پرونده قندیل بلوچ؛ مرد پاکستانی که به جرم کشتن خواهرش در زندان بود آزاد شد
مرد پاکستانی که نزدیک به شش سال را به جرم قتل خواهرش در زندان سپری کرده بود روز شنبه، ۳۰ دلو آزاد شد.
قندیل بلوچ، سلیبریتی پاکستانی در سال ۲۰۱۶ کشته شد.
محمد وسیم اعتراف کرده است که خواهرش را خفه کرده زیرا به قول او عکس و ویدیوهای "نامناسب" در شبکههای اجتماعی منتشر میکرد.
این قتل در آن زمان خشم عمومی مردم پاکستان را برانگیخت. دولت پاکستان در پاسخ به خشم مردم، قانونی را تصویب کرد که ظاهراً از خلأ قانونی در مورد "قتلهای ناموسی" جلوگیری میکرد.
ضعف قانون در مورد قتلهای ناموسی باعث شده بود که مردان پاکستانی بر زنان خانوادهشان با جرات بیشتر خشونت اعمال کنند.
تغییرات جدید در قانون برای کسانی که به "قتلهای ناموسی" دست میزنند حبس ابد را پیشبینی کرده است.
اما حدود شش سال بعد از این ماجرا، یک قاضی در مورد حکم دادگاه در پیوند به پرونده قندیل بلوچ تجدید نظر کرده و حکم داده است که قتل بلوچ را نمیتوان به عنوان "جنایت ناموسی" تعریف کرد.
این دادگاه اعتراف برادر بلوچ را رد کرده است.
این دادگاه گفته از آنجایی که این رویداد "قتل ناموسی" نبوده، مادر قربانی میتواند قاتل را مورد عفو قرار دهد.
مادر قندیل و وسیم به دنبال حکم دادگاه، پسرش را عفو کرده است.
سردار محبوب، وکیل محمد وسیم به خبرگزاری فرانسه گفت: "وسیم طبق دستور دادگاه عالی لاهور از زندان آزاد شده است."
وی افزود: او اکنون یک مرد آزاد است.
زخم خونچکان "قتلهای ناموسی" در کشورهای منطقه
قتلهای ناموسی به دلیل ضعفهای فرهنگی و خلای قانونی در کشورهای منطقه رایج است. به دلیل تسلط فرهنگ مردسالار در افغانستان، پاکستان و ایران زنان در خانواده مورد خشونت قرار میگیرند.
حدود دو هفته قبل قتل منا حیدری، ۱۷ ساله در شهر اهواز ایران واکنشبرانگیز شد.
در آن زمان تصاویری در شبکههای اجماعی منتشر شد که مردی را با سر بریده زن جوانی در دست نشان میداد که در خیابانهای اهواز آزادانه قدم میزد.
او سر بریده همسرش را به علامت افتخار در دست گرفته بود.
نشر این تصاویر بسیاری را وحشتزده کرده و بحثهای زیادی در ایران به راه انداخت.
زنان ایران در پی این بحثها کارزاری را به راه انداختند که هدف آن مبارزه با "ناموسانگاری زنان" بود.
شماری از زنان و مردان افغانستان نیز به این کمپاین پیوستند.
شرکتکنندگان کمپاین میگویند زنان ناموس کسی نیستند. آنها انسان مستقل هستند و باید به هوش، اراده، وجدان، حیات و کرامت انسانی آنها احترام گذاشته شود.
مرد سِنگاپوری که ۳۰ سال در جنگل زندگی کرده، میگوید تنهایی هرگز یک مشکل جدی برای او نبوده است.
او در تمام این ساها از باغ خود مراقبت کرده و قدردان از آب و هواست که کمک کرد درختانش به خوبی رشد کنند.
به نوشته بیبیسی نیوز او غذای خود را از مزرعه کوچکش در جنگل بهدست میآورد.
در اوایل ماه فبروری داستان زندگی اوه گوسنگ در جنگلی در سنگاپور در رسانههای محلی منتشر شد و بسیاری از مردم این کشور از شنیدن آن تکان خوردند.
سرویس جهانی بیبیسی نوشته است برخی میپرسیدند که چرا به این مرد کمک بیشتری نمیشود و اینکه او چگونه توانسته ۳۰ سال در جنگل زندگی کند.
سنگاپور به عنوان یکی از شهرنشینترین کشورهای جهان شناخته میشود، اما مردی دور از هیاهوی شهر، خلوت دنجی در دل یکی از جنگلهای این کشور را "خانه" خودش میداند.
خبرنگار بیبیسی میگوید در ملاقات با آقای اوه، برق چشمان او ولین چیزی است که شما را تحت تأثیر قرار میدهد. او در ۷۹ سالگی لباسهای بسیار سبک میپوشد و ظاهرش بسیار بهتر از کسانی به نظر میرسد که نیمی از سن او را دارند.
جنجالی در کریسمس
همه چیز از روز کریسمس شروع شد. زمانی که اختلاف آقای اوه با یکی از مشتریهایش بر سر یک دالر بلند شد و سر و کارش به پولیس افتاد. پولیس تازه متوجه شد که آقای اوه، بدون داشتن مجوز تجارت میکند. او در حال فروش سبزیجات و مرچهایی بود که در جنگل رشد کرده بود.
او پیش از همهگیری کرونا در بازار گل میفروخت، اما کرونا باعث شد دیگر نتواند به گلفروشی ادامه دهد.
در این لحظات، یکی از رضاکاران از منطقه در حال عبور بود که متوجه شد پولیس سبزیجات پیرمردی را ضبط کرده و در حال جر و بحث با اوست.
ویوین پن، رضاکار به بیبیسی گفت که در آن لحظه احساس "عصبانیت" به او دست داده زیرا "من نمیخواستم او آن روز دست خالی به خانه برود."
او افزود: "اما من درک میکنم که از نظر قانون، کسی نمیتواند در خیابان سودا بفروشد."
او از این حادثه فلم گرفت و آن را در فیسبوک منتشر کرد. این ویدیو به سرعت در فضای مجازی انتشار یافت و در نهایت، وضعیت اسفناک آقای اوه توجه یکی از نمایندگان پارلمان را جلب کرد.
در آغاز داستان به همین سادگی بود، اما لیانگ انج هوا، نماینده پارلمان به زودی دریافت که داستان آقای اوه به همین سادگی نیست که در ویدیویی در شبکههای اجتماعی دیده میشود.
این مرد برای مدت ۳۰ سال مداوم در یک جنگل زندگی کرده است. بدون آنکه کسی به او توجه کرده باشد.
اوه از آب و هوا سپاسگزار است که کمک کرده درختانش به خوبی رشد کنند
زندگی در جنگل
آقای اوه همراه با خانوادهاش در روستایی پر از کمپونگ، سرپناههای محقر، بزرگ شد. با این حال، در دهه ۱۹۸۰، این کمپونگها تخریب شدند تا راه را برای ساختمانهای مرتفع جدید باز کنند. دولت به اکثر ساکنان کمپونگ، خانههای جدید پیشنهاد کرد، اما آقای اوه نتوانست سرپناهی برای خودش تامین کند.
برادرش یک آپارتمان دولتی گرفت و آقای اوه برای زندگی در آنجا دعوت شد، اما او در نهایت از آنجا نقل مکان کرد زیرا گفت نمیخواهد خودش را بر زندگی خانواده تحمیل کند. بنابراین، او به جنگلی نزدیک به جایی که خانه قدیمیاش قرار داشت بازگشت. او بعد از آن شبهایش را در پناهگاه موقتی میگذراند که از قطعات چوب، پارچههای برزنت و گیاههای بامبو ساخته شده بود.
شما اگر به دیدار آقای اوه بروید، به محض نزدیک شدن به خیمه او، خاکستری را میبینید که نشانه آتشی است که او شبها برای گرم ساختن خود برمیافروزد. وسایل ضروری او در داخل پناهگاهش جا گرفتهاند و خوابگاه پیرمرد در داخل خیمه قرار دارد.
آقای اوه در این سالها، در نزدیکی خیمهاش باغی ساخته و زمین زراعتی هم پیدا کرده که غذای مورد نیاز خودش را در آن میکارد.
درختان سر به فلک کشیده نزدیک خیمهاش، بر سر او سایه انداخته و به رغم گرما و رطوبت شدید، اجازه نمیدهد آقای اوه احساس ناراحتی کند.
تنها مشکل او در تمام این سالها موشهایی بودهاند که هر طور شده، راه خیمه پیرمرد را پیدا کرده و لباسهای پیرمرد را سوراخ میکنند.
بی خانمانی در سنگاپور موضوع نسبتاً نادری است. این کشور به طور متوسط یکی از ثروتمندترین جمعیتهای روی زمین را دارد.
بر اساس آخرین آمار بانک جهانی، سرانه تولید ناخالص داخلی این ایالت تقریباً ۶۰ هزار دالر است.
سنگاپور همچنین دارای یک سیستم مسکن عمومی گسترده است که نزدیک به ۰ درصد از ساکنان آن در املاکی زندگی می کنند که توسط هیات توسعه مسکن (HDB) یارانه، ساخته و مدیریت می شود. با این حال، اگرچه کارتنخوابی یک منظره رایج در شهر نیست، تخمین زده میشود که حدود ۱۰۰۰ سنگاپوری بیخانمان باشند.
سنگاپور همچنین دارای یک سیستم مسکن عمومی گسترده است. نزدیک به ۸۰ درصد از ساکنان آن در املاکی زندگی میکنند که توسط اداره توسعه مسکن ساخته شده است.
با این حال، اگرچه بیخانمانی در این شهر رایج نیست، تخمین زده میشود که حدود هزار سنگاپوری سرپناهی برای ادامه زندگی ندارند.
امروز با نظارت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه رزمایش ارتش این کشور برگزار شد. در این رزمایش نیروهای استراتژیک هستهای روسیه نیز شرکت داشتند. وزارت دفاع آمریکا گفته است که رزمایش نیروی هستهای روسیه نگرانی را در میان رهبران کشورها در سراسر جهان برانگیخته است.
ولادیمیر پوتین امروز در مکانی که کرملین آن را «مرکز [کنترول] وضعیت» نامیده، به همراه الکساندر لوکاشنکو، همتای بلاروس خود، پرتاب موشکها را نظارت کرد.
وزارت دفاع روسیه گفته است در این رزمایش موشکهای بالستیک و کروز که ویژگی بازدارندگی دارند، آزمایش شدند. کرملین گفته است که در تمرینات نظامی، کشتیهای جنگی، زیردریاییها و هواپیمای جنگی به کار گرفته شدند و به اهداف فرضی در خشکی و دریا حمله شد.
کارشناسان امنیتی میگویند پوتین با انجام این رزمایش خواست به غرب بفهماند که باید ملاحظات امنیتی او را به خصوص مسئله عدم گسترش ناتو به شرق را جدی بگیرد.
در حالی که حملات اخیر تحریک طالبان پاکستان نگرانی شدید مقامات این کشور را برانگیخته، مجله دیپلمات پیامدهای ظهور مجدد این گروه بر آینده زنان پاکستان را بررسی کرده است.
دیپلمات نوشته ستیزهجویی میتواند پیامدهای شدیدی برای حقوق زنان و دختران در شمال غرب پاکستان داشته باشد.
زنان در غرب پاکستان، که با افغانستان مرز مشترک دارد در جامعهای به شدت محافظهکار زندگی میکنند. آنها در سالهای اخیر، با نادیده گرفتن همه سختگیریها، گامهای بزرگی در دستیابی به عدالت و توانمندسازی سیاسی و اقتصادی برداشتهاند.
اما شبیه برخورد رژیم طالبان در افغانستان که حقوق زنان را با سرکوب نقض میکند، ظهور مجدد تحریک طالبان پاکستان به عنوان یک بازیگر برجسته در این منطقه میتواند به زودی دستاوردهای زنان غرب پاکستان را به خطر بیندازد. هرچند این زنان و دختران دستاوردهایشان را به سختی به دست آوردهاند.
مجله دیپلمات نوشته است زنان مناطق خیبر پختونخواه مسیر دشواری را طی کردند تا با تسلط عرف به جای قانون در شهرهایشان مبارزه کنند. در این مناطق طی سالهای متمادی جرگهها در مورد سرنوشت زنان تصمیم میگرفت و آزار و اذیت زنان را مشروعیت میبخشید. با تصمیم جرگه دختران عمدتا زیر سن برای حل و فصل اختلافات قبایل به ازدواج اجباری داده میشود و عرفهای ناپسند مورد تأیید قرار میگرفت.
در ابتدا، شبهنظامیان اسلامگرا مثل تحریک طالبان پاکستان تلاش کردند از موقعیت سوء استفاده کرده علیه این ستم جنسیتی و عرفهای قبیلهای موضع بگیرند و از میان زنان برای خود سربازگیری کنند. این تلاش شبهنظامیان اسلامگرا در میان بسیاری از زنانی طنینانداز شد. شماری از زنان به این گروهها کمک مالی کردند و در موارد نادری زنان به جمع آنها پیوستند.
اما در نهایت با آشکار شدن برنامه سرکوب جنسیتی خود طالبان پاکستان، زنان به مخالفان سرسخت ستیزهجویی تبدیل شدند. برخی حتی برای محافظت از خانههای خود یا برای دفاع از امنیت خود اسلحه به دست گرفتند. با این حال، آنها تا حد زیادی برای مقاومت در برابر عرفهای زنستیزانه به ابزارهای مسالمتآمیز متکی بودند.
آنها در مواردی به سرپیچی از قوانین مردانه و نافرمانی مدنی در برابر عرف دست زدند.
ملاله یوسفزی، برنده جایزه صلح نوبل که در منطقه سوات آغاز به مبارزه در زمینه آموزش و پرورش دختران کرد، یکی از نمونههای مبارزه زنان این منطقه است.
به نقل از دیپلمات، زنان همچنان در برابر ممنوعیتهای ستیزهجویان برای خروج بدون محرم از خانه مبارزه کردند، آنها ممنوعیتهای تحصیل دختران را با برگزاری صنفهای مخفیانه در خانه توسط معلمان دور زدند، و به رغم محدودیتهای اعمال شده توسط ستیزه جویان، به همکاری با سازمانهای غیردولتی برای ارائه خدمات بهداشتی و دیگر خدمات اولیه ادامه دادند.
در این گزارش آمده است زنان همچنین پسران خود را از مناطق درگیری بیرون کشیدند و فرزندان خود را متقاعد کردند که به گروههای افراطی اسلامگرا نپیوندند، آنها با این کار تلاش کردند فرصتهای جذب گروههای ستیزهجو را کاهش بخشند.
زنان در شمال غرب پاکستان به مدافعان قوی اصلاحات تبدیل شدند. در منطقه بین خود شبکهسازی کردند، با پارلمان لابی کردند، و فعالانه در جنبشهای تحت رهبری جامعه مدنی، به ویژه جنبش محافظت از پشتونها شرکت کردند.
اما پس از تسلط طالبان بر افغانستان، حملات تحریک طالبان پاکستان نیز افزایش یافته است. بازگشت تحریک طالبان به صحنه و قدرت گرفتن ستیزهجویان اسلامگرا زنگ خطر در برابر حقوق زنان را برای مناطق پشتوننشین پاکستان به صدا درآورده است.
با ادامه و تشدید بحران اوکراین، فضای نظام بینالملل یادآور بازهای مشابه در تاریخ معاصر است. نگاهی به تحولات دوران جنگ سرد و مقایسه آن به فضای کنونی پیرامون تحولات اوکراین، تصور آغاز جنگ سرد دوم را بهوجود میآورد.
ائتلاف روسیه با چین و کشورهای امریکای لاتین، در بازهای از تاریخ نقاط عطف جنگ سرد به شمار آمدند. تکرار این ائتلافها، حاکی از تلاش مجدد روسیه، در مهار سیاستهای هژمونیک امریکا و تکمیل سیاستهای ناتمام خروشچف در دوران جنگ سرد است. گمانی که اگر به واقعیت بدل شود، احتمال تغییر نظم نسبتا پایدار بینالملل و حتی وقوع یک جنگ تمام عیار را به همراه خواهد داشت.
اوکراین از نظر جیوپلیتیک مرز حائل میان دو بلوک شرق و غرب محسوب میشود. اقتدار غرب در قالب ناتو به مرزهای غربی اوکراین ختم شده و قدرت پهناور روسیه در تداوم مرزهای شرقی این کشور آغاز میشود.
از لحاظ راهبردی، در طول چهار قرن گذشته، اوکراین به عنوان دیوار دفاعی و سنگرگاه روسیه در مقابل غرب عمل کرده است. دیواری که با پیوستن اوکراین به ناتو فروخواهد پاشید و دومین دیوار فروریخته اقتدار روسیه، بعد از دیوار برلین خواهد بود.
البته اوکراین به دلایل متعدد دیگری، از جمله اقتصادی و فرهنگی نیز، عمق استراتژیک روسیه محسوب میشود. به نوعی که بیشتر نظریه پردازان باور دارند که روسیه با اوکراین یک قدرت جهانی محسوب شده و بدون اوکراین محدود به یک قدرت منطقهای میماند. به همین روی میتوان گفت اوکراین در نوک تقابل روسیه و پیمان اتلانتیک شمالی قرار دارد و همین امر مستدل سیاستهای قاطع و ایستاده تا پای جنگ پوتین در قبال اوکراین است.
تا جایی که برای اولین بار بعد از فروپاشی دیوار برلین، دو نیروی متخاصم دیرینه، با ماشههای کشیده رویاروی یکدیگر قرار گرفته اند. در واقع بعد از سه دهه، یک بار دیگر روسیه در سودای بهدست آوردن دوباره ابهت دهه هشتاد و امریکا با خیال ایفای نقش یک قدرت هژمون، رعشه بر عرشه نظم نسبتا با ثبات نظام بینالملل انداختهاند.
در حالیکه جو بایدن با پشتوانه ناتو بر تعداد نیروهای مستقر و آمادهباش در اروپای شرقی میافزاید، ولادیمیر پوتین بهدنبال یارگیری در خاور دور، به چین سفر میکند و بعد از بیست سال سردی در روابط با پاکستان، از نخست وزیر این کشور دعوت رسمی کرده و آماده میزبانی از عمران خان میشود.
شواهد امر از قطببندی مجدد نظام بینالملل در دو دسته شرق و غرب خبر میدهد. در سفر اخیر پوتین به چین، مسکو و بیجینگ در بیانیهای مشترک، بر جبهه کشورهای غربی تاختند و از اتحاد سخن گفتند. روسیه از توسعه طلبیهای ارضی چین در دریای جنوبی حمایت کرد و چین در مقابل، مواضع روسیه در بحران اوکراین را تایید کرد.
انتشار این بیانیه مشترک میان دو کشور روسیه و چین در ۴ فبروری، یادآور ارتباط نزدیک امریکا و چین در ابتدای شکلگیری جنگ سرد است. نقش بارز و غیرقابلانکار چین در شکلدهی به نقاط عطف تاریخ، حاکی از احتمال رخدادی پررنگ در مناسبات قدرتهای اول جهان است.
چین با امضای معاهدهای به ارزش ۱۱۷ میلیارد دالر برای خرید گاز از روسیه، خاطر متحد استراتژیک خود را از تداوم فروش گاز آسوده کرد، تا نگرانی از دست دادن ۴۰ درصد از بازار گاز اروپا، مانع اعمال سیاستهای توسعه طلبانه روسیه در مقابل غرب نشود؛ چرا که بایدن مشخصا تهدید کرده است که در صورت تداوم سیاستهای توسعهطلبانه روسیه و حمله به اوکراین، مجوز بهره برداری از نورد استریم ۲ را صادر نخواهد کرد. خط لوله انتقال گاز روسیه به اروپا که با گذشت یک سال از تکمیل آن، به علل سیاسی و تقابلهای دو بلوک، تاکنون به مرحله بهرهبرداری نرسیده است.
دومین رخداد تداعیگر جنگ سرد، تلاش پوتین برای استحکام روابط با کشورهای امریکای لاتین است. به طور کلی رییسجمهور روسیه همیشه مدافع دولتهای منزوی و مطرود بینالملل بوده است. اینبار اما این تعاملات ماهیت متفاوتی دارد.
سفر رئیس جمهور برازیل به روسیه در اوج تنشهای غرب و روسیه، حاکی از پیوستن این کشور به جبهه شرق و قرار گرفتن در مقابل امریکاست. مشابه این رخداد در جنگ سرد با اتحاد نظامی کیوبا با شوروی سابق شکل گرفت. اتحادی که به نفسگیرترین تقابل جهان در رویارویی موشکی ۱۳ روزه امریکا و روسیه منجر شد.
در بحران موشکی ۱۹۶۲ کیوبا، سیاستهای روسیه در تظاهر به آمادگی حملات پیشدستانه، عامل مهار مانور نظامی امریکا در ترکیه شد. امروز اوکراین جایگزین ترکیه شده و برازیل جای کيوبا را در تقابل نظامی دو بلوک غرب وشرق پر میکند.
حال یک بار دیگر گویی در نقطه تکرار رویدادهای مخوف تاریخ معاصر ایستادهایم. هنری کسینجر سیاستمدار چینشناس امریکایی، مکررا نسبت به وقوع جنگ سرد دوم هشدار داده است؛ جنگی که در مقایسه با شکل سابق به مراتب مخربتر است.
با در نظر داشت قدرت نیروی هستهای پنج کشور جهان، بشر در حال حاضر به قدرت جنگافزاری مخربی دست یافته است که ۷۵ سال پیش و در آستانه جنگ سرد، حتی در مخیلهاش نمیگنجید و این دقیقا همان عاملی است که توهم سرد بودن قطببندی دوباره نظام بینالملل را رد میکند.
اینبار و در صورت مواجهه نظامی قدرتهای اتمی، جهان تنها به اندازه فشردن یک کلید با فاجعه مطلق فاصله دارد و این حد از آسیبپذیری بشر در مقابل دشمنی تنها ۵ نفر، در طول تاریخ تمدن ۵ هزار ساله انسان بیسابقه بوده است.
رییسجمهور امریکا میگوید متقاعد شده که ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه تصمیم خود را برای حمله به اوکراین گرفته است.
جو بایدن از قصد روسیه برای حمله به اوکراین در ''هفته آینده '' و ''روزهای آتی'' سخن گفت اما در عین حال تاکید کرد که هنوز فرصت برای دیپلوماسی وجود دارد.
این نخستین بار است که آقای بایدن با قاطعیت از تصمیم روسیه برای تهاجم به اوکراین سخن میگوید.
این در حالی است که در پی افزایش درگیریها، جداییطلبان مورد حمایت روسیه روند تخلیه ساکنان مناطق جدا افتاده شرق اوکراین را شروع کردند.
درگیریها بین جداییطلبان و نیروهای دولتی در شرق اوکراین از روز پنجشنبه شروع شده و روز جمعه شدت گرفت.
ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه روز جمعه به حکومت این کشور دستور داد تا به کسانیکه از دو منطقه جدا افتاده شرق اوکراین به جنوب روسیه رسیدهاند، پناه بدهد.
کرملین در بیانیهای گفته است که آقای پوتین به وزیر امور اضطراری دستور داده است که به جنوب روسیه سفر کند و برای کسانی که کرملین "آوارگان دونباس" نامیده، سرپنا، غذا و خدمات صحی فراهم کند.
بیشتر ساکنان چندین میلیونی دو منطقه تحت کنترل شورشیان در شرق اوکراین روسی صحبت میکنند و بسیاری آنها شهروندی روسیه را دریافت کردهاند.