مولوی کبیر: مقامات شایستهتر از دوستم و ربانی، از اقوام دیگر در نظام خود داریم
مولوی عبدالکبیر، سرپرست ریاست الوزرای طالبان پنجشنبه از کسانی انتقاد کرد که به گفته او حکومت طالبان را از نظر قومی فراگیر نمیدانند.
او گفت عبدالسلام حنفی، قاری فصیح الدین و نورالدین عزیزی که در نظام طالبان کار میکنند مقاماتی با صلاحیت و شایستهتر از دوستم، ربانی و مسعود اند.
مولوی کبیر در نشستی در کابل مدعی شد که «تعصبات قومی در امارت اسلامی» وجود ندارد و همانند نظام گذشته، افرادی از اقوام مختلف در پستهای دولتی کار میکنند.
کشورهای غربی و منطقه بارها از طالبان خواسته اند که دولتی متشکل از اقوام و جریانهای سیاسی مختلف به وجود آورد. اما، این گروه این درخواست را رد کرده و حکومت خود را همه شمول میداند.
رئیس الوزرای طالبان بدون نام بردن از کشور خاصی گفت: «صلاح الدین ربانی از بدخشان در حکومت قبلی کار میکرد. حالا قاری فصیح الدین فطرت، یک بدخشانی دیگر لوی درستیز است. آیا ما همهشمول نیستیم؟»
او در مورد احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی و حضور پنجشیریها در حکومت طالبان گفت: «وقتی احمد مسعود یا شخصی دیگر در دولت قبلی از پنچشیر بود، شما آن را فراگیر میخواندید. حالا نورالدین عزیزی، وزیر تجارت نیز از پنجشیر است. پس چرا حکومت ما را همه شمول نمیدانید؟»
او این مقامات طالبان را «شایسته و با صلاحیت» خواند و گفت که مورد اعتماد رهبری این گروه است.
طالبان پس از به دست گرفتن دولت از طریق نظامی، تمام فرماندهان و نیروهای وفادار خود را در مقامات بالایی و میانی دولت گماشته است.
وزیر خارجه روسیه از این رویکرد طالبان انتقاد کرده و این گروه را به انحصارطلبی متهم کرده است.
سرگئی لاوروف روز جمعه ۲۵ حمل در یک نشست خبری در اوزبیکستان گفت که طالبان دولت خود را متشکل از اوزبیکها، تاجیکها و هزارهها میدانند، اما در واقع نمایندگان این اقوام نیز از نظر سیاسی از خود گروه طالبان اند.
با گذشت دو سال از حاکمیت طالبان در افغانستان، عدهای استدلال میکنند که برای مسئول و پاسخگو کردن طالبان نیاز است تا حاکمیت این گروه در افغانستان بهرسمیت شناخته شود و دولتهای جهان روابط با کابل را از سر گیرند.
به اعتقاد آنان، بیاعتنایی طالبان به مطالبات داخلی و جهانی، ریشه در انزوای آنها دارد.
از این رو، این جمع که به «لابی طالبان» معروف اند، میخواهند رهبران طالبان از فهرست سیاه سازمان ملل متحد خارج شوند، ۹ میلیارد دالر ذخایر بانک مرکزی افغانستان آزاد و در اختیار بانک مرکزی قرار گیرد، سفارتها و دفاتر کشورها و سازمانهای بین المللی در کابل بازگشایی گردند و نمایندگیهای دیپلوماتیک افغانستان در سازمان ملل و کشورهای جهان به طالبان سپرده شوند.
دولتها یا دستکم دولتهای مقتدر و تاثیرگذار، نمیتوانند بدون در نظر گرفتن شروط و قوانین بین المللی، و شرایط داخلی افغانستان و جهان به طالبان رسمیت دهند.این گروه بایستی شروط به رسمیت شناختن مانند قطع رابطه با گروههای تروریستی را فراهم کند.
اعتماد برباد
منطق لابی طالبان یادآور فشارها و استدلالهایی است که زلمی خلیلزاد، فرستاده سابق امریکا برای افغانستان هنگام مذاکرات صلح با طالبان در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ داشت. او بر حکومت وقت فشار آورد که انس حقانی، مالیخان، عبدالرشید عمری و دیگر چهرههای سرشناس طالبان را رها کند تا به گفته او، در روند صلح میان افغانها اعتمادسازی شود.
بعداً با همین استدلال و با فشار گسترده امریکا و شماری از کشورهای منطقه، دستکم هفت هزار زندانی طالبان آزاد شدند. این زندانیان پس از رهایی، مستقیماً وارد میدان جنگ شدند و درحملات طالبان شرکت کردند. رهایی زندانیان نه تنها به روند صلح کمکی نکرد، بلکه روحیه مضاعف به طالبان بخشید.
اخوت تروریستی
طالبان در قرارداد صلح دوحه، فارمت صلح مسکو و نشستهای دو و سه جانبه در چین، تهران و اسلامآباد متعهد شده بود که اجازه نمیدهد افغانستان به پناهگاه تروریستان تبدیل شود. اما، وقتی قدرت را به دست گرفت، برخلاف آن عمل کرد.
کشتهشدن رهبر القاعده در قلب کابل گواه ثابت قدم ماندن طالبان در راه اتحاد با تروریستان بینالمللی است.
آصف درانی، نماینده جدید پاکستان برای افغانستان اخیراً در مقالهای در روزنامه «نیشن» نوشت که دهها گروه تروریستی در افغانستان فعال اند. بربنیاد اظهارات او، علاوه بر القاعده، گروههای مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی، داعش، جنبش اسلامی اوزبیکستان و تحریک طالبان پاکستان آزادانه در خاک افغانستان فعالیت دارند.
طالبان به فشارهای پاکستان، نزدیکترین متحد آن، درباره مهار طالبان پاکستانی و خلع سلاح آنها نیز تن نداده است.
مشروعیت داخلی
در دو سال حاکمیت طالبان، عملا تمام اقوام افغانستان از بدنه سیاسی نظام حذف شدهاند. برخلاف آنچه گفته میشود، بخش کلان جامعه پشتون نیز از ساختار قدرت حذف شدهاست. افراد تحصیل یافته و با تجربه به طور کامل از سطوح بالایی و میانی نظام کنار گذاشته شدهاند. ساختار دولت در انحصار یک قوم نه، بلکه در انحصار مطلق یک گروه سیاسی و نظامی قرار گرفته است.
انحصارطلبی در حدی است که حتا صدای چهرههای سرشناس طالبان را نیز برانگیخته است. به تازگی سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان گفت که نظام نباید در انحصار شاگردان یک مدرسه قرار گیرد. او در نشستی در ولایت خوست گفت که «انحصارگرایی» از حد تحمل بیرون شده است.
علاوه بر این، طالبان زنان را که گفته بود حقوقی چون کار و آموزش آنان را به رسمیت میشناسد، از حقوق ابتدایی شان محروم کرده است. این تبعیض و سرکوب در مورد اقلیتهای مذهبی نیز اعمال شده است.
کشورهای غربی و منطقه بر کسب مشروعیت داخلی توسط طالبان تاکید دارند. چون تجربه نشان داده است که دولتهای غیرمشروع برای حفظ ثبات به سرکوب و نقض حقوق بشر روی میآورند که در بلندمدت باعث جنگ داخلی و فروپاشی میشود.
لابی طالبان استدلال میکند که طالبان «واقعیت انکارناپذیر» است و بدیل ندارد. اما، واقعیت این است که دولتها و مردم اجباری برای پذیرش رژیمهای خودکامه و نامشروع ندارند. یک نمونه، دولت هستهای و قدرتمند کوریای شمالی است که در چنددهه گذشته تحت تحریمهای شدید بوده و در انزوا بسر میبرد.
برخلاف تصور لابی طالبان، نیروهای سیاسی موجود در افغانستان بدیلی برای طالبان هستند و میتوانند بخشهای مختلف جامعه افغانستان را نمایندگی کنند.
در این میان، پس از سال ۱۳۸۱ نسل تازهای در افغانستان شکل گرفته است. این نسل دستگاه دولت، جامعه مدنی، و بخش خصوصی را رهبری و مدیریت کردهاست. ظهور این نسل- شامل مردان و زنان- در تاریخ معاصر افغانستان یک دستاورد بیپیشینه است.
این نسل به لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ظرفیت و توان تبدیل شدن به گزینه بدیل را دارد.
موارد فوق نشان میدهند که امتیازدادن به طالبان در گذشته، الزاماً تغییری در سیاستها و دیدگاههای این گروه به وجود نیاورده است. حتا موضعگیریهای عملگرایانه برخی از چهرههای عمده آن چیزی از این واقعیت کم نمیکند که میان بیانات و رفتار عملی طالبان فاصله زیادی است.
وقتی طالبان با تحریم، فشار و انزوای بینالمللی حاضر نیست به مطالبات مشروع داخلی و خواستهای انساندوستانه بینالمللی تن دهد، چه دلیلی وجود دارد که با دستیابی به خواست به رسمیتشناسی و عادیسازی روابط، به تعهدات خویش عمل کند؟
سپردن امتیازات یکجانبه به طالبان بدون درنظرداشت عملکرد دو ساله و نیت این گروه، اشتباهی جبرانناپذیر است.
دبیر شورای امنیت روسیه روز پنجشنبه (۴ جوزا) پس از یازدهمین اجلاس امنیت بینالملل که در مسکو برگزار شده بود، در یک نشست خبری گفت که سطح کشت مواد مخدر در افغانستان افزایش یافته است.
نیکلای پاتروشف هشدار داد که قاچاق مواد مخدر از افغانستان همچنان تهدیدی برای امنیت کشورها است.
طالبان کشت، خرید و فروش مواد مخدر در افغانستان را ممنوع کرده، اما با آنهم این گروه هرچند مدت از کشف و ضبط مواد مخدر در نقاط مختلف افغانستان خبر میدهد.
کشورهای همسایه افغانستان نیز چندین بار از کشف محمولههای بزرگ مواد مخدر از افغانستان خبر دادهاند.
رسانههای اوزبیکستان ماه ثور سال جاری گزارش دادند که یک محموله بزرگ مواد مخدر به ارزش ۷۰ میلیون دالر در مرز با افغانستان کشف و ضبط شده است. به نوشته این رسانهها، قاچاقبران میخواستند محموله عظیمی از مواد مخدر صنعتی را «که به شکل آب انار درآمده بود، از افغانستان وارد اوزبیکستان کنند.»
دبیر شورای امنیت روسیه با هشدار از وضعیت افغانستان گفته تولید و قاچاق مواد مخدر صنعتی نیز افزایش داشته است.
یازدهمین اجلاس امنیت بینالملل در مسکو روز سهشنبه ۲ جوزا شروع به کار کرد و نمایندگان ۱۰۱ کشور و سازمانهای بینالمللی در آن حضور داشتند.
در سومین روز این نشست/پنجشنبه ۴ جوزا، همکاریهای بینالمللی در مبارزه با قاچاق مواد مخدر مورد بررسی قرار گرفت.
نیکلای پاتروشف گفته است که در این نشست کشورها برای گسترش تبادل اطلاعات و مبارزه با جرایم مواد مخدر توافق کردند.
سفیر روسیه در شهر دوشنبه روز پنجشنبه (۴ جوزا) در نشست دوستی تاجیکستان، روسیه و چین، گفت که این سه کشور متعهد به برقراری صلح در افغانستان هستند.
سمیون گریگوریف تاکید کرد که هدف مسکو، بیجینگ و دوشنبه «دستیابی به آشتی بینالافغانی از طریق تشکیل یک حکومت فراگیر قومی - سیاسی است.»
به گفته وی، صلح در افغانستان با تشکیل حکومت فراگیر شدنی است.
به گزارش خبرگزاری تاس روسیه، سیمون گریگوریف افزود که وضعیت افغانستان در کانون توجه مسکو، بیجینگ و دوشنبه قرار دارد و هر سه کشور از همه فورمتهای موجود برای حل و فصل مشکلات افغانستان استفاده میکنند.
جامعه جهانی تشکیل دولت فراگیر در افغانستان را یکی از شرایط اصلی به رسمیت شناختن طالبان اعلام کرده است.
با این حال، طالبان همواره اعلام کرده که حکومتشان همهشمول است.
مولوی عبدالکبیر، سرپرست ریاستالوزرای طالبان همین امروز/پنجشنبه ۴ جوزا در نشستی با شماری از اعضای کابینه این گروه در کابل گفت که در نظام طالبان همه اقوام حضور دارند.
او در توجیه ادعای خود توضیح داد که به جای عبدالرشید دوستم، عبدالسلام حنفی و به جای صلاحالدین ربانی، قاری فصیحالدین فطرت و به جای احمد مسعود از پنجشیر نورالدینعزیزی در حکومت طالبان کار میکنند.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه روز جمعه ۲۵ حمل در یک نشست خبری گفته بود که غیرپشتونهای حکومت طالبان هم همه طالباند.
شرکت دولتی آریانا به خاطر از سرگیری پروازهای مستقیم میان افغانستان و چین یک کنفرانس خبری در کابل برگزار کرد. این شرکت هوایی بنر کنفرانس خبری خود را به زبانهای پشتو، انگلیسی و چینی بدون زبان فارسی نصب کرده است.
شماری از کاربران شبکههای اجتماعی به این موضوع واکنش نشان دادند.
کاربران شبکههای اجتماعی حذف زبان فارسی از سوی این شرکت دولتی را ادامه «فارسیستیزی» توسط طالبان عنوان کردهاند.
پیش از این نیز طالبان تابلوهای فارسی شماری از نهادهای دولتی از جمله دانشگاهها را برداشتند.
شهرداری طالبان در کابل اخیراً اعلام کرد که نصب تابلو و بنر به زبانهای خارجی ممنوع است.
منابع محلی میگویند که طالبان روز یکشنبه دو برادر را که نظامی پیشین بودند، در کابل بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردهاند.
منابع به افغانستان اینترنشنال گفتند که مسلم افسر اردوی ملی و بریالی افسر پولیس ملی حکومت پیشین، باشندگان ولسوالی دره پنجشیر بودند.
مقامات طالبان تا اکنون در مورد بازداشت این دو نظامی پیشین اظهار نظر نکردهاند.
منابع گفتند که مسلم و بریالی پس از سقوط جمهوریت با اعتماد به عفو عمومی طالبان در افغانستان ماندند و برای تامین معیشت خانواده به کار خصوصی مشغول بودند.
به گفته این منابع، طالبان عصر روز یکشنبه این دو برادر را در کابل دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل کردهاند.
پیش از این گزارشهای متعددی منتشر شد که طالبان شماری از باشندگان پنجشیر به ویژه نظامیان پیشین را به اتهام ارتباط با جبهه مقاومت بازداشت کردهاند.