پیروزی زهران ممدانی در برابر 'ارتشی از میلیاردرها'؛ آیا امریکا تغییر کرده است؟

پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویارک از سوی ناظران به عنوان غلبه یک کارزار مردمی بر نیروهای ثروتمند و بانفوذ تعبیر شده است.

پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویارک از سوی ناظران به عنوان غلبه یک کارزار مردمی بر نیروهای ثروتمند و بانفوذ تعبیر شده است.
ممدانی، سیاستمدار مسلمان با تبار هندی-اوگاندایی که تا یک سال پیش چهرهای ناشناخته بود، اکنون نام خود را به عنوان نخستین شهردار مسلمان نیویارک در تاریخ این شهر ثبت کرده است.
او با تنها ۳۴ سال سن، جوانترین شهردار نیویارک در بیش از یک قرن اخیر خواهد بود. برخی این پیروزی را نشانهای از تغییر فضای سیاسی در ایالات متحده میدانند.
ممدانی با بسیج دهها هزار داوطلب جوان و متنوع و با تمرکز بر مطالبات روزمره مردم، توانست رقبایی با پشتوانه مالی میلیاردرها، از جمله افرادی چون ایلان ماسک و دونالد ترامپ، را شکست دهد. پیامهای او درباره «وحدت، کاهش هزینههای زندگی شهری و اصالت در سیاستورزی» رایدهندگان را به هیجان آورد و مشارکت کمسابقهای را رقم زد.
کارزار مردمی در برابر ثروتاندوزان بانفوذ
زهران ممدانی کارزار انتخاباتی خود را به شیوههای کاملاً مردمی و از پایین به بالا پیش برد؛ راهبردی که بسیاری آن را «زلزله سیاسی» در نیویارک توصیف کردند. او با استفاده هوشمندانه از شبکههای اجتماعی و سازماندهی محلهبهمحله، جمعیتی عظیم از داوطلبان را پیرامون اهداف خود بسیج کرد.
به گزارش گاردین، حضور پررنگ او در فضای مجازی همراه با یک کارزار پرشور و متمرکز بر عدالت اقتصادی، باعث «جلب توجه بینالمللی و به حرکت درآوردن هزاران رایدهنده برای اولین بار شد. بسیاری از آنان جوان یا رنگینپوست بودند». این جنبش پویا نهتنها رایدهندگان جدید بلکه داوطلبان پراشتیاق را نیز وارد میدان سیاست کرد.
در مقابل این خیزش مردمی، چهرههای ثروتمند و پرنفوذ نیویارک در اردوگاه اندرو کومو، رقیب ممدانی صفآرایی کردند. به نوشته مجله تایم، بیش از بیست میلیاردر چکهای کلانی برای شکست دادنش نوشتند. میلیونها دالر از سوی سرمایهداران بزرگ سرازیر شد تا با تبلیغات منفی، شانس ممدانی را کمرنگ کنند.

برای نمونه، مایکل بلومبرگ شهردار پیشین نیویارک بیش از ۱۳ میلیون دالر به حمایت از اندرو کومو، اختصاص داد. این میلیاردرها از برنامهها و دیدگاههای ممدانی، از جمله اینکه مالیات ثروتمندان شهر نیویارک بالا برود یا میلیاردرها «اصلاً نباید وجود داشته باشند»، بر آشفته بودند.
با این حال، سیل پول و آگهیهای منفی نتوانست موج مردمی را متوقف کند. ممدانی در جریان مبارزات با لحنی طنزآمیز به شبکه اماسانبیسی گفت: «آنها پولی بیش از آنچه من قصد دارم به عنوان مالیات ازشان بگیرم، علیه من خرج میکنند».
همچنین او در یکی از گردهماییهای انتخاباتی در ماه اکتبر با صراحت اعلام کرد: «میلیاردرهایی مثل بیل اَکمن و رونالد لادر میلیونها دالر در این رقابت هزینه کردهاند، چون میگویند ما تهدیدی وجودی برای شان هستیم. حق با آنهاست. ما یک تهدید وجودیایم؛ تهدیدی برای میلیاردرهایی که فکر میکنند میتوانند دموکراسی ما را با پول شان بخرند.»
این سخنان بیپرده بازتاب گستردهای یافت و به نمادی از مبارزه مردم عادی در برابر قدرت پول تبدیل شد.
نتیجه این نبرد نابرابر، مشارکت تاریخی مردم نیویارک بود. بیش از دو میلیون نفر در انتخابات رای دادند که بالاترین میزان مشارکت در انتخابات شهرداری در بیش از نیم قرن گذشته به حساب میآید.
ممدانی با کسب اندکی بیش از ۵۰٪ آرا و با اختلاف حدود ۹ درصدی، رقیب اصلی خود کومو را به راحتی شکست داد. چنین مشارکتی از دید ناظران نشان داد که وقتی یک جنبش ریشهدار مردمی شکل بگیرد، حتی «ارتشی از میلیاردرها» نیز یارای ایستادگی در برابر آن ندارد.

قدرت یک ائتلاف فراگیر
یکی از پایههای پیروزی ممدانی، تاکید او بر وحدت میان اقشار و گروههای گوناگون در شهر نیویارک بود. او که خود از خانوادهای مهاجر است، به نمادی از تنوع جامعه امریکا بدل شد. ممدانی بر خلاف شماری از سیاستمداران که گاهی از پیشینه مذهبی و فرهنگی خود به عنوان یک مهاجر یا مهاجرتبار فاصله میگیرند، هویت فرهنگی و دینی خویش را با افتخار حفظ و درباره آن صحبت کرد.
در هفتههای پایانی کارزار، زمانی که تبلیغات برخی رقبا رنگوبوی اسلامهراسانه به خود گرفته بود، او روبهروی مسجدی در برانکس ایستاد و با احساسی عمیق از «تحقیرها و بیحرمتیهایی» گفت که مسلمانان طی سالها، به خصوص بعد از حمله یازده سپتامبر، متحمل شدهاند.
او تأکید کرد: «من هرگز تغییری در این که چه کسی هستم، چه میخورم یا ایمانی که با افتخار به آن تعلق دارم نخواهم داد. دیگر در سایهها به دنبال خودم نخواهم گشت، بلکه خود را در روشنایی خواهم یافت». این جملات که با بغض و امید ادا شد، موجی از همدلی برانگیخت و بسیاری از رایدهندگان اقلیت را مصمم به حمایت از او کرد.
ممدانی با ائتلافسازی میان گروههای مختلف اجتماعی نشان داد که میتوان فراتر از خطوط نژادی و قومی حرکت کرد. او در نطق پیروزی خود با غرور به سالون مملو از هواداران رنگارنگش نگریست و اقشار مختلف نیویارک را مخاطب قرار داد. وی با برشمردن گروههایی از صاحبان بقالیهای یمنی و مادربزرگهای مکسیکویی گرفته تا رانندگان تاکسی سنگالی و پرستاران اوزبیکتبار، اعلام کرد که خطاب سخنانش به تک تک نیویارکیهاست: «این شهر، شهر شماست و این دموکراسی نیز از آنِ شماست».
این فهرست پرشور از اقوام و محلات گوناگون، تصویری از نیویارک واقعی ترسیم کرد؛ شهری که در آن همه، از مهاجر تا بومی، از جنوب آسیا تا آفریقا و کارائیب، عضو یک خانواده بزرگ محسوب میشوند. پیام وحدتبخش او کمک کرد بسیاری از رایدهندگان احساس کنند صدای شان در این کارزار شنیده شده است.
صدای نسل نو و رسانههای جدید
ممدانی بدون آنکه خود را در چارچوب کلیشههای سیاستمداران حرفهای محدود کند، تصویری صمیمی و آشنا از خویش ارائه داد. این رویکرد کمک کرد شمار زیادی از رایدهندگان جوان با او احساس نزدیکی و همدلی کنند.
ممدانی بهخوبی درک کرد که شبکههای اجتماعی ابزار نسل او هستند. او با ویدئوهای خلاقانه و پیامهای کوتاه و گزنده، لحن گفتمان انتخاباتی را تغییر داد. برای مثال، با طرح اصطلاح ابتکاری «حلافلیشن» (Halalflation) در ویدئوهای اینستاگرامیاش، به طنز از تاثیرات تورم بر فروشندگان غذای حلال گفت؛ یا با کرتی و شلوار در آبهای یخبندان کنیآیلند شیرجه زد تا به شکل نمادین طرح «منجمدکردن کرایه خانه» را تبلیغ کند.
او حتی در ویدئوهای خیابانی، با رایدهندگان کارگر رنگینپوست مصاحبه کرد تا بفهمد چرا بعضی از آنها به ترامپ رای دادهاند یا چرا عدهای کلاً رای نمیدهند. این رویکرد «صادقانه» و کنجکاوانه باعث شد بسیاری احساس کنند ممدانی واقعاً صدای آنها را میشنود و به دور از تعارفات معمول سیاسی به دنبال واقعیتهای زندگی شان است.

'وقتی ناممکن ممکن میشود'
پیروزی زهران ممدانی یادآور آن است که سیاست میتواند عرصه تحقق رویاهایی باشد که زمانی دستنیافتنی مینمود. او در سخنرانی احساسی شب انتخابات، از تمام کسانی تشکر کرد که «جرات کردند باور کنند ناممکن میتواند ممکن شود» و تاکید کرد «آینده در دستان ماست».
ممدانی با شکست دادن یک «دودمان قدرتمند سیاسی» و گذر از سد پولهای کلان، به جوانان زیادی این پیام را مخابره کرد که تغییر هرگز محال نیست.
با این حال فراتر از شور و هیجان این پیروزی تاریخی، تردیدهایی نیز درباره توانایی ممدانی در اداره شهر نیویارک و عمل به شعارهای بلندپروازانهاش وجود دارد.
او در ۳۴ سالگی سکان بزرگترین شهر امریکا با ۹ میلیون جمعیت را به دست میگیرد و با انتظارات عظیمی روبرو است. برخی ناظران میپرسند آیا ممدانی تجربه و توان لازم برای مدیریت پیچیدگیهای اداره شهر نیویارک و عملی کردن وعدههای چشمگیر خود را دارد یا خیر.
اجرای برنامههای جاهطلبانهای چون کاهش اجاره خانه، بهبود خدمات حمل و نقل عمومی و تحقق عدالت اجتماعی، مستلزم عبور از موانع جدی سیاسی و مالی خواهد بود. حتی بسیاری از هواداران ممدانی اذعان دارند که پیروز شدن در انتخابات شاید بخش آسانتر کار باشد و اکنون آزمون واقعی، تحقق وعدهها و اداره موثر شهری با این وسعت و تنوع است.
در ماهها و سالهای پیش رو مشخص خواهد شد که آیا ممدانی میتواند انتظارات بالای ایجادشده را برآورده کند یا اینکه واقعیتهای سخت مدیریت شهری، از شور و حرارت این جنبش مردمی خواهد کاست.