چهار سال پیش در چنین روزی، تصویر خندان جنرال فیض حمید، رئیس وقت سازمان استخبارات پاکستان در هوتل سرینا در کابل منتشر شد. حمید چند روز پس از بازگشت طالبان به قدرت به کابل سفر کرد و با لبخند و گیلاس قهوه در دست، به یک خبرنگار بینالمللی در هوتل سرینا گفت: «همه چیز خوب خواهد شد.»
این تصویر به طور گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شد. نشر این تصویر در مقطعی که افغانستان درگیر فروپاشی بود، خشم بسیاری از افغانها را برانگیخت.
فیض حمید سه روز پس از خروج آخرین سربازان امریکایی از افغانستان به کابل سفر کرد تا آنچه را «پیروزی در افغانستان» میخواند، جشن بگیرد. او همراه با منصور احمدخان، سفیر وقت پاکستان، در هتل سرینا در جمع خبرنگاران حاضر شد و اظهار داشت: «ما برای صلح و ثبات در افغانستان تلاش میکنیم.» او در پاسخ به نگرانیها درباره بازگشت طالبان و آشوب در افغانستان تاکید کرد: «همه چیز خوب خواهد شد.»
این سفر در حالی انجام شد که طالبان مشغول رایزنی برای تعیین رهبری و تقسیم کرسیهای دولتی بودند و اختلافاتی میان شبکه حقانی و طالبان قندهار بر سر تقسیم قدرت گزارش شده بود. برخی منابع از درگیریهای داخلی در ارگ خبر میدادند. در این مقطع، حضور حمید در کابل باعث شد بسیاری او را «طراح کابینه طالبان» بنامند.
گزارشها حاکی از آن بود که فیض حمید میان سران طالبان میانجیگری کرده و به حل اختلافات کمک کرده است. در آن زمان، شبکه حقانی به دلیل ورود زودهنگام به کابل و تسلط بر نهادهای دولتی، از نفوذ بیشتری نسبت به طالبان قندهاری برخوردار بود. همچنین، مقامات سابق دولت افغانستان بیشتر تمایل به همکاری با شبکه حقانی داشتند.
در حالی که بسیاری انتظار داشتند عبدالغنی برادر به عنوان رئیسالوزرای طالبان انتخاب شود، رسانههای پاکستانی از انتخاب حسن آخند به این سمت و انتصاب شماری دیگر از مقامات طالبان خبر دادند.
سفر هیئت پاکستانی به کابل همزمان با اعتراضات گسترده زنان در خیابانهای کابل و درگیری طالبان با جبهه مقاومت ملی در پنجشیر بود. طالبان از این سفر برای اعمال فشار روانی و تبلیغاتی بر پنجشیر استفاده کردند.
حضور فیض حمید این پیام را القا کرد که پاکستان به «عمق استراتژیک» در افغانستان دست یافته است. برداشتها از عمق استراتژیک پاکستان در افغانستان، ایجاد یک دولت اسلامگرا، طرفدار اسلامآباد و مخالف دهلینو بوده است.
اکنون، چهار سال پس از بازگشت طالبان و سفر تاریخی فیض حمید به کابل، آیا واقعاً همانطور که او ادعا میکرد، «همه چیز خوب شد»؟ آیا پاکستان به عمق استراتژیک خود در افغانستان دست یافت؟
در نگاهی کلان، نه تنها پاکستان به اهداف استراتژیک خود در افغانستان نرسید، بلکه حضور طالبان در کابل به چالشی بزرگ برای این کشور تبدیل شد. برخلاف انتظار پاکستان، طالبان به جای همسویی کامل با اسلامآباد، روابط خود با دهلینو را گسترش داد. گفتوگوهای مکرر میان وزرای خارجه هند و طالبان، واگذاری سفارت و قنسولگریهای افغانستان به طالبان، و ارسال کمکهای بشردوستانه هند به افغانستان، نشاندهنده تقویت روزافزون این روابط است.
پیروزی طالبان همچنین به گروههای شبهنظامی مخالف پاکستان، مانند تحریک طالبان پاکستان، جان تازهای بخشید. این گروه در سه سال گذشته حملات بیوقفهای علیه نیروهای امنیتی پاکستان انجام داده است. جداییطلبان بلوچ نیز در در این مدت حملات گستردهای را در این کشور اجرا کردهاند.
داعش شاخه خراسان نیز فعالیتهای خود را در پاکستان افزایش داده و در یکی از آخرین موارد، حملهای به یک تجمع سیاسی در بلوچستان ۱۵ کشته و دهها زخمی بر جای گذاشت. مقامات پاکستانی معتقدند این وضعیت نتیجه مستقیم پیروزی طالبان در افغانستان است. اسلامآباد طالبان را به فراهم کردن پناهگاه برای گروههای مخالف پاکستان متهم میکند. اسلامآباد حتی طالبان را به همکاری با هند در انجام حملات انتحاری و انفجاری در خاک پاکستان متهم کرده است.
این به معنای آن است که حتا با بازگشت طالبان به قدرت به عنوان نیروی نیابتی پاکستان، مرزهای این کشور امن نشده و پاکستان همچنان دغدغه امنیتی از ناحیه افغانستان دارد. طالبان نه تنها به موضع ملیگرایانه ضدپاکستانی-دستکم در بیانیههای رسمی- لغزیده است بلکه تیتیپی را بر روابطش با ارتش و استخبارات پاکستان ترجیح داده است.
افزایش حملات شبهنظامیان باعث شد پاکستان برای اولین بار در ۴۰ سال گذشته تصمیم به اخراج دستهجمعی مهاجران افغان بگیرد. همچنان، در سه سال گذشته، ارتش پاکستان بارها پایگاههای تحریک طالبان پاکستان در ولایتهای خوست، ننگرهار، پکتیا و پکتیکا را بمباران کرده است که در تاریخ افغانستان بیسابقه است. فقدان مشروعیت و محبوبیت طالبان در داخل و خارج از افغانستان باعث شده که پاکستانیها با خیال راحت به خاک افغانستان حمله کنند.
این حملات، بیاعتمادی و تنش میان دو طرف را به شدت افزایش داده و روابط را به پایینترین سطح خود رسانده است. افزایش فشارهای پاکستان سبب نشده است که طالبان از حمایت تحریک طالبان پاکستانی دست بردارد.
اکنون، اسلامآباد در تلاش است با جریانهای مخالف طالبان ارتباط برقرار کند و قرار است نشستی با حضور مخالفان طالبان در پاکستان برگزار شود.
سرنوشت فیض حمید
فیض حمید، رئیس وقت آیاسآی در دوره نخستوزیری عمران خان، اندکی پس از پیروزی طالبان از قدرت برکنار شد. او ابتدا به لوای پیشاور منتقل شد و سپس به اتهام خیانت و فساد از ارتش اخراج و زندانی شد. او هماکنون در بازداشت به سر میبرد.
عمران خان، نخستوزیر سابق پاکستان و حامی اصلی طالبان، نیز سرنوشتی مشابه پیدا کرد و در زندانی در راولپندی محبوس است.
این تصویر برگرفته از ویدیویی است که انس ملک خبرنگار پاکستانی از صحبتهای فیض حمید در سرینا گرفته بود.
حکومت کنونی پاکستان معتقد است که این کشور بهای «گیلاس قهوه» جنرال سهستاره در کابل را میپردازد. وزیر خارجه پاکستان «اشتباهات» دولت عمران خان را عامل افزایش تروریسم و چالشهای اقتصادی این کشور میداند. بسیاری معتقدند ناامنیهای اخیر و افزایش تروریسم در پاکستان نتیجه تصمیمهای عمران خان و رئیس وقت آیاسآی است.
در واقع، برخلاف آنچه حکومت عمران خان میپنداشت، هیچ چیز به سود پاکستان در افغانستان پیش نرفت. طالبان برخلاف دوره اول حاکمیت خود، دیگر گوش به فرمان اسلامآباد نیستند. این گروه روابط محکمی با چین، روسیه و ایران برقرار کرده و فصل جدیدی از روابط را با دهلینو آغاز کرده است. طالبان مستقیماً با سازمانهای بینالمللی تعامل میکند و کمکها دیگر از طریق اسلامآباد به کابل سرازیر نمیشود. همزمان، سیاست خارجی طالبان از اسلامآباد تعیین نمیشود.
پاکستان نه تنها به اهداف خود در افغانستان دست نیافت، بلکه افغانستان به یک دردسر بزرگ برای اسلامآباد تبدیل شده است. در حالی که دولت پیشین افغانستان، پاکستان را به انجام حملات انتحاری و انفجاری متهم میکرد، اکنون پاکستان طالبان را به چنین اقداماتی متهم میکند.
پاکستان با یک معما رو بهروست و استخوان طالبان افغان در گلویش گیر کرده است. فشارها بر طالبان میتواند این گروه را در موضع ضدپاکستانی قرار دهد و روابط آن را با هند و کشورهای دیگر بهبود بخشد. طالبان افغان به رغم وابستگی به پاکستان، سیاست خارجی سنتی چندجانبه گرایی را در پیش گرفته است. این گروه حتا از امریکا خواسته است که سفارت خود را در کابل بازگشایی کند.
از سوی دیگر، حکومت نوبنیاد طالبان میتواند زیر فشارهای سیاسی و نظامی پاکستان دچار اختلاف و هرج و مرج شود. پاکستانیها در گذشته نشان داده اند که به راحتی میتوانند در میان یک گروه سیاسی اختلاف ایجاد کنند. اما، این بار نتیجه این اختلاف قدرت گرفتن داعش و جبهات مسلح مخالف طالبان در شمال و مرکز خواهد بود. چنین سناریویی همیشه برای پاکستان ترسناک و تلخ بوده است. به ویژه که هرج و مرج، طالبان پاکستانی را از قید هر نوع کنترول خارج کرده و به آن آزادی عمل میبخشد.
گسترش حملات طالبان پاکستانی میتواند دامنه درگیری و عملیات پاکستان در افغانستان را گسترش بخشد که این وضعیت پیامدهای سیاسی و نظامی پیشبینی ناشده و منفی دارد.
پاکستان به منظور اعمال فشار، روابط خود را با جبهات ضدطالبان بهبود بخشیده است و حتا قرار بود میزبان شماری از چهرههای سیاسی و مدنی جدید و مخالف طالبان در اسلام آباد باشد. این تحرکات بخشی از فورمول قدیمی پاکستان برای مهار رژیمها در کابل در ۴ دهه گذشته بوده است.