این تصمیم میتواند یک دلیل دیگر داشته باشد: واکنشی در برابر امریکا و تلاشی برای کسب نفوذ و دسترسی اطلاعاتی بیشتر درباره گروههایی که از نظر روسیه تهدید امنیتی محسوب میشوند.
روسیه نگران تحولات منطقه است. پس از حمله اسرائیل به ایران و جنگ دوازده روزه میان دو کشور، روشن شد که شرایط منطقهای به سمت بیثباتی بیشتر در حال حرکت است. این احتمال وجود دارد که گروههای افراطی مانند داعش خراسان و دیگر جریانها دوباره فعال شوند، چرا که تحولات خاورمیانه همواره بر افغانستان اثرگذار بوده است. هر بار که تنشها میان کشورهای منطقه و اسرائیل بالا گرفته یا بحران فلسطین تشدید شده، زمینه برای گسترش گروههای تندرو اسلامی در افغانستان و منطقه فراهم شده است.
تجربه دهه ۱۹۸۰ میلادی نشان داده که در دوران تشدید درگیریها در خاورمیانه، موجی از جهادگرایان عرب وارد افغانستان شد و از این کشور بهعنوان پایگاهی برای توسعه جهاد استفاده کردند. اکنون نیز این گروهها ممکن است افغانستان را مکان مناسبی برای فعالیت، همدلی و آرامش نسبی تلقی کنند.
این موضوع، نگرانی جدی برای روسیه به همراه دارد؛ بهویژه با توجه به ترکیب جمعیتی مسلمان در داخل روسیه، که ممکن است در معرض تأثیرپذیری از ایدئولوژیهای افراطی این گروهها قرار بگیرند و تهدیدی امنیتی برای روسیه ایجاد کنند.
رسمیتشناسی طالبان، به روسیه این امکان را میدهد که نظارت امنیتی و اطلاعاتی دقیقتری در افغانستان داشته باشد و بتواند از طالبان اطلاعات لازم درباره گروههای فعال در منطقه دریافت کند یا از آنها بخواهد که کنترل بیشتری بر این گروهها اعمال کنند. این در حالی است که روسیه همواره بدبین بوده و گمان دارد که ممکن است از گروههای افراطی و تروریستی مستقر در افغانستان، علیه منافع روسیه استفاده شود.
ناامیدی از صلح در اوکراین
با وجود گفتگوهای متعدد برای برقراری صلح در اوکراین، و با اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، وعده داده که میان روسیه و اوکراین صلح برقرار خواهد کرد، تحقق این امر بعید به نظر میرسد. برخی تحلیلگران، از جمله جان میرشایمر، استاد دانشگاه در امریکا، معتقدند که آینده این جنگ در میدان نبرد رقم خواهد خورد.
به نظر میرسد مسکو از رسیدن به یک صلح معنادار با اوکراین در آینده نزدیک ناامید شده و بر این باور است که ممکن است دموکراتها بار دیگر در امریکا به قدرت برسند و سیاست حمایت از اوکراین را ادامه دهند.
دموکراتها خواهان ادامه حمایت از اوکراین هستند و برخی از آنها معتقدند که این جنگ میتواند روسیه را بهعنوان یک رقیب جهانی امریکا تضعیف کند و مانع از تحقق بلندپروازیهای امپراتوریگرایانه مسکو شود. روسیه نمیخواهد در حالی که درگیر یک جنگ پرهزینه و نامشخص با اوکراین است، با تهدیدی دیگر از سوی گروههای افراطی مانند داعش روبهرو شود، تهدیدی که ممکن است حتی به داخل روسیه نیز سرایت کند و موجب ناامنی روانی و سیاسی در این کشور شود.
بنابراین، ممکن است رسمیتشناسی طالبان اقدامی پیشگیرانه از سوی روسیه برای کنترل بیشتر اوضاع افغانستان و کاهش نفوذ امریکا بر طالبان باشد.
شکست «اجماع» در شورای امنیت
رسمیتشناسی طالبان توسط روسیه، موضوع دیگری را نیز برجسته میسازد: شکسته شدن اجماع در شورای امنیت سازمان ملل در قبال افغانستان. نشستهای دوحه که باری با حضور آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، برگزار شد، در تلاش برای رسیدن به موضعی جمعی در برابر طالبان بود. امریکا کوشید اعضای دائم شورای امنیت، بهویژه چین و روسیه را متقاعد کند که به صورت مشترک بر طالبان فشار وارد کنند تا این گروه به خواستههای جامعه جهانی پاسخ دهد؛ از جمله رعایت حقوق بشر، کاهش قاچاق مواد مخدر، مبارزه با تروریسم و تشکیل حکومت همهشمول.
اما این اجماع هرگز حاصل نشد. حالا که روسیه مسیر مستقل خود را در پیش گرفته، روشن است که از اجماع بینالمللی خبری نیست. روسیه بهعنوان عضو دائم شورای امنیت، اختلافات جدی با امریکا دارد. چین نیز ممکن است به رسمیت شناختن طالبان را در دستور کار قرار دهد. این وضعیت نشان میدهد که در مورد افغانستان، هماهنگی میان قدرتهای جهانی از بین رفته و هر کشور مطابق با منافع خود تصمیمگیری میکند. یکی از پیامدهای این وضعیت، تضعیف نقش سازمان ملل در قبال افغانستان است. هرچند انتقادهایی نسبت به عملکرد سازمان ملل وجود دارد، اما این نهاد همچنان تنها سازوکار مؤثر موجود برای رسیدگی به بحران افغانستان محسوب میشود. اقدام روسیه، این ظرفیت را نیز بهطور چشمگیری تضعیف کرده است و بعید به نظر میرسد که پنج عضو دائم شورای امنیت (امریکا، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا) بتوانند بر سر سیاست واحدی در قبال افغانستان به توافق برسند.
موضع امریکا و کشورهای اسلامی منطقه
ایالات متحده تاکنون واکنش رسمی به اقدام روسیه نشان نداده، اما بهطور طبیعی از آن استقبال نخواهد کرد. امریکا هنوز تصمیمی برای به رسمیت شناختن طالبان ندارد و بارها بر این موضع تأکید کرده که مشروعیت طالبان باید از درون افغانستان شکل بگیرد و مستلزم رعایت معیارهایی همچون حقوق بشر، آموزش دختران و مبارزه با تروریسم است. کشورهای اروپایی نیز مواضع مشابهی دارند و به نظر میرسد در تعامل با طالبان، هماهنگ با امریکا عمل خواهند کرد.
امریکا البته در برخی موارد، بهویژه در مسائل امنیتی، با طالبان در تعامل بوده و پیشتر، وزارت خارجه امریکا، به افغانستان اینترنشنال گفته بود که به دلیل نگرانیهای امنیتی، چنین تعاملاتی وجود دارد. با این حال، افغانستان در حال حاضر در اولویت سیاست خارجی کاخ سفید قرار ندارد؛ چرا که امریکا بیش از هر چیز درگیر مسائل دیگر، مانند ایران، اوکراین و غزه است.
کشورهای عربی منطقه نظیر قطر، امارات و عربستان سعودی نیز با وجود روابط نزدیک با طالبان، بدون چراغ سبز امریکا، این گروه را به رسمیت نخواهند شناخت. این کشورها دارای روابط راهبردی با واشنگتن هستند و تصمیماتشان درباره افغانستان نیز در هماهنگی با امریکا خواهد بود. بنابراین، با وجود تماسها و ارتباطات نزدیک، بهنظر نمیرسد در شرایط فعلی گامی در راستای رسمیتبخشی به طالبان بردارند.