یک روزنامه جاپانی: باوجود وعدههای طالبان، اقلیتهای مذهبی از آیندهشان هراس دارند
روزنامه جاپانی نیکی آسیا گزارش داده که پس از حمله ماه گذشته به معبد سیکها در کابل، ترس از آزار و اذیت اقلیتهای مذهبی بیشتر شده است.
اقلیتهای مذهبی به تعهد طالبان درباره تامین امنیتشان باور ندارند.
برخی از سیکها گفته که از طالبان سپاسگذار اند، اما احساس امنیت نمیکنند.
این روزنامه از جمله به حملههای ماه اپریل اشاره میکند که منجر به قتل صدها غیرنظامی عمدتا شیعیان وصوفیها شد.
به گفته نیکی آسیا برای بسیاریها این پرسش مطرح شده است که اقلیتها آیندهای در این کشور دارند یا خیر.
حمله مرگبار ۱۸ جون به معبد سیکها در کابل، نخستین حمله پس از بهقدرت رسیدن طالبان بر این اقلیت مذهبی بود.
اما این حمله بسیاری را نگران کرده که ممکن است وضعیت بدتر از این شود.
گونامو سینگ ۴۲ ساله، باشنده ولایت غزنی با اشاره به حمله به درامسال سیکها در کابل به این روزنامه گفت:" ما دیگر جایی برای عبادت نداریم، ما تمام عمر خود را در معبد گذراندیم. طالبان گفتند معبد ما را تعمیر و امنیت ما را تامین خواهند کرد. اما هنوز احساس امنیت نمیکنیم."
رام ساران بهاسین، مدیر ۷۱ ساله هندو و سیکها در کابل گفته است که هنگام حمله نزدیک معبد بوده اما سربازان طالبان به او گفته که نزدیک نشود.
او افزود:" حمله به معبد حمله به دین ماست."
به گفته این رسانه جاپانی، این حمله برای او تازگی نداشت، زیرا سالهای قبل نیز اعضای خانواده خود را در حملات مشابه از دست داده است.
این روزنامه به گزارش اخیر وزارت خارجه امریکا اشاره میکند که گفته بود در پایان سال ۲۰۲۱، تقریباً ۱۵۰ عضو جوامع سیک و هندو در کشور باقی مانده بودند.
وزارت خارجه امریکا در گزارش سالانه خود نوشته بود که افغانستان شاهد نقضهای شدید آزادی مذهبی بوده است.
هرچند طالبان این گزارش وزارت خارجه امریکا را رد کرد.
با این حال بسیاری از هندو سیکهای باقی مانده در افغانستان گفتهاند که دیگر در معبدهای شان عبادت نمیکنند و در تلاش اند که برای نجات جانشان از حملات داعش و طالبان، افغانستان را ترک کنند.
پس از حمله به معبد سیکها در کابل، هندوستان به ۱۰۰ تن از اقلیت سیک ویزای اضطراری صادر کرد.
منابع خبری میگویند مقامهای پاکستانی و طالبان درباره صادرات زغالسنگ از دو مسیر جدید در خوست و پکتیا بهتوافق رسیدهاند.
زغالسنگ افغانستان تا حال از گذرگاه تورخم در ننگرهار به پاکستان منتقل میشد، اما طبق توافق جدید از راه دند پتان پکتیا و غلامخان خوست نیز انتقال داده میشود.
منابع خبری به افغانستان اینترنشنال گفتند که قبل از این نیز زغالسنگ به طور قاچاق از راه غلام خان و دندپتان به پاکستان صادر میشد.
احمد ولی حقمل، سخنگوی وزارت مالیه طالبان به افغانستان اینترنشنال گفت که حالا به طور میانگین روزانه ده هزار تن زغالسنگ به پاکستان صادر میشود.
بعد از سقوط حکومت پیشین، صادرات زغالسنگ به پاکستان به طور روزافزون افزایش یافته است.
پاکستان که با کمبود انرژی مواجه است، معتقد است که واردات زغالسنگ از افغانستان به تضمین امنیت انرژی این کشور کمک خواهد کرد و توقع دارد که این صادرات روزانه به ۵۰ هزار تن برسد.
وزارت مالیه طالبان نیز میگوید، اگر تقاضا برای زغالسنگ افزایش پیدا کند، آنها میزان استخراج این سنگ را بیشتر خواهند کرد.
بعد از توقف صادرات زغالسنگ اندونیزیا به عنوان صادرکننده اصلی جهانی این سنگ و بهدلیل جنگ اوکراین، قیمت زغالسنگ در بازارهای جهانی در هر تن به حدود ۴۰۰ دالر رسیده است. این در حالی است که یک ماه پیش قیمت زغالسنگ صادراتی افغانستان به پاکستان در هر تن ۹۰ دالر بود.
اما وزارت مالیه طالبان این قیمت را یک ماه قبل به ۲۰۰ دالر و به تاریخ ۱۶ ماه جاری میلادی به ۲۸۰ دالر افزایش داد.
نخستوزیر پاکستان ماه قبل گفته بود، برای خرید زغالسنگ به جای دالر، کلدار پاکستانی پرداخت خواهد شد، اما احمدولی حقمل میگوید در مورد این سنگ به کدام کشور قرارداد ندارند و زغالسنگ افغانستان را در بدل افغانی میفروشند و گمرک این سنگ هم به افغانی است.
افتتاح معدن زغالسنگ در بامیان
مقامهای طالبان از افتتاح یک معدن زغالسنگ در ساحه دشت قرغنهتو در مرکز بامیان خبر میدهند.
بر اساس گزارش باختر ، این معدن ۱۲۰۰ جریب زمین مساحت دارد و ۶۰۰ جریب آن از سوی ریاست شهرسازی و اراضی نقشه برداری و برای سرمایهگذاران توزیع شده است.
افغانستان تقریبا ۸۰ معدن زغالسنگ دارد که از میان آنها ۱۸ معدن استخراج میشود.
سرپرست وزارت انرژی و آب طالبان روز یکشنبه درباره کاهش سطح آبهای زیرزمینی شهر کابل هشدار داد.
در نوار ویدیویی که خبرگزاری باختر نشر کرده است، عبدالطیف منصور میگوید مردم بهطور بیرویه از آب استفاده میکنند که اگر ادامه یابد، شهروندان کابل در آینده آب آشامیدنی نخواهند داشت.
این مقام طالبان میگوید که بسیاریها چاه عمیق حفر کرده و با استفاده از سولرهای آفتابی، آب را به طور به رویه مصرف میکنند.
آقای منصور از شهروندان کابل خواسته است که از مصرف بیرویه آب خود داری کنند.
او تاکید کرد که حکومت طالبان برای حل چالش تلاش دارد اما بدون همکاری مردم ممکن نیست.
عبدالطیف منصور گفت که این وزارت در نظر دارد از دریای پنجشیر آب آشامیدنی به کابل انتقال دهد.
از سوی هم این مقام طالبان گفت تلاشها برای آغاز دوباره کار بند شاه توت نیز جریان دارد تا از این بند نیز آب آشامیدنی به کابل انتقال داده شود.
در سالهای اخیر کم آبی به یکی از چالشهای جدی برای باشندگان کابل بدل شده است.
در بسیاری بخشهای شهر، مردم کیلومترها فاصله را بهدنبال آب آشامیدنی طی میکنند. خشکسالی، افزایش نفوس و استفاده بی رویه در مصرف آب از چالش اصلی به شمار میرود.
با وجود وعدههای زیاد، حکومت پیشین نتوانست این چالش را بر طرف کند، اما روشن نیست که طالبان با چه امکاناتی این چالش را برطرف یا حداقل کاهش خواهند داد.
خبرگزاری باختر وابسته به طالبان گزارش داده که انگیزه حمله روز جمعه به سلگی احساس، خبرنگار محلی در ولایت ننگرهار، دشمنی شخصی بوده است.
این خبرنگار زن در یک ویدیوی که باختر آن را منتشر کرده، میگوید که گزارشها در مورد حمله به او حقیقت ندارد و طالبان امنیت او را تامین کرهاند.
در این ویدیو پدر سلگی احساس نیز از ریاست اطلاعات و فرهنگ طالبان در ننگرهار قدردانی میکند.
مشخص نیست که این خبرنگار تحت چه شرایطی این ویدیو را ضبط کرده، اما طالبان پیش از این، بارها از بسیاری افراد اعتراف اجباری کرده و نشر کردهاند.
منابع روز جمعه در ننگرهار گفتند که افراد طالبان سلگی احساس را لتوکوب کردهاند.
این خبرنگار پس از این حادثه توسط مردم محل به بیمارستان منتقل شد.
به گفته منابع طالبان پیش از این به خانواده سلگی احساس هشدار داده بودند که او دیگر نمیتواند به کارش ادامه دهد. این منابع میگویند او بهدلیل مشکلات اقتصادی، جز ادامه کار خبرنگاری، راه دیگری نداشته است.
شش سال پس از به خاک و خون کشیده شدن تظاهرات جنبش روشنایی در دهمزنگ کابل، افغانستان در وضعیت کاملا متفاوتی قرار گرفته است.
حالا از پیگیری خواستههای این جنبش خبری نیست، ولی طرفداران و منتقدان آن به نقد و ارزیابی کارکرد این جنبش و برخورد دولت وقت با آن میپردازند.
اما این جنبش اعتراضی چه بود و به چه اعتراض داشت و چرا اعتراضش پذیرفته نشد؟
این جنبش برای اعتراض به یک تصمیم اقتصادی دولت وحدت ملی شکل گرفت. در پی تصمیم جلسه روز یازدهم ثور ۱۳۹۵ کابینه به ریاست محمداشرف غنی، رئیس جمهوری پیشین، مبنی بر تغییر مسیر خط انتقال نیروی برق وارداتی ترکمنستان از بامیان به سالنگ، سیاستمداران هزاره خشمگین شدند.
سه روز پس از این جلسه کابینه، گفتگوها برای شکل دادن اعتراضات گسترده آغاز شد. نه روز بعد، در ۲۰ ثور، گردهمایی بزرگی تحت عنوان «جنبش روشنایی» با حضور تقریباً همه رهبران سیاسی هزاره در مصلای عبدالعلی مزاری برگزار شد. این گردهمایی نمایشی از اتحاد کمپیشینه رهبران و جریانهای سیاسی هزاره تلقی شد.
شرکتکنندگان این گردهمایی، که شماری از آنها کارمند یا مقامهای ارشد دولتی بودند، دولت را متهم به برخورد تبعیضآمیز با یک پروژه زیربنایی اقتصادی کردند. به نظر آنها، تصمیم یازدهم ثور ۹۵ کابینه جلو رشد اقتصادی بامیان، مهمترین مرکز فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هزارهها را میگرفت.
استدلال آنها این بود که در طرح اولیه کشیدن خط انتقال برق ۵۰۰ کیلو ولت ترکمنستان به افغانستان موسوم به توتا براساس بررسی کارشناسانه شرکت آلمانی «فیشنر» از بامیان میگذشت و این ولایت و مناطق همجوارش از نیروی برق پرقدرتی برخوردار میشد که میتوانست چرخ کارخانههای صنعتی را به گردش درآورد.
وقتی کابینه تصمیم گرفت که این خط از گذرگاه سالنگ بگذرد، معترضان به این نتیجه رسیدند که رهبران غیرهزاره دولت نمیخواهند با عبور این خط انتقال برق از بامیان، در یک ولایت هزارهنشین فعالیتهای اقتصادی رونق یابد. اگرچه دولت هرگز این ادعا را تأیید نکرد، ولی حاضر به پذیرش درخواست معترضان هم نشد.
مقامهای دولت به گفتوگوی جداگانه و خصوصی با شماری از رهبران عمده هزاره پرداختند. به دنبال آن، شماری از این رهبران از صف معترضان کنار رفتند.
در ۲۷ ثور، که بزرگترین راهپیمایی جنبش روشنایی از غرب کابل آغاز شد، هنوز شماری از رهبران برجسته هزاره، از جمله محمدکریم خلیلی معاون پیشین رئیس جمهوری، در کنار دهها هزار معترض جوان حضور داشتند.
دولت از موضع خود کوتاه نیامد و در مسیرهای غرب کابل با کانتینر راه معترضان را بست و مانع ورود آنها به مرکز شهر شد. در مسیرهای دیگر هم با گذاشتن کانتینر، از پیوستن مردم به معترضان جلوگیری کرد. به دنبال این تظاهرات، هواداران جنبش، یک رشته تظاهرات در شهرها و ولایات کشور و همچنین شماری از شهرهای اروپایی به راه انداختند.
همزمان گفتوگوهایی میان سران جنبش روشنایی و مقامهای دولتی ادامه داشت. وقتی مذاکرات به نتیجه نرسید، جنبش روشنایی راهپیمایی دوم اسد ۱۳۹۵ را برگزار کرد. بنا بر اعلام جنبش، قرار بود به دنبال این راهپیمایی، شماری از معترضان برای پیگیری اعتراضات در خیمههایی در خیابانها بمانند.
ساعتی پس از ظهر، زمانی که معترضان برای نماز خواندن و غذا خوردن از صحنه دور میشدند، یک مهاجم انتحاری کمربند انفجاری خود را در میان معترضان منفجر کرد و مهاجم دومی با شلیک نیروهای امنیتی از پای درآمد. براساس آمار نمایندگی سیاسی سازمان ملل، یوناما، در این حمله ۸۵ نفر کشته و ۴۱۳ نفر زخمی شدند. به باور یوناما، اگرچه هدف این حمله مشخصا هزارهها بود، ولی سندی جود ندارد که ثابت کند کار داعش بوده است.
در تظاهرات دوم اسد آقای خلیلی و شماری دیگر از رهبران سیاسی و نمایندگان پارلمان حضور نیافتند. این امر به جدایی سران جنبش به دو گروه سنتی و جوان تعبیر شد. رهبران سنتی عملاً از پیگیری خواستهای جنبش از طریق تظاهرات و اعتراضات کنار کشیدند، ولی میگفتند که از طریق مذاکرات به پیگیری خواستهای جنبش ادامه میدهند.
رهبران جوان هنوز به عنوان اعضای «شورای عالی جنبش روشنایی» سکان رهبری جنبش را به دست داشتند و به سخنرانیهای عمومی، مصاحبههای مطبوعاتی و سازماندهی اعتراضات خیابانی در کابل، شهرهای بزرگ و خارج از کشور ادامه دادند. آنها تقریبا همه سفرهای خارجی اشرف غنی را تحت تأثیر قرار دادند.
آقای غنی در پایتختهای غربی و استرالیا به دنبال جلب کمک بود، ولی اعضا و هواداران جنبش روشنایی او را رهبری معرفی میکردند که با دریافت خارجی، در داخل کشور بنیه تبعیض قومی را تقویت میکند. در یک مورد، یکی از محافظان آقای غنی در جلسه سخنرانی او در لندن با یکی از معترضان درگیری فیزیکی کرد و جلو دوربینهای رسانهها کوشید صدایش را خفه کند.
دولت اشرف غنی قبول نداشت که تغییر مسیر خط انتقال برق ۵۰۰ کیلو ولت از بامیان به معنای تبعیض است. دولت غنی طرح کشیدن خط فرعی ۲۲۰ کیلو ولت با ظرفیت ۳۰ مگاوات برق از پلخمری به بامیان را روی دست گرفت - طرحی که هرگز به نتیجه نرسید. شماری از رهبران سنتی هزاره این پروژه را «بهتر از هیچ» میدانستند، ولی جنبش هرگز آن را تأیید نکردند.
اما جنبش روشنایی چرا تا این حد بر اجرای طرح کشیدن خط ۵۰۰ کیلوولت از بامیان اصرار داشت؟ چرا حاضر شد تا این حد قربانی بدهد؟ داوود ناجی از سران این جنبش معتقد است که جنبش روشنایی محصول غلیان اعتراضهای هزارهها بود که سالهای طولانی نشنیده گرفته شده بود و رهبران سیاسی هم آنها را مسکوت گذاشته بودند.
آقای ناجی میافزاید که جنبش روشنایی جنبش خودجوش و نامنظمی بود که برای طرح خواستهای مردمی به میان آمد که برای مدت طولانی در معرض «تبعیض سیستماتیک» قرار گرفته بودند. به باور او، آنچه را جنبش روشنایی مطرح میکرد، به گونه مستقیم با زندگی واقعی و جمعی مردم ارتباط داشت.
عکسها از عیدمحمد رویش
با این حال، انتقادهایی هم علیه جنبش روشنایی مطرح شده است. یکی از انتقادها این بوده که سران جنبش به دنبال شهرت و پایگاه اجتماعی بودند، ولی هواداران آن در دهمزنگ متحمل تلفات سنگینی شدند. داوود ناجی با رد این انتقاد میگوید که سران جنبش پیش از ظهور جنبش چهرههای شناخته شده بودند و عضویت آنها در پارلمان بیانگر پایگاه اجتماعی آنها بود.
سرانجام، در یک جمعبندی کلی از فعالیت جنبش روشنایی میتوان گفت که این جنبش اعتراضی یکی از جلوههای مردمسالاری در نظامی بود که به صورت نسبی بر حاکمیت قانون استوار بود و دستکم در ظاهر میکوشید که متکی بر آرای مردم و پاسخگو به مردم باشد. با این حال، در یک جامعه دارای فرهنگ خشونتزا، هیچ اعتراضی بدون هزینه نیست.
[@portabletext/react] Unknown block type "facebook", specify a component for it in the `components.types` prop
تصویری از یک فرمانده جبهه مقاومت که در برابر پیکر بیجان فرزندش زانو زده، به نماد مقاومت در برابر طالبان تبدیل شده است.
عکس فرمانده رحمن و فرزندش محمد زمان، توجه زیادی را جلب کرده است.
منبعی از اندراب گفت عکس لحظاتی پس از جان باختن محمد زمان در نبرد با طالبان را نشان میدهد.
پسر جوان از باشندگان قاسان ولسوالی اندرابهای ولایت بغلان بود که در کنار پدرش در برابر حملات طالبان به این ولسوالی مقاومت میکرد.
او در جریان عملیات تصفیوی اخیری که طالبان در این ولسوالی به راه انداختهاند، جان باخته است.
امرالله صالح، معاون رئیسجمهور پیشین افغانستان در صفحه فیسبوکش نوشته که حاجی رحمن، مردی که در این تصویر دیده میشود هنوز در سنگر است.
اسد بودا، نویسنده اهل افغانستان این عکس را یک تصویر تاریخی از مقاومت اندراب خوانده و گفته است: "اگر قرار باشد روزی برای مقاومت اندراب مجسمهای ساخته شود، آن مجسمه همین تصویر خواهد بود."
یعقوب یسنا، استاد دانشگاه گفته است دفاع از خانه و زندگی حق هر انسانی است. به گفته او "مرگ برای دفاع از زندگی و خانه دستیابی به افتخار و وقاری است که شجاعت کمایی این افتخار و وقار را هر کسی ندارد."
مجید قرار، اتشه فرهنگی سابق افغانستان در امریکا گفته است "فرمانده رحمان علیه اشغال میجنگد." برخی دیگر از کاربران شبکههای اجتماعی این تصویر را با تصاویری ارائه شده در بیتهای شاهنامه فردوسی تشبیه کردهاند.
کاربری به نام داکتر محبالله نجات نوشته است: "این تصویر جاویدان نمایشگر شکوه شکستناپذیر هندوکش است."
طالبان از هفته دوم ماه ثور به اینسو، موجی از حملات جدید خود را در ولسوالیهای خوست فرنگ و اندرابهای ولایت بغلان آغاز کردند.
دستکم در بیست روز گذشته این ولسوالیها شاهد نبردهای شدیدی میان طالبان و نیروهای مربوط به جبهه مقاومت ملی افغانستان بوده است.
گزارشهایی از تلفات دو طرف جنگ در رسانهها منتشر شده است.
روز پنجشنبه، ۱۶ سرطان جبهه مقاومت ملی افغانستان اعلام کرد که پرچم طالبان را از منطقه سچی بالا و پایین ولسوالی خوست پایین آورده و این دو منطقه را "از چنگال طالبان آزاد کرده است."
به دنبال نشر این ادعا، موجی از بازداشت و اعمال فشارهای جدید طالبان علیه غیرنظامیان در ولسوالی خوست ولایت بغلان به راه افتاده است.
یک مرد غیرنظامی به نام سیدامان عثمانی که بامداد دوشنبه، ۲۰ سرطان در قریه سچی بالای ولسوالی خوست ولایت بغلان توسط طالبان تیرباران شد
کشتار و خشونت گسترده علیه غیرنظامیان
یک روز بعد از پایین آوردن پرچم طالبان در این دو منطقه، طالبان به بازداشت گروهی مردان این ولسوالی دست زدند.
منابع مردمی از ولسوالی خوست ولایت بغلان گزارش دادند که طالبان روز جمعه، ۱۷ سرطان ۱۲نفر از مردان این ولسوالی را "خودسرانه بازداشت کردند."
این منابع میگویند ۲ نفر از بستهگان یک زندانی که برای پرسیدن وضعیت صحی و دلیل بازداشت به مقر ولسوالی طالبان رفته بودند، نیز دستگیر شدهاند.
در رویدادی دیگر، منابع محلی تأیید کردند که ضیاالحق راید، کارمند محلی سابق وزارت مالیه در این ولسوالی بعد از سه روز شکنجه در زندان طالبان، تیرباران شده است.
منابع مردمی به افغانستان اینترنشنال گزارش دادند که طالبان بامداد دوشنبه، ۲۰ سرطان یک غیرنظامی به نام سیدامان عثمانی را در قریه سچی بالای ولسوالی خوست ولایت بغلان تیرباران کردند.
سیدامان مامور شهرداری پلخمری بود و برای گذراندن تعطیلات عید به دیدار خانواده به سچی بالا رفته بود.
جوان غیرنظامی به نام ضیاالحق راید که روز شنبه، ۱۸ سرطان بعد از چند روز شکنجه توسط طالبان کشته شد
روز دوشنبه، ۲۷ سرطان منابع محلی در ولایت بغلان میگویند که طالبان یک دگروال حکومت پیشین را با سه نفر از وابستگانش بازداشت کرده و یک برادر بیمار او را تیرباران کردهاند.
این فشارها علیه غیرنظامیان جمعهشب، ۲۹ سرطان نیز ادامه داشت. در این شب شماری از ساکنان روستای کاسهتراش قاسان ولسوالی اندراب مدعی شدهاند که طالبان پس از یک درگیری با هواداران جبهه مقاومت ملی نیمهشب دست به جستجوی خانه به خانه زده و یک جوان هفده ساله به اسم شمسالله را در برابر چشمان خانوادهاش تیرباران کردند.
خانواده این جوان، جسد این جوان را بامداد ۳۰ سرطان به مرکز ولسوالی ده صلاح، آوردند و دست به تظاهرات زدند، اما طالبان با آنها اجازه ادامه تظاهرات را ندادند.