پولیس ترکیه ١١ شهروند افغانستان را به اتهام قماربازی دستگیر و اخراج کرد
رسانههای ترکیه روز سهشنبه ١٤ قوس گزارش دادند که پولیس این کشور ١١ شهروند افغانستان را به اتهام قماربازی در شهر کارامان دستگیر و اخراج کرده است.
طبق گزارشها خانهای که ادعا میشود از آن به عنوان قمارخانه استفاده میشد، مهر و لاک شده است.
رسانههای ترکی گزارش دادند که پولیس این کشور این افراد را در پی عملیاتی در ٢٢ عقرب، هنگام قماربازی از آپارتمانی در شهر کارامان بازداشت کرده بود.
براساس گزارشها، پولیس ترکیه یک هزار و ٨٨٧ دالر را در خانه مهاجران کشف و ضبط کرده است.
در گزارش توضیح داده نشده است که این شهروندان افغانستان دارای مدارک اقامتی در ترکیه بودند یا نه.
براساس قانون مجازات ترکیه، تامین مکان و فرصت برای قماربازی جرم است.
در قانون تعزیرات این کشور قمار جرمانگاری شده و برای مجازات قماربازان جریمه نقدی در نظر گرفته شده است.
وزیر امور مهاجرین طالبان در دیدار با نماینده اتحادیه اروپا گفت که این گروه قصد دارد اردوگاههای موقت مهاجران را به محلات مسکونی تبدیل کند.
به گفته خلیلالرحمان حقانی، انتقال مهاجران به شماری از ولایتها در فصل زمستان ناممکن است.
اشاره این مقام طالبان به مهاجرانی است که اخیرا از کشورهای همسایه به ویژه پاکستان اخراج و در شماری از اردوگاههای موقت جابهجا شدهاند.
پیش از این اعتراضاتی مطرح شده بود که طالبان با جابهجایی این مهاجران براساس ترجیحات قومی خود قصد دارد دست به مهندسی جمعیت برخی از مناطق اطراف کابل و ولایتهای شمالی دست بزند.
با این حال، خبرگزاری باختر تحت کنترول طالبان روز سهشنبه (۱۴ قوس) به نقل از آقای حقانی گزارش داد که برای تبدیل اردوگاههای مهاجران به محلات مسکونی به کمکهای بشری نیاز است.
پس از تسلط طالبان بر افغانستان، شمار زیادی از شهروندان این کشور به کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان گریختند. هر دو کشور در ماههای گذشته صدها هزار نفر را اخراج و به افغانستان بازگرداندهاند.
خبرگزاری باختر گزارش داد که کاردار نمایندگی اتحادیه اروپا در کابل در دیدار با وزیر امور مهاجرین طالبان اخراج مهاجران افغان از پاکستان را «ظلم آشکار» خواند.
مرزبانی تایباد ایران از کشف حدود ۲۰ کیلو گرم مواد مخدر جاسازی شده در یک کامیون خبر داد که از افغانستان قصد ورود به ایران را داشت.
محمد محمودی، فرمانده هنگ مرزی تایباد راننده این کامیون را یک افغان اعلام کرده و گفته او کامیون خود را رها و به افغانستان فرار کرد.
او در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا توضیح داد: مرزبانان مستقر در پست کنترول و مراقبت مرزی دوغارون حین کنترول موترهای ورودی به کشور در مسیر رفت و آمد کامیونهای ترانزیتی به یک دستگاه کامیون از افغانستان مشکوک شدند.
در این گزارش که روز دوشنبه (۱۳ قوس) منتشر شده به نقل از محمد محمودی نوشته شده که در حین بازرسی محلهای احتمالی جاسازی مواد مخدر، راننده کامیون خود را رها و به افغانستان فرار کرد.
به گفته فرمانده هنگ مرزی تایباد، تلاش ماموران برای دستگیری این افغان با وجود هماهنگی با ماموران طالبان در نقطه صفر مرزی به دلیل ازدحام جمعیت بینتیجه ماند و این متهم از دید ماموران مخفی و متواری شد.
محمد محمودی میگوید مرزبانان ایران پس از بازدید و بررسی دقیق کامیون موفق شدند تعداد ۲۰ بسته مواد مخدر مشکوک به شیشه را که به طرز ماهرانهای در داخل اگزوز کامیون جاسازی شده بود را کشف کنند.
طبق اظهارات او، کامیون توقیف و پروندهای هم در این مورد تشکیل شده است.
شهرستان تایباد در فاصله ۲۲۵ کیلومتری جنوب شرقی مشهد و در مرز ایران و افغانستان قرار دارد.
دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران پیشتر با رد ادعای طالبان درباره کاهش کشت خشخاش، گفته بود که آمارها بیانگر افزایش کشت خشخاش در افغانستان است. اسکندر مومنی افزایش چشمگیر تولید مواد مخدر صنعتی در افغانستان را زنگ خطر جدی برای ایران و جهان دانست.
وزارت انرژی و آب طالبان میگوید برنامه پنج ساله توسعه برق افغانستان را تدوین کرده است.
دفتر مطبوعاتی ملا برادر گفته طبق این برنامه به ارزش حدود ۳.۸ میلیارد دالر پروژههای مختلف تولید برق تکمیل و افغانستان در بخش تولید برق به خودکفایی نزدیک خواهد شد.
کمیته فنی اقتصادی طالبان روز سهشنبه، ۱۴ قوس، این برنامه پنج ساله را تایید کرده و قرار است این طرح برای تصویب به کمیسیون اقتصادی طالبان فرستاده شود.
در حال حاضر بخش عمده برق افغانستان وارداتی است که از کشورهای تاجیکستان، اوزبیکستان، ایران و ترکمنستان تامین میشود.
طالبان از تندروترین گروههای حاکم در جهان است که میلیونها زن یک کشور را بر اساس روایت قرون وسطایی به گروگان گرفته و نظام مطلقگرای سیاسی را ایجاد کرده که هیچ کشوری تاکنون آنرا به رسمیت نشناخته است.
با این وجود، روایت فراگیر جایگزین که قدرت این گروه را به چالش بکشد و امید تغییر را در دل میلیونها شهروند افغان زنده کند، شکل نگرفته است.
چرا نیروهای دموکراتیک مخالف طالبان نمیتوانند روایت بدیل خود را بسازند و آیا روش سیاست آنها برای یک جامعه به شدت سنتی ضعیفتر و عقبماندهتر از طالبان است؟
طالبان برای رسیدن به قدرت در کابل یک جنگ پیچیده و چند بعدی امنیتی، اطلاعاتی، تبلیغاتی و روانی راه انداختند تا بر نظام دموکراتیک مورد حمایت جهان چیره شوند. اما شاید یکی از مهمترین تاکتیکهای شورش طالبان، ایجاد روایتی بود که در میان روستاییان کشوری که بیش از ۷۰ درصد آن روستایی و غیر شهری است، مورد استقبال قرار گرفت.
روایت آنها در برابر روایت تجددگرایان ساده و فریبنده بود؛ در حالیکه نسل نو افغانها برای روستانشینان از مفاهیمی چون برابری زن و مرد، مردمسالاری، حقوق بشر و ارزشهای لیبرال سخن زدند، طالبان بر ارزشهایی چون اسلام، جهاد و مبارزه با کفر تاکید داشتند.
آنها برای جا انداختن این روایت در مقابل روایت مساوات زن و مردم، اقوام و اقشار جامعه در برابر قانون، بر تسلط و پیروزی تاکید داشتند. برای جا انداختن چنین روایت هم از روشهای جنگ تبلیغاتی و بازیهای روانی گسترده استفاده میکردند.
ایجاد دهها رسانه مانند پایگاههای اینترنتی «الاماره» ، «صدای جهاد»، «امارت اسلامی»، «مجله الصمود»، «رادیو شریعت»، «اسلام وب پانه»، «دارالافتاء»، «سنگر جهاد» و «مجله حقیقت»، تنها بخشی از دستگاه تبلیغاتی طالبان است که بسیاری تاکنون نشرات دارد. علاوه بر آن، آنها تا حد زیادی از رسانههای داخلی آزاد و بیباک و رسانههای بینالمللی مانند الجزیره برای انتقال پیام خود کار گرفتند. رسانههای اجتماعی از جمله توییتر، دستگاه تبلیغاتی مساجد، منبرها، ارسال پیام سینه به سینه، پخش شبنامهها و دیگر ابزار تبلیغاتی کلاسیک را هم بیفزاید. به واقع، سخنگویان طالبان که بیشتر از کشور همسایه پاکستان فعالیت میکردند، بیش از ادارات دولتی افغانستان رابطه گرمی با خبرنگاران داشتند.
البته تنها تبلیغات برای قدرت گرفتن طالبان و حفظ نظام شان با کمک ابزارهای جنگ تبلیغاتی که اکنون به حوزه رسانههای رسمی و خصوصی کشور نیز گسترش یافته است، کافی نیست. طالبان نشان دادهاند که در تاکتیکهای روایتسازی نیز توانایی زیادی دارند.
روایت امروزی آنها عمدتا دور این کلیدواژهها است: ایجاد نظام خالص اسلامی، تامین امنیت سراسری، برگرداندن قدرت به اصل جامعه، پایان دادن به اشغال خارجی و مبارزه با فحشاء. ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان با درک اهمیت تبلیغاتی دفتر ذبیحالله مجاهد، سخنگوی ارشد خود را از کابل به قندهار انتقال داده است تا بلکه تمام احکام و دستورهای خود را به این وسیله توجیه کند.
در طرف دیگر، نیروهای دموکراتیک تاکنون نتوانستهاند که یک جبهه واحد تشکیل بدهند چه رسد به روایت واحد. آنها از توانایی جنگی چندان برخوردار نیستند و تجربه شورش علیه یک نظام را هم در کارنامه ندارند. در دو سال و اندی که از حاکمیت طالبان میگذرد، نخستین گامها برای ایجاد صف واحد دور یک برنامه واحد برداشته شده است.
برگزاری نشستهای دوشنبه، مسکو و ویانا نشان از حمایت منطقهای برای صفآرایی جدید علیه طالبان دارد.
چهرههای سیاسی مخالف طالبان اما نیاز به یک استراتژی گسترده برای ایجاد صف واحد، ارایه روایت واحد و بعد مخاطبشناسی و انتقال پیام خود را بر اساس ارزشها و باورهای همین مخاطبان دارند.
آنها باید با شگردهای نوین اطلاعرسانی روایت طالبان را به چالش بکشند؛ اینکه طالبان ادامه روند جهاد مسلمانان افغانستان علیه انگلیس و شوروی و امریکا نیستند. بلکه طالبان گروه نیابتی است که بزرگترین فرصت تاریخی افغانستان برای رسیدن به یک دموکراسی محلی در منطقه را از بین برد.
گروههای سیاسی باید نشان بدهند که طالبان برعکس ادعای پرطمطراق بر نیروهای خارجی پیروز نشده بلکه براساس یک توافق سیاسی با امریکا به قدرت رسیدهاند.
و البته باید نشان بدهند که برخلاف ادعای طالبان، رفتار آنها همچنان قرون وسطایی است، از حکومتداری بیخبرند، به مردم پاسخگو نیستند، نظام ضد ارزشهای بشری ایجاد کرده که در دست یک نفر میچرخد و اکثریت مطلق مردم افغانستان در تعیین سرنوشت خود سهمی ندارند.
مهمتر از آن، در جامعه شدیدا سنتی این روایت میتواند جا بیفتد که اسلام مورد نظر طالبان، با اسلام مردم افغانستان که ریشهای به درازای تاریخ دارد، تفاوت دارد و قرائت طالبانی متفاوت از برداشتهای اکثریت مردم افغانستان از ارزشهای دینی است.
آیا نیروهای دموکراتیک که خواهان براندازی و ایجاد یک نظام فراگیر اند از توانایی برای ایجاد یک جنگ تمام عیار فکری ضدطالبان برخوردار هستند یا برای سالهای دیگر در تلاش ایجاد ائتلافی از چهرههای هستند که روایت تازهای ندارند؟
یک روز پیش از آنکه حکومت هند از دو جنرال قنسول افغان بخواهد با نشر پیام ویدیویی وفاداری خود را به بیرق دولت پیشین اعلام بدارد، معاون وزیر خارجه طالبان با اطمینان کامل گفت که کنترول سفارت و دو جنرال قنسولی افغانستان در هندوستان در اختیار طالبان است.
عباس ستانکزی روز ۷ قوس به تلویزیون دولتی افغانستان گفت هند و شماری از کشورهای دیگر در عمل با طالبان رابطه دارند، اما «بنا به برخی ملاحظات سیاسی و فشار امریکا»، از برقراری روابط دیپلوماتیک با طالبان خودداری میکنند.
با افشاشدن همکاری حکومت هند با طالبان برای به دستگرفتن امور قنسولی، دهلی از سیدمحمد ابراهیمخیل و ذکیه وردک، جنرال قنسولهای افغانستان در حیدرآباد و ممبای خواست که در یک پیام ویدیویی اعلام کنند به عنوان دیپلوماتهای دولت پیشین از امور قنسولی سفارت افغانستان سرپرستی خواهند کرد.
اما، آنها در این ویدیو ارتباط با طالبان را رد نکردند و هیچ اشارهای به حرفهای عباس ستانکزی نداشتند. البته، خبرنگار شبکه هندی ویان(WION) به نقل از آنها نوشت که به جمهوری اسلامی افغانستان وفادار اند.
با این حال، فرید ماموندزی، سفیر پیشین افغانستان در دهلی، در ۸ قوس فاش کرد که حکومت نرندرا مودی میخواهد دیپلوماتهای افغان با طالبان کار کنند؛ حتا اگر برای حفظ ظاهر، فعلا به جای بیرق سفید، پرچم سه رنگ دولت پیشین بر صحن سفارت بالا باشد.
علاقه به نیروی نیابتی پاکستان
حکومت ملیگرا و هندوگرای مودی متهم به ضدیت با پاکستان و شهروندان مسلمانش است. حکومت مودی مناسباتش را با اسرائیل بهبود بخشیده است و پولیس هند تظاهرات حامیان فلسطینیها را اخلال و آنها را لتوکوب کرده است.
این حمایت از چشم تل آیوو دور نمانده است. سفیر اسرائیل در دهلی از «حمایت بسیار زیاد» حکومت هند در جریان جنگ غزه تشکر کرد.
ولی در همین حال، دهلی مشکلی با روابط عادی با یک گروه اسلامگرای تحت حمایت پاکستان ندارد و حتا میخواهد سفارت دولت پیشین را به طالبان بدهد.
برخی تحلیلگران باور دارند که هند همیشه با حاکمیت مستقر در افغانستان رابطه برقرار کرده و حالا به طالبان به چشم گروه حاکم میبیند. به گفته آنها، هند نمیخواهد طالبان را برای پاکستان رها کند.
پیام ناخوشایند
حتا اگر حکومت هند رسما تایید نکند به طالبان اجازه داده تا کنترول سفارت افغانستان را به دست بگیرد، برای مخالفان طالبان، خصوصا در جبهه مقاومت، حرکت اخیر هند نشانه خوبی نیست که فعلاً انزوای طالبان مهمترین ابزار فشار این جبهه بر این گروه و تشکیل حکومت فراگیر است.
به نظر میآید پس از دو سال، حتا کشورهایی که سابقاً از سیاستمداران سرشناس جبهه و شورای مقاومت ملی حمایت میکردند، کم و بیش به این نتیجه رسیدند که با طالبان همکاری کنند. ایران، روسیه، چین، هند، ترکیه و اوزبیکستان دیپلوماتهای طالبان را پذیرفتهاند. تمایل هند به پیوستن به این گروه از کشورها احتمالاً نشان میدهد که حلقه دولتهای خواهان رابطه در حال بزرگ شدن است.
دبیرکل سازمان ملل هم در گزارش خود به شورای امنیت از تعامل مشروط و حفظ رژیم طالبان حمایت کرده است. این درخواست در میان بخشهایی از سیاستمداران افغان، به خصوص در میان سیاستمداران پشتون مانند حامد کرزی، نیز حامی دارد. این سیاستمداران مقاومت در برابر طالبان را به معنای ادامه جنگ داخلی و کشته شدن مردم بیشتر میدانند و بر اصلاح رژیم طالبان تاکید دارند.
اما، مخالفان طالبان میگویند سیاستمدارانی چون حامد کرزی به دلیل قومیت بر حفظ طالبان پافشاری دارند. البته، نشانههای همکاری با طالبان را در میان سیاستمداران سابق جبهه ضدطالبان نیز میتوان دید. اعضای شورای مقاومت ملی بر تشکیل حکومت فراگیر تاکید دارند که با توجه به توازن قدرت و برتری نظامی طالبان، در صورت تشکیل یک حکومت ایتلافی به رهبری طالبان خواهد بود.
دیدار دیپلوماتهای غربی با نمایندگان طالبان در ناروی در دلو ۱۴۰۰
حباب عادیسازی روابط؟
به دنبال نشست سیاستمداران افغان در مسکو، طالبان بار دیگر بر بازگشت آنها به افغانستان و گفتوگو تاکید کردهاند. در عینحال، مقامهای طالبان با لحن تهدیدآمیز صحبت کرده و قدرت نظامی خود را به رخ آنان کشیدهاند. یعقوب مجاهد، وزیر دفاع طالبان از کسانی که در مسکو جمع شدند، خواست که دست از «تبلیغات بیجا و اظهارات بیاثر» بردارند. چرا که پیامدی خوب نخواهد داشت و «به زیان [آنها] تمام خواهد شد.»
نشست مسکو به نگرانی از احتمال حمایت کشورهای قدرتمند همسایه از مخالفان، در میان طالبان دامن زده است. استقبال از احمد مسعود در نشست مسکو بدون اجازه کرملین ممکن نبود، به خصوص که رهبر حزب عادل روسیه، برگزارکننده نشست، روابط نزدیک با کرملین دارد.
طالبان به علت روابط با سازمانهای تروریستی و نقض شدید حقوق بشر به خصوص حقوق زنان تا هنوز نمایندگان شان در هیچ یک از پایتختهای غربی پذیرفته نشده است.
با واکنش تند آلمان به سخنرانی مقام وزارت بهداشت طالبان در شهر کلن، طالبان دریافتند که بخاطر چند ملاقات با دپیلوماتهای اروپایی در دوحه نمیتوانند روی کشورهای غربی حساب کنند. شاید آنها طالبان را به عنوان واقعیت سیاسی بپذیرند، اما با پذیرش یک سازمان تروریستی و افراطی اسلامگرا، آن طور که آلمان طالبان را اخیراً توصیف کرده است، به عنوان یک دولت عادی مشروع عمیقاً مشکل دارند.
با این حال، طالبان با درنظرداشت موفقیتهایی در ارتقای روابط با شماری از دولتهای منطقه و روابط غیررسمی با دیپلوماتهای غربی، به سیاست صبر خود که روزی جهان مجبور است آن را به عنوان رژیم حاکم بپذیرد، عمیقاً امیدوار است. این گروه روابط دیپلوماتهای غربی با نمایندگان طالبان در قطر، پیام امریکا و کشورهای غربی که گزینهای جز طالبان وجود ندارد و ضعیف بودن گروههای مخالف، تصور میکند که به زودی سیاست کشورهای غربی نیز در قبال آن تغییر خواهد کرد.
طالبان مطمین است که بدون تغییر سیاستهای داخلی از سوی کشورهای جهان پذیرفته خواهند شد. روشن نیست که این محاسبه آنان تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و چه زمانی غربیها متوجه خواهند شد که پیامهای متناقض شان این تصور طالبان را قوی ساخته است.