وزارت داخله طالبان از بازداشت ۳۱ تن در نُه ولایت خبر داد
وزارت داخله طالبان میگوید که ۳۱ تن را به اتهام جرایم جنایی بازداشت کرده است.
در اعلامیه این وزارت آمده است که این افراد از ولایتهای کابل، ننگرهار، جوزجان، هرات، بدخشان،نیمروز، تخار، زابل و فراه به جرمهای مختلف از جمله سرقت، فساد اخلاقی و جعل اسناد، بازداشت شده اند.
بر اساس اعلامیه وزارت داخله طالبان ۹ تن در کابل به اتهام "قمار بازی" بازداشت شده اند.
در بیش از یک سال گذشته طالبان شماری زیادی از غیرنظامیان را در سراسر افغانستان بازداشت کرده است.
سازمان عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر بارها اعلام کرده اند که طالبان غیرنظامیان را به گونه خود سر بازداشت و آنان را شکنجه میکنند.
منابع محلی در شهر مزار شریف میگویند که یک دانشجوی پسر روز دوشنبه هنگام تظاهرات توسط استخبارات طالبان بازداشت شده و تاکنون ناپدید است.
به گفته منابع، مرتضی دانشجوی دانشکده خبرنگاری دانشگاه بلخ و باشنده ولایت دایکندی است.
مسئولان طالبان در بلخ در این مورد چیزی نگفته اند.
یکی از نزدیکان مرتضی به شرط افشا نشدن نامش به افغانستان اینترنشنال تایید کرد که استخبارات طالبان، روز دوشنبه مرتضی را صحنه تظاهرات بازداشت کرده است و تاکنون از او اطلاعی ندارد.
به گفته او با وجود تلاشهای زیاد نتوانسته از وضعیت مرتضی اطلاعی بدست بیاورند.
روز دوشنبه دانشجویان دختر دردانشگاه بلخ دست به تظاهرات زدند اما طالبان آنان سرکوب کردند و مانع تظاهرات آنان شده اند.
منابع محلی گفتند که طالبان شماری از دانشجویان را در این دانشگاه را بازداشت کرده اند.
پس از حمله اخیر بر مرکز آموشی کاج در غرب کابل، اعتراضهای گستردهای به راه افتاده است.
شماری از فعالان جامعه هزاره کار زار توییتری "نسلکشی هزارهها را متوقف کنید" را به راه انداخته و از جهان میخواهند که "نسلکشی هزارهها" را به رسمیت بشناسد.
اطلاعات وبسایت شرکت تاکواکر(Talkwalker) که دادههای شبکههای اجتماعی را تحلیل میکند، نشان میدهد که هشتگ «نسلکشی هزارهها را متوقف کنید»، بیش از ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار بار توییت شده است.
پس از حمله انتحاری به آموزشگاه کاج در روز جمعه، موجی از اعتراضها به کشتار هزارهها در افغانستان و ابراز همبستگی با قربانیان این رویداد به راه افتاده است.
بسیاری از شهروندان و فعالان، این حادثه را ادامه حملات هدفمند در جهت نسلکشی هزارهها خواندهاند و کارزار «نسلکشی هزارهها را متوقف کنید» را راه انداختهاند.
علاوه بر تجمعات پراگنده، کاربران توانستند هشتگ توقف نسلکشی هزارهها را به یکی از هشتگهای پرمخاطب در شبکههای اجتماعی بدل کنند.
کمیته بین المللی مصوونیت خبرنگاران روز سه شنبه از مقامات طالبان خواست تا پوشش خبری افغانستان را سانسور نکنند.
به گفته این سازمان، این مقامات با سانسور و سرکوب رسانهها نمیخواهند مردم افغانستان و جهان از آنچه در این کشور اتفاق میافتد، آگاه شوند.
طالبان به تازگی دامنه اینترنتی روزنامه هشت صبح و شبکه خبری زاویه نیوز را که در اختیار وزارت مخابرات است، بستند و حالا این دو رسانه باید با آدرس جدید اینترنتی فعالیت خود را ادامه دهند.
سخنگوی وزارت مخابرات طالبان دلیل این کار را «اتهامات دروغین، خبرها و گزارشهای غیرمتوازن و کاذب» این دو رسانه در باره رژیم طالبان عنوان کرده است.
کمیته مصوونیت خبرنگاران این اقدام طالبان را مصداقی از سانسور خبری دانسته و از مقامات طالبان خواسته است تا به این دو رسانه اجازه دسترسی مجدد به دامنه اینترنتی شان را بدهند.
بهلیه یی، یکی از مسوولین این سازمان، در بیانیهای گفت: «مردم افغانستان و جهان بیشتر از هر زمانی نیاز دارند از آنچه در افغانستان میگذرد، مطلع باشند. طالبان باید به سرکوب رسانهها پایان دهند.»
کمیته مصوونیت خبرنگاران روز ۲۰ اسد، با انتشار گزارشی در باره وضعیت رسانههای افغانستان هشدار داد که در یکسال گذشته، وضعیت آزادی بیان در این کشور خیلی سریع خراب شده و طالبان خبرنگاران را دستگیر و مورد آزار و لت و کوب قرار میدهد.
پس از حمله انتحاری به مرکز آموزشی کاج، در غرب کابل، توفان توییتری «نسلکشی هزارهها را متوقف کنید» راه افتاد و شمار توییتها با هشتگ (StopHazaraGenocide#) از مرز یک میلیون گذشت. در حمله روز جمعه ۸ میزان، دست کم ۵۳ نفر، عمدتاً دانشآموزان دختر کشته و ۱۱۰ نفر دیگر زخمی شدند.
اکثر قربانیان، دختران نوجوان از قوم هزاره بودند. قبلا نیز چندین بار هزارهها مورد حملات مشابه قرار گرفتهاند؛ سال گذشته در نتیجه حمله به مکتب سیدالشهدا دردشت برچی، بیش از ۶۰ دانشآموز که بیشترشان دختران هزاره بودند کشته شدند و دهها نفر دیگر هم زخمی شدند.
آیا حملاتی از این دست، به ویژه آنجا که کودکان خردسال و دانشآموزان هدف قرار میگیرند، متفاوت از دیگر حملات در افغانستان است؟ آیا بر اساس پیمانهای بینالمللی و قوانین جنگی، این کشتارها میتواند مصداق واضح «نسلکشی» باشد؟
دو اصطلاح مهم «نسلکشی» (Genocide) و«جنایت علیه بشریت» (Crimes against humanity) در سال ۱۹۴۳ توسط رافائل لمکین، حقوقدان یهودی پولندی بهکار برده شد. هر کدام در جایگاه خاص به کار میرود و در برابر قانون نیازمند اسناد و مدارک مختص بهخود است. فیلیپ ساندز، یکی از معتبرترین پژوهشگران نسلکشی و ارتکاب جرایم علیه بشریت، کتابی دارد به نام ایست وست استریت که به بازتر شدن قضیه و درک بهتر ماجرا کمک میکند. آقای ساندز استاد حقوق و مدیر مرکز دادگاههای بینالمللی در کالج دانشگاهی لندن است که تاکنون شانزده کتاب درباره قوانین بینالمللی نوشته است.
آقای ساندز میگوید نسلکشی درباره کشتار گروهی، و جنایت علیه بشریت درباره کشتار افراد به کار میرود. معنای نسلکشی و کاربرد مناسب آن برای پیگیری مسائل جنگی در دادگاههای رسمی، در همین جایگاه قابل بررسی است.
او میگوید: برای اینکه بدانیم کدام کشتار نسلکشی است و کدامیک جنایت علیه بشریت، باید به قصد عاملان کشتار توجه کنیم. مطابق کنوانسیون جلوگیری از نسلکشی و مجازات آن که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شده، کشتاری که با قصد از بین بردن کامل یا بخش از یک گروه خاص قومی، نژادی و مذهبی انجام شود، نسلکشی است. ثبت یک جنایت به عنوان نسلکشی هم نیاز به چنین ثبوتی دارد تا نشان دهد که گروهی از مردم فقط بهخاطر وابستگی به یک قوم، نژاد و مذهب خاص هدف حمله قرار گرفتهاند. اما جنایت علیه بشریت درباره کشتار افراد است. اگر کسانی دست به کشتار افراد غیرنظامی بزنند و قصد و نیتی برای نابودی کلیت یا بخشی از گروه خاص قومی، نژادی و مذهبی نداشته باشند، این کار «جنایت علیه بشریت» است.
مثال سوریه
اثبات نسلکشی وابسته به عدد و آمار کشتهشدگان نیست. ممکن است هزاران غیرنظامی توسط فرد یا افرادی کشته شوند، اما اینکار، بر اساس تعاریف موجود مصداق نسلکشی نباشد. ممکن است تعداد کمتر آدمها کشته شوند اما نیت عاملان کشتار، از بین بردن کلیت یا بخشی از یک قوم و نژاد خاص باشد؛ در آن صورت، این عمل نسلکشی محسوب میشود. به عنوان مثال، بشار اسد شاید دهها هزار سوری را کشته باشد اما نمیتوان گفت نسلکشی کرده است. چون افراد وابسته به گروههای مختلف قومی و نژادی و مذهبی را هدف قرار داده و قصد از بین بردن کلیت یا بخشی یک گروه خاص قومی و نژادی را نداشته است.
همچنین طی سالهای گذشته حملات زیادی در افغانستان، غیرنظامیان را هدف قرار داده که در آنها افراد از اقوام، مذاهب و تعلقات فرهنگی مختلف، از جمله هزارهها، کشته شدهاند. این نوع حملات در چارچوب جنایت علیه بشریت قابل بررسی است. اما حمله به کودکان هزاره که بیشترشان زیر سناند مطابق قوانین بینالمللی، در چارچوب جرایم نسلکشی قابل مطالعه و بررسی است.
ناظران و کسانی که قائل به وقوع نسلکشی علیه هزارهها در افغانستاناند، باور دارند که شواهد و جزئیات نوع حملات نشان میدهد که این کودکان بهخاطر شیعه و هزاره بودن هدف قرار گرفتهاند. استدلال کسانی که برای به رسمیت شناختن «نسلکشی هزارهها» توسط جامعه جهانی دادخواهی میکنند این است که نیت و اراده عاملان این حملات از بین بردن یک گروه قومی خاص است؛ بنابراین به باور این ناظران، حملات به هزارهها مصداق عینی نسلکشی در قوانین بینالمللی است.
تجربه رواندا
اما پذیرش نسلکشی توسط سازمانهای بینالمللی، آسان نیست. یکی از نمونههای بارز آن، نسلکشی قوم هوتو در روندا است که در سال ۱۹۹۴روی داد. سازمان ملل در آغاز، این کشتار را به عنوان نسلکشی نپذیرفت اما فشارهای جامعهمدنی، رسانهها و سازمانهای حقوقبشری سبب شد که نسلکشی رواندا توسط مللمتحد به رسمیت شناخته شود و حتی باعث تغییرات در ساختار این سازمان شود.
بنابراین، دادخواهی برای به رسمیت شناختن «نسلکشی هزارهها» زمانگیر و پر پیچ و خم خواهد بود. برخی ناظران و فعالان حقوق بشری باور دارند که در آغاز نیازمند این است خود مردم افغانستان تفاوت حملات به هزارهها از دیگر حملات را درک کنند و بپذیرند؛ آنگاه به منظور مستندسازی «نسلکشی»، نیاز است تا اعضای جامعه مدنی و نهادهای حقوقبشری اسناد و مدارک لازم را برای مطالعه و ارزیابی حقوقی و فنی این موضوع فراهم کنند.
نسلکشی اما تنها به کشتار یک قوم خاص محدود نمیشود. زیان روحی و روانی، نابودی سیستماتیک نمادهای فرهنگی، و کوچ دادن و جابجاییهای اجباری و جلوگیری از تولد فرزند یک گروه ویژه قومی نیز مصداقهای نسلکشی حساب میشوند.
بهتازگی گریگوری استانتون، پژوهشگر و بنیانگذار دیدهبان نسلکشی در گفتگو با افغانستان اینترنشنال در خصوص کشتار هزارهها در افغانستان گفت که انگیزههای مذهبی گروههایی چون طالبان و داعش موجب بروز این کشتار شده است.
به باور این پژوهشگر، پیشینه کشتار هزارهها به قرنها پیش باز میگردد.
در ادامه فارسیستیزی طالبان، منابع محلی میگویند این گروه واژه «دانشگاه» را از تابلوی دانشگاه پروان نیز حذف کرد.
به گفته منابع، تابلوی جدید دانشگاه پروان بدون واژه "دانشگاه" روز سهشنبه نصب شد.
گفته میشود طالبان تابلوی فارسی محکمه استیناف ولایت هرات را نیز به پشتو تغییر دادند.
پیش از این طالبان واژه «دانشگاه» را از تابلوی دانشگاههای تخار و بلخ حذف کرده بودند. دانشگاه هرات نیز چندی قبل پس از شش سال سال صاحب تابلو شد که در آن واژه «دانشگاه» به کار نرفته بود.
شهروندان همواره اقدام طالبان برای حذف «دانشگاه» و سایر واژههای فارسی از تابلوی ادارههای دولتی را «تداوم تبعیض سیستماتیک علیه زبان فارسی» و «فارسیستیزی نظاممند» دانستهاند.
مقامات طالبان پیش از این گفتهاند واژه «دانشگاه» در قوانین افغانستان ذکر نشده است.