جبهه آزادی میگوید ۸۷ حمله در سال گذشته علیه طالبان انجام داده است
جبهه آزادی افغانستان در سومین سالگرد فعالیت سیاسی و نظامی خود گزارش داد که در سال گذشته ۸۷ حمله هدفمند را علیه طالبان انجام داده است.
جبهه آزادی نوشت که در این حملات ۲۲۹ جنگجو و سردستههای طالبان کشته شده و ۱۶۶ عضو دیگر این گروه زخمی شدهاند.
جبهه آزادی افغانستان پنجشنبه، نهم حوت در گزارشی به مناسبت سومین سالگرد فعالیتهای سیاسی و نظامی خود نوشت که این جبهه در سه سال گذشته دستکم ۳۳۰ حمله را در مناطق مختلف افغانستان علیه طالبان انجام داده است.
این جریان سیاسی-نظامی مخالف طالبان اعلام کرد که در عملیاتهای هدفمند علیه طالبان در سه سال گذشته ۸۲۱ جنگجوی این گروه را از پای درآورده و ۸۶۸ عضو دیگر این گروه را زخمی کرده است. جبهه آزادی افزود که در عملیاتهای نظامی علیه طالبان در این سه سال، ۱۳ عضو این جبهه کشته شدهاند.
جبهه آزادی افغانستان افزود که در سه سال گذشته با رعایت «قوانین جنگ و موازین بشردوستانه بین المللی» و به کارگیری از شیوه جنگ چریکی «ضربات کوبندهای» را بر گروه طالبان وارد کرده و از آسیب رساندن به «شهروندان ملکی و تاسیسات عامالمنفعه» خودداری کرده است.
این جبهه همچنان تصریح کرد که برحذر داشتن کشورهای تاثیرگذار از تعامل و به رسمیتشناسی اداره طالبان و روشنسازی ماهیت «خشونتبار» طالبان از اهداف راهبردی این جریان در یک سال پسین بوده است.
جبهه آزادی افغانستان اذعان کرد که در یک سال گذشته فعالیتهای سیاسی نظامی خود را در ۳۱ ولایت افغانستان گسترش داده است. این جریان سیاسی نظامی مخالف طالبان نوشت که در سال گذشته از نظر انسجام سازمانی و تقویت قابلیتهای عملیاتی به «دستآوردهای بزرگی» دست یافته است.
این جبهه مخالف طالبان در نهم حوت سال ۱۴۰۰ مدتی پس از تسلط گروه طالبان بر افغانستان تاسیس شد. این جریان سیاسی-نظامی توسط شماری از مقامات و نظامیان حکومت پیشین تاسیس شده است. جبهه آزادی یکی از محدود جریانهای مخالف طالبان است که به مبارزه نظامی علیه طالبان باور دارد. این جبهه اخیرا برای اجرای عملیاتهای مشترک علیه طالبان، با جبهه مقاومت ملی به توافق رسید.
واحد تحقیقی مجله معتبر اکونومیست در گزارش سالانه خود درباره شاخص دموکراسی در سال ۲۰۲۴ اعلام کرد که افغانستان از میان ۱۶۷ کشور جهان ۰.۲۵ امتیاز کسب کرده و در قعر جدول قرار گرفته است.
طبق این گزارش اداره طالبان استبدادیترین نظام را در میان کشورهای جهان دارد.
بر اساس این گزارش، میانمار و کوریای شمالی به ترتیب پس از افغانستان در میان کشورهایی قرار گرفتهاند که فاقد حاکمیت انتخابی، مشارکت سیاسی و آزادیهای مدنی هستند. حکومت طالبان نیز در رده «استبدادی» این شاخص طبقهبندی شده است.
واحد تحقیقی اکونومیست یک نهاد تحقیقاتی است که درباره مسائل جهانی پیشبینیهای سیاسی و اقتصادی ارائه میدهد. این نهاد با بیش از ۷۵ سال تجربه و شبکهای از ۴۰۰ تحلیلگر، به دولتها، شرکتها و نهادهای مالی کمک میکند تا در شرایط پیچیده تصمیمات آگاهانه بگیرند.
طالبان تحت حاکمیت خود، نهتنها آزادی بیان، حقوق زنان و مشارکت سیاسی را کاملاً از بین بردهاند، بلکه حتی آموزش دختران، کار زنان و حقوق اقلیتها را نیز ممنوع کردهاند. برخلاف کوریای شمالی و میانمار که دولتهایشان ساختار مشخصی دارند، طالبان بدون قانون اساسی و با احکام مذهبی سختگیرانه حکومت میکنند.
در شاخص دموکراسی ۲۰۲۴، افغانستان در جایگاه آخر قرار گرفته است، که نشاندهنده بستهترین و استبدادیترین حکومت جهان است.
روند انتخاباتی و کثرتگرایی
در شاخص نمرهدهی تکثرگرایی این گزارش کشورهای افغانستان، سودان، سوریه، جمهوری افریقای مرکزی، ترکمنستان و لائوس همگی نمره صفر در این بخش دارند. این بدین معناست که هیچ روند انتخاباتی معتبری در این کشورها وجود ندارد.
کارایی دولت
در شاخص میزان کارایی، شفافیت و پاسخگویی هم افغانستان، سودان، سوریه و میانمار نمره صفر را دارند. با این حال اما لائوس (۲.۸۶) و کوریای شمالی (۲.۵۰) امتیاز بالاتری دارند، چون حکومت آنها، با اینکه استبدادی است، منظمتر اداره میشود.
مشارکت سیاسی این شاخص بررسی میکند که تا چه حد شهروندان میتوانند در فرآیندهای سیاسی مشارکت کنند. افغانستان تنها کشوری در این فهرست است که نمره ۰.۰۰ در این بخش دارد، که نشاندهنده فقدان کامل هرگونه مشارکت سیاسی، حتی برای نخبگان خاص یا گروههای نزدیک به حکومت است
فرهنگ سیاسی
در شاخص فرهنگ سیاسی که حمایت عمومی از ارزشهای دموکراتیک را بررسی میکند افغانستان تحت کنترول طالبان نمره ۱.۲۵ را گرفته است که نشان میدهد فضای سیاسی و فرهنگی کشور بسیار بسته و تحت نفوذ ایدئولوژی افراطی طالبان است. کشورهایی مانند ترکمنستان (۵.۰۰) و سودان (۵.۶۳) امتیاز بالاتری دارند، که نشان میدهد در آنها حداقل بخشهایی از جامعه به ارزشهای دموکراتیک تمایل دارند، حتی اگر حکومتها سرکوبگر باشند.
آزادیهای مدنی
در این گزارش در شاخص آزادیهای مدنی میزان آزادی بیان، آزادی اجتماعات، حقوق زنان و حقوق اقلیتها را ارزیابی شده است. افغانستان، سوریه، میانمار و کوریای شمالی همگی نمره صفر را دارند، که به معنای سرکوب مطلق آزادیهای مدنی و اجتماعی در این کشورها است
یک متحد بزرگ طبیعی برای جهان آزاد در افغانستان وجود دارد که در صورت انسجام و هماهنگی، ظرفیت زیادی برای تغییر روند سیاسی کشور به سمت تعادل، همزیستی و ثبات دارد.
جمعیت جوانان افغانستان که در بیست سال حضور جامعه جهانی و به لطف ارتباطات توانسته با دنیای بیرون آشنا و با فنآوری جدید بلد شوند، جهانبینی متفاوتی برای خود ساختهاند، اما نقش آنها در تصمیمگیریهای بزرگ سیاسی چندان پررنگ نیست.
این جوانان که در درون اداره طالبان، نهادهای مدنی جامعه افغانستان و دنیای مهاجرت در منطقه و غرب به سر میبرند، از وضعیت حاکم بر کشور سرخوردهاند.
تظاهرات گسترده علیه طالبان در نزدیکی ارگ ریاستجمهوری کابل ۳ سپتامبر ۲۰۲۱
یک مقام جوان وزارت خارجه طالبان که مسئولیت یکی از ریاستهای مهم را دارد، به افغانستان اینترنشنال میگوید هر وقت فرمانی از قندهار صادر میشود، او ترجیح میدهد به زادگاهش در قندوز برود و بهجای ریاست در مقر وزارت خارجه، کنار جوی آب نشسته و کتاب بخواند.
افغانستان اینترنشنال به دلیل حساسیت موضوع اسم و مقام این رئیس را افشا نمیکند، اما او میگوید به دلیل کجروی رهبران کهنسال و محافظهکار طالبان، «نفس کشیدن در کابل» سخت شده است.
این مقام در دوران شورش طالبان علیه حکومت پیشین افغانستان، در بخش فرهنگ و تبلیغات این گروه فعال بود. او اکنون به یکی از چهرههای میانهرو طالبان تبدیل شده، مورد اعتماد وزیر خارجه است و در بسیاری نشستهای طالبان با هیئتهای خارجی در داخل کشور و در خارج دیده میشود.
هزاران نفر در درون طالبان که به کمک اطلاعات و اتصال به شبکههای اجتماعی، به قدرت رسیدهاند اکنون خود را در انزوا میبینند و از مسیر حرکت کشور ناراضیاند.
نفس کشیدن برای جوانانی که بیرون از اداره طالبان هستند، دشوارتر است. آنها خود را در میدان تنها رها شده قلمداد میکنند.
جوانانی که در خارج به سر میبرند، ظاهرا درگیر روزمرگی و زندگی مهاجرتاند، اما قلب آنان همچنان برای وطنشان میتپد و به امید فرصتی برای بازگشت و آوردن تغییر در جامعهاند.
افغانستان، کشوری با بیشترین جمعیت جوان در جهان است. سازمان ملل متحد میگوید ۶۳ درصد جمعیت چهل میلیونی افغانستان زیر سن ۲۵ سال قرار دارند که عمده آنها به دنبال یک زندگی بهتر، غیرافراطی و پیشرفته برای امروز و آینده خود هستند. این جوانان در روستاها و شهرها حضور دارند و از ناچاری در بلاتکلیفی، مهاجرت، عضویت در گروههای سیاسی تمایل پیدا کردهاند.
نجیب پیکان که در برنامه IVLP امریکا شرکت کرده است، میگوید: «این جوانان جبرا قربانی افراطگرایی، تحجر و فقر اند و به امیدی فرصتی اند که نجات داده شوند. جوانان افغان از ایران دلسرد هستند. روسیه درگیر خود است. چین به این جوانان بزرگ شده در دوره حضور غرب در افغانستان، تکیه نمیکند. پاکستان دغدغه خود را دارد. بناء تنها امید آنها از این وضعیت جهان آزاد به رهبری امریکا است. امریکا لازم نیست دوباره به افغانستان برگردد، اما با کار مشترک با این نسل میتواند زمینه تغییر را از درون جامعه فراهم کند.»
برای هر نوع تغییر در جامعه، جوانان میخواهند منافع خود را با منافع جامعه جهانی گره بزنند.
فریما نوابی، فعال حقوق زن که در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ در امریکا درس خوانده، میگوید سیاستمداران نسل نو امریکا آشنایی مستقیمی با افغانستان دارد و این ظرفیت را درک میکنند.
خانم نوابی گفت: «شش نفر در کابینه آقای ترامپ در افغانستان بودهاند. وزیران او با افغانستان و مسایل کشور ما تماس مستقیم دارند. تحصیلکردههای افغانستان در امریکا نیز میتوانند بهعنوان عامل تغییر عمل کنند. آنها میتوانند یک هدف مشترک را تعرف کنند. این قوه میتواند تأثیرگذار باشد. اما یک انسجام لازم است که موثرتر باشد. دور یک فورمول مشخص جمع شود که منافع افغانستان و جامعه جهانی در آن تأمین شود. منافع خود را با منافع درازمدت امریکا گره بزنند و شبکه ایجاد کنند برای هماهنگی داخلی و غرب.»
برای این تغییر لازم است که جوانان با رسیدن به مرجع تصمیمگیری، آینده بهتری را رقم زنند. نمونههایی در جامعه اسلامی وجود دارد که رهبران آگاه تمام جامعه را بیدار کردهاند.
دانشآموزان یک مکتب پسرانه در کابل
رهبری محافظهکار طالبان، خلاف تمایل عملگرایان، از روزی که روز کار آمده، کارزار گستردهای برای کشاندن جوانان افغانستان به تفکر طالبانی راه انداخته است. این حرکت اوضاع کشور را بهبود نبخشیده. پس از تسلط طالبان تعداد مدارس دینی در افغانستان به نزدیک ۱۷۳۰۰ مدرسه رسیده است و هر روز هم بیشتر میشود.
عبدالرزاق صدیق، ریاست مدارس و دارالحفاظهای وزارت معارف طالبان، پیشتر به رسانهها گفته بود: «جامعه افغانستان یک جامعه مذهبی است و هر فرد معلومات مرتبط به دین و مذهب را نظر به ضرورت در سطح ابتدایی و عالی ضرورت دارد. به همین دلیل مدارس دینی در افغانستان رشد داده میشود.»
این تفکر حتی در میان خود طالبان خریدار ندارد. برخی از مقامهای طالبان بارها گفتهاند که جامعه علاوه بر طالب و ملا، به مهندس و پزشک نیاز دارد.
چنین تصویری میتواند از افغانستان یک جامعه به شدت بسته و افراطی به جهان تحویل دهد که نه تنها چالشهای فرهنگی بلکه تهدیدهای بالقوه امنیتی را متوجه منطقه و جهان میکند. اما طرف دیگر داستان، نقش فنآوری در مبارزه با افراطیت است که میتواند به جلوگیری از رادیکالیزه شدن حتی در درون مدارس کمک کند.
انترنت و رسانه اکنون رابطه تنگاتنگی با جوانان افغان در بخشهای مختلف دارد. ۶۷ درصد جمعیت افغانستان ماه یک بار تلویزیون میبیند که این میزان به معنای ۱۲ میلیون کودک و ۱۴ میلیون جوان است.
نجیب پیکان میافزاید مهمترین مسئله برای کمک به نسل نو ایجاد رابطه است: «جوانان افغان را میتوان در دو بخش دستهبندی کرد. تحصیلکردگان ناراحت که در میدان رها شدهاند و قدرت تغییر را از دست دادهاند. این جوانانیاند که با وجودی که ناراحتاند، گزینه نجات را فقط در همکاری با جهان آزاد میدانند. دوم، جوانانیاند که در اداره طالبان هستند، آنها افراطی شدهاند. سالانه نیم میلیون طالب از مدرسهها فارغ میشوند و به سمت افراطیت میروند.»
برای کمک به تغییر اوضاع با هر دو دسته باید کار شود. مهمترینش پل زدن بین جوانان از طریق رسانه، گفتوگو، کنفرانس و رایزنی است تا آنها به فکر نقادانه تشویق شوند و با همدیگر به بحث فراتر از دین و آخرت تمرکز کنند. این جوانان کار میخواهند و برای کار نیاز به تامین رابطه دارند. میتوان از کشورهای با ضریب بالای جوانان درس گفت و آنها را به سمت درست تشویق کرد.
روزنامه دیلی میل بریتانیا در گزارشی نوشت که با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان، پدیده «بچهبازی» و محافل بچهبازی در میان قدرتمندان محلی رونق گرفته است.
این گزارش تاکید دارد که اعمال تفکیک جنسیتی و مواضع تندروانه طالبان سبب عدم دسترسی به زنان و افزایش بچهبازی شده است.
دیلی میل پنجشنبه، نهم حوت در گزارشی درباره افزایش بچهبازی در افغانستان نوشت که قانون جزای حکومت پیشین در سال ۲۰۱۸ مجازات سنگینی را برای دستاندرکاران بچهبازی در نظر گرفته بود. این رسانه گفته با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان و خروج نیروهای خارجی از این کشور، محافل بچهبازی در میان قدرتمندان محلی فراگیر شده است.
در گزارش آمده است که اعمال تفکیک جنسیتی شدید توسط طالبان در افغانستان به گسترش پدیده بچهبازی کمک کرده است. دیلی میل نوشته است که طالبان با به قدرت رسیدن در سال ۲۰۲۱ تلاش کرد از خود تصویر مترقیتر به جهان نشان دهد، اما ادامه برخوردهای تندروانه این گروه با زنان برعکس ادعای این گروه را ثابت کرد.
این رسانه نوشت که استثمار و آزار جنسی کودکان در کنار دیگر رفتارهای «وحشیانه»، به نمادی از انحراف اخلاقی در میان مقامات طالبان بدل شده است. گزارش افزوده است که طالبان با پیاده کردن قانون امر به معروف، «مجموعهای از سادیستیترین و پوچترین آزار و اذیتهای زنان» را به نمایش گذاشتند.
دیلی میل همچنان نوشته است که هرچند قانون امر به معروف طالبان عمل بچهبازی را نیز منع کرده، اما حذف زنان از جامعه در پی عملیسازی این قانون سبب تشدید بچهبازی در افغانستان شد است. این رسانه تاکید کرده است که بیشتر این جنون (بچهبازی و آزارجنسی کودکان) «ناشی از مواضع تندروانه هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان است».
این گزارش تصریح کرده است که عمل بچهبازی در افغانستان با قدرت رابطه ناگسستنی دارد و این محافل در سالهای گذشته نیز در میان زورمندان رواج داشته است. نویسنده با اشاره به گزارشهای تلویزیونی که در دو دهه گذشته درباره بچهبازی در افغانستان ساخته شده تاکید میکند که روند کودکآزاری و سوء رفتارهای جنسی بهطور نظاممند در میان شبکههای قدرت جریان داشته است.
این رسانه همچنان نوشته است که طالبان از ارزشهای اسلامی برای بسیج و آمادهسازی هزاران نفر به جنگ و جهاد استفاده کرده، اما همزمان پسران خردسال را مورد سوء استفاده جنسی قرار داده است.
این گزارش خاطرنشان میکند که بچهبازی و آزار جنسی کودکان در افغانستان تحت تسلط طالبان در حالی افزایش یافته است که در حال حاضر مجازات همجنسگرایی در این کشور اعدم است. به اساس این گزارش، سوء استفاده جنسی از پسران نوجوان در میان عاملان بچهبازی «بسیار اخلاقیتری از تجاوز به زنان است».
با این حال دیلی میل نوشته است که جامعه جهانی پس از هزینه کردن میلیاردها دالر کودکان افغان را در میان وحشیگری بیامان رها کرده است.
جبهه مقاومت ملی افغانستان همزمان با سقوط سریع دولت اشرف غنی در سال ۲۰۲۱ و جبهه آزادی اندکی پس از آن، فعالیت خود را آغاز کرد.
تصویری که در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ منتشر شد، احمد مسعود، فرزند احمدشاه مسعود، فرمانده فقید مقاومت علیه طالبان را در فرودگاه کابل نشان میداد که به سمت یک چرخبال میرود تا برای مبارزه به پنجشیر برود. او پس از سقوط کابل، مدتی در پنجشیر علیه طالبان مقاومت کرد، اما نتوانست در تنها ولایتی که هنوز به تصرف طالبان درنیامده بود، ایستادگی کند. سرانجام پنجشیر نیز سقوط کرد و احمد مسعود به همراه یارانش به تاجیکستان گریخت و از آنجا مبارزه چریکی علیه طالبان را ادامه داد.
احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان
دومین جبههای که علیه طالبان اعلام مبارزه مسلحانه کرد، «جبهه آزادی» به رهبری جنرال یاسین ضیا، رئیس پیشین ستاد ارتش افغانستان بود. این جبهه کمی پس از سقوط افغانستان به دست طالبان، در ۲۸ فبروری ۲۰۲۲ تشکیل شد و تاکنون در داخل افغانستان به فعالیتهای مسلحانه خود ادامه داده است. این جبهه هنوز بهطور رسمی اعلام نکرده که مرکز فرماندهی آن کجاست، اما نیروهای آن در داخل افغانستان عملیاتهای متعددی انجام دادهاند.
اهداف و استراتژیهای جبهههای ضد طالبان
هدف اصلی این دو جبهه، جنگ و مبارزه مسلحانه علیه طالبان است. رهبران هر دو جبهه معتقدند که طالبان تنها زبان زور را میفهمند. رهبران این جبههها در گفتوگوهایی با افغانستان اینترنشنال گفتند که هر دو بر لزوم مبارزه مسلحانه علیه طالبان تأکید دارند، اما تفاوتهایی در دیدگاههایشان وجود دارد. جبهه مقاومت ملی افغانستان به رهبری احمد مسعود بر این باور است که باید هم در میدان جنگ و هم در عرصه سیاست در برابر طالبان ایستادگی کرد. به اعتقاد مسعود، داشتن قدرت نظامی در میدان جنگ، طالبان را مجبور خواهد کرد که پای میز مذاکره بنشینند و از طریق مذاکرات صلح، به یک راهحل پایدار دست یافت.
خالد امیری، فرمانده نظامی جبهه مقاومت ملی افغانستان با چرخبال ساقط شده طالبان در کوههای هندوکش
جبهه آزادی معتقد است که طالبان یک جریان ایدئولوژیک است و حاضر نیست با دیگران همکاری کند. جبهه آزادی بر این باور است که طالبان هیچگاه به صلح تن نخواهد داد و تنها راه مقابله با آنها مبارزه مسلحانه است.
تا کنون هیچیک از جبههها بهطور رسمی اعلام نکرده که با طالبان در تماس بودهاند، اما اخیراً فضل احمد معنوی، یکی از اعضای ارشد جبهه مقاومت ملی، در گفتوگو با افغانستان اینترنشنال تأیید کرد که این جبهه بهطور غیررسمی و غیرمستقیم با شبکه حقانی، شاخهای از طالبان، در ارتباط است. هنوز مشخص نیست که این ارتباط در چه سطحی است و چه اهدافی را دنبال میکند.
توافق جبهههای مخالف طالبان بر سر نظام غیرمتمرکز
بر اساس گفتوگوهایی که طی سه سال گذشته با رهبران جبهه مقاومت و جبهه آزادی انجام شده، هر دو جبهه روایت مشابهی از آینده نظام سیاسی افغانستان ارائه کردهاند. آنها خواهان یک نظام مردمسالار هستند که در آن قدرت بهصورت مساوی میان مردم تقسیم شود. هر دو جبهه، حکومت غیرمتمرکز را برای آینده افغانستان ترجیح میدهند.
با این حال، نفوذ سیاسی و نظامی این جبههها عمدتاً در مناطق فارسیزبان شمال افغانستان است. کارشناسان مسائل افغانستان معتقدند که این جبههها بهتنهایی قادر نخواهند بود در مناطق جنوب و جنوب شرق، که عمدتاً پشتوننشین هستند، نفوذ کنند. این مسئله چالشی بزرگ برای مشروعیت مبارزه آنها محسوب میشود. به همین دلیل، برخی از پشتونهای افغانستان به این جبههها با دیده تردید مینگرند.
جنرال یاسین ضیا، رهبر جبهه آزادی
چالش حمایت بینالمللی
جبهههای ضد طالبان در سه سال فعالیت خود نتوانستهاند یک حامی قدرتمند خارجی پیدا کنند که بهطور رسمی از مبارزه آنها حمایت کند. رهبران این جبههها تأکید دارند که یکی از دلایل عدم گسترش مبارزهشان علیه طالبان، کمبود امکانات و عدم حمایت خارجی است.
هر دو جبهه بارها از کشورهای غربی، بهویژه امریکا، درخواست کمک کردهاند، اما دولت بایدن همواره این درخواست را رد کرده است. وزارت خارجه امریکا در دوره جو بایدن اعلام کرد که از هیچ نوع مبارزه مسلحانه علیه طالبان حمایت نمیکند. اما حالا که دولت ترامپ روی کار آمده، هنوز موضع روشنی درباره افغانستان و جبهههای نظامی ضد طالبان اعلام نکرده است.
رهبران جبهههای ضد طالبان امیدوارند که اگر واشنگتن از آنها حمایت کند، بتوانند مبارزه مؤثرتری علیه طالبان داشته باشند. اما در حال حاضر، دولت جدید امریکا هنوز استراتژی خود در قبال افغانستان را مشخص نکرده است و همه منتظرند ببینند که ترامپ چه تصمیمی در مورد افغانستان تحت حاکمیت طالبان خواهد گرفت.
پنجاه و هشتمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو روز پنجشنبه نهم حوت آغاز شد.
ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان گفت وضعیت در افغانستان با گذشت هر روز به ویژه برای زنان به طور چشمگیری بدتر میشود.
او گفت سیاستهای زنستیزانه طالبان در مقایسه با دوره قبلی رژیم این گروه تشدید شده و نشانههایی از ظلم بیشتر در راه است.
آقای بنت از جامعه جهانی خواست برای رسیدگی به وضعیت افغانستان به مسئولیت خود عمل کند. او افزود که از ایجاد یک مکانیسم پاسخگویی مستقل که با کار او مطابقت داشته باشد حمایت میکند.
انتظار میرود آقای بنت امروز پنجشنبه گزارش خود درباره افغانستان را ارایه کند. اما پیش از نشست اصلی چند نشست حاشیهای برگزار میشود.
در این نشست هشتروزه که از ۶ تا ۱۴ حوت برگزار میشود مقامهای بلند پایه از ۱۰۰ کشور و سازمانهای جهانی در آن شرکت خواهند کرد.
فرشته عباسی، پژوهشگر دیدهبان حقوق بشر هم در این نشست وجود یک سازوکار تحت رهبری سازمان ملل برای جمعآوری شواهد و اسناد در افغانستان را ضرروی دانست.
به گفته وی، دیدهبان حقوق بشر چنین سازوکارهایی را برای وضعیتهای دیگر ایجاد کرده و افغانها نیز حق دارند چنین حمایتی دریافت کنند.
شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو این نشست را دور تازهای از تلاش برای پاسخگویی دانسته است.
نصیر احمد اندیشه، نماینده افغانستان در شورای حقوق بشر سازمان ملل، اجلاس شورای حقوق بشر را تلاشی برای ایجاد یک ساز و کار مستقل پاسخگویی دانسته است.
به گفته وی، «اين مکانیسم در كنار تلاشهای محكمه بينالمللی جرايم جنگی، دیوان کیفری بینالمللی و محكمه بينالمللی عدالت به تقاضای مردم افغانستان برای رسیدگی به جرايم بشری طالبان و ديگران یک دستاورد بزرگ خواهد بود.»
فاطمه امیری، یکی از بازماندگان حمله به آموزشگاه کاج در کابل که در این نشست حضور داشت، خواستار اقدامات عملی کشورها برای زنان و دختران افغانستان شد. او از تاثیری منفی وضعیت کنونی بر زنان افغانستان گفت که به گفته وی نیاز به توجه جدی دارند.
اصیلا وردک، فعال حقوق زنان نیز در این نشست تاکید کرد که تمام جنایات طالبان باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
به گفته وی، تعامل با طالبان بدون ملاحظات حقوق بشر مفید نیست.