چارلز لن نوشت که جو بایدن با اشاره نکردن به افغانستان در سخنرانی دوشنبه شب خود نشان داد که «افغانستان برای رئیسجمهور و حزبش، موضوعی تلخ و ناخوشایند است، بنا هر قدر کمتر به آن پرداخته شود، بهتر است.»
بایدن به رغم انتقاد از سیاستهای ترامپ، جدول زمانی خروج نیروهای امریکایی را که ترامپ و طالبان به توافق رسیده بودند، اجرا کرد و نیروهای این کشور در اسد ۱۴۰۰ از افغانستان خارج شدند.
بایدن در توجیه خروج گفته بود که امریکا به اهداف خود در مبارزه با تروریسم دست یافته و به حضور در افغانستان نیازی ندارد. مقامهای پنتاگون هم در مورد تهدید گروههای تروریستی گفتهاند که با تجسس و نظارت هوایی موسوم به برنامه «نظارت از افق» میتوانند با این تهدیدها در افغانستان مقابله کنند.
به دنبال کشته شدن ایمن الظواهری، رهبر پیشین القاعده در کابل، بایدن گفته بود که این رویداد توانایی امریکا را برای هدف قرار دادن تروریستها در افغانستان، حتا اگر در این کشور حضور نداشته باشد، به نمایش گذاشت.
با این حال، نویسنده واشنگتن پست میگوید که «کمتر رئیسجمهوری [مانند بایدن]، درباره پیامدهای سیاسی و درونی تصمیمی در سیاست خارجی تا این اندازه اشتباه کرده است.»
نویسنده به پیامدهای بازگشت طالبان برای مردم افغانستان، از جمله سرکوب مخالفان و تبعیض شدید علیه زنان اشاره کرده است. به گفته او، اکنون سراج الدین حقانی، «تروریستی» که امریکا برای گرفتاری او جایزه تعیین کرده است، وزیر داخله رژیم طالبان است.
چارلز لن نوشت که موضوع افغانستان در کنوانسیون جمهوریخواهان در میلواکی در ماه جولای برجسته بود. ترامپ در سخنرانی خود شیوه خروج از افغانستان را «بزرگترین تحقیر برای امریکا» توصیف کرد.
با این حال، نویسنده واشنگتن پست، جمهوریخواهان را به «ریاکاری» متهم میکند. به گفته او، این ترامپ بود که با طالبان برای بیرون شدن از افغانستان مذاکره کرد و هیچ تضمینی وجود نداشت که خروج از این کشور در زمان ترامپ کمتر فاجعهبار میبود.