تردید اسرائیل در ترور خمینی و پاسخی منفیای که خاورمیانه را تغییر داد

مقامهای اطلاعاتی اسرائیل در واپسین ماههای حکومت شاه ایران، درخواست حکومت بختیار برای ترور روحالله خمینی، رهبر معترضان را رد کردند.
مقامهای اطلاعاتی اسرائیل در واپسین ماههای حکومت شاه ایران، درخواست حکومت بختیار برای ترور روحالله خمینی، رهبر معترضان را رد کردند.
روزنامه جروزالمپست، چاپ اسرائیل روز شنبه ۱۱ اسد، با انتشار گزارشی تحلیلی از تصمیمهای موساد در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ایران نوشت که خودداری این سازمان از حذف رهبر وقت اپوزیسیون ایران، تبعاتی داشت که همچنان سیاست خاورمیانه را تحتتاثیر قرار داده است.
جروزالمپست نوشته است که در جنوری ۱۹۷۹، شاپور بختیار، نخستوزیر وقت ایران، طی دیداری با الیعزر تسافیر، نماینده موساد در تهران، درخواست کرد که آیتالله خمینی پیش از بازگشت به تهران، در حومه پاریس ترور شود. این درخواست به تلآویو منتقل شد و روز ۲۸ جنوری، ییتسحاق هوفی، رئیس وقت موساد، جلسهای اضطراری با مقامهای ارشد این نهاد تشکیل داد.
مامور موساد: او نماد گذشته ایران است نه آینده آن
به نوشته این روزنامه، در این جلسه برخی مقامهای موساد این ترور را از نظر فنی «امکانپذیر و کمهزینه» دانستند، اما در نهایت، نگرانیهای سیاسی و دیپلوماتیک بر همه ملاحظات فایق آمد. تحلیلگران هشدار دادند که چنین اقدامی میتواند روابط با فرانسه را تخریب کند، باعث اعتراض جهان اسلام شود، به خمینی وجهه یک شهید ببخشد، و حتی به روابط اسرائیل با مسکو و واشنگتن آسیب بزند. نهایتا، حوفی تصمیم گرفت وارد عملیات نشوند. به گفته تسافیر، او به بختیار پاسخ داد که اسرائیل «پولیس جهان» نیست.
یوسی الفر، تحلیلگر ارشد موساد در امور ایران که در جلسه حضور داشت، بعدها اذعان کرد موساد در آن زمان با «خلاءهای جدی اطلاعاتی» درباره خمینی مواجه بود.
یکی از ماموران ارشد در آن جلسه گفته بود: «بگذارید برگردد، ارتش و ساواک با او و روحانیون معترض برخورد خواهند کرد. او نماد گذشته ایران است، نه آینده آن.»
گزارش جروزالمپست میافزاید که موساد، با وجود داشتن بیش از ۱۵۰۰ کارمند اسرائیلی در ایران و روابط نزدیک با ساواک، شناخت دقیقی از نیروی اجتماعی، ایدئولوژیک و عقبه خمینی نداشت. روزنامه در ادامه گفته است که این اشتباه اطلاعاتی، پیش از این نیز در زمان اقامت خمینی در عراق رخ داده بود؛ زمانی که صدام حسین نیز پیشنهاد حذف فیزیکی او را به شاه ایران داد و با پاسخ منفی روبهرو شد.
دو هفته بعد، اول فبروری ۱۹۷۹، خمینی با پرواز ایر فرانس به تهران بازگشت و با استقبال میلیونی مردم روبهرو شد. بختیار، برای کاهش فشار، دستور انحلال ساواک را صادر کرد اما این تصمیم نیز نتوانست نظام را نجات دهد. تنها ۱۰ روز بعد، دولت بختیار سقوط کرد. ناصر مقدم، رئیس وقت ساواک، اعدام شد و خود بختیار نیز سالها بعد در پاریس توسط ماموران جمهوری اسلامی ترور شد.
محسن سازگارا: سپاه به هیولایی تبدیل شد که در طرح اولیه ما نبود
پس از بازگشت، خمینی بیدرنگ ایران را به جمهوری اسلامی تبدیل کرد. دشمنی علنی با امریکا و اسرائیل را آغاز کرد، بحران گروگانگیری ۴۴۴ روزه دیپلوماتهای امریکایی در تهران را رقم زد و مسیر تقابل با غرب را تثبیت کرد. صدام حسین، رهبر وقت عراق، با تصور ضعف حاکمیت جدید، جنگ هشتسالهای را آغاز کرد که صدها هزار کشته بر جای گذاشت.
در سالهای بعد، صدور ایدئولوژی انقلابی ایران به منطقه آغاز شد. سفارت اسرائیل در تهران به سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات واگذار شد. اردوگاههای فلسطینی تحت نظارت سپاه پاسداران، محل آموزش بنیانگذاران حزبالله لبنان شدند. سپاه پاسداران، که ابتدا با هدف حفاظت از انقلاب شکل گرفته بود، به یک امپراتوری شبهنظامی فراملی با دهها نیروی نیابتی در سراسر منطقه بدل شد.
در ادامه گزارش به نقل از محسن سازگارا، از بنیانگذاران این نهاد، آمده است که «سپاه به هیولایی تبدیل شد که هیچگاه در طرح اولیه ما وجود نداشت.»
جروزالمپست در ادامه مینویسد که اشتباه موساد در ارزیابی تهدید خمینی، بخشی از یک خطای راهبردی گستردهتر بود که ریشه در دکترین حاشیهای اسرائیل داشت؛ سیاستی که از دهه ۱۹۵۰ بر ائتلاف با دولتهای غیرعرب مانند ایران، ترکیه و اتیوپیا متمرکز بود، اما از درک عمیق پویاییهای ایدئولوژیک و انقلابی غافل مانده بود.
این اتحاد منجر به همکاری گسترده اطلاعاتی و نظامی میان تلآویو و تهران شد؛ از تجهیز ساواک به سیستمهای شنود الکترونیکی گرفته تا ساخت زیرساختهای انرژی توسط مهندسان اسرائیلی و حتی تامین مالی نیمی از خط لوله ایلات–اشکلون توسط ایران. این نزدیکی باعث شد بسیاری از مقامهای ارشد اسرائیلی گمان کنند ایران را به خوبی میشناسند.
در همین حال، موساد تهدید خمینی و نفوذ او در میان اقشار سنتی را نادیده گرفت؛ در حالی که صدها هزار نوار سخنرانی او از فرانسه به ایران قاچاق میشد. بختیار بعدها افشا کرد که از دولتهای امریکا، بریتانیا و فرانسه نیز خواسته بود در حذف خمینی اقدام کنند اما همه این درخواستها رد شده بود.
در واپسین تحلیل، هنوز میان مقامهای وقت موساد اختلافنظر وجود دارد که اگر عملیات حذف خمینی انجام میشد، مسیر تاریخ چگونه تغییر میکرد. برخی معتقدند که مرگ او میتوانست انقلاب را متوقف یا دستکم به مسیر میانهروانهتری سوق دهد. برخی دیگر هشدار میدهند که چنین اقدامی شاید خمینی را به شهید بدل میکرد و حتی سرعت فروپاشی نظام شاهنشاهی را افزایش میداد.
الیعزر تسافیر، مامور موساد در تهران، سالها بعد با حسرت گفت: «اگر خمینی را حذف کرده بودیم و لو میرفتیم، آیا دنیا میفهمید ما آنها را از چه چیزی نجات دادیم؟»
یوسی آلفر، تحلیلگر ارشد موساد، نیز اعتراف کرد: «با توجه به همه آسیبی که خمینی به اسرائیل، منطقه و حتی ایران زد، اگر به عقب برمیگشتم، مشاورهام در قبال درخواست بختیار فرق میکرد.»