نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در کابل با سرپرست وزارت داخله طالبان دیدار کرد
رزا اوتونبایوا، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل با سراجالدین حقانی، سرپرست وزارت داخله طالبان دیدار کرد.
وزارت داخله طالبان در خبرنامهای به نقل از آقای حقانی نوشت که به نمایندگان طالبان باید حق شرکت در جلسات سازمان ملل داده شود.
یوناما درباره این دیدار چیزی نگفته است.
طالبان پیش از این نیز از اینکه به نمایندگان این گروه در جلسات سازمان ملل درباره افغانستان اجازه شرکت داده نمیشود، ابراز نارضایتی کرده بودند.
در میانههای ماه ثور دبیر کل سازمان ملل میزبان نشستی در دوحه با حضور نمایندگان ویژه بیش از بیست کشور درباره افغانستان بود. در آن زمان نیز طالبان از اینکه به نماینده این گروه اجازه حضور در نشست دوحه داده نشد، ناراحتی خود را ابراز کرده بودند.
این نخستین دیدار نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل برای افغانستان با سرپرست وزارت داخله طالبان پس از بینتیجه ماندن گفتوگوهای مقامهای سازمان ملل درباره اشتغال زنان در دفاتر این سازمان در افغانستان است.
طالبان در ماه حمل ۱۴۰۲ کار زنان در دفاتر وابسته به سازمان ملل را ممنوع کردند. سازمان ملل در واکنش با این دستور، از همه کارمندان خود خواست تا ۴۸ ساعت آینده به کار نروند. این دفتر سپس این تصمیم را تا ۱۵ ثور تمدید کرد.
مقامات سازمان ملل بعدا اعلام کردند که در این فرصت یک ماهه با طالبان گفتوگو خواهند کرد تا تصمیم آنها درباره ممنوعیت کار زنان در دفاتر مربوط به این سازمان لغو شود.
با این حال با فرا رسیدن ۱۵ ثور طالبان از تصمیم خود عقبنشینی نکردند و سازمان ملل اعلام کرد که دستور طالبان مبنی بر ممنوعیت کار زنان را «محکوم» میکند، ولی به «تعامل» با طالبان ادامه میدهد.
یک زن معترض روز یکشنبه پیش از نمایش فیلم «نان و گلهای سرخ» در صحنه جشنواره فیلم کن از زندان و شکنجه طالبان روایت کرد.
زهرا حقپرست، فعال معترض سیاستهای طالبان در این جشنواره گفت که طالبان او را به این دلیل بازداشت و شکنجه کردند که او برای حقوق خود مبارزه میکرد.
خانم حقپرست افزود وقتی که طالبان به قدرت رسیدند، زنان را از کار و رفتن به مکاتب و دانشگاهها منع و از جامعه حذف کردند، ولی زمانی که زنان علیه آنها دست به اعتراض زدند، شماری از آنها را بازداشت کردند.
این معترض سیاستهای طالبان گفت او یکی از زنانی بود که در جریان این اعتراضات به دست اعضای طالبان بازداشت و شکنجه شد.
خانم حقپرست این موضوع را پس از توضیحات صحرا مانی درباره فیلم «نان و گلهای سرخ» در جشنواره کن بیان کرد، فیلمی که حوالی ساعت پنج عصر روز یکشنبه به وقت محلی در جشنواره فیلم کن، در جنوب فرانسه به نمایش درآمد.
این فیلم به کارگردانی صحرا مانی و تهیهکنندگی جنیفر لورنس، بازیگر و برنده جایزه اسکار ساخته شده و به روایت مبارزه زنان معترض پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان پرداخته است.
به گزارش وبسایت رسمی جشنواره کن، صحرانی مانی گفته که منظور او از «گلهای سرخ» در عنوان این فیلم «آزادی و کرامت زنان افغانستان» است.
خانم مانی همچنین گفته که او این عنوان را از شعار «نان، کار، آزادی» زنان معترض افغانستان و شعر جیمز اوپنهایم الهام گرفته است.
صوفیا سخی، خبرنگار اعزامی افغانستان اینترنشنال از محل برگزاری جشنواره کن گزارش داد که صحرا مانی در این جشنواره نامهای شماری از زنان معترضی را یادآور شد که این فیلم براساس روایتهای آنها ساخته شده است.
خانم مانی در سخنرانی خود گفت: «در کشور من سینما ممنوع شده و هنرمند بودن جرم شمرده میشود. گروه بزرگی از هنرمندان از کشور خود فرار کردند، برخی کشته شدند و برخی دیگر با ترس زندگی میکنند.»
به گفته این کارگردان و فیلمساز، فیلم «نان و گلهای سرخ» حامل این پیام زنان معترض افغانستان است که در جهان «صدای ما باشید».
اظهارات به ظاهر تند مقامهای جمهوری اسلامی ایران و طالبان بر سر حقابه رودخانه هلمند همچنان ادامه دارد.
مقامهای ایرانی پا را فراتر گذاشته، تهدید کرده و ضربالاجل تعیین میکنند.
صفحات رسانههای اجتماعی هواداران دو طرف هم، پیوسته در برابر یکدیگر جبهه میگیرند و تهدید میکنند.
این تهدیدها چقدر جدی است؟ آیا دو طرف حاضرند وارد یک جنگ تمامعیار نظامی شوند؟ به نظر میرسد سران جمهوری اسلامی و طالبان با برپا کردن بلوای حقابه، اهداف پنهانی دیگری را دنبال میکنند.
در این مطلب به زوایا و سویههای تخصصی حقابه ایران و مدیریت آبها در افغانستان پرداخته نمیشود، زیرا مستلزم بررسی دقیق و کارشناسانه است. اینجا به چند نکته میپردازیم که میتواند بخشی از عوامل اصلی بالا کشیدن مسئله حقابه از سوی جمهوری اسلامی و طالبان باشد.
به نظر میرسد که دو طرف با گلآلود کردن آب رودخانه هلمند، در پی ماهی گرفتناند.
جمهوری اسلامی چه میخواهد؟
ابراهیم رئيسی، رئیسجمهور ایران روز پنجشنبه (۲۸ ثور) به سیستانوبلوچستان سفر کرد. آقای رئیسی در میان جمعیتی در این منطقه به طالبان اخطار داد که باید حقابه ایران از رود هلمند را تامین کند. او تاکید کرد که طرف افغان این اخطار او را جدی بگیرند و «بعدا گلایه نکنند که به ما گفته نشد.»
سیستانوبلوچستان کانون اصلی اعتراضات سراسری اخیر ضدحکومتی در ایران است که همچنان ادامه دارد. دو روز پیش سیوسومین جمعه اعتراضی مردم زاهدان بود. در ۳۳ هفته گذشته، باشندگان مرکز سیستانوبلوچستان، پس از ادای نماز جمعه پیوسته به خیابان میریزند و علیه جمهوری اسلامی شعار سر میدهند. این هفته نیز یک روز پس از سفر رئیسی، صدای اعتراضی مردم زاهدان بلند شد: «حکومت اعدامی، نمیخواهیم نمیخواهیم.»
ایرانیان در سراسر جهان، منتظرند جمعهها فرا برسد و فریاد عدالت و آزادیخواهی مردم از خیابانهای زاهدان بلند شود.
پاسخ جمهوری اسلامی به این اعتراضها سرکوب گسترده، اعدام و کشتار صدها شهروند بلوچ در ماههای گذشته و بازداشت هزاران تن دیگر بوده است.
سایت حالوش که آمار موارد نقض حقوق بشری علیه شهروندان بلوچ ایران را ثبت میکند، ماه پیش گزارش داد که دستکم ۶۲۷ شهروند بلوچ در سال ۱۴۰۱ به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به دست جمهوری اسلامی کشته شدند. علت ۲۸۲ مورد مرگ شهروندان بلوچ اعدام بوده است.
سیستانوبلوچستان محل زیست شهروندان ایرانی با کمترین امکانات و خدمات اساسی زندگی است. صدها روستا در اطراف دریاچه هامون، با بیآبی دست و پنجه نرم میکند. مردم در این استان که بیشتر اهل سنتاند، بیش از چهار دهه است که از بیعدالتی و تبعیض مذهبی حاکمان شیعه شکایت دارند. در سال ۱۴۰۰، یک نماینده مجلس ایران گفت که ۳۰ درصد مردم در زاهدان شناسنامه ندارند و این آمار در سطح استان سیستانوبلوچستان بیشتر هم است.
طبق گزارشها، هزاران کودک به دلیل فقر و نداشتن شناسنامه، از مکتب بازماندهاند و آنهایی که تحصیل کردهاند نیز با منع خدمات دولتی مواجهاند و به بهانههای گوناگون به حاشیه رانده میشوند.
سیستان و بلوچستان ایران
با این حال، چرا جمهوری اسلامی در میانه اینهمه خشم و اعتراض بر علیه حکومت، به فکر تامین آب برای مردمان تشنه این مناطق افتاده است؟ خبرگزاری دولتی تسنیم سفر اخیر ابراهیم رئیسی به سیستانوبلوچستان را «متفاوتتر از دورههای قبل» توصیف کرده است.
منتقدان باور دارند که جدا از مسئله حقابه، اخطارهای آتشین مقامهای جمهوری اسلامی درباره آن، بیشتر از آنکه در پی سمتوسو دهی آب به سیستان بلوچستان باشد، به دنبال انحراف مسیر خشم و اعتراض مردم به سمت «دیگری» است. در واقع پرت کردن حواس مردمی که «جمعه خونین» را پشت سر گذاشتند و جمعههای اعتراضی همچنان ادامه دارد.
برخی بر این عقیدهاند که اظهارات مقامهای جمهوری اسلامی، بازی تبلیغاتی و تلاشی برای لاپوشانی وضعیت در سیستانوبلوچستان است. کسب حمایت مردمی نیز میتواند از اهداف جمهوری اسلامی باشد. با توجه به سطح اعتراضات و نارضایتیها در این استان، گمان نمیرود که آب رود هلمند مسیر رسیدن به این هدف باشد.
از سویی هم جمهوری اسلامی در زمان نظام جمهوریت و حالا در حاکمیت طالبان، حقابه رودخانه هلمند را پاشنه آشیل رژیمهای حاکم در افغانستان میداند. ایران سعی میکند که با هشدار، اخطار و صدور بیانیههای تند، از حقابه به عنوان اهرم فشار در زمینه پذیرش برخی از خواستهایش در تعامل با رژیم طالبان استفاده کند. برخی کارشناسان میگویند که جمهوری اسلامی سعی میکند که با دستاویز قرار دادن حقابه، قدرت نفوذ خود در رابطه با طالبان را بلند ببرد.جمهوری اسلامی سعی میکند که با دستاویز قرار دادن حقابه، قدرت نفوذ خود در رابطه با طالبان را بلند ببرد.
به طالبان چه میرسد؟
بالا گرفتن تنشها بر سر حقابه ایران از رودخانه هلمند، زمینه سودآوریهای تبلیغاتی را برای طالبان نیز فراهم کرده است. در رسانههای اجتماعی دیده میشود که این گروه و هوادارانش، با اظهارات تند و حاشیهساز، به دنبال آن است که در سه زمینه خود را فعال نشان دهد: نمایش قدرت از موضع افغانستان در سیاست خارجی، مدیریت منابع آبی که هیچ برنامه عملی و توانایی برای آن ندارد و همچنین ایستادگی در برابر زیادهخواهی همسایگان و مشخصا ایران.
هدف مهمتر و بزرگتر طالبان از تقابل با ایران، میتواند بسیج افکار عمومی در حمایت از این گروه باشد. ایران هرچند به گفته مقامهای جمهوری اسلامی، میزبان بیش از پنج میلیون مهاجر افغان است، اما بدرفتاری برخی از نیروهای امنیتی این کشور در برابر مهاجران افغان، بهویژه در نقاط مرزی، افکار عمومی را آماده پروریدن خشم علیه جمهوری اسلامی کرده؛ آنچه که طالبان اکنون از آن سود میبرد.
هرچند، با توجه به گذشته طالبان و رفتارهای محدودکننده و خشونتبار رژیم کنونی این گروه، دستیابی به بسیج افکار عمومی در حمایت آنها دشوار است، ولی طالبان این فرصت را از دست نمیدهد و تا حد توان، تلاش میکند سهم خود را از آب گلآلود رودخانه هلمند بگیرد.
طالبان در نزدیک به دو سال گذشته کارنامه خونینی از خود در زمینه نقض حقوق بشری مردم افغانستان به جا گذاشته است. از کشتار گسترده کارمندان دولت پیشین تا وضع آپارتاید وحشیانه جنسیتی علیه زنان. با این حال این گروه تلاش خواهد کرد جنایات خود را زیر غوغای ذخیره آبهای افغانستان بپوشاند.
سابقه تنشها بر سر آب هلمند
به نظر میرسد که مسئله آب رود هلمند تنها به جاری شدن آب به سمت سیستانوبلوچستان خلاصه نمیشود. مروری بر گذشته مسئله حقابه رودخانه هلمند نشان میدهد که جمهوری اسلامی چنانکه مینماید، جدیت و اراده رسیدن به انتظارات اعلامشده خود در زمینه حقابه را ندارد.
در زمان حاکمیت نظام جمهوری در افغانستان، همچنین تنشهای کوتاهمدت هرازگاهی بین کابل و تهران بالا میگرفت. همه ماجرا از یک سخنرانی پرهیاهوی یکی از رهبران دو طرف آغاز میشد تا یکی دو روز دیگر با صدور بیانیههای پیهم ادامه مییافت و در نهایت، به فراموشی سپرده میشد.
افغانستان از زمان عقد معاعده آب ۱۳۵۱، گام قابل ملاحظهای به سمت مدیریت این آبها برنداشته است. در سال ۱۳۹۷ بند کمال خان بر روی رودخانه هلمند ساخته و توسط اشرف غنی، رئیسجمهور سابق افتتاح شد.
طبق توافقنامه ۱۳۵۱، افغانستان در هر ثانیه باید ۲۶ مترمکعب، که در سال ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب میشود، از رودخانه هلمند به ایران حقابه بدهد.
با اینکه مقامات جمهوری اسلامی در بیش از دو دهه گشته، همواره از عدم تامین حقابه انتقاد کردهاند، کارشناسان معتقدند که براساس محاسبات آنها در طول چهار دهه جنگ و با وجود خشکسالی، آبریز رود هلمند به ایران هیچگاه کمتر از ۸۲۰ میلیون متر مکعب نبوده است.
در نهایت، احتملاً که طالبان و جمهوری اسلامی ایجاد گسست یا خللی در روابط را به نفع همدیگر نمیدانند و تب حقابه فرو خواهد نشست. ولی مردم سیستان و بلوچستان، همچنان با مشکلات ناشی از کمآبی دستوپنجه نرم خواهند کرد.
نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی ایران برای اعمال فشار بر طالبان در مورد آب هلمند، خواهان اخراج پناهجویان افغان از این کشور شد.
محمد سرگزی ادعا کرد که بیش از هفت میلیون افغان در ایران زندگی میکنند و مانند مردم ایران، از تمام یارانههای آشکار و پنهان بهرهمند میشوند.
او ادعا کرد که پناهجویان افغان «در بسیاری از مشاغل فعالیت دارند و مردم ما هرگز متعرض آنان نشدهاند و آنان را پذیرفتهاند.»
این نماینده مجلس همچنین به مقامهای دولت جمهوری اسلامی پیشنهاد کرد که برای تحت فشار قرار دادن طالبان، مسیرهای کالا به افغانستان را مسدود کنند.
او گفت: «با توجه به اینکه امروز بخش زیادی از نیاز افغانستان به کالاهای خارجی، از مسیر گمرکی و ترانزیتی ایران در حال تامین است، یکی دیگر از اهرمهای فشار در اختیار ایران، بستن این مسیرها به روی افغانستان است.»
آقای سرگزی یک سال قبل نیز تهدید کرده بود که اگر آب هلمند رها نشود، تمام اتباع افغان از استان سیستانوبلوچستان اخراج میشوند.
همزمان، محمد دهقان، معاون حقوقی رئیسجمهور ایران در بیانیهای نوشته است: «اقدام افغانستان در احداث سد کمال خان و انسداد و انحراف جریان رودخانه هیرمند به شورهزار گودزره، در صورتی که مانع از دریافت حقابه مقرر شده برای ایران گردد، نقض مواد ۲ و ۵ آن معاهده است.»
این بیانیه میافزاید: «همچنین عدم همکاری افغانستان در احداث ابنیه فنی مشترک، مغایر با تعهدات مندرج در ماده ۷ این معاهده محسوب میشود.»
معاون حقوقی رئیس جمهوری اسلامی تاکید کرد: «در سال گذشته انحراف جریان آب به سمت گودزره مانع جریان طبیعی رودخانه به سمت تالاب هامون و منجر به وقوع خساراتی از جمله خسارات زیست محیطی گردید.»
بیانیه معاون رئیسی در پایان هشدار داد که در صورت عدم اجرای تعهدات معاهده هیرمند توسط افغانستان، ایران متوسل به «اقدام متقابل» خواهد شد.
با این حال، این بیانیه توضیح نمیدهد که جمهوری اسلامی چه اقدامات احتمالی را در این زمینه در نظر دارد.
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در سرمقاله شماره روز یکشنبه خود نوشت: «مسئولان جمهوری اسلامی ایران باید با تصحیح خطای محاسباتی گذشته خود که در تعامل با طالبان داشتند، با توطئه جدید این گروه هوشیارانه برخورد کنند.»
این روزنامه افزود: «تصحیح اشتباه تحویل دادن سفارت افغانستان در تهران به طالبان یک نمونه از این اهرمهای سیاسی است. شما اگر سیاست تطهیر طالبان را در تمام زمینهها کنار بگذارید، میتوانید بدون درگیری نظامی، این گروه خودسر را وادار به تمکین کنید.»
ایران و افغانستان در سالهای گذشته همواره بر سر حقابه هلمند اختلاف داشتهاند و بر اساس توافق میان دو کشور افغانستان باید سالانه ۸۲۰ میلیون لیتر مکعب آب از این رودخانه به ایران تحویل دهد.
این اختلافات در دوران ابراهیم رئیسی و حکومت طالبان تشدید یافته و حتی مقامهای حکومتی ایران حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه این کشور را به ناکارآمدی در این زمینه متهم کردهاند.
با وجود اظهارات تهدیدآمیزی که به تازگی رئیسی علیه طالبان مطرح کرد، حکومت طالبان در بیانیهای به تهران هشدار داد که موجب افزایش تنش نشود.
مونیزا کاکر، وکیل مدافع زندانیان افغان در پاکستان میگوید پولیس از پناهجویان افغانی که آزاد میشوند، پول هنگفتی درخواست میکند و در صورت امتناع، دوباره آنها را بازداشت میکند. او میگوید پولیس پاکستان با بازداشت مجدد پناهجویان دسترسی آنان را به غذا و خدمات بهداشتی ممنوع میکند.
خانم کاکر به افغانستان اینترنشنال گفت: «این یک رویه رایج برای پولیس پاکستان است.»
مونیزا کاکر روز گذشته در یک رشته توییت نیز از برخورد خشونتآمیز پولیس پاکستان با زندانیان افغان انتقاد کرده و گفته بود که پناهجویان در صورت عدم دریافت غذا از جانب نزدیکان خود، چندین روز بدون غذا و خدمات بهداشتی سپری میکنند.
خانم کاکر بارها از برخورد نامناسب پلیس پاکستان با پناهجویان افغان شکای کرده است، اما تاکنون تغییری در وضعیت پناهجویان زندانی نیامده است.
طبق آمار کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان، هم اکنون بیش از یک میلیون و سه صد هزار مهاجر افغان در پاکستان به سر میبرند.
در ماههای گذشته، گزارشهای از آزادی زندانیان افغان از زندانهای پاکستان منتشر شده است. در این این زندان افراد بیمار نیز بودهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی از دولت ایران خواست اشتباه واگذاری سفارت افغانستان در تهران به طالبان را تصحیح کند. این روزنامه خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی نوشت: «اگر سیاست تطهیر طالبان را در تمام زمینهها کنار بگذارید میتوانید بدون درگیری نظامی، این گروه خودسر را وادار به تمکین کنید.»
روزنامه جمهوری اسلامی افزوده که تهران با در اختیار داشتن اهرمهای سیاسی میتواند طالبان را وادار به عقبنشینی و تسلیم شدن در برابر خواستهای ایران کند.
به نوشته این روزنامه، تصحیح اشتباه تحویل دادن سفارت افغانستان در تهران به طالبان یک نمونه از این اهرمهای سیاسی است.
در تحلیل روزنامه دولتی ایران که بیانگر دیدگاه بخشی از مقامات این کشور است طالبان یک گروه «تروریستی» خوانده شده است.
براساس تحلیل این روزنامه، طالبان تمایل دارد که ایران را در مرزهای شرقیاش «وارد یک جنگ کند.» در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی آمده است: «ایجاد ناامنی در منطقه، به ویژه وارد ساختن جمهوری اسلامی ایران به یک درگیری نظامی، ماموریتی است که گروه تروریستی طالبان به نیابت از امریکا برعهده دارد.»
در این سرمقاله آمده است «اصولا فلسفه توافق دوحه این بود که افغانستان تحت کنترول طالبان به یک قانون تروریستی تبدیل شود و در نهایت جمهوری اسلامی ایران با وارد شدن به یک درگیری نظامی در مرزهای شرقی گرفتار باتلاق جنگ و بیثباتی شود.»
نویسنده سرمقاله از مسئولان جمهوری اسلامی خواسته است که «در برابر توطئه جدید هشیارانه برخورد کند.»