مردان روستایی در کنر در دامنهای سبز، ردیفبهردیف قبر برای عزیزان شان حفر میکنند. خاکها روی هم تلنبار شده و چوبهای نازک بهعنوان نشانه، بالای هر گور فرو رفته است. نه تابوتی، نه آمبولانسی و نه نشانی از امداد است. اینها افرادیاند که در زلزله اخیر در این ولایت جان دادهاند.
زمینلرزه به بزرگی شش درجه کنر، ننگرهار، لغمان و حتی بخشهایی از پنجشیر را لرزاند و خانههای گلی و خشتی زیادی بهویژه در کنر فرو ریخت و تمام اعضای شماری از خانوادهها را از بین برد. این خانهها عمدتا بر سر مردمی در تاریکی شب فرود آمد که پیش از این زمینلرزه نیز در ناامنی شدید غذایی و فقر دستوپا میزدند.
بر پایه آمار وزارت صحت عامه که در آخرین سالهای جمهوریت منتشر شد، نرخ فقر در کنر، آسیبدیدهترین ولایت در زمینلرزه اخیر، ۶۱.۸ درصد بود. همین گزارش میگفت راههای ترانسپورتی در این ولایت نیمهکوهستانی «بسیار کم» است و این ضعف، دسترسی و امدادرسانی را در هر بحران طبیعی دشوارتر میکند.
دستکم زمینلرزههای یک دهه اخیر نشان داده که نبود خانههای ایمن و خدمات ابتدایی در هر ولایت افغانستان، چه در شرق و چه در غرب به راحتی، هر رویداد طبیعی را به بحرانی مرگبار و فاجعهای انسانی بدل میکند.
مردی در میان ویرانههای خانهای خشتی پس از زمینلرزه شرق افغانستان قدم میزند.
در روستای دیوهگل در کنر، نصرالله در خاکسپاری ۴۱ جسد شرکت کرد. او که مامور دولت است، شش ساعت از شهر کنر الی این روستا راه پیمود تا به نجات و خاکسپاری قربانیان کمک کند. درههای کوهستانی چون دیوهگل، جایی که خانههای گلی در شیبهای دره پراکندهاند، پر از قبرهای تازه است. کودکان در پتوهای نقشدار پیچیده میشوند و مردان با کلنگ و بیل بیوقفه زمین را میشکافند تا گورهای تازه بسازند.
نصرالله در حالیکه صدایش میلرزید، به رویترز گفت: «اولین مردی که با او روبهرو شدم، ۱۸ عضو خانوادهاش را از دست داده بود. زخمیها و کشتهشدهها بدون هیچ کمکی بر زمین افتاده بودند. در بعضی روستاها، از هر خانواده فقط دو یا سه نفر زنده مانده بودند. این نخستین بار در زندگیام بود که اینهمه جسد میدیدم.»
او افزود: «خانوادههایی کاملا از بین رفتند.»
مقامهای محلی گفتند که سه قریه در کنر کاملاً ویران شدند که براثر آن ۶۰۰ نفر جان خود را از دست دادند. کنر کانون اصلی این زلزله قدرتمند بود.
در قریه مزاردره که بیشترین ضربه از زلزله را در کنر دیده است، گلبیبی هشتادساله تنها با نواسه خردسالش نشسته بود و گریه میکرد. تمام خانوادهاش زیر خاک و خشت ماندهاند و از او جز همین طفل کسی باقی نمانده است.
در ننگرهار، زیارت گل جوان ۲۳ ساله کنار خانه کاکایش ایستاده است. دیوارهای فروریخته سه کودک را از آنها گرفته است. او و خانوادهاش شبها را در فضای باز میگذرانند، بدون سقف و در هوایی که آرام آرام رو به سردی میرود، در حالیکه زمین هنوز در مناطق زلزلهزده، از پسلرزهها میلرزد.
او به رویترز گفت که اجساد را به سرعت دفن میکنند تا مبادا از پس لرزهها در جریان حفر گور آسیب ببینند.
مردی در تلاش است ویرانههای خانهاش را پس از زمینلرزه در شرق افغانستان کنار بزند؛ جایی که زندگی روزمره در یک لحظه به خاک و چوب شکسته بدل شد.
مقامهای طالبان روز سهشنبه اعلام کردند که بیش از ۱۴۰۰ نفر کشته و ۳۱۲۴ نفر زخمی شدهاند و بیش از ۵۴۰۰ خانه فرو ریخته است.
سازمان ملل هشدار داده که قربانیان افزایش خواهند یافت. راههای ناهموار و محدود که با ریزش کوه و رانش زمین مسدود شده اند، عملیات نجات و رسیدگی را دشوار کرده است. تصاویر منتشر شده نشان میدهند که مردم و نیروهای طالبان با ابزار ابتدایی مانند بیل و کلنگ برای بیرون کردن اجساد از زیر آوار تلاش میکنند.
نبود امکانات نجات یکی از اصلی ترین دلایلی است که ممکن است آمار تلفات را بیشتر سازد. در تصاویر زیادی دیده میشود که در گردنهها و بستر رودخانههای کنر، ریزش کوه و گلولای آمبولانسهایی را که از ننگرهار و ولایتهای همجوار آمدهاند، متوقف کرده تا ماشینآلات راهسازی برسند و راه را باز کنند.
انتقال مصدومان به شفاخانههای ننگرهار و کابل خیلی کند است و به این ترتیب، هر ساعت تاخیر، شانس زندهماندن زیر آوار را حتا در همان ساعات اولیه، کمرنگ ساخته بود، چه رسد به حالا که نزدیک به سه روز از این رویداد گذشته است.
طالبان تلاش دارند که با چرخبالها زخمیها را انتقال دهند، اما انزوا و تحریم حکومت این گروه باعث شده که کشورها تمایلی به ارسال تیمهای امداد به افغانستان نشان ندهند. شمار معدودی از کشورها به ارسال اقلام امدادی محدود بسنده کرده اند.
امید، جوانی از هرات، ویدئویی از خودش در فیسبوک منتشر کرده که نشان میدهد برای رسیدن به روستاهای آسیبدیده در کنر، تیمهای امداد ناچارند کیلومترها پیاده طی مسیر کنند. او بستهای از پولهای آبی رنگ پنجصد افغانی در دست دارد و به هر زخمی هزار افغانی توزیع میکند. امید یکی از کسانی است که بیرون از ساختارهای رسمی، بهطور مستقل به کمک زلزلهزدگان رفته است.
علی عمر که پیشتر در کابل به مهاجران بازگشته از ایران کمک میکرد، اینبار راهی کوهستانهای کنر شده است. او دو ساعت با موتر و سه ساعت پیادهروی کرده تا خود را به روستاهای آسیبدیده برساند؛ جایی که هنوز هیچ تیم یا نهادی خیریه حضور نیافته است.
عمر با تعدادی از بازماندگان دیدار کرده، با آنان همدردی کرده و در حد توان یاری رسانده است. باور او این است که دوری راه و نبود مسیر موتر مانع امدادرسانی بیشتر برای مردم این روستاها شده است. اما، او امیدوار است که گروههای امدادی و خیرین نیز به زودی به این آسیب دیدگان برسند.
علی عمر و همراهانش که از کابل به کوهستانهای کنر برای امدادرسانی شتافتهاند
در روزهای گذشته، در کنار فعالیت نهادهای بینالمللی و کمکهای طالبان، موترهایی نیز دیده میشود که گروههای مردمی را بهصورت داوطلبانه به سمت مناطق آسیبدیده منتقل میکنند تا در حد توان خود به زلزلهزدگان یاری برسانند.
پس از کاهش شدید کمکهای خارجی، ظرفیت پاسخ به بلایای طبیعی در داخل کشور ضعیف شده است. تعلیق پروازهای امدادی و بستهشدن برخی کلینیکها نیز سرعت رسیدگی به زلزلهزدگان را کم کرده است.
منع کار زنان در اثر دستور طالبان، کانالهای کمک را تنگتر ساخته و بسیاری کشورها کمکهای مالی شان را صرفاً از مجاری غیرحکومتی میفرستند. حضور فزیکی کشورها تا کنون محدود به یک کشور بوده و به این ترتیب، مجموعهای از این دشواریها، رساندن کمک بهموقع را دشوار کرده است.
افغانستان کشوری است با لرزهخیزی بالا، خانههایی با مقاومت بسیار پایین، فقر مزمن، نظام صحی خسته و شبکه کمکرسانی محدود که با هر تکان زمین، لایههای معیشت و امید را هم از دست میدهد.