پس از پایان خدمت نظامی، او فعلا بهعنوان کارمند غیرنظامی در وزارت دفاع کار میکند. او همچنان بنیاد Vets 4 Afghanistan ( کهنه سربازان برای افغانستان) را تأسیس نموده است؛ بنیادی که برای حمایت از مردم افغانستان و کهنهسربازان مأموریت افغانستان فعالیت میکند. در سال ۲۰۲۱، او بهطور فعال در روند تخلیهٔ مترجمان افغان و خانوادههایشان مشارکت داشت و برای انتقال هرچه بیشتر افراد به مکان امن تلاش کرد. او بهطور صریح و بیپرده دربارهٔ تجربیاتش، واقعیتهای سخت مأموریت در افغانستان، و پیامدهای ماندگار آن برای نظامیان و افغانها مینویسد و سخن میگوید.
خطر پنهان بهرسمیت شناختن طالبان حتی پس از بازگشایی مکاتب دختران
فرض کنید فردا طالبان اعلام کنند که دختران و زنان در افغانستان دوباره میتوانند به مکتب و دانشگاه بروند. غرب با آسودگی نفس میکشد، روزنامهها از یک «چرخش تاریخی» سخن میگویند و در محافل دیپلماتیک، واژه بهرسمیتشناختن بهسرعت مطرح میشود.
اما آیا این امتیازدهی، طالبان را به حاکمان مشروع تبدیل نمیکند. کسانی که غیر این میاندیشند، سه نکته اساسی را فراموش کرده است: ایدئولوژی آنان، اعمال آنان، و تاریخشان و همچنین چشم خود را بر آنچه که در دیگر نقاط جهان در مورد گروههای مشابه دیدهایم، میبندد.
بهرسمیتشناختن یعنی قدرت و مشروعیت و این چیزی نیست که بهسادگی به دست آورده شود
بهرسمیتشناختن دیپلماتیک درها را میگشاید: تجارت بینالمللی، دسترسی مستقیم به کمکهای توسعهای و نفوذ سیاسی. برای طالبان، این یک حرکت نمادین نیست، بلکه یک پیروزی استراتژیک است. این دقیقاً همان چیزی را به آنها میدهد که میخواهند: جایگاه و اعتبار، بدون آنکه از هستهٔ ایدئولوژیشان کوتاه بیایند.
کابینه فعلی در کابل عمدتاً از مردانی تشکیل شده که در فهرست تحریمهای سازمان ملل قرار دارند، از جمله تروریستهای شناختهشده. هیچ امتیازی در مورد آموزش نمیتواند گذشته سیاه آنها را تغییر دهد.
یک امتیاز، ماهیت را تغییر نمیدهد
گروههای افراطی بارها ثابت کردهاند که حاضرند گامهای کوچک به عقب بردارند تا منافع بزرگتری به دست آورند.
ابو محمد الجولانی، رهبر هیئت تحریر الشام (HTS) در ادلب، کار خود را بهعنوان فرمانده شاخه القاعده در سوریه آغاز کرد. زمانی که فشارهای بینالمللی و تحریمها قدرت او را تهدید کرد، نام سازمان خود را تغییر داد، اصلاحات سطحی انجام داد و حتی در مصاحبههایی با لباس غربی و بدون ریش ظاهر شد تا معتدلتر به نظر برسد. اما در عمل، HTS همان سازمان سرکوبگر و خشنی باقی ماند که هسته ایدئولوژی جهادی خود را حفظ کرده بود. هدف روشن بود: کسب مشروعیت بینالمللی بدون تغییر واقعی.
طالبان همان بازی را انجام میدهند. پس از ۲۰۲۱، آنها بارها وعده دادند که مکاتب دخترانه «بهزودی» باز خواهند شد. چهار سال بعد، میلیونها دختر هنوز در خانه هستند.
ایدئولوژی طالبانی با حقوق جهانی سازگار نیست
ایدئولوژی طالبان ریشه در تفسیر افراطی از اسلام دیوبندی دارد که در مدارس دینی پاکستان شکل گرفته و توسط شبکههای فوقمحافظهکار حوزهٔ خلیج تأمین مالی شده است.
این یک انتخاب سیاسی ساده نیست که بتوان آن را بهآسانی تغییر داد، بلکه یک باور است: اینکه زنان و دختران نباید حقوقی برابر با مردان داشته باشند و استفاده از خشونت برای حفظ این نابرابری مشروع است.
حتی اگر دختران اجازه رفتن به مکتب پیدا کنند، دیگر حقوق اساسی همچنان ممنوع باقی میماند: آزادی بیان، مشارکت سیاسی، آزادی مذهبی و دسترسی برابر به کار برای زنان و دختران افغان رویا باقی خواهند ماند.
ایجاد یک الگو خطرناک برای تاریخ
بهرسمیتشناختن طالبان در برابر امتیازات حداقلی، یک سابقه خطرناک ایجاد میکند. این پیام را به سایر افراطگرایان میدهد: مقاومت کنید، چند نشانه ظاهری از اعتدال نشان دهید، و در نهایت جهان شما را خواهد پذیرفت. گروههایی مانند الشباب در سومالی و بوکوحرام در نیجریه با دقت الگوی افغانستان را دنبال میکنند. همانند HTS تحت رهبری جولانی، آنها نیز میتوانند از اقدامات تبلیغاتی تاکتیکی برای فشار به مسیر مشابه استفاده کنند.
حقوق بشر، ابزار معامله نیست
این تصور که حقوق بنیادین (مانند آموزش برای دختران) میتواند بخشی از مذاکرات سیاسی باشد، از نظر اخلاقی غیرقابلقبول است. آموزش یک لطف یا امتیاز از سوی یک رژیم نیست، بلکه یک حق جهانی است. بازگرداندن یک حق ربودهشده، دلیل برای پاداش یا بهرسمیتشناختن نیست.
افغانستان پیش از ۲۰۲۱ اسناد بینالمللیای را امضا کرده که آموزش را بهعنوان یک حق بیقیدوشرط به رسمیت میشناسد، مانند کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان (CEDAW).
کمک بدون بهرسمیتشناختن ممکن است
کمکهای بشردوستانه و پروژههای بازسازی میتوانند بدون بهرسمیتشناختن دیپلماتیک اجرا شوند. آژانسهای سازمان ملل، سازمانهای غیردولتی و صلیب سرخ در دهها کشور و منطقه درگیر که بهرسمیت شناخته نشدهاند، از طریق کانالهای ویژهای کار میکنند که مانع از تقویت مستقیم رژیمها با پول کمکها میشود.در سال ۲۰۲۳، افغانستان نزدیک به ۳ میلیارد دالر کمک بشردوستانه دریافت کرد، بدون آنکه طالبان بهطور بینالمللی به رسمیت شناخته شوند.
درسی که از جولانی و طالبان باید گرفت
چه در سوریه و چه در افغانستان، همان الگو را میبینیم: رهبران افراطی امتیازات تاکتیکی و نمایشی میدهند، امیدوارند تا رسمیت بینالمللی به دست آورند، و در عین حال به همان هسته سرکوبگر ایدئولوژی خود پایبند بمانند.
جهان نباید در این دام بیفتد. آموزش دختران در افغانستان ضروری است، اما این تنها یک بخش از پازل است. تا زمانی که حقوق بنیادین برای همه افغانها بهطور بیقیدوشرط بازگردانده نشود، بهرسمیتشناختن طالبان یک توهم خطرناک باقی خواهد ماند که به افراطگرایان در سراسر جهان دلگرمی میدهد.