«اعدامهای غیرقانونی» و «تجاوزهای بیرویه شاخه خراسان داعش» نیز از دیگر مواردی است که روزنامه نیزاویسیمایا به آن اشاره کرده است.
به نظر میرسد هدف از این روزنامه حمله شاخه خراسان داعش است. گروه خراسان داعش مسئولیت شماری از حملات خونین انتحاری را در افغانستان به ویژه حملات انتحاری بر هزارهها را بر عهده گرفته است. با این حال، این روزنامه به جزئیات این حمله نپرداخته است.
روزنامه مینویسد با وجود گسترش فعالیتهای داعش خراسان، رژیم طالبان همچنان تهدیدات را کم اهمیت جلوه میدهد و ادعا میکند که هستههای داعش در افغانستان ریشه کن شده و این در حالیست که بازیگران منطقهای و جهانی مانند روسیه، چین و هند و همچنین منابع اطلاعاتی امریکا نسبت به افزایش نفوذ شاخه خراسان داعش پیهم هشدار میدهند.
نویسنده گفته است: «برای طالبان، عملیات علیه عناصر محلی داعش خراسان، ایدئولوژیک نیست، بلکه استراتژیک است. با از بین بردن صدها جنگجوی محلی این گروه، رژیم طالبان به دنبال حذف مخالفان در داخل کشور است. چون طالبان مطمئن هستند که عناصر خارجی داعش خراسان آنچنان جاه طلبی سیاسی آشکاری ندارند که ادعای قدرت در کشور را داشته باشند.»
روزنامه گفته با این حال برخلاف ادعای رویارویی ایدئولوژیک بین طالبان و داعش خراسان، تعدادی از مطالعات نشان میدهند که این دو گروه همگرایی داشتهاند.
در استدلال نویسنده آمده است: «در ابتدا طالبان با ایجاد داعش و شاخههای آن در منطقه مخالفتی نداشت. برعکس، در ابتدا رابطه آنها شبیه همکاری بود. طالبان از ایجاد داعش استقبال کردند و به رسانههای افغانستان دستور دادند که مطالبی علیه آن منتشر نکنند. در پاسخ، داعش بخشی اختصاصی را در رسانههای جهانی خود برای گزارش و اخبار مربوط به جنبش طالبان اختصاص داد.»
به نوشته روزنامه، روابط بین این جناحها زمانی بدتر شد که داعش پیشنهاد یک رهبر طالبان را برای بیعت با این گروه رد کرد. نویسنده میگوید طالبان میگفتند این بیعت جبهه جهاد را در افغانستان متحد نگه میدارد. در پاسخ ،داعش نه تنها این درخواست را رد کرد، بلکه آشکارا آن را محکوم کرد.
روزنامه در عین حال میگوید نزدیکی ایدئولوژیک داعش - خراسان و طالبان در زمینه جهاد جهانی و احیای خلافت جهانی، باعث ایجاد روابط مبهم بین این دو سازمان شده است. رژیم طالبان که به طور استراتژیک برای از بین بردن رقبای داخلی بالقوه عمل میکند، جنگی کمرنگ را علیه لایه بیرونی داعش-خراسان، یعنی جنگجویان محلی آن به راه انداخت. طالبان به خوبی میدانند که هدف داعش خراسان نفوذ به مناطق اطراف افغانستان از جمله آسیای میانه، جنوبی و غربی است و اصولا چنین هدفی با استراتژی رژیم طالبان در تضاد نیست.
به باور نویسنده، داعش خراسان با تحقق چشم انداز خود مبنی بر گسترش به مناطق همجوار افغانستان، به طور سیستماتیک از شرق افغانستان به ولایات شمالی و غربی کشور نفوذ کرده است. در این مناطق، این گروه لایههای بیرونی خود را تغییر میدهد و جنگجویان پشتون را با سربازان تاجیک و اوزبیک از افغانستان و جمهوریهای آسیای میانه جایگزین میکند.
نویسنده تاکید کرده عوامل قومی - مذهبی و سیاسی در افغانستان به عنوان یک پتانسیل برای گسترش داعش خراسان عمل میکند. به باور نویسنده، ادامه ظلم و ستم رژیم طالبان بر اقلیتهای قومی و مذهبی هم به اختلافات در جامعه افغانستان دامن میزند و علاوه بر این، مقاومت مداوم مسلحانه در برابر رژیم طالبان در شمال افغانستان ممکن است به رشد حملات از سوی داعش خراسان کمک کند.
