در پنجمین سالگرد کشته شدن جنرال رازق اچکزی، فرمانده پیشین پولیس قندهار، بحثهایی درباره چگونگی ترور او بالا گرفته است.
کارتر ملکاسیان، مشاور پیشین ناتو در گفتوگو با افغانستان اینترنشنال جزئیات تازهای از حس و حال ارگ ریاست جمهوری در روز کشته شدن جنرال رازق را افشا میکند.
عبدالرزاق اچکزی در سخنرانیهایش آشکارا از حکومت اشرف غنی انتقاد میکرد.
در یکی از کنفرانسهای خبری که ظاهرا در سال ۲۰۱۸ برگزار شد، او در برابر دوربین رسانهها هشدار داد که حلقاتی در درون حکومت در پی «ترور» او هستند. او گفت: «در این نظام حلقات استخبارات بیگانه جمع شدهاند و ما را میفروشند.»
این جنرال قدرتمند قندهاری افزود: «همین حالا معامله بر سر ما آغاز شده است. من ثبوت و اسناد دارم که شورای صلح با قیوم ذاکر، که قاتل افغانستان است، مصروف این است که چگونه عبدالرازق ترور شود؛ عطا [محمد نور] چگونه ترور شود؛ دیگران چگونه [ترور شوند]. خواست من این است که اگر ما به وطن خیانت کرده باشیم، ما را به دار آویزان کنند. جوانان زیادی رفتهاند و ما بهتر از آنها نیستیم.»
جنرال عبدالرازق اچکزی رابطه خوبی با فرماندهان جبهه ضدطالبان داشت و چند باری با برخی از سیاستمداران ضدطالبان از جمله عطامحمد نور، والی پیشین بلخ دیدار کرد. گفته میشد که او رابطه نزدیکی با حامد کرزی، رئیسجمهور پیشین افغانستان داشت.
اختلافات جنرال عبدالرازق با محمداشرف غنی پوشیده نبود. از نگاه ارگ ریاست جمهوری، عبدالرزاق بخشی از «جزیره قدرت» در قندهار پنداشته میشد. محمداشرف غنی بارها گفته بود که جزایر قدرت یکی از مشکلات اساسی در برابر حکومتداری در افغانستان است. اصطلاح «جزیره قدرت» معمولا در مورد سیاستمداران و فرماندهان قدرتمند و تاثیرگذاری به کار برده میشد که همسو با رئیسجمهور نبودند.
ماتم در قندهار؛ شادمانی در کابل
کارتر ملکاسیان، تاریخنگار و مشاور پیشین پیمان ناتو در افغانستان، جزئیات تازهای از حس و حال درون ارگ ریاست جمهوری محمداشرف غنی در روز کشته شدن جنرال عبدالرازق افشا میکند. ملکاسیان که دکترای تاریخ از دانشگاه آکسفورد دارد، به افغانستان اینترنشنال گفت که پس از کشته شدن عبدالرازق، شماری از مشاوران جوان تکنوکرات محمداشرف غنی در ارگ «به شادمانی پرداختند و به همدیگر تبریک گفتند.»
عبدالرازق اچکزی یکی از قدرتمندترین فرماندهان ضدطالبان بود که در ۲۶ ماه میزان ۱۳۹۷، دو روز پیش از انتخابات پارلمانی، در قندهار کشته شد. در آن زمان، مقامهای دولت افغانستان آن را «حمله خودی» گفتند.
ملکاسیان سالها در افغانستان کار کرده و به زبان پشتو مسلط است. سه کتاب او به نامهای «جنگ در گرمسیر میآید»، «جنگ امریکا در افغانستان» و «توهمات پیروزی» مورد توجه قرار گرفتهاند.
کارتر ملکاسیان از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ به عنوان دستیار ویژه جنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا کار کرد. او تجربه کار در سرتاسر افغانستان را دارد و نزدیک به دو سال در ولسوالی گرمسیر ولایت هلمند بوده است.
این پژوهشگر ارشد امریکایی میگوید بخشی از پیچیدگیهای منازعه افغانستان ریشه در ساختار اجتماعی- فرهنگی و دشمنیهای درونقبیلهای دارد که برخی ناظران بیرونی با جزئیات آن بهدرستی آشنا نیستند. به گفته او، رقابتها و تصفیه حسابهای قبیلهای در افغانستان پیچیده و گاهی مملو از کینه، کدورت و دشمنی است.
ملکاسیان میگوید: «وقتی جنرال عبدالرازق کشته شد، همه غمگین نبودند. مشاوران جوان تکنوکرات اشرف غنی با شنیدن این خبر به شور و هلهله افتادند. صدای خود را به ستایش از ترور جنرال عبدالرازق بلند کردند. به یکدیگر سلام کردند و تبریک گفتند.»
آقای ملکاسیان میافزاید: « شایعه این بود که بعد از کشته شدن عبدالرازق گویا جشنی شبیه جشن تعطیلات مذهبی در ارگ ریاست جمهوری برپا است. رقیبان عبدالرازق از قوم نورزی و اسحاقزی نیز خوشحال شدند. ملالی اسحاقزی که همیشه مدافع قبیلهاش بود، لبخندی زد و با صدای هزلآمیز فریاد زد: آن ظالم! مردم را میکشت. مردم را زندانی میکرد.»
اما آقای ملکاسیان درباره اینکه آیا مشخصا محمداشرف غنی یا افراد نزدیک به او در توطئه ترور جنرال عبدالرازق دست داشتند یا خیر، به افغانستان اینترنشنال گفت: «من در این باره چیزی نمیدانم.»
یکی از مقامات پیشین ارگ ریاست جمهوری افغانستان در پاسخ به سوال افغانستان اینترنشنال گفت از شادمانی در ارگ پس از کشته شدن عبدالرازق اطلاعی ندارد، اما تایید کرد که موضع محمداشرف غنی و حلقه نزدیک او روشن بود: میخواستند که عبدالرازق را برکنار کنند.
این منبع افزود: «نگرانی در ارگ ریاست جمهوری تحت رهبری اشرف غنی این بود که طرفداران عبدالرزاق از قوم اچکزی علیه کابل شورش کنند.»
جنگ بر سر درآمد گذرگاه اسپین بولدک
کارتر ملکاسیان میگوید بخشی از منازعه در جنوب افغانستان در زمان فرماندهی جنرال عبدالرازق اچکزی ریشه در منازعات درونقبیلهای داشت و اقوام مختلف از جمله نورزیها و اچکزیها را در برابر هم قرار داده بود.
او که با سیاستهای محلی در جنوب افغانستان به خوبی آشنایی دارد، باور دارد که در زمان فرماندهی جنرال عبدالرازق درآمد تاسیسات مرزی سپینبولدک یکی از محورهای اصلی منازعه بود.
به گفته او، وقتی عبدالرازق این تاسیسات را کنترول میکرد، درآمد آن به جیب اچکزیها میرفت، اما نورزیها ناراحت بودند. ملکاسیان میگوید: «عبدالرزاق، از درآمد گذرگاه سپینبولدک مصارف نیروهای خود را تهیه میکرد و به قوم خود میداد، اما این برای نورزیها قابل قبول نبود.»
به گفته این پژوهشگر ارشد امریکایی، قوم نورزی تلاش داشت که کنترول این گذرگاه را در اختیار خود داشته باشد: «وقتی کنترول گذرگاه به دست طالبان بود، درآمد آن به دست نورزیها میافتاد. دستبهدست میشد. یک جنگ درونقبیلهای جریان داشت که عبدالرازق یک مهره کلیدی در آن بود.»
مدل یا لکه اخلاقی؟ امریکا جنرال عبدالرازق را چگونه به یاد خواهد داشت؟
در پاسخ به این سوال که امریکا جنرال عبدالرزاق را چگونه به یاد خواهد داشت، کارتر ملکاسیان میگوید بعد از کشته شدن جنرال عبدالرازق، «جنرالان امریکایی تمایل داشتند که بگویند عبدالرازق غیر قابل جایگزین است. روزنامهنگاران و امدادگران غربی تمایل داشتند که بگویند نقض حقوقبشر از سوی او زمینه را برای یک فاجعه بزرگتر فراهم کرده است. اما همانطور که خود عبدالرازق پیشبینی کرده بود، او هرگز پیر نشد. جوان رفت. زندگی در افغانستان کوتاه است.»
این تاریخنگار امریکایی میافزاید اینکه امریکاییها چگونه باید عبدالرزاق را بخاطر داشته باشند، یک سوال است. «آیا او مدلی بود که باید کاپی شود؟ یا لکه اخلاقی که باید از آن دوری کرد؟ میراث او در همینجا نهفته است.»
با این حال، ملکاسیان نتیجهگیری میکند که امریکا باید عبدالرزاق را نه بهعنوان یک نابغه نظامی کاریزماتیک و نه به عنوان یک قاتل خونین، بلکه بهعنوان یکی از پیچیدهترین پرسشهای بیپاسخ افغانستان باید به یاد آورد: «نقش او در جنگ امریکا داستانی است که باید تامل شود، نه راهنمایی که باید دنبال شود.»
پاسخ جنرال میلر به اتهام دستداشتن در ترور جنرال رازق
جنرال رازق در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۸ زمانی که از یک جلسه مشترک امنیتی با جنرال میلر، فرمانده آمریکایی نیروهای ناتو و والی قندهار بیرون میشد، توسط یک محافظ والی کشته شد.
در پنجمین سالگرد کشته شدن جنرال عبدالرازق، فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان، ادعای طالبان درباره دست داشتن امریکاییها در ترور این فرمانده ضد طالبان را یک اشتباه و «ادعای پوچ» خواند. اسکات میلر گفته سکوت در برابر این اتهامات باعث افزایش تهدیدها علیه نیروهای ائتلاف شد.
جنرال اسکات میلر آخرین فرمانده نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان بود. او پنج سال پس از این حادثه در یادداشتی در حساب کاربری خود در لینکدن نوشته است که این حمله پیامدهای زیادی برای افغانستان داشت.
به گفته او جنرال رازق نه تنها برای نیروهای امنیتی افغانستان، بلکه در سراسر کشور تبدیل به یک رهبر «الهامبخش» شده بود. او نوشته است که پس از آن واقعه، طالبان که در «فضای اطلاعاتی خیلی خوب عمل میکردند»، اول مدعی شدند که با موفقیت مقام بلندپایه امریکایی را کشتهاند و بعد از آن روایت فراتر رفته و این شایعه را انتشار دادند که نیروهای امریکایی، به ویژه از خود او به عنوان عامل حمله نام بردند و نیروهای امریکایی را مسئول کشتن رازق معرفی کردند.
اسکات میلر با تاکید بر روابط خوبی که با جنرال عبدالرازق داشته نوشته است «این ادعا پوچ بود، زیرا هر کس نزدیک به من میدانست که من و رازق تقریباً از آغاز جنگ در افغانستان همدیگر را میشناختیم و رابطه مثبتی با هم داشتیم. ما اغلب برای رسیدگی به وضعیت امنیتی ملاقات کرده بودیم.» آقای میلر در یادداشت خود نوشته «این ادعا به زودی در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی توسط گروههای جهادی تقویت شد و به اعتراضات و خشم گسترده علیه نیروهای ما منجر شد که در نتیجه آن تعداد زیادی نیز با انگیزههای انتقامجویی تهدید به مرگ شدند.»
این مقام پیشین نظامی امریکایی گفته که کوتاه آمدن در برابر این اتهامات و سکوت با رویکرد سنتی مبنی بر اینکه «ادعاهای پوچ را با پاسخ دادن تقویت نکنید» یک اشتباه بود.
وزارت امور خارجه بریتانیا به شهروندانش درباره خطرهای سفر به افغانستان هشدار داد و از آنها خواست به این کشور سفر نکنند.
این وزارت روز جمعه، ۲۸ میزان، در بیانیهای نوشت: «تروریستان به احتمال زیاد سعی دارند حملاتی در افغانستان انجام دهند».
در این بیانیه به ویژه درباره خطر «حملات تروریستی» در اطراف اماکن مذهبی در سرتاسر افغانستان و اطراف میدانهای هوایی هشدار داده شده است.
در حالی که طالبان در بیش از دو سال گذشته از تامین امنیت سرتاسری سخن گفتهاند، در بیانیه وزارت خارجه بریتانیا آمده است که وضعیت امنیتی در افغانستان بیثبات است.
لندن همچنین درباره خطر بازداشت و دستگیری اتباع بریتانیایی در افغانستان هشدار داده است. بیانیه افزوده که ممکن است دولت بریتانیا از بازداشت شهروندان خود بیخبر بمانند و از آنجایی که چالشهای قابل توجهی در برقراری ارتباط و خدمات قنسولی وجود دارد، ممکن است افراد بازداشتشده نتوانند به نزدیکان خود ارتباط برقرار کنند و امکان دارد که دوره بازداشت بسیار طولانی باشد.
در دو سال گذشته طالبان دهها شهروند خارجی از جمله شهروندان امریکایی، بریتانیایی و فرانسوی را بازداشت کرده است.
افراد بازداشت شده در زندانهای طالبان به سختی میتوانند با اعضای خانوادههای خود تماس بگیرند یا به وکیل مدافع دسترسی داشته باشند.
پیش از این نهادهای حقوق بشری جهانی گفتهاند اصول دادرسی عادلانه در بازداشتگاهها و دادگاههای طالبان رعایت نمیشود. دسترسی به دادرسی عادلانه به ویژه برای شهروندان افغانستان که در زندانهای طالبان زندانیاند، دشوارتر از خارجیها است.
در بیانیه وزارت خارجه بریتانیا آمده که هیچ مقام قنسولی بریتانیا در افغانستان حضور ندارد و توانایی این وزارت برای ارائه کمکهای قنسولی به شدت محدود است.
این وزارت افزوده است: «اگر شما یک شهروند بریتانیایی هستید که در افغانستان زندگی میکنید، باید خطر امنیت و امنیت خود را به دقت در نظر بگیرید. [زیرا] وضعیت میتواند به سرعت و بدون هشدار تغییر کند.»
روزنامه تلگراف گزارش داد که از نزدیک به ۳۵ هزار بیمار هموفیلی در افغانستان، حدود چهار هزار نفر با کمبود شدید دارو مواجهاند.
هموفیلی بیماری خونی است که انعقاد خون را کند میکند و فرد مبتلا به آن، در صورت آسیبدیدگی با خونریزی مواجه میشود.
روزنامه بریتانیایی تلگراف روز جمعه (۲۸ میزان) گزارش داد: «با هرجومرج تحت حاکمیت طالبان در حدود دو سال گذشته، بیماران در سراسر کشور با کمبود داروی حیاتی هموفیلی روبهرو بودهاند.»
عبدالحمید ظاهر، رئیس بخش هموفیلی در بانک ملی خون افغانستان گفته که کمبود شدید داروهای لختهکننده خون در افغانستان برای بیماران هموفیلی، «به یک بحران صحی دامن میزند.»
او گفت: «ما روزانه ۸۰ تا ۹۰ بیمار هموفیلی را در بانک ملی خون دریافت میکنیم، اما نمیتوانیم به آنها کمک کنیم.»
حمید موسوی، رئیس پیشین سازمان ملی خیریه افغانستان برای بیماریهای خاص نیز گفته که افغانستان فاقد بودجه صحی جداگانه برای بیماران هموفیلی است و هیچ آزمایشگاه تشخیصی، فیزیوتراپیست و ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشت روانی برای بیماران هموفیلی وجود ندارد.
او افزود که بیشتر بیماران هموفیلی به دلیل ضربه دیدن سر آنها یا خونریزی مغزی جان خود را از دست دادهاند.
محمدنصیر صدیق، رئیس بانک ملی خون گفت که با ارزیابی وضعیت بیماران هموفیلی «حدود ۹۸ درصد بیماران آسیب دیده یا فلج شدهاند.»
آقای صدیق این وضعیت را «فاجعه بزرگ انسانی» دانسته است.
بیماران هموفیلی با انتقاد از بیتوجهی آژانسهای کمکرسانی بینالمللی گفتهاند که پس از روی کارآمدن طالبان در افغانستان، این آژانسها «وضعیت آنها را سیاسی کرده و از عرضه داروهای لختهکننده خون به افغانستان جلوگیری میکنند.»
این بیماران از آژانسهای امدادی بینالمللی خواستهاند که دارو ارسال کنند.
داکتر موسوی نیز ضمن تایید این موضوع گفته که به دلیل بهرسمیتشناخته نشدن اداره طالبان، هیچ نهاد یا سازمان بهداشتی بینالمللی به این بیماران کمک نمیکند. به همین دلیل بیشتر آنها آسیب عمیق دیده و برخی نیز فوت کردهاند.
با این حال، فدراسیون جهانی هموفیلی (دبلیوافاچ)، که تامینکننده اصلی داروی انعقاد خون در افغانستان است، در واکنش به این انتقادها گفته که این مسئولیت اداره طالبان است.
اسد حفار، مدیر کمکهای پزشکی و بشردوستانه در این فدراسیون گفت: «مسئولیت صحت بیماران هموفیلی مانند هر کشور دیگری بر عهده مقامهای صحی افغانستان است و نه فدراسیون.»
او افزود که به دلیل بحران فزاینده، سه میلیون واحد داروی هموفیلی را به بانک ملی خون پیشنهاد کرده، اما تاکنون طالبان مجوز ورود آنها را نداده است.
او افزود که در تلاش است تا این داروها را از طریق سازمان جهانی بهداشت به کابل ارسال کند.
با این حال، چندی پیش رئیس بانک ملی خون تحت کنترول طالبان گفته بود که به دلیل کاهش اهداکنندگان خون، ذخایر این بانک از ماهها به این سو با کمبود جدی خون مواجه شده است.
محمدنصیر صادق، گفته بود که علاوه بر کمبود خون، نظام سلامت افغانستان با افزایش چشمگیر موارد تالاسمی و هموفیلی، دو اختلال خونی بهویژه در بین زنان و کودکان مواجه است.
جبهه آزادی افغانستان مسئولیت انفجار شام جمعه در پاسگاه طالبان در شهر مزارشریف را بهعهده گرفت.
این جبهه گفته که در حمله به پاسگاه طالبان در خیابان چهلمتره در حوزه هفتم امنیتی شهر مزارشریف، سه عضو طالبان کشته و پنج عضو دیگر این گروه زخمی شدند.
در خبرنامهای که جبهه آزادی شب جمعه منتشر کرد، آمده است: «پس از این واقعه طالبان جادههای منتهی به محل واقعه را مسدود کردند و مشغول جمعآوری اجساد و زخمیهایشان از محل هستند.»
باشندگان مزارشریف شام جمعه، ۲۸ میزان، گفتند که صدای دو انفجار در این شهر شنیده شده است.
طالبان تا اکنون درباره این انفجارها اظهار نظر نکردهاند.
ویدیویی که به افغانستان اینترنشنال رسیده، لحظاتی پس از انفجار در ناحیه هفتم شهر مزار شریف را نشان میدهد.
رئیس دفتر وزارت مهاجرین طالبان و رئیس اداره مهاجرت ترکیه در انقره درباره تشکیل کمیسیونی برای بررسی مشکلات، نظرات و پیشنهادات مرتبط به پناهجویان افغان توافق کردند.
بر اساس آمار رسمی بیش از ۳۰۰ هزار پناهجوی افغان در ترکیه زندگی میکنند.
وزارت مهاجرین طالبان روز جمعه (۲۸ میزان) در یادداشتی در صفحه اکس نوشته که اجمل ویار، رئیس دفتر وزارت این وزارت با آتیلا توروس، رئیس اداره مهاجرت ترکیه در انقره پیرامون مسایل پناهجویان افغان دیدار و گفتوگو کرده است. این مقام طالبان ضمن گفتوگو در مورد پناهجویان افغان، از زندانی در انقره نیز بازدید کرده است. گفته میشود بسیاری از پناهجویان افغان در این زندان محبوس اند.
وزارت مهاجرین و عودتکنندگان طالبان از سفر آقای توروس در آینده نزدیک به افغانستان خبر داده است. بر اساس آمار رسمی بیش از ۳۰۰ هزار پناهجوی افغان در ترکیه زندگی میکنند.
بر مبنای گزارشها، ترکیه از آغاز امسال بیش از چهار هزار پناهجوی افغان را در شهرهای مختلف بازداشت و به افغانستان بازگردانده است. مدیر مرکز تحقیقات جمعیت و مهاجرت دانشگاه «وان یوزونجو یل» در ترکیه و پژوهشگر در حوزه پناهجویان در ترکیه میگوید که بخش قابل توجهی از پناهجویان بازداشتی، اتباع افغانستان بوده و پس از آن پاکستان، بنگلادیش، ایران و عراق هستند.
در پنجمین سالگرد کشته شدن جنرال عبدالرازق، فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان، ادعای طالبان درباره دست داشتن امریکاییها در ترور این فرمانده ضد طالبان را یک اشتباه و «ادعای پوچ» خواند.اسکات میلر گفته سکوت در برابر این اتهامات باعث افزایش تهدیدها علیه نیروهای ائتلاف شد.
جنرال عبدالرازق، فرمانده سابق امنیه قندهار و یکی از مخالفان سرسخت گروه طالبان در ۲۶میزان ۱۳۹۷ زمانی که از جلسهای با اسکات میلر خارج شد در اثر تیراندازی یک فرد نفوذی طالبان کشته شد.
وزارت دفاع افغانستان آن زمان گفت که جنرال رازق توسط یکی از محافظان والی قندهار به نام گلبدین که نفوذی طالبان بود کشته شده است.
جنرال اسکات میلر آخرین فرمانده نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان بود. او پنج سال پس از این حادثه در یادداشتی در حساب کاربری خود در لینکدن نوشته است که این حمله پیامدهای زیادی برای افغانستان داشت.
به گفته او جنرال رازق نه تنها برای نیروهای امنیتی افغانستان، بلکه در سراسر کشور تبدیل به یک رهبر «الهامبخش» شده بود. او نوشته است که پس از آن واقعه، طالبان که در «فضای اطلاعاتی خیلی خوب عمل میکردند»، اول مدعی شدند که با موفقیت مقام بلندپایه امریکایی را کشتهاند و بعد از آن روایت فراتر رفته و این شایعه را انتشار دادند که نیروهای امریکایی، به ویژه از خود او به عنوان عامل حمله نام بردند و نیروهای امریکایی را مسئول کشتن رازق معرفی کردند.
اسکات میلر با تاکید بر روابط خوبی که با جنرال عبدالرازق داشته نوشته است «این ادعا پوچ بود، زیرا هر کس نزدیک به من میدانست که من و رازق تقریباً از آغاز جنگ در افغانستان همدیگر را میشناختیم و رابطه مثبتی با هم داشتیم. ما اغلب برای رسیدگی به وضعیت امنیتی ملاقات کرده بودیم.» آقای میلر در یادداشت خود نوشته «این ادعا به زودی در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی توسط گروههای جهادی تقویت شد و به اعتراضات و خشم گسترده علیه نیروهای ما منجر شد که در نتیجه آن تعداد زیادی نیز با انگیزههای انتقامجویی تهدید به مرگ شدند.»
این مقام پیشین نظامی امریکایی گفته که کوتاه آمدن در برابر این اتهامات و سکوت با رویکرد سنتی مبنی بر اینکه «ادعاهای پوچ را با پاسخ دادن تقویت نکنید» یک اشتباه بود.
او نوشته که این سکوت در برابر ادعاهای بیاساس باعث افزایش تهدیدات علیه نیروهای ائتلاف شد که به گفته او منجر به کشته شدن یک سرباز چکی و امریکایی شد.
این مقام نظامی پیشین امریکایی میگوید درسی که از نحوه مقابله با شایعات ترور جنرال عبدالرازق آموخته است برای «جنگ فعلی اسرائیل» و در جاهای دیگر نیز قابل استفاده است.
او پیشنهاد کرده که اول باید شکافهای اطلاعاتی به سرعت با نشر حقایق در صورت امکان با اطلاعات اثبات کننده پر شوند زیرا به باور او نگهداری اطلاعات به دلایل امنیتی اغلب اوقات نتیجه معکوس دارد.
این فرمانده پیشین نیروهای امریکایی در ادامه نوشته «برای اطلاعرسانی سرعت و جسارت را در نظر بگیرید چرا که امروزه دیدگاههای افراد به سرعت شکل میگیرند که ممکن است مرگبار باشند و تغییر دادن آنها مشکل است، نیاز به ساختاری قابل اعتماد وجود دارد که اطلاعات از محل، گاهی باید در چند دقیقه برسد.»
آقای میلر میگوید ما شاهد نبردی غمانگیز و چندجانبه در خاورمیانهایم که از نظر او ظرفیت بالایی در گسترش به سایر مناطق جهان دارد.