با این که اسرائيل سالانه بیش از ۳میلیارد دالر کمک مالی و تسلیحاتی از امریکا دریافت میکند، اما این نظر در میان تحلیلگران خاورمیانه وجود دارد که کاخ سفید برای تغییر رفتار حکومت و ارتش آن کشور در غزه، دست باز ندارد.
یا واشنگتن به دلایلی نتوانسته یا نخواسته از نفوذ خود و وابستگی مالی و نظامی اسرائیل، برای تغییر رفتار آن استفاده کند، کشوری که به گفته آنان، توسط دستراستترین احزابی حمایت میشود که برخی از رهبران آن از پاکسازی قومی و کوچ اجباری مردم غزه حمایت کردهاند.
یک نمونه عدم اعمال نفوذ، تلاش امریکا برای صلح میان اسرائیل و حزب الله بود که بهرغم نزدیک شدن دو طرف به توافق، بنیامن نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در لحظه آخر دستور کشتن حسن نصرالله، رهبر حزب الله، گروه شبه نظامی نزدیک به ایران را داد و اسرائیل را وارد یک جنگ دیگر در جنوب لبنان کرد. رسانههای امریکایی گزارش دادند که حکومت بایدن از این حرکت غافلگیر شد.
برخی تحلیلگران و کارشناسان استدلال کردهاند که ایالات متحده نفوذ لازم را برای ایجاد تغییر در رفتار حکومت اسرائیل ندارد و در واقع، به چالش کشیدن نحوه واکنش اسرائیل به حمله ویرانگر حماس در ۷اکتبر ۲۰۲۳ میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. واشنگتن از گسترش دامنه جنگ در خاورمیانه، تلفات ملکی و وضعیت بشری در غزه نگران است اما اسرائیل به آن اعتنایی ندارد.
سخنگویان حکومت امریکا گفتهاند که اسرائیل کشوری مستقل است و واشنگتن تنها به توصیه و مشوره برای این کشور اکتفا میکند. اما، نقش ویرانگر تسلیحات امریکا در غزه و احتمال کشیده شدن پای امریکا به درگیری با ایران، این موضع سخنگویان را سوال برانگیز کردهاست.
سوال اینجاست که چرا واشنگتن بر اسرائیل فشار نمیآورد و چرا نتانیاهو درخواستها و نگرانیهای واشنگتن را میتواند نادیده بگیرد؟
علاقه بینظیر
جان میرشایمر، از نظریهپردازان برجسته روابط بینالملل، روابط اسرائیل و امریکا را ویژه و بیسابقه میداند. این رابطه در میانه جنگ سرد برای جلوگیری از نفوذ شوروی در خاورمیانه نفتخیز اهمیت پیدا کرد و بعد از جنگ سرد به علت جایگاه ویژه اسرائیل در میان جمهوریخواهان و مسیحیان محافظهکار انجیلی فوق العاده نیرومند شد.
جایگاه اسرائیل به عنوان «تنها دموکراسی با ارزشهای غربی» در قلب خاورمیانهای که در ذهن مردم امریکا با افراطگرایی، تروریسم و امریکاییستیزی گره خورده، کار را برای جو بایدن، رئیسجمهور امریکا برای اعمال فشار بر اسرائیل دشوار کردهاست.
بر علاوه، آرون دیوید میلر، کارمند سابق وزارت خارجه امریکا به مجله نیویورکر گفت که جو بایدن بیشتر از هر رئیسجمهور معاصر دیگر در امریکا علاقه عمیق عاطفی به دولت و ملت اسرائیل و امنیت آن در خاورمیانه دارد.
میلر در پاسخ به این سوال که امریکا به اسرائیل بیشتر از سرنوشت و رنج مردم فلسطین اهمیت قایل است، اذعان کرد که همدردی و همبستگی بایدن با اسرائیلیها بیشتر از فلسطینیها است.
او به سخنرانی بایدن در ۱۰ اکتوبر، سه روز پس از حمله مرگبار حماس به اسرائیل اشاره کرد و گفت که در جریان سخنرانی در چشمان بایدن اشک حلقه بسته بود.
به گفته اندرو میلر، دستیار سابق معاون وزارت خارجه امریکا، بایدن با انتقاد علنی از اسرائیل راحت نیست، چون فکر میکند این کار بیاثر است و هم به این دلیل که حمایت عمیق و شدید او از اسرائیل اجازه این انتقاد را نمیدهد.
این را نیز نباید فراموش کرد که سیاستمداران، نظامیان و مردم اسرائیل از جنگ علیه حماس و حزب الله حمایت میکنند. هفت اکتوبر همه چیز را در اسرائیل تغییر دادهاست. مردم و سیاستمداران اسرائیلی اهمیتی به وضعیت مرگبار غزه نمیدهند، آنچه آنها تقاضا دارند گرفتن انتقام سخت از حماس و حزبالله، احیای بازدارندگی و بازگشت حس امنیت به اسرائیل است که با حمله هفتم اکتوبر از بین رفته است.
بنابرین، به گفته دنیس راس، از مقامهای ارشد حکومت بوش پدر و بیل کلینتون، مقامهای امریکایی میدانند که اسرائیل برای رسیدن به این اهداف خود به بایدن گوش نمیدهد.
در عینحال، اسرائیل از حمایت چهرههای با نفوذ دموکرات و جمهوریخواه در نبرد با ایران، حماس و حزب الله آگاه است. این باعث شده حکومت بایدن در فشار آوردن بر حکومت تندرو نتانیاهو احساس محدودیت کند.
انتخابات حساس
نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل این نکته را به خوبی درک میکند که بایدن در موقعیت ضعیف سیاسی قرار دارد. همچنین، حزب دموکرات به دلیل انتخابات مایل نیست که رای دهندگان حامی اسرائیل، از جمله در ایالت حساس پنسلوانیا را از خود ناراض کند.
آرون دیوید میلر، مقام پیشین وزارت خارجه امریکا در امور خاورمیانه به وال استریت ژورنال گفت: «چند هفته قبل از یکی از مهمترین انتخابات تاریخ معاصر امریکا، نمیتوانید مذاکرهکنندهای امریکایی پیدا کنید که به اسرائیلیها فشار بیاورد، بهویژه وقتی پای جبههای که شامل ایران میشود، در میان است.»
دموکراتها در انتخابات، به علت افزایش تورم و هزینههای زندگی و ناتوانی سیاسی و قانونگذاری در حل معضل مهاجران امریکای جنوبی موقعیت مستحکمی ندارند. آنها مجبور شدند که بایدن را به علت افت شدید محبوبیتش، کنار بگذارند و کامالا هریس، معاون او را به میدان بیاورند.
این استراتژی جایگاه آنها را بهبود بخشیدهاست، زیرا تا حدی فاصله هریس از ترامپ در نظرسنجیها بیشتر شده است. با این حال، دموکراتها برای حفظ برتری خود به تمام آرای حامیان سنتی دموکراتها در میان یهودیان امریکا و حامیان مسیحی اسرائیل نیاز دارند.
نکته جالبی که اندور مارنز، خبرنگار امریکایی اشاره میکند، این است که رای دهندگان مسلمان برخلاف یهودیان، وفاداری حزبی ندارند و قبلا از جورج بوش و دونالد ترامپ، نامزدان جمهوریخواه حمایت کردهاند.
شماری از آنان در ایالت میشگان گفتهاند که به ترامپ رای خواهند داد. با این که ترامپ از حامیان سرسخت اسرائیل در جنگ غزه است، اما رای آنان، رای اعتراض به نادیده گرفتهشدن خواستههای شان در کمپ دموکراتها است.
یهودیان امریکایی و مسیحیان انجیلی دو گروه از فعالترین گروههای سیاسی در ایالات متحده به شمار میروند. این دو گروه از پایگاههای حزبی دموکراتها و جمهوریخواهان اند و هر دو به طور قابلتوجهی طرفدار اسرائیل هستند.
فشار آوردن بر اسرائیل در میان نمایندگان کانگرس نیز محبوب نیست و این کشور در آنجا از نفوذ زیاد برخوردار است. برخی از تحلیلگران مانند جان میرشایمر، استاد روابط بینالملل در دانشگاه شیکاگو این نفوذ را به قدرت لابی اسرائیل در امریکا نسبت میدهند. برخی دیگر با رد این ایده میگویند که حمایت از اسرائیل در میان رای دهندگان محبوب است، با منافع استراتژیک امریکا در خاورمیانه همخوانی دارد، و نمایندگان نیز حاضر نیستند با فشار بر اسرائیل، طرفدار ایران و حماس به تصویر کشیده شوند.
دموکراتها نگران اند که انتقاد از اسرائیل یا محدود کردن ارسال سلاح به این کشور باعث ریزش آرای شان شود. طبیعی است که جمهوریخواهان در واکنش بر فشار بایدن بر اسرائیل، طوفان سیاسی به راه اندازند و یک تصمیم در سیاست خارجی را به یک مساله داغ داخلی برای حزب دموکرات تبدیل کنند.
نفع مشترک به رغم اختلاف دیدگاه
سخنگویان حکومت بایدن تاکید میکنند که امریکا به رغم تعهد به دفاع از اسرائیل، مواضع خود را به این کشور دیکته نمیکند. به همین دلیل واشنگتن حاضر نیست که مسئولیتی در قبال جنگ غزه، به ویژه کشتار وحشتناک دهها هزار غیرنظامی، قبول کند.
آدام توز، تحلیلگر بریتانیایی در روزنامه گاردین نوشت که تصویر موجود از امریکا به عنوان کشوری که نقشی در بحران فلسطین و جنوب لبنان ندارد و تلاش دارد که جلو یک جنگ تمام عیار در خاورمیانه یا جنگ سوم جهانی با روسیه را بگیرد، تصویری یک ابرقدرت در حال زوال است.
او با اشاره به این بحرانها می گوید: «اگر این تحلیل نقش واشنگتن در این حوادث را دستکم گرفته باشد، چه؟ اگر مقامهای کلیدی در حکومت بایدن واقعاً این لحظه را یک فرصت تاریخی برای بازتعریف توازن قدرت در جهان و خاورمیانه ببینند، چه؟ اگر آنچه که ما شاهد آن هستیم، چرخش عمدی و جامع امریکا به سوی بازنگری در نظم جهانی از طریق یک استراتژی تنش باشد، چه؟»
این شک و تردید توز دیدگاه غالب در خاورمیانه است که همواره اسرائیل را ابزار امریکا برای کنترول این منطقه دیدهاست.
وبسایت خبری پولیتیکو گزارش داد مقامات ارشد کاخ سفید به طور خصوصی به اسرائیل اعلام کردند که ایالات متحده از تصمیم این کشور برای افزایش فشار نظامی بر حزبالله حمایت خواهد کرد. در حالیست که حکومت بایدن در هفتههای اخیر به طور علنی از حکومت اسرائیل خواسته بود تا حملات خود را در جنوب لبنان محدود کند.
بایدن در ماه مارچ به نتانیاهو هشدار داده بود که به جنوب لبنان هجوم نه برد و آن را خط سرخ خود توصیف کرده بود. با این حال، اسرائیل دامنه جنگ را تا بیروت، پایتخت لبنان نیز بردهاست.
آرون میلر باور دارد که بایدن، هم به دلایل احساسی و هم به دلایل سیاسی، اهداف جنگی اسرائیل را قابل قبول میداند. این اهداف تضمین میکند حماس، به عنوان یک سازمان نظامی، هرگز قادر نباشد یک حادثه دیگر مانند ۷ اکتوبر را رقم بزند، از این رو به حاکمیت حماس بر غزه باید پایان داده شود.
تضعیف حماس و حزبالله با سیاست اعلام شده کاخ سفید در مورد حفاظت از امنیت اسرائیل همخوانی دارد. ولی در عین حال، کاخ سفید میکوشد که دامنه جنگ محدود بماند. زیرا، اگر بحران براثر درگیری اسرائیل و ایران گسترش یابد، پای امریکا نیز به آن کشیده خواهد شد.
حکومت بایدن تلاش کردهاست که اسرائیل را از حمله به تاسیسات نفتی و اتمی ایران باز دارد. در آستانه انتخابات، بالا رفتن سرسامآور قیمت نفت یا ورود امریکا به یک جنگ دیگر، راه را برای ورود دونالد ترامپ، کابوس لیبرالها و چپهای امریکا به کاخ سفید باز میکند.
پولیس امریکا خبر داد که سومین تلاش احتمالی برای سوقصد به جان دونالد ترامپ را خنثی کرده است. پولیس اعلام کرد که روز شنبه یک مرد ۴۹ ساله که سلاح و مدارک شناسایی جعلی بههمراه داشته را در نزدیکی ستاد انتخاباتی ترامپ در کالیفرنیا بازداشت کرده است.
ستاد انتخاباتی ترامپ چهارم میزان در بیانیهای اعلام کرد مقامهای اطلاعاتی ایالات متحده به ترامپ درباره «تهدیدهای واقعی و مشخص» حکومت ایران برای ترور او اطلاعرسانی کردهاند.
ترامپ در همان روز از حضور مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی در نیویارک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و مراقبت نیروهای امنیتی امریکا از او ابراز تعجب کرد و گفت در حالی که تهران به دنبال کشتن من است، نیروهای ما از پزشکیان محافظت میکنند.
ترامپ شامگاه شنبه ۲۳ سرطان ۱۴۰۳ در تجمع انتخاباتی خود در ایالت پنسیلوانیا هدف گلوله قرار گرفت و از ناحیه گوش مجروح شد. او از این حمله جان سالم به در برد. در این حادثه یکی از حاضران در تجمع انتخاباتی ترامپ جان خود را از دست داد. مهاجم نیز که یک مرد ۲۰ ساله با نام توماس متیو کروکس بود، از سوی تکتیرانداز سرویس مخفی امریکا هدف قرار گرفت و کشته شد.
پس از آن، پولیس امریکا در ۲۵ سنبله ۱۴۰۳، از تیراندازی در خارج از زمین گلف متعلق به ترامپ در پالم بیچ خبر داد. مقامهای پولیس پالم بیچ در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۲۵ سنبله با اعلام خبر بازداشت یک مظنون گفتند که فرد مسلح در میان بوتهها در نزدیکی زمین گلف بود که ماموران سرویس مخفی لوله تفنگ او را مشاهده کردند.
کامالا هریس، نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری امریکا، روز شنبه گزارشی از آزمایش پزشکی خود را منتشر کرد.
کاخ سفید یادداشت پزشک رسمی کامالا هریس را پخش کرده که در آن آمده است او از نظر جسمی و ذهنی برای پیشبرد وظایف ریاستجمهوری آماده است.
در نامه جاشوا سیمونز آمده که معاون رئيسجمهور امریکا «هیچ مشکل خاصی ندارد» و بهرغم مشغولیتهایش، سبک زندگی فعالانه و رژیم غذایی سالم دارد.
آخرین آزمایش پزشکی کامالا هریس در ماه اپریل انجام شده است.
در این گزارش همچنین گفته شده که خانم هریس هرازگاهی از حساسیتهای فصلی رنج میبرد، از سیگار یا تنباکو استفاده نمیکند و الکل نیز در حد «اعتدال» مصرف میکند.
گزارش نتیجهگیری کرده که کامالا هریس «قابلیتهای جسمی و ذهنی لازم» برای پیشبرد وظایف رئيسجمهور امریکا و فرمانده کل قوا را دارد.
کامالا هریس ۵۹ ساله با دونالد ترامپ ۷۸ ساله در انتخابات ماه نوامبر ریاستجمهوری امریکا رقابت میکند.
دونالد ترامپ تاکنون گزارش جامعی از وضعیت سلامتی خود منتشر نکرده اما پس از سوءقصد نافرجام به جان او، تیم انتخاباتیاش اعلام کرد که نتایج پزشکی نشان میدهد ترامپ از سلامتی کامل برای تصدی مقام فرمانده کل قوا برخوردار است.
کامالا هریس در یک نشست خبری گفت که عدم تمایل ترامپ به ارائه نتایج پزشکی دقیق از سلامتیاش، نمونهای از عدم شفافیت رئیسجمهور پیشین امریکا است.
خبرگزاری رویترز نوشته است که گزارش آزمایش پزشکی هریس، به هدف جلب توجه به عدم شفافیت ترامپ در این زمینه منتشر شده است.
دونالد ترامپ پیشتر جو بایدن، رئيسجمهور امریکا را بهخاطر کهولت سنی مورد انتقاد قرار میداد و میگفت او توانایی لازم برای اجرای وظایف رئیسجمهور را ندارد.
با کنارهگیری بایدن از رقابتها، اکنون اما کارزار انتخاباتی هریس سعی میکند ورق را برگرداند و توانایی دونالد ترامپ ۷۸ ساله برای ریاستجمهوری را زیر سوال ببرد.
گاردین و والاستریت ژورنال با بررسی نظرسنجیها در هفت ایالت چرخشی، از روند افزایش حمایت رایدهندگان از دونالد ترامپ در این ایالتهای کلیدی خبر دادند. روزنامه گاردین نوشت که آمار در نظرسنجی باعث نگرانی ستاد انتخاباتی کامالا هریس شده است.
طبق این گزارش، در هفت ایالتی که به عنوان رقابتی شناخته میشوند فاصله دونالد ترامپ با کامالا هریس در حال کاهش و ترامپ در حال کسب حمایت بیشتر است.
گاردین با مقایسه نتایج نظرسنجیها طی ۱۰ روز گزارش داد، در حالی که در دو هفته گذشته کامالا هریس در نظرسنجیها چهاردرصد از ترامپ جلوتر بود، از روز ۱۹ میزان این برتری به دو درصد کاهش یافته و در حال حاضر ۴۶ درصد رایدهندگان از ترامپ و ۴۸ درصد از هریس حمایت میکنند.
اما با توجه به اینکه آرای هفت ایالت چرخشی پنسلوانیا، ویسکانسین، کارولینای شمالی، جورجیا، آریزونا و نوادا در تعیین رییسجمهوری آینده امریکا نقش اصلی را دارد، نگرانیهای دموکراتها در ارتباط با این ایالتها رو به افزایش است.
طبق بررسی گاردین، در حالی که دو نامزد در این هفت ایالت اختلاف ناچیزی دارند، هریس در سه ایالت نوادا، میشیگان و پنسلیوانیا دست برتر را دارد و ترامپ در ایالتهای دیگر از هریس پیشی گرفته است.
همین اختلاف میتواند باعث شود ترامپ ۲۷۰ رای کالج الکترال مورد نیاز را از آن خود کند و وارد کاخ سفید شود.
از سوی دیگر، از زمان مناظره انتخاباتی هریس و ترامپ در روز ۲۰ سنبله، حمایت از هریس در دو ایالت کلیدی پنسیلوانیا و ویسکانسین رو به کاهش است.
در حالی که تا یک هفته پس از مناظره، هریس در ویسکانسین یک درصد از ترامپ جلوتر بود، نظرسنجی دانشگاه کوینیپیاک که چهارشنبه ۱۸ میزان منتشر شد، نشان میدهد ترامپ در این ایالت دو درصد از هریس جلوتر افتاده و در پنسیلوانیا نیز برتری شش درصدی هریس به سه درصد رسیده است.
حمایت بیشتر از ترامپ در ارتباط با جنگهای اوکراین و غزه
طبق گزارش گاردین، ادامه تنشها در خاورمیانه و گسترش حملههای اسرائیل در لبنان باعث خشم بیشتر جمعیت عربتبار ایالت میشیگان از دولت بایدن و هریس شده است، و در میشیگان و ویسکانسین ترامپ در ارتباط با بحران خاورمیانه از حمایت بیشتری برخوردار است.
از سوی دیگر، والاستریتژورنال شنبه ۲۱ میزان در گزارشی نوشت در حالی که جنگهای اوکراین و خاورمیانه بر انتخابات امریکا سایه افکنده، رایدهندگان در نظرسنجی جدید این رسانه در هفت ایالت رقابتی، گفتهاند دونالد ترامپ در مقایسه با کامالا هریس بهتر میتواند امریکا را از این دو بحران عبور دهد.
طبق این گزارش، ترامپ در میان رایدهندگان ایالتهای چرخشی، در مورد اینکه چه کسی بهتر میتواند با جنگ روسیه در اوکراین مقابله کند، با ۵۰ درصد در مقابل ۳۹ درصد از هریس جلوتر است و در مورد جنگ اسرائیل و حماس نیز با اختلاف بیشتری، ۴۸ درصد در مقابل ۳۳ درصد، برتری دارد.
دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، بار دیگر بر اخراج مهاجران غیرقانونی از این کشور تاکید کرد. او همچنین خواستار مجازات اعدام برای مهاجران غیرقانونی شد که شهروندان امریکا را میکشند.
او روز جمعه در یک گردهمایی انتخاباتی گفت در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، مهاجران غیرقانونی تحت تعقیب قرار خواهند گرفت و پس از بازداشت اخراج خواهند شد.
ترامپ هشدار داد در صورتی که مهاجران غیرقانونی دوباره به امریکا بازگردند، ۱۰ سال زندانی خواهند شد.
دونالد ترامپ روز دوشنبه ۱۶ میزان در مصاحبهای گفت در حال حاضر «شمار زیادی از ژنهای بد» در ایالات متحده امریکا وجود دارد.
ترامپ با انتقاد از کامالا هریس، رقیب دموکراتاش گفته است که در پی «سیاست مرز باز» اداره بایدن و هریس، ۱۳ هزار «قاتل» در میان مهاجران بهصورت غیرقانونی وارد امریکا شدند.
حملات ترامپ علیه مهاجران در جریان کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا بیشتر شده است. ترامپ و ستاد انتخاباتی او از این موضوع به عنوان دلیلی برای حمله به سیاستهای کامالا هریس، رقیب دموکراتاش استفاده میکند.
ولسوالی خیبر ایالت خیبرپختونخوای پاکستان روز جمعه، ۲۰ میزان، میزبان جرگه قومی پشتونها با میزبانی جنبش محافظت از پشتونها، است.
خیمه زدن برای جرگه در منطقه خیبر و ساحه تحت نفوذ قبیله کوکیخیل افریدی پیامی نمادین دارد.
ملک ولیخان کوکیخیل، خان محله کوکیخیل، در سال ۱۹۸۵ زمانی که ببرک کارمل، رئیسجمهور وقت افغانستان، جرگه قبایل دو طرف خط دیورند را در کابل فراخواند، با ۵۰۰ نفر در پل تخنیک کابل حاضر شد. کوکیخیل در آن زمان از دولت افغانستان سلاح دریافت میکرد و جنگ علیه ارتش و نهادهای امنیتی پاکستان در ولسوالی خیبر را رهبری میکرد.
پسر او، ملک نصیر کوکیخیل، اکنون از حامیان برجسته جرگه امروزی به رهبری جنبش محافظت از پشتونها است؛ اما اینبار، او از یک جنبش مسالمتآمیز حمایت میکند.
برگزارکنندگان جرگه از حدود ۳۰ هزار نماینده از احزاب سیاسی، قبایل، سازمانهای اجتماعی و سایر قشرها دعوت کردهاند تا در این گردهمایی شرکت کنند.
محور بحث جرگه چیست؟
ظاهراً در این جرگه امنیت، مصونیت، جغرافیا، فرهنگ و مشکلات سیاسی و اقتصادی مناطق پشتوننشین مطرح است، اما مشکل اصلی، سیاستهای حمایتی ارتش و نهادهای امنیتی پاکستان در رابطه با گروههای تروریستی و بنیادگراست که پشتونها و افغانها در پنج دهه گذشته در دو طرف دیورند از آن رنج میبرند.
رهبران جنبش حفاظت از پشتونها معمولاً از اصطلاح «جنگ دالر» استفاده میکنند. «یونیفورم، تروریسم را حمایت میکند» شعار اساسی جنبش تحفظ از پشتونها، بیانیه کامل این جنبش را ارائه میدهد. این بیانیه جایگاه تعیینکنندهای در بحثهای جرگه خواهد داشت.
بهرغم اینکه حکومت و نیروهای امنیتی پاکستان و اداره محلی ولسوالی خیبر فعالیت جنبش تحفظ از پشتونها را ممنوع اعلام کردند و محل جرگه و برگزارکنندگان آن را هدف حملات مکرر قرار دادند، اعضای جنبش مذکور رنگ و عزم صلحآمیز خود را حفظ کردند.
منظور پشتین یک روز قبل از برگزاری جرگه در مراسم جنازه چهار تن از اعضای کشتهشده جنبش خود، تأکید کرد که جرگه در فضای دموکراتیک برگزار میشود و او از تصمیمهای آن پشتیبانی میکند.
بر اساس دستور جلسه، این جرگه به جلسات عمومی و جلسات ویژه تقسیم میشود. سخنرانیهای کلیدی در جلسات عمومی انجام میشود و در جلسات ویژه، نمایندگان هر ولسوالی و منطقه در خیمههای ویژه خود در مورد مسائل بحث میکنند. پس از این بحثها، کمیته ویژه سازماندهی تشکیل میشود که وظیفه اجرا و پیگیری تصمیمات را بر عهده دارد.
در روز اول جرگه، در مورد خسارات و اثرات اجتماعی و اقتصادی جنگ بحث میشود. جنبش حفاظت از پشتونها یک «کاغذ سفید» در مورد خسارات جنگ در پشتونخوا تهیه کرده است که روز جمعه بین اعضای جرگه توزیع شده است. این سند نه تنها اطلاعات مهمی را ارائه میدهد، بلکه به هدایت بحثها و گفتگوها در جریان جرگه نیز کمک میکند.
بر اساس متنی که در «کاغذ سفید» آمده، عملیات نظامی پاکستان منجر به آواره شدن بیش از سه میلیون و هفتصد هزار پشتون و کشته شدن بیش از ۶۸ هزار غیرنظامی شده است که ۷۵ درصد آنها پشتون بودهاند. نرخ فقر در مناطق پشتوننشین به دلیل درگیریها ۲۷ درصد افزایش یافته است. علاوه بر این، سند مذکور نشان میدهد که به طور متوسط در هر منطقه از هر صد خانه، ۲۰ خانه و هزاران مغازه آسیبدیده و تخریب شده است.
این سند همچنین به آمار مرگ و میرها و معلولیتهای ناشی از ماینهای کاشته شده توسط ارتش میپردازد. یکی دیگر از مسائل مهم برجسته شده که بهعنوان نیروی محرکه اصلی جنبش حمایت از پشتونها عمل میکند، ناپدید شدن اجباری غیرنظامیان است.
بر اساس آمار این جنبش، چهار هزار و ۹۵۲ نفر در ۲۶ منطقه خیبر پشتونخوا ناپدید شدهاند و ارتش و سازمانهای امنیتی پاکستان مسئول ربوده شدن آنها پنداشته میشوند.
جنبش حفاظت از پشتونها که میزبان جرگه است، گزارش تصویری را برای شرکتکنندگان ارائه خواهد کرد که در آن تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و روانی جنگ، ناپدید شدن اجباری و بیخانمان شدن غیرنظامیان ناشی از عملیات نظامی پاکستان را برجسته میکند.
اعضای خانوادههای آسیبپذیر از مناطق مختلف خیبر پشتونخوا، به ویژه از وزیرستان شمالی و جنوبی، سوات و سایر مناطق قبیلهای، برای به اشتراک گذاشتن داستانهای غمانگیز از دست دادن عزیزان خود به جرگه دعوت شدهاند.
در میان مهمانان دعوتشده، دو پدر سالخورده اهل سوات و لکی مروت هستند که بسیاری از اعضای خانواده را در حملات مستقیم ارتش پاکستان از دست دادهاند. زنانی که شوهران و پسرانشان به جبر ناپدید شدهاند و سرنوشتشان - مرده یا زنده - هنوز مشخص نیست، نیز فراخوانده شدهاند تا داستانهای خود را در جرگه به اشتراک بگذارند.
بر اساس برنامه جرگه، در طول شام، خلاصهای از موضوعات کلیدی به منظور آمادهسازی برای روز دوم به اشتراکگذاران ارائه خواهد شد.
در روز دوم، در نشستهای ویژه، نمایندگان هر منطقه گرد هم میآیند تا وضعیت غمانگیزی را که پشتونها در دو دهه گذشته با آن مواجه بودهاند، بررسی و تأمل کنند.
هر اردوگاه یا خیمه منطقهای نمایندگان خود را از طریق رأیگیری انتخاب میکند که سپس مسئول مدیریت بحثها در اردوگاه خود و ارائه گزارشهای خود در تالار عمومی جرگه هستند.
روز سوم جرگه بر تعیین یک کمیته ویژه که وظیفه سازماندهی و نظارت بر تطبیق تصمیمات و نتایج جرگه را دارد، متمرکز خواهد بود. این کمیته پس از پایان بحث و قطعنامههای خیمهها کار خود را آغاز خواهد کرد.
نمایندگان تقریباً ۸۰ خیمه - ۴۵ از ولسوالیها و مناطق و ۳۵ از احزاب سیاسی و سایر گروهها - در مورد موضوعات کلیدی بحث خواهند کرد و راهحلهای پیشنهادی خود را تقدیم خواهند کرد.
نماینده هر خیمه قطعنامه بحث شده در خیمه خود را در روز دوم جرگه به تالار عمومی جرگه ارائه میکند. بر اساس برنامه، از نمایندگان هر خیمه اعضایی برای تشکیل کمیته سازماندهی جرگه تعیین خواهند شد.
این کمیته جوهر تمام قطعنامهها را استخراج میکند و راهنمای کار و راهبرد آینده را بر اساس این بینشها بازنویسی میکند. در پایان جرگه، رهبران کمیته سازماندهی و اعضای تازه منتخب، نتایج و رویههای آتی جرگه را مورد بحث و بررسی قرار داده و تصمیمات نهایی و مراحل بعدی را در یک سوگندنامه اعلام خواهند کرد.
تطبیق فیصلههای جرگه
این جرگه اولین جرگه در نوع خود در پشتونخوا محسوب میشود که تنوع فکری، سیاسی و اجتماعی شرکتکنندگان در آن را به نمایش میگذارد.
اجندا، مدیریت و پایبندی برگزارکنندگان به روند تصمیمگیری این جرگه با جرگههای سنتی که پشتونها در قریهها و مناطقشان برگزار میکردند، تفاوت چشمگیری دارد.
ماهیت و ترکیب منحصر به فرد این جرگه نگرانیهایی را برای دولت و نهادهای امنیتی در پاکستان ایجاد میکند. در نتیجه، تلاشهای قابل توجهی برای جلوگیری از برگزاری آن انجام شده است.
اگرچه دولت اکنون اجازه داده است که جرگه برگزار شود، اما امیدوار است که دخالت مقامات دولتی و رهبران قومی و سیاسی تحت تأثیر دولت مانع از ظهور تصمیماتی شود که میتواند چالشهای جدیدی را برای اسلامآباد ایجاد کند.
یکی از موضوعات کلیدی که در این جرگه قابل بحث است، خروج نظامیان پاکستانی از مناطق قبایلی و استقلال پشتونخوا در تصمیمگیری و سیاست است. جنبش محافظت از پشتونها، رهبران قبایل و حتی مخالفان مسلح پاکستان (تحریک طالبان پاکستان) دیدگاه مشابهی در این مورد دارند.
تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) در روزهای گذشته از برگزاری این جرگه حمایت کرده است. تیتیپی گفته به احترام جرگه پشتونها در خیبر پنج روز آتشبس اعلام کرده است.
یک جنبه حیاتی برای تطبیق این گونه تصمیمها، ضمانت اجرایی مصوبات جرگه است که در حال حاضر نامشخص است. در جرگههای سنتی پشتونها، تصمیمها معمولاً از طریق چلویشتی (نیروی ۴۰ نفره) قبیلهای و لشکرهای قومی اجرا میشود.
اگر این جرگه قبایل را وادار کند که به تصمیمات خود پایبند باشند، اسلامآباد ممکن است در برخورد با پیامدهای آن با چالشهای دشواری روبرو شود.