این روزنامه روز پنجشنبه (۱۵ سرطان) در مطلبی نوشت که افغانستان تحت کنترول طالبان، محل تجمع گروههای تروریستی برای آموزش، سازماندهی و حمله به سایر نقاط جهان است.
هیل نوشته است که گزارش اخیر کمیته نظارت بر تحریمهای سازمان ملل، ادعای حضور گروههای تروریستی در افغانستان را تایید میکند.
شورای امنیت در گزارش خود نوشته بود: «ارتباط بین طالبان و القاعده و تحریک طالبان پاکستان همچنان قوی و دارای همزیستی است. طیفی از گروههای تروریستی تحت حاکمیت طالبان آزادی مانور بیشتری دارند. آنها از این موضوع به خوبی استفاده میکنند و خطر تروریسم هم در افغانستان و هم در منطقه در حال افزایش است.»
نویسندگان مطلب روزنامه هیل که خود را «ناظران دیرینه افغانستان و سیاست امنیت بینالمللی» خواندهاند، نگرانی خود را درباره حضور گروههای تروریستی در افغانستان و واکنش غرب در این خصوص ابراز کردهاند.
در این مطلب آمده که یافتههای شورای امنیت ملل متحد، استدلالهای قبلی مقامات امریکایی مبنیبر اینکه ایالات متحده میتواند تهدیدات تروریستی را از راه دور و «در خارج از افق» مهار کند، به چالش میکشد.
این مطلب همچنین تاکید کرده که مذاکرات نه چندان محرمانه بین سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) و طالبان، در سطوح مختلف «اشتباه» است. به گفته نویسندگان مطلب، این اقدام در نخست یک «هدف تکنیکی» را بر مشکل بزرگتر مبنیبر مشارکت امریکا با یک گروه تروریستی شناخته شده، در اولویت قرار میدهد. در مطلب آمده که علاوه بر این، «شئونیسم پشتونی طالبان» جذابیت داعش را برای اقوام دیگر افغانستان تقویت میکند و کاهش اقتصاد و نقض حقوق بشر علیه مقامات حکومت سابق که «مایل به پیوستن به داعش هستند» را افزایش میدهد.
این مطلب همچنین به انتقاد از آنهایی که خواستار تعامل با طالبان هستند پرداخته و نوشته باید با دقت در نظر داشت که چنین خواستی چه معنایی برای امنیت ملی امریکا دارد. در مطلب گفته شده که کسانی مدافع ایده تعامل با طالبان اند، منظورشان چه است: «آیا آنها میخواهند درها به روی یک رهبر طالبان گشوده شود که در مجمع عمومی ملل متحد حضور بیاید، زمینه مشروعیت آنها فراهم شود و نفرت زنستیزانه را بپراکند و فراخوان اقدام به خشونت دهد؟»
نویسندگان این مطلب هشدار دادهاند که تا چند سال آینده، نیروهای داخلی و خارجی جهادیست، مخاطبان ملیونی خود را به دست خواهند آورد. این مطلب گفته که گزارش شورای امنیت جابهجایی تروریستهای خارجی در افغانستان را مستند کرده است و از سویی هم، گروههایی در سرتاسر جهان طالبان را به عنوان یک الگو برای پیروزی از طریق «خلوص جهادی» میبینند: «کودکان مکتبی افغانستان اکنون برای آموزش [افکار] بنیادگرایانه و انتقامجویانه نامنویسی میکنند. دختران افغان مجبور به ترک آموزش و اشتغال شده و قبل از موعود، عروس و مادر میشوند.»
در مطلب پیشنهاد شده که از آنجا که اقدامات طالبان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی است، جامعه جهانی باید تحریمهای هدفمند تحت مدیریت سازمان ملل را تقویت کند.
نویسندگان این مطلب پیشنهاد کردهاند: «زمان آن فرا رسیده که به فهرست فعلی افراد تحت تحریم طالبان افزوده شود. قوانین ممنوعیت سفر را تشدید و دفتر طالبان در قطر را بسته شود و بستگان مقامات طالبان از خارج، از جمله دخترانشان که برای تحصیل رفتهاند، به افغانستان بازگردانده شوند.»
آنها همچنین خواستار لغو توافقنامه دوحه میان طالبان و امریکا شدهاند، زیرا به باور نویسندگان این مطلب، طالبان آشکاراً نشان دادهاند که پایبند به این توافقنامه نیستند.
در این مطلب همچنین آمده که نقض حقوق بشر توسط طالبان، نظیر کشتن زندانیان و مقامات دولتی سابق، شکنجه زنان و محرومیت آسیبپذیرترین اقشار از خدمات صحی و غذا، مصداق کاربرد رفتار تروریستی علیه شهروندان افغانستان است.
نویسندگان معتقدند که علاوه بر میزبانی از گروههایی تروریستی، دلایل دیگری هم هست که نمیتوان با طالبان به عنوان نماینده قانونی مردم افغانستان رفتار کرد.
این مطلب به سازمان ملل پیشنهاد کرده که زمینه گرد هم آمدن رهبران جهان با مدافعان حقوق بشر و نمایندهگان افغان در تبعید و داخل را برای گفتوگو فراهم کند. نویسندگان از افغانها نیز خواستهاند که هرچه زودتر بر اختلافها بین هم غلبه کنند.