شش سال پس از به خاک و خون کشیده شدن تظاهرات جنبش روشنایی در دهمزنگ کابل، افغانستان در وضعیت کاملا متفاوتی قرار گرفته است.
حالا از پیگیری خواستههای این جنبش خبری نیست، ولی طرفداران و منتقدان آن به نقد و ارزیابی کارکرد این جنبش و برخورد دولت وقت با آن میپردازند.
اما این جنبش اعتراضی چه بود و به چه اعتراض داشت و چرا اعتراضش پذیرفته نشد؟
این جنبش برای اعتراض به یک تصمیم اقتصادی دولت وحدت ملی شکل گرفت. در پی تصمیم جلسه روز یازدهم ثور ۱۳۹۵ کابینه به ریاست محمداشرف غنی، رئیس جمهوری پیشین، مبنی بر تغییر مسیر خط انتقال نیروی برق وارداتی ترکمنستان از بامیان به سالنگ، سیاستمداران هزاره خشمگین شدند.
سه روز پس از این جلسه کابینه، گفتگوها برای شکل دادن اعتراضات گسترده آغاز شد. نه روز بعد، در ۲۰ ثور، گردهمایی بزرگی تحت عنوان «جنبش روشنایی» با حضور تقریباً همه رهبران سیاسی هزاره در مصلای عبدالعلی مزاری برگزار شد. این گردهمایی نمایشی از اتحاد کمپیشینه رهبران و جریانهای سیاسی هزاره تلقی شد.
شرکتکنندگان این گردهمایی، که شماری از آنها کارمند یا مقامهای ارشد دولتی بودند، دولت را متهم به برخورد تبعیضآمیز با یک پروژه زیربنایی اقتصادی کردند. به نظر آنها، تصمیم یازدهم ثور ۹۵ کابینه جلو رشد اقتصادی بامیان، مهمترین مرکز فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هزارهها را میگرفت.
استدلال آنها این بود که در طرح اولیه کشیدن خط انتقال برق ۵۰۰ کیلو ولت ترکمنستان به افغانستان موسوم به توتا براساس بررسی کارشناسانه شرکت آلمانی «فیشنر» از بامیان میگذشت و این ولایت و مناطق همجوارش از نیروی برق پرقدرتی برخوردار میشد که میتوانست چرخ کارخانههای صنعتی را به گردش درآورد.
وقتی کابینه تصمیم گرفت که این خط از گذرگاه سالنگ بگذرد، معترضان به این نتیجه رسیدند که رهبران غیرهزاره دولت نمیخواهند با عبور این خط انتقال برق از بامیان، در یک ولایت هزارهنشین فعالیتهای اقتصادی رونق یابد. اگرچه دولت هرگز این ادعا را تأیید نکرد، ولی حاضر به پذیرش درخواست معترضان هم نشد.
مقامهای دولت به گفتوگوی جداگانه و خصوصی با شماری از رهبران عمده هزاره پرداختند. به دنبال آن، شماری از این رهبران از صف معترضان کنار رفتند.
در ۲۷ ثور، که بزرگترین راهپیمایی جنبش روشنایی از غرب کابل آغاز شد، هنوز شماری از رهبران برجسته هزاره، از جمله محمدکریم خلیلی معاون پیشین رئیس جمهوری، در کنار دهها هزار معترض جوان حضور داشتند.
دولت از موضع خود کوتاه نیامد و در مسیرهای غرب کابل با کانتینر راه معترضان را بست و مانع ورود آنها به مرکز شهر شد. در مسیرهای دیگر هم با گذاشتن کانتینر، از پیوستن مردم به معترضان جلوگیری کرد. به دنبال این تظاهرات، هواداران جنبش، یک رشته تظاهرات در شهرها و ولایات کشور و همچنین شماری از شهرهای اروپایی به راه انداختند.
همزمان گفتوگوهایی میان سران جنبش روشنایی و مقامهای دولتی ادامه داشت. وقتی مذاکرات به نتیجه نرسید، جنبش روشنایی راهپیمایی دوم اسد ۱۳۹۵ را برگزار کرد. بنا بر اعلام جنبش، قرار بود به دنبال این راهپیمایی، شماری از معترضان برای پیگیری اعتراضات در خیمههایی در خیابانها بمانند.
ساعتی پس از ظهر، زمانی که معترضان برای نماز خواندن و غذا خوردن از صحنه دور میشدند، یک مهاجم انتحاری کمربند انفجاری خود را در میان معترضان منفجر کرد و مهاجم دومی با شلیک نیروهای امنیتی از پای درآمد. براساس آمار نمایندگی سیاسی سازمان ملل، یوناما، در این حمله ۸۵ نفر کشته و ۴۱۳ نفر زخمی شدند. به باور یوناما، اگرچه هدف این حمله مشخصا هزارهها بود، ولی سندی جود ندارد که ثابت کند کار داعش بوده است.
در تظاهرات دوم اسد آقای خلیلی و شماری دیگر از رهبران سیاسی و نمایندگان پارلمان حضور نیافتند. این امر به جدایی سران جنبش به دو گروه سنتی و جوان تعبیر شد. رهبران سنتی عملاً از پیگیری خواستهای جنبش از طریق تظاهرات و اعتراضات کنار کشیدند، ولی میگفتند که از طریق مذاکرات به پیگیری خواستهای جنبش ادامه میدهند.
رهبران جوان هنوز به عنوان اعضای «شورای عالی جنبش روشنایی» سکان رهبری جنبش را به دست داشتند و به سخنرانیهای عمومی، مصاحبههای مطبوعاتی و سازماندهی اعتراضات خیابانی در کابل، شهرهای بزرگ و خارج از کشور ادامه دادند. آنها تقریبا همه سفرهای خارجی اشرف غنی را تحت تأثیر قرار دادند.
آقای غنی در پایتختهای غربی و استرالیا به دنبال جلب کمک بود، ولی اعضا و هواداران جنبش روشنایی او را رهبری معرفی میکردند که با دریافت خارجی، در داخل کشور بنیه تبعیض قومی را تقویت میکند. در یک مورد، یکی از محافظان آقای غنی در جلسه سخنرانی او در لندن با یکی از معترضان درگیری فیزیکی کرد و جلو دوربینهای رسانهها کوشید صدایش را خفه کند.
دولت اشرف غنی قبول نداشت که تغییر مسیر خط انتقال برق ۵۰۰ کیلو ولت از بامیان به معنای تبعیض است. دولت غنی طرح کشیدن خط فرعی ۲۲۰ کیلو ولت با ظرفیت ۳۰ مگاوات برق از پلخمری به بامیان را روی دست گرفت - طرحی که هرگز به نتیجه نرسید. شماری از رهبران سنتی هزاره این پروژه را «بهتر از هیچ» میدانستند، ولی جنبش هرگز آن را تأیید نکردند.
اما جنبش روشنایی چرا تا این حد بر اجرای طرح کشیدن خط ۵۰۰ کیلوولت از بامیان اصرار داشت؟ چرا حاضر شد تا این حد قربانی بدهد؟ داوود ناجی از سران این جنبش معتقد است که جنبش روشنایی محصول غلیان اعتراضهای هزارهها بود که سالهای طولانی نشنیده گرفته شده بود و رهبران سیاسی هم آنها را مسکوت گذاشته بودند.
آقای ناجی میافزاید که جنبش روشنایی جنبش خودجوش و نامنظمی بود که برای طرح خواستهای مردمی به میان آمد که برای مدت طولانی در معرض «تبعیض سیستماتیک» قرار گرفته بودند. به باور او، آنچه را جنبش روشنایی مطرح میکرد، به گونه مستقیم با زندگی واقعی و جمعی مردم ارتباط داشت.
عکسها از عیدمحمد رویش
با این حال، انتقادهایی هم علیه جنبش روشنایی مطرح شده است. یکی از انتقادها این بوده که سران جنبش به دنبال شهرت و پایگاه اجتماعی بودند، ولی هواداران آن در دهمزنگ متحمل تلفات سنگینی شدند. داوود ناجی با رد این انتقاد میگوید که سران جنبش پیش از ظهور جنبش چهرههای شناخته شده بودند و عضویت آنها در پارلمان بیانگر پایگاه اجتماعی آنها بود.
سرانجام، در یک جمعبندی کلی از فعالیت جنبش روشنایی میتوان گفت که این جنبش اعتراضی یکی از جلوههای مردمسالاری در نظامی بود که به صورت نسبی بر حاکمیت قانون استوار بود و دستکم در ظاهر میکوشید که متکی بر آرای مردم و پاسخگو به مردم باشد. با این حال، در یک جامعه دارای فرهنگ خشونتزا، هیچ اعتراضی بدون هزینه نیست.
[@portabletext/react] Unknown block type "facebook", specify a component for it in the `components.types` prop
تصویری از یک فرمانده جبهه مقاومت که در برابر پیکر بیجان فرزندش زانو زده، به نماد مقاومت در برابر طالبان تبدیل شده است.
عکس فرمانده رحمن و فرزندش محمد زمان، توجه زیادی را جلب کرده است.
منبعی از اندراب گفت عکس لحظاتی پس از جان باختن محمد زمان در نبرد با طالبان را نشان میدهد.
پسر جوان از باشندگان قاسان ولسوالی اندرابهای ولایت بغلان بود که در کنار پدرش در برابر حملات طالبان به این ولسوالی مقاومت میکرد.
او در جریان عملیات تصفیوی اخیری که طالبان در این ولسوالی به راه انداختهاند، جان باخته است.
امرالله صالح، معاون رئیسجمهور پیشین افغانستان در صفحه فیسبوکش نوشته که حاجی رحمن، مردی که در این تصویر دیده میشود هنوز در سنگر است.
اسد بودا، نویسنده اهل افغانستان این عکس را یک تصویر تاریخی از مقاومت اندراب خوانده و گفته است: "اگر قرار باشد روزی برای مقاومت اندراب مجسمهای ساخته شود، آن مجسمه همین تصویر خواهد بود."
یعقوب یسنا، استاد دانشگاه گفته است دفاع از خانه و زندگی حق هر انسانی است. به گفته او "مرگ برای دفاع از زندگی و خانه دستیابی به افتخار و وقاری است که شجاعت کمایی این افتخار و وقار را هر کسی ندارد."
مجید قرار، اتشه فرهنگی سابق افغانستان در امریکا گفته است "فرمانده رحمان علیه اشغال میجنگد." برخی دیگر از کاربران شبکههای اجتماعی این تصویر را با تصاویری ارائه شده در بیتهای شاهنامه فردوسی تشبیه کردهاند.
کاربری به نام داکتر محبالله نجات نوشته است: "این تصویر جاویدان نمایشگر شکوه شکستناپذیر هندوکش است."
طالبان از هفته دوم ماه ثور به اینسو، موجی از حملات جدید خود را در ولسوالیهای خوست فرنگ و اندرابهای ولایت بغلان آغاز کردند.
دستکم در بیست روز گذشته این ولسوالیها شاهد نبردهای شدیدی میان طالبان و نیروهای مربوط به جبهه مقاومت ملی افغانستان بوده است.
گزارشهایی از تلفات دو طرف جنگ در رسانهها منتشر شده است.
روز پنجشنبه، ۱۶ سرطان جبهه مقاومت ملی افغانستان اعلام کرد که پرچم طالبان را از منطقه سچی بالا و پایین ولسوالی خوست پایین آورده و این دو منطقه را "از چنگال طالبان آزاد کرده است."
به دنبال نشر این ادعا، موجی از بازداشت و اعمال فشارهای جدید طالبان علیه غیرنظامیان در ولسوالی خوست ولایت بغلان به راه افتاده است.
یک مرد غیرنظامی به نام سیدامان عثمانی که بامداد دوشنبه، ۲۰ سرطان در قریه سچی بالای ولسوالی خوست ولایت بغلان توسط طالبان تیرباران شد
کشتار و خشونت گسترده علیه غیرنظامیان
یک روز بعد از پایین آوردن پرچم طالبان در این دو منطقه، طالبان به بازداشت گروهی مردان این ولسوالی دست زدند.
منابع مردمی از ولسوالی خوست ولایت بغلان گزارش دادند که طالبان روز جمعه، ۱۷ سرطان ۱۲نفر از مردان این ولسوالی را "خودسرانه بازداشت کردند."
این منابع میگویند ۲ نفر از بستهگان یک زندانی که برای پرسیدن وضعیت صحی و دلیل بازداشت به مقر ولسوالی طالبان رفته بودند، نیز دستگیر شدهاند.
در رویدادی دیگر، منابع محلی تأیید کردند که ضیاالحق راید، کارمند محلی سابق وزارت مالیه در این ولسوالی بعد از سه روز شکنجه در زندان طالبان، تیرباران شده است.
منابع مردمی به افغانستان اینترنشنال گزارش دادند که طالبان بامداد دوشنبه، ۲۰ سرطان یک غیرنظامی به نام سیدامان عثمانی را در قریه سچی بالای ولسوالی خوست ولایت بغلان تیرباران کردند.
سیدامان مامور شهرداری پلخمری بود و برای گذراندن تعطیلات عید به دیدار خانواده به سچی بالا رفته بود.
جوان غیرنظامی به نام ضیاالحق راید که روز شنبه، ۱۸ سرطان بعد از چند روز شکنجه توسط طالبان کشته شد
روز دوشنبه، ۲۷ سرطان منابع محلی در ولایت بغلان میگویند که طالبان یک دگروال حکومت پیشین را با سه نفر از وابستگانش بازداشت کرده و یک برادر بیمار او را تیرباران کردهاند.
این فشارها علیه غیرنظامیان جمعهشب، ۲۹ سرطان نیز ادامه داشت. در این شب شماری از ساکنان روستای کاسهتراش قاسان ولسوالی اندراب مدعی شدهاند که طالبان پس از یک درگیری با هواداران جبهه مقاومت ملی نیمهشب دست به جستجوی خانه به خانه زده و یک جوان هفده ساله به اسم شمسالله را در برابر چشمان خانوادهاش تیرباران کردند.
خانواده این جوان، جسد این جوان را بامداد ۳۰ سرطان به مرکز ولسوالی ده صلاح، آوردند و دست به تظاهرات زدند، اما طالبان با آنها اجازه ادامه تظاهرات را ندادند.
واشنگتن اگزمینر در مقالهای به نقل از یک شاهد عینی نوشته که طالبان در سپتامبر ۲۰۲۱ و فبروری امسال، ۶۰۰ مرد تاجیک را از ولایات پنجشیر، کاپیسا و پروان بازداشت کردند و بهطور دسته جمعی بهقتل رساندند.
در این مطلب آمده که گزارش اخیر یوناما نتوانسته رقم واقعی تلفات را بازتاب دهد.
بث بیلی، نویسنده آزاد در این مقاله به نقل از احمد "نام مستعار" مینویسد که این مردان ۱۶ تا ۳۵ ساله تاجیک برای نجات جانشان به ولایتهای شمالی پناه برده بودند اما طالبان آنان را به اتهام پیوستن به جبهه مقاومت ملی، بازداشت کردند.
احمد گفته که طالبان گفته بودند که این افراد را به زندانی در قندهار منتقل میکنند از همین رو برای اینکه نشان دهند آنها انتقال داده میشوند بسهای نیز آماده کرده بودند، اما این افراد شبانه بهگونه دسته جمعی کشته شده و دفن شدند.
احمد افزود: "قربانیان را شبانه کشتند و دفن کردند، گورها را با خاک و سنگ پوشانیدند."
مقاله به نقل از شاهدان رویداد نوشته است که طالبان این فراد را چشم و دست بسته به قتل رساندند و در صورت افشای این قتلها، شاهدان را به مرگ تهدید کردند.
بسیاری از خانوادههای قربانیان بهدلیل تهدید و ترس از طالبان از گفتگو با رسانهها خود داری میکنند.
گزارش ناقص یوناما
در این مقاله آمده که رقم تلفات بیشتر از آن چیزی است که در گزارش اخیر یوناما بازتاب یافته است.
این درحالی است که دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان، یوناما هفته گذشته در گزارش ده ماهه اش اعلام کرد که طالبان ۱۶۰ نفر را بدون محکمه به قتل رساندهاند که از این میان ۵۹ نفر مربوط به گروه داعش و ۱۸ نفر مربوط به جبهه مقاومت ملی میشوند.
اما نویسنده این مطلب میگوید نظر به ارقام ارایه شده از سوی نهادهای دیگر، آمار گزارش یوناما بسیار اندک است.
در این مقاله آمده که سازمان ملل در ماه فبروری امسال قتل ۱۰۰ نفر از نظامیان پیشین و ۵۰ عضو داعش را گزارش داد.
همچنین براساس گزارش نیویارک تایمز که در ماه اپریل نشر شد، در مدت شش ماه نخست حکومت طالبان، حدود ۵۰۰ نظامی پیشین یا به قتل رسیده و یاهم ناپدید شده اند.
دیدهبان حقوق بشر نیز گزارش داد که از ماه اگست تا سپتامبر سال گذشته صد تن در ۳۴ ولایت افغانستان کشته شدهاند.
بث بیلی در مطلبی که برای واشنگتن اگزمینر فرستاده نوشته است که طالبان یا نمیتوانند افراد خود را کنترول کنند یا تمایل به گزارشدهی ندارند، روشن نیست.
به گفته این نویسنده در هر دو صورت باید بررسی و مشخص شود که در مناطق دیگری هم قتل دستهجمعی صورت گرفته و شواهد این جنایتهای علیه بشریت به دادگاه کیفری بینالمللی سپرده شود.
خبرگزاری باختر گزارش داده است که بهدلیل بارندگی شدید و سیلاب، شاهراه کابل- جلالآباد بسته شده است.
رئیس ترانسپورت ننگرهار گفت که بخشهای مختلف این راه به روی ترافیک بسته شده و تلاش برای بازشدن آن آغاز شده است.
او از مسافران خواست که تا بازشدن راه از سفرخودداری کنند.
از سوی هم به گفته مقامهای ننگرهار در پی بارندگی شدید و سیلاب در ولسوالیهای لعلپور، رودات و سرخرود، صدها جریب زمین زراعتی، خانههای مسکونی و مسجدها تخریب شده است.
تلفات سیلابها
وزارت مبارزه با حوادث طالبان روز یکشنبه اعلام کرد که دستکم ۱۳ نفر در ده ولایت افغانستان در اثر سیلاب جانشان را از دست دادهاند.
به گفته این وزارت، سیلابها خسارات سنگینی را نیز به این ولایات وارد کرده است.
اداره هواشناسی افغانستان که تحت نظر طالبان فعالیت میکند روز یکشنبه درباره بارش باران و خطرات سیلاب در بیشتر ولایات افغانستان هشدار داد.
طالبان میگویند امیرخان متقی وزیر خارجه این گروه در راس هیاتی برای شرکت در کنفرانس بینالمللی تاشکند راهی ازبکستان شده است.
نشست دو روزه تاشکند با حضور نمایندگان ۲۰ کشور با محوریت افغانستان روز دوشنبه آغاز میشود.
این نشست در آستانه یک سالگی ورود طالبان به کابل برگزار میشود.
پیش از این ولادیمیر ناراف، سرپرست وزارت امور خارجه ازبکستان گفته بود که نشست تاشکند فرصتی خواهد بود تا در آن مسایل مربوط به افغانستان به گونه همهجانبه بررسی شود.
او از کشورهای منطقه دعوت کرده بود که تلاشهای خود را برای حل مشکل افغانستان با همدیگر هماهنگ کنند.
طالبان در ۲۴ اسد ۱۴۰۰، بعد از آنکه اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین کابل را ترک کرد وارد این شهر شدند.
با آنکه نزدیک به یک سال از ورود طالبان به کابل میگذرد، هنوز هیچ کشوری دولت موقت این گروه را به رسمیت نشناخته است.
طالبان با شرکت در نشستهای دیپلماتیک بینالمللی تلاش کردهاند زمینههای رسمیت دولت خود را میسر و قناعت کشورهای منطقه و جهان را جلب کنند.
هیات طالبان در این نشست نیز تلاش خواهند کرد حمایت بیشتر کشورهای شرکتکننده را جلب کنند. در مقابل، انتظار میرود که کشورهای آسیای میانه نگرانیهای خود را در مورد تهدیداتی که این کشورها از سوی افغانستان دریافت میکنند، با طالبان در میان بگذارند.
در ماههای گذشته بارها خاک تاجیکستان و ازبکستان از قلمرو افغانستان هدف حملات راکتی قرار گرفته است.
دو روز پیش منابع افغانستان اینترنشنال از ظهور "جنبش طالبان تاجیکستان" در شمال افغانستان خبر دادند.
به گفته منابع، جنبش طالبان تاجیکستان مشغول سربازگیری شهروندان تاجیک و در پی سرنگونی حکومت امامعلی رحمان است.
منابع محلی میگویند اعضای این گروه به ۲۰۰ نفر میرسد.
این شبهنظامیان قبل از سقوط دولت افغانستان در صفوف طالبان افغانستان علیه نیروهای امریکایی و ناتو و همچنین ارتش افغانستان میجنگیدند، اما پس از تسلط طالبان بر افغانستان در چند ولسوالی در ولایت بدخشان در شمال شرق افغانستان در مرز تاجیکستان مستقر شدند.
ظهور این جنبش و تحرکات گروههای تروریستی در مرز با افغانستان مقامات کشورهای آسیای میانه را نگران کرده است.
تشکیل یک دولت فراگیر که از همه گروههای قومی افغانستان نمایندگی کند و رعایت حقوق بشری شهروندان افغانستان نیز دو خواست دیگر کشورهای منطقه از طالبان است.
طالبان در یکسال گذشته همواره در برابر این خواستها مقاومت کرده و به آن تن ندادهاند.
خالد زدران، سخنگوی فرماندهی پولیس طالبان در کابل روز یکشنبه، ۲ اسد اعلام کرد که این گروه، دو نفر را به اتهام آدمربایی از مربوطات ولسوالی شکردره ولایت کابل گرفتار کردهاند.
او میگوید پروندههای بازداشتشدگان بعد از تکمیل، به "نهادهای عدلی و قضایی" تسلیم داده خواهد شد.
این بازداشت در حالی صورت میگیرد که هیچ نهاد حقوق بشری بر محلات سلب آزادی و بازداشتگاههای طالبان نظارت ندارد.
پیش از این بارها خانوادههای زندانیان زیر تسلط طالبان شکایت کردهاند که با اعضای بازداشت شده خانواده خود تماس ندارند و حق دسترسی به وکیل مدافع، ملاقات با اعضای خانواده و دیگر حقوق اساسی بازداشتشدگان از آنها سلب شده است.
با تسلط طالبان بر افغانستان نهاد عدلی و قضایی افغانستان با فروپاشی روبرو شده است.
گروهی از سارنوالان اداره لوی سارنوالی افغانستان هفته گذشته با ارسال مجموعهای از فایلهای صوتی به افغانستان اینترنشنال گفتند بعد از ورود طالبان از ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سارنوال از سرتاسر کشور برکنار شدهاند.
در این فایلها گفته شده است که در این مدت دستکم ۲۶ دادستان کشته شدهاند.
به گفته این سارنوالان حاکمیت قانون و عدالت در دولت طالبان با چالشهای فزایندهای روبرو است.