نطق سالانه رئیس جمهور امریکا؛ جو بایدن چه میگوید؟
جو بایدن، رئیس جمهور امریکا، شام سهشنبه درکانگرس نطق سالانه خود را ارائه میکند که به «سخنرانی وضعیت کشور» معروف است.
این اولین سخنرانی بایدن در کانگرس است که ریاست مجلس نمایندگان آن را کوین مککارتی، از حزب جمهوریخواه، به عهده دارد.
مککارتی میتواند طرحهای پیشنهادی جو بایدن را به چالش بکشد.
انتظار میرود جو بایدن در نطق سالانه خود در نشست مشترک مجلس نمایندگان و مجلس سنا، از برنامههای اقتصادی خود دفاع کند و درباره بحران اوکراین، لایحههای پیشنهادی بهداشت وکمکهای اجتماعی، اصلاحات مهاجرتی و ایجاد هماهنگی میان دو حزب، سخن بگوید.
افزون بر این، انتظار میرود آقای بایدن ازا ین سخنرانی که دهها میلیون بیننده خواهد داشت، به عنوان کمپین انتخاباتی ریاست جمهوری ۲۰۲۴ استفاده کند.
انتخابت ریاست جمهوری ۲۰۲۴
جو بایدن هنوز نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ اعلام نکرده است. اما براساس گزارش رسانههای امریکایی، سخنرانی بایدن در کانگرس خطمشی انتخاباتی او را تعیین خواهد کرد.
نیویارکتایمز گزارش داد که بایدن کمپین انتخاباتی خود را در ماه اپریل رسما آغاز میکند. او در حالی میخواهد خود را برای دور بعد نامزد کند که براساس آخرین نظرسنجی اسوشیتدپرس، تنها ۳۷ درصد دموکراتها (هم حزبیهای آقای بایدن) میخواهند که او دوباره خود را نامزد کند. این آمار در سال گذشته، قبل از انتخابات میان دورهای، ۵۲ درصد بود.
خیلیها یک دلیل این بیعلاقگی را پیر بودن جو بایدن ذکر کردهاند. جو بایدن با ۸۰ سال سن، پیرترین رئیس جمهور تاریخ امریکاست. برخی پاسخدهندگان نظرسنجی گفتند: «سن این پیرمرد یک مشکل است، زیرا مردم بر سرفهها، عدم تعادل در راه رفتن و گافزدنهای او واقف هستند. باید یک جوانتر شغل پر استرس ریاست جمهوری را به عهده بگیرد».
امریکای واحد؛ بایدن در جستوجوی همکار
بایدن در حالی نطق سالانه خود را ایراد میکند که کشورش از نظر سیاسی بسیار دوقطبی شده است. ریاست جمهوری و مجلس سنا بدست دموکراتها و مجلس نمایندگان بدست جمهوریخواهان است.
بایدن برای تصویب لایحهها نیازمند همکاری قانونگذاران جمهوریخواه است. او سعیخواهد کرد پیامی ارائه کند که تا حدی بتواند هر دو جزب را متحد کند و به دو قطبی بودن واشنگتن نیفزاید. این کار با توجه به اختلافات فکری و حزبی دموکراتها و جمهوریخواهان، بسیار دشوار و شاید هم محال باشد.
جوبایدن که دومین نطق سالانه خود را بیان میکند، سعی خواهد کرد سخنی بگوید که برای مخاطبان جمهوریخواه و دموکرات جذابیت داشته باشد.
برخی تاریخ نویسان امریکایی، شرایط امسال بایدن در سخنرانی سالانهاش را با شرایط سخنرانی بیل کلینتون در سال ۱۹۹۵مقایسه میکنند که برای نامزدی دور دوم ریاست جمهوری با دشواری مواجه بود.
او سعی کرد با کلمات زیبا، خوشرویی و پیام متحدانه از نطق سالانه به عنوان یک کمپین انتخاباتی استفاده کند. در آن زمان نیز اکثریت مجلس نمایندگان در اختیار حزب جمهوریخواه بود.
البته، دست جو بایدن خالی نیست و خبرهای خوبی برای امریکاییها دارد. اکنون، میزان بیکاری به ۳.۴ درصد، در پایینترین حد خود در ۵۰ سال گذشته رسیده است.
بحران افغانستان و تحقیقات کنگرس
جو بایدن درحالی نطق سالانه خود را ایراد میکند که برخی قانونگذاران برجسته جمهوریخواه هشداردادهاند که از شخص بایدن و اداره او درباره خروج «فاجعهبار» از افغانستان، پرونده هانتر بایدن پسرش و کشف اسناد محرم از اقامتگاهش تحقیق میکنند. مایکل والتز، چهره برجسته مجلس نمایندگان از حزب جمهوریخواه گفته است که پرونده افغانستان را باز میکند.
او از رویا رحمانی، سفیر پیشین افغانستان در واشنگتن نیز دعوت کرده تا در نطق سالانه جو بایدن شرکت کند و اطلاعاتی درباره وضعیت شکننده زنان در حاکمیت طالبان با قانونگذاران شریک کند.
بازرسان جمهوریخواه گفتهاند که سوابق تجاری هانتر بایدن را نیز بررسی میکنند. او متهم است که از موقعیت پدرش در زمان ریاست جمهوری اوباما سواستفاده تجاری است.
نگرانی کاخسفید از اشتباهات لفظی جو بایدن
نزدیکان جو بایدن در کاخسفید نگراناند که او مبادا جملات را در سخنرانی سالانه خود اشتباه تلفظ کند. برخی از آنان به روزنامه نیویارکتایمز گفتهاند که آنها سعی میکنند جملات متن سخنرانی را کوتاه و هماهنگ ترتیب بدهند.
آقای بایدن در سخنرانی سال گذشته گفت که «ایرانی» وقتی منظورش «اوکراینی» بود؛ گفت «امریکا» وقتی منظورش ایالت «دلور» بود و گفت «سود» وقتی منظورش «قیمتها» بود.
آقای بایدن اولین رئیس جمهور نیست که پس از شکست حزبی در انتخابات میان دورهای، با چالش اکثریت نمایندگان مخالف در مجلس نمایندگان روبروست. هر چهار رئیس جمهور اخیر حداقل یک مجلس از کانگرس را در دوران تصدی خود از دست دادند و مجبور شدند، هر کدام به روش خود، برای تصویب لایحههای پیشنهادی، موافقت نمایندگان مخالف را بدست بیاورند.
سخنرانی آقای بایدن ساعت ۹ شب به وقت واشنگتن خواهد بود. از چند روز به این طرف، تدابیر امنیتی در اطراف کانگرس افزایش یافته است. مقامات اطلاعاتی امریکا روز جمعه هشدارداده اند که تهدیدات امنیتی در آستانه سخنرانی بایدن بالاست و به همین منظور، نیروهای بیشتری در اطراف کانگرس جابجا شده است.
وزیر خارجه اسبق امریکا در کتابش میگوید او با رهبران زیادی دیدار کرده و اشرف غنی بدترینشان بوده است.
مایک پامپئو نوشت: "غنی متقلبی تمامعیار بود که برای رسیدن به قدرت جان سربازان امریکا را هدر داد؛ هرگز آماده نبود برای کشورش ازخودگذری کند و خطر را بپذیرد. حالم را بههم میزد."
کتاب هرگز کوتاه نیا، نوشته مایک پامپئو، وزیر خارجه حکومت دانلد ترامپ به تازگی منتشر شده است.
او که در زمان ماموریتش به عنوان وزیر خارجه امریکا، پیمان صلح ایالات متحده و گروه طالبان امضا شد، بخشهایی از این کتاب را به افغانستان اختصاص داده است.
آقای پامپئو نوشته است وقتی مذاکرات صلح با طالبان شدت گرفت، اشرف غنی همیشه یک مشکل بر سر راه مذاکرات بود.
"بدتر" از پوتین و کیم جونگ اون
مایک پامپئو در این کتاب مینویسد: "من با رهبران زیادی دیدار کردم، اما اشرف غنی بدترینشان بود. این را که میگویم، به خوبی منظور را توضیح میدهد وقتی ولادیمیر پوتین، شی جینگ پینگ و کیم جونگ اون (رهبران روسیه، چین و کوریای شمالی) در فهرست باشند."
او در کتابش میگوید اشرف غنی و عبدالله عبدالله به باندهای فساد اجازه دادند که میلیونها دالر از کمکهای امریکا را دزدی کنند.
اشرف غنی رئیسجمهور پیشین افغانستان در نیمه اگست ۲۰۲۱ از کابل فرار کرد و با گریختن او افغانستان به دست طالبان سقوط کرد. عبدالله عبدالله، شریک او در حکومت وحدت ملی بود و در دور دوم ریاستجمهوری آقای غنی، رئيس شورای عالی مصالحه افغانستان شد.
مایک پاپمپئو درباره اشرف غنی مینویسد: "اشرف غنی، در میان رهبران افغان فاقد اعتبار بود و هرگز یک رهبر مناسب برای آن کشور جنگزده و چند پارچه نبود."
اشتباه امریکا درباره ارتش افغانستان
وزیر خارجه پیشین امریکا در فصل مربوط به افغانستان نوشته است که یکی از اشتباههای امریکا در افغانستان این بود که کوشید ارتشی به سبک ارتش امریکا در آن کشور بسازد. این استراتژی به باور آقای پامپئو درست نبود و کارایی نداشت.
به گفته مایک پامپئو، امریکا نیروهای امنیتی افغان را با استفاده از تجهیزات پیشرفته، از جمله استفاده از حملات هوایی، آموزش داد در حالی آنها باید برای جنگهای چریکی و نبرد در در کوهها آموزش میدیدند.
آقای پامپئو تصریح کرده است که نیروهای امنیتی افغان خوب میجنگیدند، اما از حمایت ساختاری ملکی حکومت افغانستان برخوردار نبودند، زیرا به گفته او، همه ساختارهای دولت را فساد احاطه کرده بود و اشرف غنی و عبدالله عبدالله اجازه دادند باندهای فساد میلیونها دالر پول کمکی امریکا را دزدی کنند.
"غنی در امریکا دوستان بیشتری داشت تا افغانستان"
به باور وزیر خارجه اسبق امریکا، آقای غنی "در آمریکا، بیشتر از افغانستان دوستانی داشت". او میگوید: من بارها برایش یادآوری کردم و سعی کردم او تغییر کند اما فایده نداشت.
مایک پامپئو در بخشی از این کتاب درباره رئیسجمهور پیشین افغانستان نوشته است که اشرف غنی در میان مردم افغانستان و رهبران سیاسی این کشور، اصلا محبوبیت نداشت و فاقد اعتبار بود.
او میگوید: "هربار که با رهبران سیاسی و حتی نمایندگان طالبان دیدار میکردم، از غنی شکایت داشتند. غنی بیشتر عمر خود را در امریکا، سازمانهای لابیگری واشنگتن، و حلقات سیاسی و اکادمیک امریکا گذرانده بود و رهبر مناسب برای افغانستان نبود".
وزیر خارجه پیشین امریکا اخیراً نیز در مصاحبهای گفت که اشرف غنی با روند صلح مخالف بود و در انتخابات بیشتر از رقیب خود تقلب کرد.
خروج از افغانستان
مایک پامپئو در کتابش نوشته است آمریکا در سال ۲۰۱۷ به این نتیجه رسید که افغانستان دیگر تامینکننده منافع کاخ سفید نیست. به گفته او "امریکا به اهدافی که میخواست رسیده بود. از جمله کشتن رهبران القاعده. تا آن زمان حدود ۲۰۰ عضو القاعده در افغانستان حضور داشتند اما رهبران شان به ایران فرار کرده بودند."
وزیر خارجه پیشین امریکا نوشته است که این کشور رهبران القاعده و شبکههای تروریستی را در مرزهای ایران و چین از بین میبرد و این بیشتر به نفع آن کشورها بوده است. او نوشته است که برخی از نزدیکان دانلد ترامپ پیشنهاد کردند که حضور امریکا در افغانستان بیشتر در محور فعالیت نهادهای فعال مربوط به سازمان استخبارت امریکا، سیا، باشد؛ نه حضور پرهزینه نظامی.
مایک پامپئو تاکید کرده است که آقای ترامپ میخواست از افغانستان بیرون شود و در تلاش بود که در صورت نیاز یک واحد کوچک نظامی امریکا در افغانستان بماند و سازمان استخبارات مرکزی امریکا (CIA) فعالیتهای تروریستها را زیر نظر داشته باشد تا خطری برای آمریکا نباشند. با این حال، آقای پامپئو میگوید جو بایدن، رئیسجمهور کنونی امریکا با شیوه فاجعهباری از افغانستان بیرون شد.
روزنامه اسپانیایی ال پائیس روایتی از تلاش طالبان برای مجبور کردن دانشجویان دختر به ازدواج نشر کرده است.
فوزیه(نام مستعار) دانشجوی پزشکی که مخفیانه در کابل زندگی میکند، گفت نیروهای طالبان از روی اطلاعات دانشجویان، دختران را شناسایی کرده و آنها را وادار به ازدواج با خود میکنند.
فوزیه ۱۷ ساله نزدیک به یک ماه است که در کابل مخفیانه زندگی میکند. این دانشجوی سال اول پزشکی در یک تماس ویدیویی از کابل، به روزنامه الپائیس گفت که در ۲۹ سنبله ناگهان به بهانه یک امتحان به دانشگاه خواسته شد. زمانی که او فقط زنان جوان و طالبان را در آنجا دید، متوجه شد که این یک دام بوده است.
پس از آن که طالبان به دختران گفتند آنها دیگر نمیتوانند به تحصیل ادامه دهند، «شروع به انتخاب دانشجویان مورد علاقه خود از جمله من کردند و به ما گفتند که باید با آنها ازدواج کنیم.»
فوزیه موفق به فرار از آنجا و بازگشت به خانه شد، اما ساعاتی بعد نیروهای طالبان وارد خانهاش شدند و از والدینش خواستند دخترشان را به عقد یک طالب در آورند. فوزیه معتقد است که طالبان نشانی خانه او را از روی اطلاعات دانشجوییاش به دست آورده بودند.
خدیجه امین، یک خبرنگار افغان در تبعید در اسپانیا به ال پائیس تأیید کرد که «طالبان از اطلاعات شخصی موجود در سوابق ثبت نام دانشگاه برای یافتن این زنان جوان استفاده میکنند.» امین از دیگر زنان افغان که تجارب مشابهی داشتند، نیز گزارش تهیه کرده است.
طالبان بار اول موفق نشدند فوزیه را به چنگ آورند. پدرش مداخله کرد و به دلیل محافظت از دخترش به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پای فوزیه نیز در این درگیری زخم برداشت. پدر فوزیه چند روز بعد وقتی طالبان را دید به خانه برگشت و فوزیه را با عجله از خانه بیرون برد و پنهانش کرد. طالبان از پدر فوزیه بازجویی کردند، اما او از افشای محل اختفای دخترش خودداری کرد. آنها او را بردند و یک هفته بعد دستوپا شکسته و در حالت کما او را به خانوادهاش تحویل دادند.
فوزیه عکسی از پدرش که یک معلم ۳۷ ساله است، به الپائیس فرستاد که روی تخت شفاخانه دراز کشیده و به یک دستگاه تنفس مصنوعی متصل است. قفسه سینه او فرو رفته به نظر میرسد و سرش پانسمان شده است. مادر فوزیه نیز توسط طالبان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و طفلی که در شکم داشت سقط شد.
خانواده فوزیه از زمان ورود طالبان به خانه شان فیلم گرفتند. در این فیلم طالبان که در کنار یک موتر شاسی بلند سفید ایستادهاند، جلو خانه فوزیه دیده میشوند. مادر فوزیه در جریان این تماس تصویری به الپائیس گفت مردانی که در فیلم دیده میشوند وارد خانه آنها شدند و از آنها بازجویی کردند.
اکنون، فرار تنها گزینه فوزیه برای خلاصی از چنگ طالبان است. او خود را برای آنچه به خانوادهاش اتفاق افتاده شدیداً سرزنش می کند.
سرگذشت فوزیه داستان نادر از سرنوشت تلخ زنان در افغانستان نیست. در ماه سنبله، دختر جوانی به اسم الهه دلاورزی در چند ویدئو که در توییتر منتشر شد، گفت که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و مجبور به ازدواج با قاری سعید خوستی، سخنگوی سابق وزارت داخله طالبان شده است.
ایلان ماسک که نخستین فرد در تاریخ بود که به ثروت ۳۴۰ میلیارد دالری رسید و داراترین مرد جهان شد، در یک سال گذشته ۶۰ درصد ثروت خود را از دست داده است.
مدیرعامل جنجالی تسلا، اسپیس اکس و توییتر، اکنون رکورد دیگری بهدست آورده است: اولین کسی که در یک سال ۲۰۰ میلیارد دالر ضرر میکند.
تا اینجا شد ۲۸۰ حرف؛ به اندازه یک توییت در شبکه اجتماعی پرطرفدار توییتر که ایلان ماسک با خرید آن، میخواست نبض شبکههای اجتماعی را هم بهدست گیرد.
اما همانطور که محاسبه ایلان ماسک از خرید ۴۴ میلیارد دالری توییتر، بر وفق مراد او پیش نرفت، وعده ما برای شرح ماجرا در ۲۸۰ کرکتر هم شاید بیش از حد خوشبینانه بوده است.
۴۴ میلیارد دالری که ایلان ماسک برای خرید توییتر صرف کرد، ضربه اساسی به ثروت او نبود؛ به نظر نمیرسد این میلیاردر بلندپرواز، چندان از خرید اخیر خود راضی باشد، اما هنوز زود است که آن را یک ضرر حساب کنیم.
شاید بتوان گفت که این پرنده جیکجیککُن آبیرنگ، برای ماسک "آمد نداشت".
امان از رقبا
بخش زیادی از ثروت ۳۴۰ میلیارد دالری ایلان ماسک در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، مدیون اقبال جهانی به موترهای برقی تسلا بود. همانند دیگر عرصههای صنعت و تجارت، در خودروسازی هم رقیبان از مدلهای موفق الگوبرداری میکنند. مقبولیت موترهای برقی، رقیبان شرکت خودروسازی تسلا در سراسر جهان را هم به طمع انداخت و موترهای برقی یکی پس از دیگری وارد بازار شدند؛ برخی شیکتر و با امکانات بیشتر از تسلا، اما اکثراً با قیمت کمتر از محصول ایلان ماسک و شُرکا.
افزایش عرضه باعث کاهش قیمت میشود و وقتی دست در بازار زیاد شد، تسلا ضرر کرد و سهامش بهشدت پایین آمد.
به این ترتیب آقای ماسک که در سال کرونا، داراترین مرد جهان شده بود و در اوج ثروت، در ماه نوامبر سال ۲۰۲۱ داراییاش به ۳۴۰ میلیارد دالر میرسید، در یک سال اخیر ۲۰۰ میلیارد دالر ضرر کرد.
او اکنون در فهرست ثروتمندان جهان، با ۱۳۷ میلیارد دالر، پایینتر از برنار اَرنو، میلیارد فرانسوی با ۱۶۸ میلیارد دالر سرمایه قرار گرفته و دوم شده است.
یک مثل در فارسی دری میگوید فیل اگر هم از تشنگی بمیرد، یک زانو آب در شکم دارد. این ماجرا هم پایان کار ایلان ماسک نیست. او هنوز و همچنان موفقترین کارآفرین جهان است، با مغزی پر از افکار بلندپروازانه و امید به یک خیز برقآسای دیگر در شروع سال مالی جدید. اگر در سال کرونا و در اوج افول کسب و کارها، ایلان ماسک توانست خود را به چنان جایگاهی برساند، در سال بازگشت رونق به بازار صنعت و سرمایه چرا نتواند؟
عبدالرحمن الراشد در مطلبی در مجله شرقالاوسط با اشاره به اظهارات وزیر تحصیلات عالی طالبان که گفته است حتی اگر بمب اتم بالای آنها پرتاب شود؛ به زنان اجازه آموزش و کار نخواهند داد نوشته است، بمباران و بازگرداندن طالبان به عصر حجر قبلاً شکست خورده است
این نویسنده افغانستانشناس گفت که طالبان خود دوست دارند در عصر حجر زندگی کنند.
عبدالرحمن الراشد در این مطلب که روز جمعه به نشر رسید گفته است که در سطح جهانی، بسیاریها، از جمله کشورهای اسلامی تصمیم طالبان مبنی بر جلوگیری از تحصیل و کار زنان را محکوم کردهاند و جامعه جهانی شدیداً خواستار اقدامات قاطعانه علیه این گروه شده است. به باور او اما، همه راهحلهای پیشنهادی، از توقف کمکها گرفته تا استفاده از گزینه نظامی، کارساز نخواهد بود، زیرا طالبان بر موقفگیری خود تاکید میکنند. او افزوده است: طالبان؛ همین هستند، چی در گذشته و چی امروز.
او در این مطلب میافزاید: طالبان در ذات خود مشکلاند، و نیاز به تداوی فرهنگی دراز مدت دارند تا اهلی شوند. اکنون، جهان باید با آن زندگی کند و آن را به خوبی بشناسد.
این نویسنده عرب در ادامه نوشته است که اداره طالبان، نه یک دولت به معنای امروزی است و نه گروه تروریستی شبیه القاعده که از ملیتهای متعدد تشکیل شده باشد و مرزها را به رسمیت نشناسد.
به باور الراشد، طالبان هیچ پروژه خارجی ندارند و آرزوی تغییر مرزها را هم در سر نمیپروراند. اکثریت آنها ریشه در یک قبیله دارند که طرز زندگیشان با عصر امروزی همخوانی ندارد و به آنچه خارج از مرزهایشان است، حداقل تا هنوز اهمیتی نمیدهند. ازدواج کوتاه مدت طالبان با القاعده منتج به آشنایی این گروه با تجربیات نظامی و مفاهیم مختلف سیاسی گردید، اما مشکلات سیاسی گستردهای را نیز برای آنها خلق کرد.
الراشد در شرقالاوسط مینویسد که تحریک طالبان زادهی افکار قبیله کهناند، که آمریکاییها این مساله را پس از دو دهه تلاش ناموفق کشف کردند.
به گفته او، با آنکه ایالات متحده دنبال ایجاد یک سیستم مدنی مدرن در افغانستان بود و هزینه زیادی برای آن پرداخت؛ اما نتوانست از آن محافظت کند.
او افزود که با گذشت بیست سال، آمریکا متقاعد شد که میتواند سازمانهایی مانند القاعده و داعش را در هر رویارویی شکست دهد، اما نمی تواند به پدیدهی بنام طالبان پایان دهد. به همین دلیل، اولویت آمریکا در توافقنامه دوحه، اجازه ندادن به گروههای متخاصم شبیه القاعده در خاک افغانستان و استفاده از آن علیه ایالات متحده است. و هیچ موردی را در باره نوعیت نظام و نحوه مدیریت مردم افغانستان در این سند شامل نکرد.
عبدالرحمن الراشد در این مطلب گفته است که قدرت "طالبان" از قدرت قومی "پشتونها" در مقابل رقبای قومی محلی دیگر شامل تاجیک ها، هزاره ها و ازبیک ها نشات میگیرد. اما این نفیکننده حمایت برون قومی از طالبان نیست؛ زیرا در زمان جنگ طبیعتا تمام نیروهای جنگی به این گروه میپیوندند.
او افزودکه تنها نگاه گذرا به نقشه افغانستان کافیست که درکی از ریشه و پیچیدهگی جغرافیای سیاسی این کشور داشته باشیم. افغانستان در مسیر تاریخ، دالانی برای ارتشها و عرصهی برای مبارزه قدرتها و امپراتوریها بوده است. این کشور با چین، ایران، پاکستان و کشورهای شامل اتحاد جماهیر شوروی سابق مرز دارد. کشوری است بسته، بدون گذرگاه به بحر و فقیر از نظر منابع، اما جمعیتش به چهل میلیون میرسد و مساحتش دو برابر آلمان است.
ابزارهای تهدید به تحریم اقتصادی، تفنگداران دریایی، و سلاحهای هستهای هیچ کدام طالبان را باز نمیدارد.
بنابراین، طالبان یک جنبش افراطی مذهبی و اجتماعی است و کارآمدترین ابزاری که میتواند در تغییر این گروه موثر باشد؛ آموزش و گسترش مفهوم اسلام معتدل با هر وسیلهای که به چشم و گوش آنها برسد، است.
رهبران این گروه از نسل قبلیاند و سربازان آنها نسل جوان؛ و متاسفانه همهشان معتقداند که حق با آنهاست و بقیه دنیا باطل است.
بسیاری از جوامع مسلمان با برنامههای آگهیبخش و مشارکت تدریجی در دنیای مدرن توسعه یافتند. طالبان اما، در نتیجه جنگهای گذشته همچنان در وضعیت دشواری باقی ماند.
موضعگیریهای متشتت امروز طالبان هم نشاندهنده اختلافات درونی آنهاست، و به نظر میرسد که تندروها بالآخره پیروز شدند. برخی از رهبران این گروه که در خارج از کشور مانند پاکستان و قطر زندگی میکردند، نگاه افراط گرایانه کمتری دارند.
مقابله با ایدئولوژی افراطی در افغانستان مستلزم همکاری با صاحبان برنامههای موفق معارف اسلامی است.
اما این بدان معنا نیست که این زمینه برای کمک گرفتن از گروههای سیاسی مانند «اخوان المسلمین»، که به نظر دولتهای غربی یک گروه متمدن است، رایگان مساعد شود.
در واقع، "اخوان" تا حدودی مشابه دیگر افراطیهاست، و در پروژه سیاسی آنها تبعات خطیرتری نهفته است. زیرا ایدئولوژی حکومت مذهبی که سازمانهایی چون القاعده و داعش از آن سربرآورده اند، ریشه در تئوری و مکتب فکری اخوانی دارد و میتواند طالبان را به القاعده دیگری تبدیل کند.
بسیاری میخواهند کاری برای دختران و زنانی انجام دهند که از وضع آپارتاید جنسیتی در افغانستان به سختی رنج میبرند اما نمیدانند چه کاری از دستشان برمیآید.
یک شاعر و هنرمند اهل افغانستان در پاسخ به این پرسش، فهرستی از پیشنهاداتی را منتشر کرده است که انجام دادن آن ساده است.
الیاس علوی میگوید اگر در کشور دیگری زندگی میکنید به اعضای محلی پارلمان خود ایمیل بزنید و درخواست کنید تا در این مورد قدمی بردارند.
شما میتوانید با سیاستمداران کشورهای میزبانتان لابی کنید و با رسانههای محلی نیز تماس بگیرید تا این موضوع را پوشش بدهند.
آقای علوی میگوید شما میتوانید با شخصیتهای هنری، فرهنگی و علمی در جهان تماس بگیرید و از آنها بخواهید تا به طور علنی از مبارزات زنان افغانستان حمایت کنند.
نشر صحبتهای هنرمندان در رسانههای جهانی طبعا آگاهی بیشتری درباره وضعیت افغانستان و کمک به مردم آن ایجاد خواهد کرد.
الیاس علوی از شهروندان افغانستان خواسته است بر سفارتخانهها و سازمانهایی که از نام مردم افغانستان ارتزاق میکنند، فشار بیاورند.
او ادعا کرده است که بسیاری از سفارتخانهها و سازمانها هنوز بودجه زیادی را از دولتهای میزبان دریافت میکنند و ادعای «دولت در سایه» را دارند اما در حقیقت فعالیت مهمی ندارند.
راهاندازی اعتراضات در شهرهای کوچک و بزرگ در سرتاسر دنیا از دیگر پیشنهادهایی است که این هنرمند اهل افغانستان مطرح میکند.
زنان معترض افغانستان در یک و نیم سال گذشته به گونه توقفناپذیر به خیابان آمدهاند، اما همیشه بازتابهای این اعتراضات با یک سوال به همراه بوده است: مردان افغانستان کجا هستند؟
شهروندان افغانستان در خارج از کشور نیز قبلا تجربه راهپیمایی مدنی همزمان در بیش از صد کشور جهان را در کارنامه دارند.
چند ماه پیش یک حرکت سرتاسری و گسترده در سرتاسر جهان برای به رسمیت شناختن «نسلکشی هزارهها» به راه افتاده بود.
آیا شهروندان افغانستان قادر خواهند بود برای کمک به زنان کشورشان چنین حرکتی را تکرار کنند؟
یکی از پیشنهادهای آقای علوی این است که از دانشگاهها بخواهید به دختران افغانستان بورسیه بدهند.
او همچنین پیشنهاد داده است که از مراکز خیریه قابل اعتماد در بخش آموزش حمایت شود و سازمانها و گروههایی را که در فسمت آموزش مجازی فعالیت میکنند به دختران افغانستان معرفی کنند.
در فهرست پیشنهادات این هنرمند آمده است که فعالان اجتماعی مستقل را در فضای مجازی دنبال کنید و مطالبشان را بازنشر کنید.
الیاس علوی شاعر و نقاش مشهور افغانستان مقیم استرالیا است.
مجموعههای شعر او چندین جایزه مهمی ادبی را در ایران دریافت کرده است و او اکنون به عنوان آموزگار هنر در استرالیا مشغول کار است.