برای فرزندخواندگی دریافت میکنند؛ زیرا افغانها به دنبال راههایی برای کنار آمدن با زندگی فلاکتبار و دشواریهای اقتصادی خود هستند.