شورای امنیت سازمان ملل امروز دوشنبه دوم سرطان نشست علنی خود را درباره افغانستان برگزار میکند.
در این جلسه که بخشی از نشستهای منظم سهماهه شورای امنیت در مورد افغانستان است، قرار است موضوعات کلیدی چون وضعیت سیاسی، حقوق بشری و کمکهای بشردوستانه مورد بررسی قرار بگیرند.
در این نشست، روزا اوتونبایوا، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل و رئیس هیئت معاونت سازمان ملل در افغانستان، جویس مسویا، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور بشردوستانه و سیما سمی بحوث، مدیر اجرایی نهاد زنان سازمان ملل متحد، گزارشهایی را به شورای امنیت ارائه خواهند کرد.
احتمال دارد شماری از کشورهای منطقهای عضو نیز در این نشست شرکت داشته باشند. بنا بر گزارش رسمی سازمان ملل که روز گذشته منتشر شد، پس از پایان نشست علنی، گفتوگوهایی پشت درهای بسته میان اعضای شورا برگزار خواهد شد.
انتظار میرود یکی از محورهای اصلی این جلسه، تمرکز بر سیاستهای محدودکننده و تبعیضآمیز طالبان بهویژه در قبال زنان و دختران باشد.
همچنین گفته میشود روزا اوتونبایوا در سخنرانی خود، معلومات تازهای را درباره گامهای بعدی روند دوحه با اعضای شورای امنیت در میان خواهد گذاشت.
جلسه قبلی شورای امنیت در مورد افغانستان به تاریخ ۲۰ حوت ۱۴۰۳ برگزار شد . در این جلسه روزا اوتونبایوا، نماینده ویژه دبیرکل، گزارش سه ماهه خود درباره افغانستان را ارائه داد.
مهمترین نکات آن جلسه تمرکز بر حقوق بشر بهویژه، حقوق زنان و دختران، تمدید ماموریت یوناما در افغانستان و تشدید نگرانی نسبت به گسترش گروههای تروریستی بود.
روحانیت همواره نقشی پیچیده و تأثیرگذار در تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان ایفا کرده است. این تأثیرگذاری گاه چنان عمیق بوده که حتی به سقوط رژیمها انجامیده است.
طالبان از میان جامعه ملاها و طلبهها برخاستهاند و هسته اصلی این گروه ملاها هستند.
ملاها در نظام طالبان نقشی کلیدی دارند: اعضای کابینه، والیان، فرماندهان نظامی، قضات، خطیبان، و ایدئولوگها عمدتاً ملا هستند. همچنین هبتالله آخندزاده از طریق شبکه غیرشفاف مالی از طریق ادارات دولتی، مدارس دینی و مساجد مخارج ملاها را تامین میکند.
در حقیقت، هویت و ایدئولوژی طالبان ریشه در مدارس دینی دارد. آنها از مدارس دینی برخاستهاند، از مدارس دینی جذب نیرو میکنند و ایدئولوژی خود را از طریق مدارس دینی و مساجد تکثیر میکنند. رابطه طالبان و ملاها آنقدر در هم تنیده است که طالبان بدون ملاها و طلبهها اصلاً بهشکل کنونی قابل تصور نیستند.
با این حال در چهار سال گذشته، افغانستان شاهد اعتراضها و مخالفتهایی از سوی شماری از ملاها و علمای دینی علیه سیاستهای طالبان و برعکس فشارهای بر جامعه مذهبی غیرطالبان بوده است.
در هشتم دلو ۱۴۰۳، شماری از علمای دینی در یک نشست خبری در کابل با حضور حدود ۱۵۰ نفر که در آن دستکم ۵۰ نیز حضور داشتند، علیه آنچه که آنان «بیعدالتی، انحصار قدرت، تکروی و تبعیض قومی طالبان» میخواندند اعتراض کردند.
این نشست خبری از معدود حرکتهای منسجم و جمعی روحانیون افغانستان علیه طالبان در چهار سال گذشته به شمار میرود. یک روز پس از این نشست، طالبان با واکنشی تند، شماری از برگزارکنندگان نشست خبری از جمله محمود حسن و عبدالقادر قانت را بازداشت، زندانی و شکنجه کردند.
این اولین اعتراض علمای دینی علیه طالبان نبود، پیش از آن نیز برخی از علمای دینی بهصورت انفرادی از سیاستهای طالبان انتقاد کرده بودند.
محمود حسن در سخنرانی خود در کابل از تمرکز قدرت در قندهار انتقاد کرد.
آقای حسن گفت علاوه بر ملا هبتالله آخندزاده، ۱۲ وزیر کابینه طالبان از ولایت قندهار هستند.
او با لحن تند از رهبران طالبان خواست که قدرت را منحصر به قندهار نکند، به انحصار قدرت پایان دهد و نمایندگان ولایات و اقوام دیگر را هم شامل قدرت کند.
محمود حسن، زاده روستای متای ولسوالی خنج ولایت پنجشیر است. او تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دینی آغاز کرد. سپس از دانشکده شرعیات دانشگاه کابل فارغالتحصیل شد. آقای حسن کارشناسی ارشد خود را در رشته شرعیات از جامعةالمصطفی العالمیه ایران دریافت کرده است.
محمود حسن در دوره جمهوریت، مدتی بهعنوان مشاور وزارت حج و اوقاف کار کرد. سپس او در ریاست اجراییه بهعنوان مشاور داکتر عبدالله عبدالله ایفای وظیفه میکرد.
محمود حسن از سخنرانان نشست هشتم دلو در کابل بود که از انحصار قدرت توسط طالبان در قندهار انتقاد کرد.
عبدالقادر قانت
عبدالقادر قانت زاده ولسوالی نمکآب ولایت تخار در شمالشرق افغانستان است. آقای قانت فارغالتحصیل مدارس دینی است. او در زمان جمهوریت در وزارت حج و اوقاف کار میکرد.
آقای قانت در نشست اعتراضی هشتم دلو، بیانیه اعتراضی علمای دینی را خواند. از همین رو هدف تعقیب طالبان قرار گرفت. در نهایت او در پنجم جوزا، به دست طالبان بازداشت شد.
مولوی عبدالقاهر، خطیب مسجد جامع روضه شریف
خطبه انتقادی روز جمعه ۲۶ ثور مولوی عبدالقاهر، خطیب مسجد روضه شریف در شهر مزار شریف واکنش طالبان را برانگیخت.
مولوی عبدالقادر در این خطبه گفت: «قبیلهگرایی زمینه شکست نظام اسلامی را فراهم کرده و در طول ۱۴۰۰ سال از پیدایش اسلام، نتیجه نداده است.»
این سخنان واکنشهای گستردهای را در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. حتی برخی مقامهای طالبان، از جمله صلاحالدین سالار، معاون استخبارات وزارت دفاع طالبان از او حمایت کردند.
مولوی عبدالقاهر زاده اندراب ولایت بغلان است. او در دوران کودکی در اثر بمباران شوروی خانوادهاش را از دست داد. تحصیلات دینی خود را در مدرسه دیوبندی پاکستان به پایان رساند و در سال ۱۳۸۸ با تأسیس دارالعلوم امام مسلم در بلخ، به فعالیتهای مذهبی و دینی پرداخت.
این روحانی با نفوذ از منتقدان سرسخت نظام پیشین نیز بود. او از طریق شبکه پیامرسان مسلم و رادیو مسلم از جمهوری اسلامی افغانستان انتقاد میکرد.
طالبان بهرغم انتقادهای تند مولوی عبدالقاهر در خطبه نماز جمعه تاکنون نتوانسته است او را بازداشت کند. گزارشها نشان میدهد که یکبار در خطبه نماز جمعه بیستوششم ثور طالبان سعی کردند این روحانی با نفوذ را بازداشت کنند اما با واکنش نمازگزاران مواجه شدند.
پیش از این نیز برخی علمای دینی مثل مولوی عبدالشکور حنیف، خطیب مسجد جامع عرضبیگی در قندوز، بهدلیل انتقاد از طالبان از مقام خود برکنار و تحت تعقیب قرار گرفت. از سرنوشت او اطلاعی در دست نیست.
سرکوب دیگر جریانهای مذهبی
طالبان تنها به برخورد با روحانیون منتقد در میان اهل سنت اکتفا نکردهاند. این گروه پیش از این نیز اقدامات سرکوبگرانهای را علیه طیفهای متنوع دینی در افغانستان به اجرا گذاشتهاند.
حزب تحریر
حزب تحریر که یک جریان فکری-سیاسی است و عمدتاً با گفتمان خلافت اسلامی شناخته میشود. اعضای حزب تحریر، تنها چند هفته پس از حاکمیت طالبان مورد تعقیب طالبان قرار گرفتند، اعضا و رهبران این حزب بارها بازداشت و فعالیتهای آنان در افغانستان ممنوع اعلام شد. طالبان علاوه بر حزب تحریر فعالیت تمامی احزاب سیاسی را در افغانستان ممنوع کرده است.
حزب تحریر در حقیقت یک جریان افراطگرای بینالمللی است. این جریان سیاسی-مذهبی هدف خود را احیای خلافت اسلامی و ایجاد یک حکومت واحد اسلامی در جهان میداند.
این جریان ایدیولوژيک در بسیاری از کشورها بهدلیل مخالفت صریح با نظم سیاسی حاکم ممنوع یا غیرقانونی اعلام شده، ولی همچنان بهصورت مخفی یا علنی فعال است.
جمعیت اصلاح افغانستان
جمعیت اصلاح نیز یک جریان مذهبی است که به لحاظ فکری از اخوانالمسلمین تاثیرپذیر است. جمعیت اصلاح در بیست سال جمهوریت فعالیتهای غیرمسلحانه گسترده داشت و از سیاستهای دولت به تندی انتقاد میکرد. با این حال اعضای جمعیت اصلاح پس از اسد ۱۴۰۰ تحت فشارهای طالبان قرار گرفتند.
عبدالسلام عابد، خطیب سابق مسجد جامع عبدالرحمان در کابل پس از فشارهای طالبان مجبور شد از افغانستان فرار کند
در چهار سال گذشته رسانه، انتشارات، مدارس، موسسات تربیتی و حلقات فکری این جریان یا بسته شدند یا تحت فشار شدید فعالیت خود را به حال تعلیق درآوردند.
برخی از اعضای جمعیت اصلاح در افغانستان حتی مورد سوء قصد قرار گرفتند.
بهگونه مثال عبدالسلام عابد، روحانی مشهور نزدیک به جمعیت اصلاح در نخستین ماههای پس از تسلط طالبان از موقف خود بهعنوان خطیب مسجد جامع عبدالرحمن در مرکز شهر کابل برکنار شد.
عابد در آخرین خطابهاش در مسجد عبدالرحمن گفت: «چهار ماه شده که امارت اسلامی آمده و در این چهار ماه به اشکال مختلف نمیخواهد من صحبت کنم.»
پس از این خطبه انتقادی عبدالسلام عابد در اثر انفجار مواد منفجره جاسازی شده در موترش زخمی شد و سپس مجبور شد به ترکیه فرار کند.
در چهار سال گذشته سلفیها نیز بهویژه در شرق کشور هدف حملات مرگبار قرار گرفتند. پس از کشتار چهرههای مطرح سلفی انگشت اتهام بهسوی استخبارات طالبان نشانه رفته است.
یوناما در گزارشی که در جولای ۲۰۲۲ منتشر کرد، به مواردی از بازداشت، شکنجه و قتل علمای سلفی توسط طالبان اشاره کرده است.
منابع معتبر محلی میگویند که در دوران ریاست داکتر بشیر در استخبارات ننگرهار، هر روز اجساد افراد ناشناس در مناطق مختلف شهر جلالآباد، بهویژه در آبهای کانال ننگرهار پیدا میشد.
حتی برخی از اجساد به شکل، آویختن از دار، از درختان باغهای کنار کانال آویزان شده بودند. یافتههای بخش انگلیسی بیبیسی نشان داده است که در جیب بعضی از این اجساد نامههایی گذاشته شده بود. در این نامهها نوشته شده بود که کسانی که به داعش بپیوندند به این سرنوشت دچار میشوند.
بر اساس گزارشها، بیشتر این اجساد ناشناس از روحانیون دینی پیرو مکتب «سلفی» بودند که به اتهام ارتباط با داعش به قتل رسیده بودند.
براساس گزارشها، هبتالله آخندزاده رهبر طالبان، داکتر بشیر، چهره جنجالی استخبارات این گروه را از از ریاست ضدجاسوسی استخبارات برکنار کرده است. اما خبر برکناری او به گونه رسمی تایید نشده است.
داکتر بشیر مسئول ریاست ضد جاسوسی در ریاست عمومی استخبارات طالبان است. او پیش از این، رئیس استخبارات طالبان در ولایت ننگرهار بود.
او متهم است که چهرههای مهم و مشهور سلفیها به اتهام عضویت در گروه داعش کشته است.
مشکلات جامعه علمای دینی شیعه با طالبان نسبت به علمای سنی متفاوتتر و پیچیدهتر است.
پس از به قدرت رسیدن طالبان، برگزاری مراسم مذهبی شیعیان، بهویژه مراسم عاشورا و اربعین، محدود یا تحت تدابیر شدید امنیتی قرار گرفت. این موضوع نارضایتی روحانیون شیعه را به همراه داشت.
در ماه عقرب ۱۴۰۳ منابع محلی از هرات به افغانستان اینترنشنال گفتند طالبان دو روحانی با نفوذ شیعه را در شهرک جبرئیل بازداشت و به جای نامعلوم منتقل کرده است. به گفته منابع، محمد اکبری و حسین عظیمی، پیشتر به محدودیتهای طالبان علیه مراسم عاشورا اعتراض کرده بودند.
منابع گفتند که محمد اکبری، رئیس پیشین شورای علمای شهرک المهدی جبرئیل و مسؤل حوزه علمیه آل یاسین و حسین عظیمی، مسؤل پیشین روابط شورای علمای جبرییل و ملا امام مسجد سیدالشهداء است.
این روحانیون بعدا از بازداشت رها شدند.
بررسیها نشان میدهد که طی حدود چهار سال از حاکمیت دوباره طالبان، دستکم هفت عالم دین در ولایتهای قندهار، فاریاب، کاپیسا و کابل کشته شدهاند و بیش از ۱۰ عالم دیگر در ولایتهایی چون پنجشیر، کاپیسا، غزنی، هرات، بغلان و کابل بازداشت شدهاند. یوناما نیز در گزارشی در جولای ۲۰۲۲ به قتل علمای دینی، به دست طالبان اشاره کرده، هرچند آمار دقیقی ارائه نکرده است.
این اقدامها نشان میدهد که طالبان نهتنها مخالفان سیاسی، بلکه هر جریان دینیِ خارج از انحصار ایدیولوژیک خود را بهعنوان تهدیدی علیه مشروعیت خود تلقی کرده و به حذف یا خنثیسازی آن میپردازد.
هرچند طیف گستردهای از ملاها و علمای دینی از شبکه غیرشفاف مالی و نظامی که در محور هبتالله آخندزاده شکل گرفته سود میبرند، اکثر کرسیهای قدرتمند طالبان در دست ملاهاست و روحانیون در مساجد و مدارس دینی از طالبان معاش میگیرند، با این حال هر از گاهی برخی از صداهای مخالفت با سیاستهای طالبان از گوشه و کنار افغانستان شنیده میشود.
هنوز مخالفتهای پراکنده ملاها با طالبان در حدی نیرومند نیست که بتواند چالش بزرگی برای این گروه مذهبی خلق کند.
روشن نیست که در آینده آیا میتوان این اعتراضها را بهعنوان شکلی از «مقاومت نرم» علیه طالبان تلقی کرد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، آیا این مقاومت گسترش خواهد یافت؟ آیا هدف آن اصلاح ساختار قدرت طالبان است یا سرنگونی کامل نظام آنان؟
پاسخ به این پرسش دشوار و پیچیده است. زیرا پس از تسلط مجدد طالبان در اسد ۱۴۰۰، جامعه روحانیت افغانستان به سه دسته تقسیم شده است:
۱. طیف گسترده روحانیون همسو با طالبان
۲. روحانیون ساکت و بیطرف
۳. روحانیون منتقد و عملگرا
محمد شعیب صیقل، از پژوهشگران علوم دینی، بر این باور است که علمای مستقل بخشی از نارضایتی عمومی مردم از طالبان را نمایندگی میکنند. به گفته او بسیاری از علمای از نظر تیوری و مبنایی با طالبان مشکل دارند.
اما فضای ترس و ارعابی که طالبان ایجاد کردهاند مانع از اعتراض علنی آنان میشود. با این حال، به باور او «اگر جرقهای در گوشهای از کشور زده شود و امید به تداوم آن ایجاد شود، علما ممکن است فتوای جهاد علیه طالبان صادر کرده و خواستار براندازی نظام آنان شوند.»
طالبان بدون حمایت حوزههای دینی مشروعیت خود را در میان اقشار سنتی از دست خواهند داد. چرا که قدرت آنان بر پایهی گفتمان دینی و ابزارهای مذهبی بنا شده است. به همین دلیل، آنان هرگونه صدای مخالف در این حوزه را با شدت سرکوب میکنند. با این حال این سرکوب میتواند به انفجار خشم پنهان و شکلگیری یک حرکت مردمی بینجامد که تهدیدی برای بقای تمامعیار طالبان تلقی خواهد شد.
دادگاه عالی طالبان اعلام کرد که محکمه محلی این گروه در ولایت سرپل یک نفر را به اتهام «تجاوز در حریم و مجروحیت» در ملاءعام شلاق زده است.
محکمه محلی طالبان این فرد را ۲۰ ضربه شلاق زده و به به پنج ماه حبس تنفیذی محکوم کرده است.
در بیانیه محکمه عالی طالبان آمده است که این فرد همچنین ملزم به پرداخت ۵ هزار افغانی برای درمان شخص متضرر شده است. محکمه محلی طالبان در سرپل این فرد را در حضور مراجعین، کارمندان دولت و باشندگان محل شلاق زده است.
محکمه اتبدائیه مبارزه با مواد مخدر این گروه ۲۵ نفر را روز شنبه در کابل به اتهام «فروش و قاچاق مواد مخدر» به ضرب شلاق مجازات کرد.
طالبان در یک هفته گذشته ۵۳ نفر به شمول ۵ زن را در سراسر افغانستان به ضرب شلاق در ملاء عام مجازات کرده است. این گروه شلاق زدن افرادی را که متهم میشناسد، اجرای «دستور شریعت اسلام» مینامد.
سخنگوی وزارت صنعت و تجارت طالبان میگوید که جنگ ایران و اسرائيل هیچ تاثيری بر تجارت و نرخ کالاها در بازارهای افغانستان نداشته است.
عبدالسلام جواد گفت: «روند واردات، ترانزیت و عرضه کالا در بازارهای داخلی بهصورت عادی در جریان است.»
سخنگوی وزارت صنعت و تجارت طالبان در گفتوگو با رادیو ملی، تحت کنترول طالبان که روز دوشنبه، دوم سرطان منتشر شده است، میگوید در سراسر کشور نرخ کالاهای اساسی تغییر نکرده و نرخها بر اساس شاخصهای تعیینشده میباشند.
او تاکید کرد که گزارشهای منتشر شده در مورد کمبود مواد خوراکی اولیه در افغانستان «نظر شخصی» مردم است.
این در حالیست که پیشتر وزیر زراعت طالبان اعلام کرده بود این گروه در حال مذاکره با روسیه برای واردات برخی مواد غذایی است. عطاءالله عمری در کنفرانس اقتصادی ۲۰۲۵ روسیه در سنتپترزبورگ از پیامدهای تشدید درگیریها بر تجارت با ایران و واردات از این کشور ابراز نگرانی کرده بود.
وزیر زراعت طالبان به رویترز گفته بود: «ما هنوز به برخی از اقلام غذایی که از ایران وارد میشود، متکی هستیم و اگر در آنجا مشکلات ایجاد شود، بدون شک تاثیرات خود را خواهد داشت.»
ایران برخی از محصولات لبنی و سایر کالاهای افغانستان را تامین میکند و نگرانی گستردهای وجود دارد که تداوم تنش نظامی این کشور با اسرائیل جریان تجارت را مختل کند.
روسیه بزرگترین صادرکننده گندم جهان و قزاقستان، تامینکنندگان اصلی گندم و آرد افغانستان هستند. روسیه همچنین شکر و روغن نباتی به افغانستان صادر میکند.
افغانستان، که بزرگترین خریدار آرد روسیه در سال ۲۰۲۴ است، تولید گندم خود را در سال گذشته ۱۰ درصد افزایش داد و به ۴.۸۳ میلیون تن متریک رساند. کل مصرف گندم این کشور ۶.۸ میلیون تن متریک در سال تخمین زده میشود.
عطاءالله عمری گفت: «در چهار سال گذشته، از زمان خروج امریکاییها، ما تلاش کردهایم تا مواد غذایی ضروری خود را خودمان تامین کنیم. مقدار باقیمانده، از جمله آرد و گندم، سالانه توسط روسیه تامین میشود.»
سازمان جهانی بهداشت از مرگ ۳۱۰ نفر در افغانستان در یک ماه به خاطر ابتلا به بیماریهای عفونی خبر داد. این سازمان در گزارش ماه می خود نوشت که این افراد بر اثر ابتلا به سرخک، عفونت حاد تنفسی، بیماری تب کنگو و اسهال حاد همراه با کمآبی بدن جان باختهاند.
این سازمان روز یکشنبه اول سرطان در گزارش ماه می خود نوشت که ۱۹۵ نفر در این ماه در اثر ابتلا به بیماری عفونت حاد تنفسی جان باختهاند.
سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده که تنها در ماه می امسال ۹۲ هزار و ۸۶۶ مورد جدید ابتلا به این بیماری را در افغانستان ثبت کرده است. به گفته این سازمان، آمار ابتلا به بیماری عفونت حاد تنفسی در ماه می نسبت به ماه اپریل کاهش داشته است.
در ماه اپریل امسال، سازمان بهداشت جهانی ۱۲۸ هزار و ۵۵ مورد جدید بیماری عفونت حاد تنفسی را ثبت کرد و ۲۶۰ نفر هم در اثر ابتلا به این بیماری جان باختند.
در گزارش ماه می سازمان جهانی بهداشت همچنین آمده است که این سازمان ۱۴ هزار و ۶۶۰ مورد جدید مشکوک به سرخک در افغانستان را ثبت کرده است و ۹۳ نفر هم در اثر ابتلا به این بیماری جان باختهاند.
در گزارش آمده که آمار ابتلا و مرگ ناشی از سرخک در ماه می امسال نسبت به ماه اپریل کاهش یافته است.
در ماه اپریل امسال، ۱۸ هزار و ۷۰۳ مورد جدید سرخک در افغانستان ثبت شده و ۱۱۱ نفر هم در اثر ابتلا به این بیماری جان باختند.
در گزارش سازمان بهداشت جهانی آمده است که در ماه می امسال ۲۰۰ مورد بیماری تب کنگو هم ثبت شده و ۱۶ نفر در اثر ابتلا به این بیماری جان باختهاند.
براساس آمار بهداشت جهانی، آمار ابتلا به بیماری تب کنگو در ماه می نسبت به ماه اپریل افزایش یافته است. در ماه اپریل شش تن در اثر این بیماری جان باختند و ۱۰۹ مورد جدید ابتلا به این بیماری ثبت شده است.
سازمان جهانی بهداشت همچنین گزارش داده که دستکم شش نفر در ماه می در افغانستان در اثر اسهال حاد همراه با کمآبی بدن جان باختند.
سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که در ماه می امسال پنج هزار و ۱۸۶ مورد ابتلا به بیماری مالاریا، ۵۸۶ مورد ابتلا به ویروس کرونا و ۲۱۶ مورد جدید ابتلا به تب دنگی در افغانستان ثبت شده است.
سازمان جهانی بهداشت که هر ماه گزارش ماهانه خود را منتشر میکند، ماه حمل امسال هشدار داد که به دلیل توقف کمکهای ایالات متحده، احتمالا بیش از ۱۰ درصد از جمعیت افغانستان تا پایان امسال از خدمات درمانی محروم خواهند شد.
شبکه تحلیلگران افغانستان در گزارش تازهای نوشت که تلاشهای سختگیرانه طالبان برای جلوگیری از کشت مواد مخدر در بدخشان با شکست مواجه شده است.
بر اساس این گزارش، طالبان محلی برخلاف دستور رهبر این گروه، مانع کشت و برداشت خشخاش نمیشوند.
این مرکز تحقیقاتی روز یکشنبه گزارش جدیدی درباره تولید، کشت و برداشت مواد مخدر منتشر کرد.
براساس گزارش این شبکه، ناکامی طالبان در ارائه کشت بدیل، دهقانان را در برخی مناطق بهویژه بدخشان به ادامه کشت خشخاش واداشته است.
ناکامی طالبان در بدخشان
براساس گزارش، دهقانان بدخشان به دلیل دوری از مرکز، زمینهای ناهموار و چشمانداز سیاسی منحصربهفرد این ولایت، توانستهاند سیاست ممنوعیت کشت خشحاش طالبان را دور بزنند.
طالبان سال گذشته کارزار ریشهکنی کشت خشخاش را در بدخشان آغاز کرد که با مقاومت شدید مردم محلی مواجه شد. در درگیری میان دهقانان و نیروهای طالبان، چندین نفر کشته و زخمی شدند. امسال نیز درگیریهایی میان دهقانان و طالبان رخ داد. این درگیریها مقامات ارشد طالبان را وادار کرد برای کنترول بحران به بدخشان بروند.
روشهای مخفیانه کشت
دهقانان در برخی مناطق برای کاهش خطر مواجهه با نیروهای طالبان، به روشهای مخفیانهتر کشت خشخاش روی آوردهاند. این روشها شامل پنهان کردن خشخاش در میان سایر محصولات، کشت در زمینهای محصور، انتقال به مناطق دوردستتر، اجاره زمین یا بهکارگیری ساکنان محلی بهعنوان شریک است.
این شبکه به نقل از منابع محلی گزارش داد که مقامات طالبان، دستکم در سطح محلی، تمایلی به اجرای سختگیرانه این ممنوعیت ندارند.
یک فرمانده محلی طالبان در ولسوالی ارگو، یکی از مراکز تولید خشخاش در بدخشان، گفت: «امسال زمینهای نزدیک جادههای اصلی تخار- بدخشان عمدتاً برای کشت خشخاش استفاده نشدهاند، اما در مناطق خلوتتر مانند باغها، محوطههای خصوصی یا حویلی خانهها، کشت خشخاش ادامه دارد. در مناطق دوردستتر، کشت بهصورت معمول انجام میشود.»
او افزود: «مردم ولسوالی ارگو به وعدههای طالبان اعتماد ندارند.» طالبان بارها از مردم خواستهاند کشت خشخاش را کنار بگذارند و وعده ارائه کشت بدیل دادهاند، اما این وعدهها عملی نشده است.
این منبع محلی اظهار داشت: «سال گذشته به ما گفتند از محصولات جایگزین حمایت میشود، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و مردم بدخشان این را فریب میدانند. امسال طالبان اعلام کردند به دلیل نبود کمک خارجی و کسری بودجه، نمیتوانند کشت بدیل ارائه کنند.»
دهقانان تاکید کردند که در منطقهای دوردست، بدون حمایت دولتی یا منابع معدنی، چارهای جز کشت خشخاش ندارند.
دهقانان گزارش دادند که طالبان محلی با کشت خشخاش مخالفتی ندارند و از مردم حمایت میکنند. به گفته آنها، طالبان محلی از حکومت مرکزی این گروه، بهویژه در موضوعاتی مانند کشت خشخاش، استخراج معادن و دیگر مسائل محلی، ناراضیاند.
شبکه تحلیلگران افغانستان گزارش داد که در بسیاری از ولسوالیهای بدخشان، طالبان محلی به مردم توصیه کردهاند خود را مسلح کنند. این شبکه به نقل از منابع خود نوشت که اگر فشارها افزایش یابد، معادن تصرف شود یا خشخاش ریشهکن گردد، احتمال قیام مسلحانه در سراسر ولایت بسیار بالاست.
یک فرمانده محلی طالبان در ارگو این موضوع را تایید کرد و گفت: «همه طالبان محلی در بدخشان با ریشهکنی خشخاش مخالفاند و از آن حمایت نمیکنند، به جز مدیران ادارات مبارزه با مواد مخدر در سطح ولایت و ولسوالی.»
نقش قاچاقچیان بزرگ
برخی مصاحبهشوندگان ادعا کردند که مقامات ارشد ولایتی بدخشان خود در قاچاق مواد مخدر به تاجیکستان، کابل و ولایتهای جنوبی هلمند و قندهار نقش دارند. آنها افزودند که تجارت عمدتاً در دست تاجران مواد مخدر از هلمند و قندهار است که با استفاده از ارتباطات خارجی، سرمایه و پیوندهای سیاسی و قبیلهای با رهبران ارشد طالبان، این تجارت را کنترول میکنند.
بر اساس این گزارش، با وجود فشارهای طالبان، دهقانان در جنوب افغانستان، بهویژه هلمند، همچنان به کشت خشخاش ادامه میدهند. برخی منابع به شبکه تحلیلگران افغانستان گفتند که برخی دهقانان هلمندی به بلوچستان پاکستان مهاجرت کردهاند تا در آنجا خشخاش کشت کنند. همچنین، دهقانان در هلمند با استفاده از زمینهای محصور و دیوارهای بلند، کشت خشخاش را از دید مقامات طالبان مخفی نگه میدارند.