کارشناس برجسته ایرانی: گزینههای پاسخگویی ایران به امریکا، معادل بمبگذاری انتحاری است

کریم سجادپور، از کارشناسان برجسته امور ایران در موسسه کارنگی نوشت که حمله امریکا تحول عمیقی در ایران و منطقه ایجاد خواهد کرد.

کریم سجادپور، از کارشناسان برجسته امور ایران در موسسه کارنگی نوشت که حمله امریکا تحول عمیقی در ایران و منطقه ایجاد خواهد کرد.
او روز یکشنبه در حساب خود در اکس نوشت که امریکا پس از حملاتش به سایتهای هستهای ایران بر صلح و دیپلوماسی تاکید کرد اما حکومت ایران این اقدام را فصلی دیگر در روابط خصمانه چهل سالهاش با ایالات متحده میبیند.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران امروز در گفتوگو با ایمانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه گفت که کشورش باید به حمله امریکا پاسخ دهد. اما، سجادپور باور دارد که «بسیاری از گزینههای ایران برای پاسخگویی به حمله امریکا، از نظر استراتژیک معادل بمبگذاری انتحاری است.»
او نوشت: «آنها میتوانند به سفارتخانهها و پایگاههای ایالات متحده حمله کنند، تاسیسات نفتی در خلیج فارس را مورد هدف قرار دهند، تنگه هرمز را مینگذاری کنند، اما رژیم جمهوری اسلامی احتمالاً از پسلرزههای اقدامات خود جان سالم به در نمیبرد.»
مجلس ایران روز یکشنبه طرح بستن تنگه هرمز، یکی از آبراههای بینالمللی استراتژیک برای تجارت و انتقال انرژی را تصویب کرد. این کشور همچنان تهدید کرده که در صورت مشارکت امریکا در حملات اسرائیل به این کشور، به پایگاههای نظامی آن در خاورمیانه حمله خواهد کرد.
سجادپور نوشت که حملات اسرائیل و امریکا هزینههای هنگفت مالی را بر جمهوری اسلامی تحمیل کرده و باعث تحقیر گسترده آن شده است.
او گفت: «بر اساس برآوردها، برنامه هستهای ایران، با در نظر گرفتن هزینههای از دست رفته و تحریمها، حداقل ۵۰۰ میلیارد دالر برای این کشور هزینه داشته است اما اکنون نه انرژی هستهای دارد و نه بازدارندگی اتمی. رژیم ایران در مواجهه با چنین تحقیر عظیمی ممکن است به دنبال راههای مختلفی برای انتقامجویی باشد.»
برخلاف تاکید امریکا بر تسلیمی ایران در برابر خواست واشنگتن مبنی بر برچیدن برنامه اتمیاش، سجادپور باور دارد که علی خامنهای، رهبر ایران تسلیم دستورات و فشار بیرونی نمیشود. چون، از نظر خامنهای، کوتاه آمدن به معنای امتیازگیری بیشتر ایالات متحده خواهد بود.
ایران بارها گفته است که خواست امریکا برای کنار گذاشتن برنامه هستهای و تولید موشکهای بالستیکاش را نمیپذیرد و آن را جز حقوق مشروع ملی خود میداند. در همین حال، وزیر خارجه ایران گفته است که بیش از این به دیپلوماسی با ایالات متحده باور ندارد.
مارکو روبیو، وزیر خارجه امریکا امروز در مصاحبه با فاکسنیوز گفت که ایران میتواند نیروگاه اتمی داشته باشد اما حق غنیسازی اورانیوم در داخل را ندارد.

با آغاز حمله امریکا، موسوم به عملیات «چکش نیمهشب»، به سایت اتمی ایران در روز شنبه، گروهی از بمبافکنهای بی–۲ از پایگاه خود در ایالت میزوری امریکا به پرواز درآمدند و در مسیر جزیره گوام در اقیانوس آرام دیده شدند.
کارشناسان پرواز این بمبافکنها را بهعنوان پیشزمینهای برای حمله احتمالی امریکا به ایران تفسیر کردند. اما پرواز این جنگندهها صرفاً برای فریب بود.
گروه واقعی متشکل از هفت فروند بمبافکن بی–۲ که با بالهای خفاشی خود شناخته میشوند، بهصورت پنهانی بهسمت شرق امریکا پرواز کردند.
این پرواز که ۱۸ ساعت به طول انجامید، با حداقل ارتباطات انجام شد و در میانه راه سوختگیری هوایی صورت گرفت.
ارتش امریکا یکشنبه این موضوع را فاش کرد.
در حالیکه بمبافکنها به حریم هوایی ایران نزدیک میشدند، یک زیردریایی امریکایی بیش از ۲۴ فروند راکت کروز تاماهاک زمینبهزمین شلیک کرد.
جنگندههای امریکایی نیز بهعنوان طعمه در جلوی بمبافکنها پرواز کردند تا در صورت وجود جنگندهها یا سامانههای موشکی ایران، آنها را شناسایی و منحرف کنند.
این حمله به سه سایت اصلی هستهای ایران، بزرگترین عملیات تاکتیکی تاریخ با استفاده از بمبافکنهای بی–۲ بود و از لحاظ طول مدت، پس از عملیات امریکا در واکنش به حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دومین عملیات طولانی این هواپیماها محسوب میشود.
بمبافکنهای بی–۲ در این عملیات ۱۴ بمب سنگرشکن جیبییو–۵۷ موسوم به «نفوذگر عظیم مهمات» را رها کردند.
هر کدام از این بمبها ۳۰ هزار پوند (حدود ۱۳٬۶۰۰ کیلوگرام) وزن دارند.
طبق اعلام پنتاگون، در این عملیات بیش از ۱۲۵ هواگرد نظامی امریکا مشارکت داشتند.
از دیدگاه ارتش امریکا، این عملیات یک موفقیت تاکتیکی چشمگیر بود.
ژنرال دن کین، رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح امریکا، یکشنبه در پنتاگون به خبرنگاران گفت: «نیروهای ایرانی حتی یک گلوله هم بهسمت هواپیماهای امریکایی شلیک نکردند و کاملا غافلگیر شدند.»
کین گفت: «جنگندههای ایران پرواز نکردند، و بهنظر میرسد سامانههای موشکی پدافند هوایی ایران نیز در طول ماموریت نتوانستند ما را شناسایی کنند. ما عنصر غافلگیری را حفظ کردیم.»
با این که پرواز و حمله این جنگنده ها موفق بود اما پنتاگون و جامعه اطلاعاتی امریکا هنوز گزارش نهایی خود را درباره موفقیت این حمله ارائه نکرده اند. برخی از مقامهای امریکایی و اسرائیلی روز یکشنبه به نیویارک تایمز گفتند که سایت فردو که از نظر اسرائیل برای برنامه اتمی ایران کلیدی است، آسیب شدید دیده اما برخلاف ادعای ترامپ نابوده نشده است.

شماری از مقامات امریکایی و اسرائیلی روز یکشنبه به روزنامه نیویارک تایمز گفتند که تاسیسات فردو به شدت آسیب دیده اما نابود نشده اند. این در حالیست که رئیسجمهور ترامپ پس از پایان حملات به فردو گفت که این عملیات «موفقیتآمیز» بود و تاسیسات غنیسازی اتمی ایران «کاملاً منهدم شدند.»
این اظهارات اولیه ترامپ با ارزیابیهای محتاطانهتر ارتش امریکا و اسرائیل در تضاد است.
دو مقام مطلع اسرائیلی به این روزنامه گفتند که بر اساس تحلیل اولیه ارتش اسرائیل، تاسیسات هستهای به شدت مستحکم فردو در حمله امریکا متحمل خسارت جدی شده، اما به طور کامل نابود نشده اند. این مقامات همچنین گفتند که ایران احتمالا تجهیزاتی مانند اورانیوم را از این تاسیسات به جای دیگر منتقل کرده است.
یک مقام ارشد امریکایی نیز با تایید اظهارات منابع اسرائیلی، اذعان کرد که فردو به طور کامل نابود نشده، اما به شدت به آن آسیب رسیده و «از دسترس خارج شده است.» او خاطرنشان کرد که حتی ۱۲ بمب سنگرشکن نیز نمیتوانستند این سایت را به طور کامل نابود کنند.
نیویارک تایمز نوشت که اسرائیل و امریکا در حال ارزیابی خسارات تاسیسات فردو اند و آنها هنوز به هیچ نتیجهگیری نهایی نرسیدهاند.
جنگندههای بی-۲ امریکا دستکم ۷ بمب ۱۳ تنی بر تاسیسات فردو ریختند. این بمبهای سنگرشکن برای از میان بردن تاسیسات زیرزمینی نظامی ساخته شده اند. همچنین تاسیسات اتمی نطنز و اصفهان نیز مورد شلیک راکتهای سنگین قرار گرفتند.
مقامات ارشد پنتاگون روز یکشنبه ادعای ترامپ در مورد موفقیت عملیات را تکرار کردند، اما در عین حال تاکید کردند که ارزیابی نهایی تاثیرات این عملیات زمانبر خواهد بود.
ژنرال دن کین، رئیس جدید ستاد مشترک ارتش امریکا گفت که بنا به ارزیابی اولیه هر سه سایت متحمل «خسارت و تخریب شدید» شدهاند، اما افزود که انجام قضاوت نهایی درباره از میان بردن توانایی این تاسیسات و هستهای ایران زود است.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در یک نشست خبری گفت که این کشور در حال «محاسبه خسارات» ناشی از حمله است.
تصاویر ماهوارهای جدید که اندکی پس از حملات امریکا به سایت هستهای فردو گرفته شدهاند، آسیب و حفرههای ناشی از بمبهای امریکایی را نشان میدهند. این تصاویر که توسط پلنت لب گرفته شدهاند، تغییراتی در ظاهر زمین و غبار در نزدیک مکانهای احتمالی حمله را نشان میدهند.
میک مولروی، یکی از مقامات سابق پنتاگون و سازمان سیا، درباره این حمله گفت: «با نوع و مقدار مهمات استفاده شده، احتمالاً برنامه سلاح هستهای ایران دو تا پنج سال به عقب خواهد افتاد.»
او افزود: «یک ارزیابی کامل خسارت جنگی در روزهای آینده برای تعیین دقیقتر آن انجام خواهد شد.»

دن کین، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا، گفته که نیروهای امریکایی در خاورمیانه در حالت «آمادهباش کامل» قرار دارند و «به هرگونه حمله تلافیجویانه ایران یا نیروهای نیابتی آن پاسخ خواهند داد.» او هشدار داد که اگر ایران تصمیم به حملات تلافیجویانه بگیرد، «تصمیم بسیار بدی خواهد بود.»
جنرال دن کین روز یکشنبه در یک نشست خبری درباره حمله امریکا به مواضع هستهای ایران گفت تنها شمار بسیار اندکی از رهبران در واشنگتن از جزئیات و زمان حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی مطلع بودند.
او افزود: «نیروهای ما همچنان در حالت آمادهباش کامل هستند و کاملا در موقعیتی هستند که بتوانند به هرگونه حمله تلافیجویانه ایران یا نیروهای نیابتی پاسخ دهند؛ که چنین حملهای تصمیمی بسیار بد خواهد بود. ما از خود دفاع خواهیم کرد. ایمنی نیروهای نظامی و غیرنظامی ما بالاترین اولویت ماست.»
مقامهای ارشد پنتاگون روز یکشنبه اعلام کردند که ۴۰ هزار نیروی امریکایی مستقر در سراسر خاورمیانه، پیشاپیش از حمله به ایران مطلع نشده بودند.
جنگ میان ایران و اسرائیل، احتمال حملات به نیروهای امریکایی در منطقه را افزایش داده است و همین تهدید احتمالی، فرماندهان امریکایی را واداشته تا تصمیمهای جدی برای کاهش خطر اتخاذ کنند.
سال گذشته، سه سرباز امریکایی در پی حمله پهپادی نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران به محل اقامتشان در پایگاهی در اردن کشته شدند. در سال ۲۰۲۰ نیز، پس از ترور قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد جمهوری اسلامی توسط امریکا، تهران ۱۶ موشک به پایگاههای امریکایی در عراق شلیک کرد که در نتیجه آن، دهها سرباز امریکایی زخمی شدند.

در پی حملات اسرائیل به اهدافی در شهرهای مختلف ایران، امریکا بامداد یکشنبه به سه مرکز اصلی هستهای ایران حمله کرد.
این نخستین مداخله مستقیم واشنگتن در کارزار نظامی علیه برنامه هستهای ایران بهشمار میرود؛ اقدامی که تهران آن را تجاوز به حاکمیت ملی خود دانسته و هشدار داده است که «همه گزینهها» برای پاسخ در دسترس خواهد بود.
مقامات جمهوری اسلامی پیش از این اعلام کرده بودند که هرگونه مشارکت مستقیم ایالات متحده در حملات نظامی، پاسخی قاطع بهدنبال خواهد داشت. از جمله تهدیدهای ایران، حمله به پایگاهها و تأسیسات نظامی امریکا در منطقه خاورمیانه است؛ پایگاههایی که در چند دهه گذشته بهعنوان ابزار بازدارندگی واشنگتن در برابر تهران، مسکو و گروههای افراطی بهکار گرفته شدهاند.
در واکنش به این تهدیدها، ایالات متحده طی روزهای گذشته اقدام به جابجایی برخی نیروها و تجهیزات در منطقه کرده و حتی سطح دسترسی داخلی به بزرگترین پایگاه خود در منطقه، یعنی «العدید» در قطر را بهطور موقت محدود کرده است.
اما واقعاً ساختار حضور نظامی امریکا در منطقه چگونه است؟ این گزارش، با تکیه بر دادههای معتبر و اطلاعات رسمی، به معرفی پایگاههای فعال ایالات متحده در خاورمیانه میپردازد؛ تأسیساتی که در صورت وقوع درگیری مستقیم با ایران، میتوانند به اهداف نظامی بدل شوند.
ایالات متحده امریکا در حال حاضر در هشت کشور خاورمیانهای دارای حضور نظامی فعال است. این پایگاهها شامل مراکز هوایی، دریایی، زمینی و اطلاعاتیاند و نقش آنها از پشتیبانی لجستیکی گرفته تا فرماندهی عملیاتهای منطقهای متفاوت است. در ادامه، هر یک از این پایگاهها بهتفکیک معرفی شدهاند.

پایگاه هوایی العدید – قطر
پایگاه العدید، واقع در جنوبغربی دوحه، بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه و مقر رسمی فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتگام) نیز هست. بیش از دههزار نیروی امریکایی و ائتلاف بینالمللی در این پایگاه مستقرند. العدید با داشتن باندهای پرواز پیشرفته، مراکز اطلاعاتی، و توانایی اجرای عملیات همزمان در چند جبهه، قلب تپنده حضور نظامی امریکا در منطقه بهشمار میرود.
در پی تهدیدات اخیر، مقامات پنتاگون سطح دسترسی به این پایگاه را محدود ساختهاند تا خطر حملات احتمالی از سوی ایران یا نیروهای نیابتی آن کاهش یابد.
کمپ عریفجان – کویت
کمپ عریفجان بزرگترین پایگاه زمینی امریکا در کویت است. این پایگاه در نزدیکی بندر الشعیبه قرار دارد و بهعنوان مرکز اصلی لجستیک، ذخیرهسازی تجهیزات سنگین، و پشتیبانی فنی عملیاتها در عراق و سوریه عمل میکند. عریفجان همچنین محل استقرار سامانههای موشکی و موترهای زرهی امریکاست.
نزدیکی جغرافیایی این کمپ به مرزهای ایران و عراق، آن را در تیررس تهدیدات موشکی و پهپادی ایران قرار میدهد، هرچند همکاری امنیتی نزدیک میان کویت و واشنگتن، تا حدی این آسیبپذیری را کنترل کرده است.
کمپ بیورینگ – کویت
این پایگاه در شمال کویت و در مجاورت مرز عراق قرار دارد و عمدتاً بهعنوان محل تجمع نیروهای اعزامی به مناطق بحرانی استفاده میشود. کمپ بیورینگ در دوران مبارزه با داعش نقش کلیدی داشت و اکنون نیز در چارچوب حضور نظامی امریکا در عراق فعال باقی مانده است.
بهدلیل موقعیت جغرافیایی این کمپ، احتمال قرار گرفتن آن در معرض تهدیدات مستقیم از خاک عراق یا فعالیتهای گروههای نیابتی، همواره در محاسبات دفاعی امریکا لحاظ میشود.
پایگاه علی السالم – کویت
این پایگاه هوایی یکی از مراکز مهم عملیاتی امریکا در حوزه انتقال تجهیزات، شناسایی و مأموریتهای پشتیبانی هوایی است. موقعیت آن در نزدیکی مرزهای شمالی کویت، امکان پرتاب سریع مأموریت به عراق و سوریه را فراهم میسازد.

ناوگان پنجم - بحرین
در پایتخت بحرین، منامه، پایگاه دریایی ایالات متحده امریکا میزبان ناوگان پنجم نیروی دریایی این کشور است. این ناوگان وظیفه نظارت بر آبراههای کلیدی از جمله خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان را بر عهده دارد.
نزدیکی به مرزهای ایران، و تهدیدهای ناشی از گروههای نیابتی وابسته به تهران، این پایگاه را در موقعیتی بسیار حساس قرار داده است. با این حال، حضور دائمی نیروهای دریایی و زیرساختهای ارتباطی پیشرفته، بر قدرت دفاعی آن افزوده است.
پایگاه شاهزاده سلطان – عربستان سعودی
در نزدیکی شهر الخرج، پایگاه شاهزاده سلطان یکی از نقاط کلیدی استقرار نیروهای امریکایی پس از تشدید تنشها با ایران است. این پایگاه محل استقرار جنگندههای اف-۳۵ و هواپیماهای سوخترسان بوده و مأموریتهای بازدارندگی را در سطح منطقه اجرا میکند.
عمق جغرافیایی آن، نسبت به پایگاههایی چون العدید یا عریفجان، ضریب آسیبپذیری را کاهش داده، اما همچنان در تیررس تهدیدات منطقهای قرار دارد.

پایگاه الظفره – امارات متحده عربی
پایگاه هوایی الظفره در ابوظبی، مرکز اجرای مأموریتهای شناسایی، رهگیری و عملیاتهای ضربتی در جنوب خلیج فارس است. این پایگاه میزبان مشترک نیروهای هوایی امریکا و بریتانیاست و در سالهای اخیر هدف حملات موشکی حوثیهای یمن قرار گرفته است.
سامانههای دفاعی پاتریوت و استقرار پهپادهای رهگیر، از این پایگاه در برابر تهدیدات مستمر دفاع کردهاند.
پایگاه عینالاسد – عراق
واقع در ولایت انبار، پایگاه عینالاسد یکی از بزرگترین مراکز نظامی امریکا در عراق است. در پی ترور قاسم سلیمانی، این پایگاه هدف حمله موشکی مستقیم ایران قرار گرفت و اگرچه تلفات جانی نداشت، اما آسیبپذیری آن را بهطور علنی به نمایش گذاشت.
با وجود تقویت سامانههای پدافندی، تهدیدات راکتی از سوی گروههای نیابتی وابسته به ایران، همچنان یکی از چالشهای امنیتی این پایگاه است.
پایگاه اربیل – عراق
در اقلیم کردستان عراق، پایگاه نظامی امریکا در اربیل یکی از مراکز اصلی برای عملیاتهای ضد داعش بهشمار میرود. این پایگاه از حمایت نسبی دولت اقلیم کردستان برخوردار است، اما بارها هدف حملات پهپادی گروههای شبهنظامی قرار گرفته است.
حفظ امنیت در این نقطه برای امریکا اهمیت زیادی دارد، چرا که اربیل بهعنوان دریچه اطلاعاتی و عملیاتی واشنگتن در شمال عراق عمل میکند.
پایگاه الحریر – عراق
پایگاه هوایی الحریر در نزدیکی شهر حرِّیر در اقلیم کردستان عراق، یکی از پایگاههای فعال و مستقل ایالات متحده امریکا در شمال این کشور است. این پایگاه که از سال ۲۰۱۵ در اختیار نیروهای امریکایی قرار گرفته، از نظر موقعیت جغرافیایی یکی از نزدیکترین مراکز نظامی واشنگتن به مرزهای ایران بهشمار میرود.
پایگاه یونین تری – بغداد
در قلب منطقه سبز بغداد، پایگاه کوچک یونین تری محل استقرار تیمهای مشاور نظامی و اطلاعاتی امریکاست. این پایگاه اگرچه در مقیاس کوچکی فعالیت میکند، اما از نظر اطلاعاتی و تحلیل صحنه عراق، نقشی کلیدی دارد.
امنیت آن وابسته به همکاری نیروهای عراقی و نیروهای ائتلاف بینالمللی است.

پایگاه التنف – سوریه
در مثلث مرزی سوریه، عراق و اردن، پایگاه التنف یکی از مهمترین نقاط استقرار امریکا برای مهار نفوذ منطقهای ایران است. این پایگاه بارها هدف حملات پهپادی قرار گرفته و در تیررس نیروهای وابسته به سپاه قدس قرار دارد.
علیرغم حملات پراکنده، واشنگتن حاضر به تخلیه آن نشده و همچنان آن را جزو خطوط قرمز خود در سوریه میداند.
دیرالزور و حسکه – سوریه
در شمال شرق سوریه، نیروهای امریکایی در کنار یگانهای مدافع خلق و نیروهای دموکراتیک سوریه فعالیت میکنند. مأموریت اصلی آنها مقابله با هستههای باقیمانده داعش و حفظ امنیت در میدانهای نفتی منطقه است.
حضور همزمان نیروهای روسی، ایرانی و ترکی در نزدیکی این پایگاهها، وضعیت امنیتی آنها را بهشدت پیچیده ساخته است.

پایگاه تاور ۲۲ – اردن
این پایگاه در جنوری ۲۰۲۴ هدف یک حمله پهپادی مرگبار قرار گرفت که به کشته شدن سه نیروی امریکایی منجر شد. تاور ۲۲ که در نزدیکی مرزهای عراق و سوریه واقع شده، یکی از نقاط پیشروی اطلاعاتی امریکا در مرزهای شرقی است.
حمله به این پایگاه، راهبرد امنیتی امریکا در خاورمیانه را دستخوش بازنگری کرد.
پایگاه موفق سَلطی – اردن
در شرق اردن، پایگاه هوایی موفق سَلطی محل استقرار هواپیماهای عملیاتی امریکا برای پوشش مأموریت در سوریه و عراق است. همکاری تنگاتنگ میان ارتش اردن و فرماندهان امریکایی، امنیت این پایگاه را تا حد زیادی تضمین کرده است.
ساختار نظامی امریکا در خاورمیانه، اگرچه با هدف بازدارندگی و مدیریت بحران طراحی شده، اما در برابر تهدیدات پیچیدهای چون حملات نامتقارن، پهپادهای ارزانقیمت، و گروههای نیابتیِ چابک، مصون نیست. حمله به عینالاسد، موشکباران پایگاههای سوریه، و انفجار در تاور ۲۲، تنها نمونههایی از شکنندگی این چتر نظامیاند.
واشنگتن برای حفظ حضور نظامیاش در منطقه، ناگزیر از تلفیق ابزار نظامی با دیپلماسی منطقهای، ایجاد ائتلافهای جدید و ارتقاء سامانههای دفاعی غیرمتمرکز است؛ چرا که قدرت، تنها زمانی بازدارنده خواهد بود که از آسیبپذیریهایش آگاه باشد.
در پی حمله اسرائیل به ایران و بهخصوص پس از حمله امریکا به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی، این مراکز نظامی بیش از هر زمان دیگری زیر تهدید حملات احتمالی ایران قرار گرفتهاند.

ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ، رئیسجمهور این کشور برای نخستینبار مستقیماً به تأسیسات هستهای ایران حمله کرد و با این اقدام، به کارزار نظامی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی پیوست.
رویترز در گزارشی به ابعاد این حمله پرداخته و گفته است که این تصمیم بیسابقه، بزرگترین قمار ترامپ در عرصه سیاست خارجی طی دو دوره ریاستجمهوریاش ارزیابی میشود.
رویترز در این گزارش نوشته که این حملهی چشمگیر امریکا، از جمله هدفگیری تأسیسات بسیار مستحکم و زیرزمینی هستهای ایران، بزرگترین قمار ترامپ در سیاست خارجی طی دو دوره ریاستجمهوریاش محسوب میشود.
ترامپ گفته است که ایران یا باید راه صلح را در پیش گیرد یا منتظر حملات بیشتر باشد. اما تحلیلگران هشدار میدهند که تهران ممکن است با بستن تنگه هرمز، حملات موشکی گستردهتر یا فعالسازی گروههای نیابتی در منطقه واکنش نشان دهد؛ مسیری که ممکن است ایالات متحده را به درگیری نظامی گستردهتری بکشاند.
آرون دیوید میلر، مذاکرهکننده پیشین در امور خاورمیانه برای دولتهای دموکرات و جمهوریخواه، گفت: «قابلیتهای نظامی ایران بهشدت تضعیف شدهاند، اما آنها روشهای نامتقارن زیادی برای پاسخ دارند... این بهزودی تمام نخواهد شد.»
حمله اخیر شامل هدفگیری سایت فردو با استفاده از بمبهای سنگرشکن بوده است. با آنکه برخی منابع امریکایی موفقیت این حملات را تأیید کردهاند، کارشناسان معتقدند که این اقدام میتواند انگیزه ایران برای ساخت سلاح هستهای را افزایش دهد.
به گزارش رویترز، سازمان انرژی اتمی ایران بلافاصله واکنش نشان داد و اعلام کرد که برنامه هستهای را متوقف نخواهد کرد. وزارت خارجه ایران نیز تهدید کرد که «با تمام توان» از خود در برابر تجاوز نظامی امریکا دفاع خواهد کرد.
تحلیلگران سیاسی معتقدند این حمله میتواند آغازی بر فصل تازهای در خصومت ۴۶ ساله میان ایران و امریکا باشد. کریم سجادپور از بنیاد کارنگی نوشت: «ترامپ میگوید زمان صلح است، اما ایرانیها احتمالاً چنین فکری ندارند.»
اریک لاب، استاد روابط بینالملل در دانشگاه بینالمللی فلوریدا، گفت واکنش بعدی ایران هنوز مشخص نیست، اما این واکنش میتواند شامل حمله به «اهداف نرم» امریکا و اسرائیل، چه در داخل و چه خارج منطقه باشد.
با این حال، او احتمال بازگشت ایران به میز مذاکره را نیز منتفی ندانست – «هرچند از موضعی بسیار ضعیفتر» – یا ممکن است ایران راهحل دیپلوماتیک برای خروج از بحران را جستوجو کند.
برخی ناظران نگراناند که ترامپ در صورت تشدید تنشها، بهسوی تغییر رژیم در ایران سوق داده شود؛ مسیری که با خطرات زیاد و پیامدهای پیشبینیناپذیر همراه خواهد بود.
لورا بلومنفلد، تحلیلگر خاورمیانه در دانشگاه جانز هاپکینز در واشنگتن، گفت: «مراقب گسترش مأموریتها، تلاش برای تغییر رژیم و پروژههای دموکراتیزاسیون باشید. بسیاری از مأموریتهای اخلاقی شکستخورده امریکا در شنهای خاورمیانه دفن شدهاند.»
جاناتان پانیکوف، معاون پیشین اطلاعات خاورمیانه در دولت امریکا، گفته است اگر رهبران ایران احساس کنند که بقایشان در خطر است، واکنشهای «نامتناسب» نشان خواهند داد.
در داخل امریکا نیز، ترامپ با فشار فزاینده از سوی دموکراتها و حتی بخشی از جمهوریخواهان روبهرو است. همزمان، تداوم جنگها در اوکراین و غزه و حالا گشودن یک جبهه جدید در ایران، پرسشهایی را درباره انسجام و منطق سیاست خارجی ترامپ برانگیخته است.
