پس از یک هفته درگیریهای خونین، روز شنبه ۲۶ میزان، قطر میزبان مذاکرات مقامهای ارشد نظامی طالبان و پاکستان است. یعقوب مجاهد، وزیر دفاع و عبدالحق وثیق، رئیس استخبارات طالبان با خواجه آصف وزیر دفاع و جنرال عاصم ملک، رئیس آیاسآی درباره تنشها و درگیریهای اخیر گفتوگو میکنند.
این گفتوگوها در پی درگیریهای بیسابقه اخیر برگزار میشود که دهها کشته از هر دو طرف بر جای گذاشت و روابط طالبان و پاکستان را به بحران عمیقی فرو برد. بمبارانهای هوایی پاکستان در کابل و چند ولایت دیگر، جان غیرنظامیان را نیز گرفت و خطر یک جنگ فرسایشی و گسترده در امتداد مرزها را افزایش داد. هر دو طرف یکدیگر را به تشدید تنش متهم میکنند.
به نظر میرسد گفتوگوهای دوحه بر محور حمایت طالبان از تحریک طالبان پاکستان، فعالیت جداییطلبان بلوچ، نفوذ هند در افغانستان و استفاده گروههای شبهنظامی از خاک افغانستان متمرکز باشد.
این مذاکرات در فضایی از بیاعتمادی عمیق میان دو طرف برگزار میشود. پیش از آغاز نشست، پاکستان اعلام کرد که روابط میان دو کشور هرگز به حالت عادی بازنخواهد گشت. این نخستین بار نیست که دو طرف درباره مسئله تحریک طالبان پاکستان مذاکره میکنند.
خواجه آصف وزیر دفاع پاکستان گفته است که طی چهار سال گذشته، اسلامآباد ۸۳۶ یادداشت اعتراضی در مورد تهدیدهای ناشی از خاک افغانستان به طالبان فرستاده است. او همچنین افزود که دیگر هیچ هیأتی از پاکستان به کابل نخواهد رفت.
در چهار سال اخیر، وزیر خارجه پاکستان چهار بار، وزیر دفاع و رئیس استخبارات این کشور دو بار، مشاور امنیت ملی یک بار و نماینده ویژه پنج بار برای گفتوگو با طالبان به کابل سفر کردهاند. افزون بر این، هشت نشست کمیته هماهنگی و ۲۲۵ جلسه مرزی میان دو طرف برگزار شده است. با وجود این، هیچ نتیجه ملموسی از این مذاکرات بهدست نیامده است.
کاهش تنش یا آتشبس موقت؟
در چنین فضایی، روز شنبه رهبران نظامی دو کشور در دوحه به گفتوگو نشستهاند. قطر با هر دو طرف روابط عمیق دارد؛ هم از نزدیکترین متحدان طالبان است و هم روابط استراتژیک با پاکستان دارد.
با توجه به روابط گسترده دوحه با هر دو طرف، قطر در موقعیتی است که میتواند نقش میانجی فعال را ایفا کند. همزمان، فشارهای منطقهای از سوی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، روسیه و چین ممکن است در کوتاهمدت به کاهش تنشها و توافق دو طرف برای توقف درگیری در امتداد مرزها بینجامد.
با این حال، با در نظر گرفتن روابط پرتنش چهار سال گذشته، مواضع صریح مقامهای پاکستانی و نقش فزاینده هند در این معادله، حل ریشهای بحران بعید به نظر میرسد.
پاکستان چه میخواهد؟
در چهار سال گذشته، حملات شبهنظامیان در پاکستان به بالاترین سطح خود رسیده است. وزیر دفاع پاکستان اعلام کرده که در این مدت بیش از ۱۰ هزار «حمله تروریستی» در پاکستان رخ داده و بیش از سه هزار نفر در این حملات کشته شدهاند.
اسلامآباد میگوید طالبان از تحریک طالبان پاکستان حمایت میکند. این حمایت سبب شده است که تیتیپی جانی تازه بگیرد و اکنون در بالاترین موقعیت نظامی و اجتماعی خود از زمان تاسیس در سال ۲۰۰۷ قرار دارد.
این گروه تندرو مذهبی توانسته خود را از یک جریان صرفا شورشی به یک جنبش قومی و سیاسی تبدیل کند. پاکستان مدعی است که خاک افغانستان به پناهگاه مخالفانش تبدیل شده و بیش از شش هزار عضو تحریک طالبان پاکستان در افغانستان حضور دارند. نماینده پاکستان در سازمان ملل مدعی شد که حدود ۶۰ مرکز آموزشی تروریستی نیز در خاک افغانستان فعال است.
اسلامآباد همچنین ادعا میکند طالبان از هند پول دریافت کرده و آن را به تحریک طالبان پاکستان میرسانند تا در پاکستان ناامنی ایجاد کند.
پاکستان از طالبان میخواهد رهبران تحریک طالبان پاکستان، از جمله نورولی محسود و حافظ گل بهادر را بازداشت کرده و به اسلامآباد تحویل دهند.
در همین حال، پاکستان روابط رو به گسترش هند با طالبان را تهدیدی فوری میداند. هند، دشمن دیرینه پاکستان، در حال بازگشت به افغانستان است. طبق توافق اخیر وزیران خارجه هند و طالبان، روابط دو طرف به سطح سفیر ارتقا مییابد. اسلامآباد این وضعیت را غیرقابل تحمل میداند؛ زیرا یکی از دلایل اصلی حمایت پاکستان از طالبان در دو دهه گذشته، جلوگیری از نفوذ هند در افغانستان بوده است.
اکنون، هرچه روابط طالبان با دهلینو گسترش یابد، نگرانی و خصومت پاکستان نیز بیشتر میشود. اسلامآباد از طالبان میخواهد روابط خود با هند را بازنگری کنند، اما طالبان مسیر معکوس را در پیش گرفتهاند. هند در جنگ اخیر طالبان با پاکستان از طالبان حمایت کرده است.
آیا طالبان کوتاه میآید؟
دستگیری و تحویلدادن اعضای تحریک طالبان پاکستان به اسلامآباد بعید به نظر میرسد. طالبان نه توان عملی برای بازداشت اعضای این گروه را دارد و نه اراده سیاسی آن را. تحریک طالبان پاکستان اکنون به نیرویی قدرتمند در مناطق قبایلی تبدیل شده است.
روابط قومی، مذهبی و تاریخی طالبان با تحریک طالبان پاکستان، به این گروه اجازه نمیدهد علیه متحد دیرینه خود اقدام کند. طالبان تاکنون به هیچ گروه همپیمان منطقهای مانند جنبش اسلامی اوزبیکستان، اویغورها، انصارالله و جنگجویان چیچنی پشت نکرده است. همانطور که ملاعمر امارت خود را فدای سر اسامه بنلادن کرد.
با توجه به گسترش افراطگرایی در مناطق قبایلی، نارضایتی عمیق پشتونها از پاکستان و مسئله دیورند، حل ریشهای بحران میان دو طرف ناممکن به نظر میرسد. همزمان، طالبان در عمل نشان دادهاند که دیگر فصل حرفشنوی و اطاعت از پاکستان به پایان رسیده است.
موقعیت دشوار پاکستان و ضعف طالبان
پاکستان در وضعیت بسیار پیچیدهای قرار دارد. این کشور در داخل با چالشهای جدی از سوی تحریک انصاف، جماعت اسلامی و ملیگرایان پشتون روبهرو است و در عین حال با جداییطلبان بلوچ و تحریک طالبان پاکستان درگیر جنگی فرسایشی است. دشمنی دیرینه با هند نیز همچنان ادامه دارد و اکنون جبههای تازه در افغانستان گشوده شده است.
در چنین شرایطی، مدیریت همزمان این بحرانها برای پاکستان دشوار است. احتمال دارد اسلامآباد از جنگ مستقیم با طالبان پرهیز کند، اما به حمایت از جریانهای سیاسی و نظامی مخالف طالبان در افغانستان روی آورد.
این نخستین بار در چند دهه گذشته است که پاکستان هیچ نیروی نیابتی مؤثر در افغانستان ندارد که بتواند حکومت کابل را به چالش بکشد.
در سوی دیگر، طالبان نیز در موقعیت ضعیفی قرار دارند. سیاستهای این گروه شکافهای ملی را در افغانستان عمیقتر کرده است. نارضایتی از طالبان به اندازهای است که بسیاری از مردم خود را بخشی از جنگ طالبان با پاکستان نمیدانند و حتی از حملات پاکستان بر طالبان استقبال کردهاند.
این وضعیت نتیجه سیاستهای رهبران طالبان است که اقوام، اقلیتهای مذهبی و نیروهای سیاسی را از ساختار حکومت حذف کرده و قدرت را در انحصار خود گرفتهاند. رهبری طالبان میداند که ادامه درگیری با پاکستان موجودیت این گروه را تهدید میکند. افزون بر این، اختلافات درونی طالبان نیز در حال آشکار شدن است؛ چنانکه سراجالدین حقانی وزیر داخله طالبان، هیچ واکنشی به درگیریها نشان نداده و برعکس از برخی اعضای طالبان انتقاد کرده است.
با وجود تلاشهای قطر و فشارهای منطقهای، تنش میان طالبان و پاکستان شاید در کوتاهمدت فروکش کند، اما بازسازی روابط میان دو متحد سابق دشوار به نظر میرسد.