کاغذپرانباز از سال ۲۰۰۸ در مکتبهای امریکا تدریس میشد.
خالد حسینی در گفتوگو با روزنامه نیویارکتایمز درباره تجربهاش در مواجهه با سانسور در ایالات متحده صحبت کرده است.
آقای حسینی گفت که رمان او، بدون هیچگونه نگاه واقعبینانه به زمینه کتاب و ارزیابی جامع ارزش ادبی آن، تنها بهدلیل شکایت گروهی کوچکی از والدین دانشآموزان ممنوع شده است.
به گفته او، شاکیان استدلال کردهاند که این اثر بهدلیل نمایش خشونت جنسی «مضر یا حتی غیرقابل باور است»، و در مواردی هم «کاغذپرانباز» را «ترویجکننده اسلام و تروریسم» دانستهاند.
«کاغذپرانباز» که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، تاکنون دهها میلیون نسخه در سراسر جهان به فروش رسیده است. این کتاب، سرگذشت نوجوانی از یک خانواده ثروتمند در افغانستان و رابطهاش با نوجوان خدمتکار خانهشان، را روایت میکند.
خالد حسینی که در دهه ۱۹۸۰ و در نوجوانی با خانوادهاش در امریکا پناهنده شد، میگوید کشوری که اکنون در آن زندگی میکند، امریکایی نیست که او در ذهن داشت؛ کشوری که پدر درباره آن صحبت میکرد و برای انتقال خانواده به آنجا سختی کشید.
این نویسنده ۶۰ ساله گفت که ممنوعیت کتابش از نظر شخصی هیچگونه ضرر یا سودی به او نرسانده و برعلاوه، احساس «غرور» میکند که «کاغذپرانباز» در کنار آثار نویسندگان برجستهای مثل تونی موریسون و مارگارت اتوود، با سانسور مواجه شده است.
«وقتی هدف حمله گروههایی قرار میگیرم که تحمل دیدگاههای متفاوت را ندارند، پس لابد کارم را درست انجام دادهام.»
با این حال، آقای حسینی گفت سانسور کتاب به ضرر دانشآموزان تمام میشود چرا که آزادی آنها نقض و دیدشان به دنیا محدود میشود.
حسینی گفت که تفاوت حیرتانگیزی میان دیدگاه والدین معترض که «نگران» خواندن «کاغذپرانباز» توسط فرزندانشاناند و دانشآموزانی که این کتاب را خواندهاند، وجود دارد.
او گفت: «از بیست سال به اینسو، نامههای فراوانی از دانشآموزان مکاتب دریافت میکنم که میگویند که 'کاغذپرانباز' آنها را تشویق کرده در برابر زورگویی بایستند، با تعصب مبارزه کنند، داوطلب شوند و به تأملی درونی دست یابند.»
او همچنین گفت رمان دیدی دقیقتر و مهربانانهتر نسبت به افغانستان و مردم آن در میان دانشآموزان ایجاد کرده است.
سانسور در ایالات متحده
روزنامه نیویارکتایمز با ۹ هنرمند و نویسنده در امریکا درباره سانسور و تاثیر آن بر کار آنها گفتوگو کرده است.
این روزنامه نوشت بهرغم اینکه راستگرایان حامی «عظمت را به امریکا بازگردانیم» آزادی بیان را اصل بنیادین توصیف میکنند و خود را قربانی سرکوب چپگرایان در رسانهها میدانند، اما در عمل آنچه پس از بازگشت دونالد ترامپ به قدرت اتفاق افتاده، با تعریف حامیان مطلقگرای آزادی بیان سازگار نیست.
در این گزارش آمده که سیاستهای دولت فدرال که تنوع، برابری نژادی و جنسیتی را هدف قرار میدهد، منجر به ممنوعیت یا تلاش برای ممنوعکردن برخی از واژهها، نظرات، کتابها و حتی افراد شده است.