آهو دریایی کی بود، چرا لباسش را درآورد و اکنون کجاست؟
یک هنرمند ایتالیایی تصویری از «دختر علوم و تحقیقات» دانشگاه آزاد تهران را بر دیواری در برابر قنسولگری ایران در میلان کشیده است. فعالان حقوق بشر این دانشجو را نماد «عصیان در برابر پوشش اجباری» و مقامهای جمهوری اسلامی او را بیمار روانی خواندهاند.
الکساندرو پالومبو، هنرمند چند رسانهای ایتالیایی در صفحه اینستاگرامش نوشت: «آهو دریایی بدن خود را به عنوان نمادی از عشق جهانی در اختیار ما قرار داد تا آن را به سلاحی صلحآمیز برای به چالش کشیدن رژیم اسلامی آیتاللهها تبدیل کند.»
حدود یک هفته پیش دانشجوی که فعالان حقوق بشر او را «آهوی دریایی» نامیدهاند، در یک حرکت اعتراضی در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران لباسهایش را درآورد و سپس بازداشت شد.
مقامهای ایرانی حرکت او را ناشی از «اختلال روانی» خواندند و گفتند که او را برای درمان به بیمارستان روانپزشکی منتقل کردهاند. به جز اظهارات چند شاهد عینی توضیح بیشتری درباره اینکه این دانشجو به چه اعتراض کرده و چه گفته است، ارائه نشده است.
برخی از شاهدان گفتند این دانشجو پس از آنکه ماموران پولیس اخلاقی ایران، پیراهنش را پاره کردند، تصمیم گرفت که در اعتراض به این رویداد عریان شود.
بر اساس تصاویری که از حرکت این دانشجوی زن در امتداد یک جاده نزدیک دانشگاه منتشر شده است، او توسط ماموران با یک واسطه نقلیه از محل بازداشت و به جای نامعلومی منتقل میشود.
هرچند این دانشجو در جریان اعتراض شعار خاصی سر نداد و شاهدانی که در محل بودند، نگفتند که او دقیقا چه میخواست، حرکت او اعتراض به حجاب اجباری خوانده شد و بازداشت او موجی از حمایتها از حق انتخاب پوشش برای زنان ایرانی را به راه انداخت.
الکساندرو پالومبو، به تازگی تصویری از این دانشجو را که فعالان حقوق بشر به او عنوان آهوی دریایی را دادهاند، با لباس زیر بر دیواری در برابر قنسولگری ایران در میلان کشید.
پالوموبو با «عمیق» و «تکاندهنده» خواندن حرکت این دانشجو در انستاگرام نوشت: «آهو دریایی ما را دعوت میکند تا پیام آزادی را از طریق بدن او منتشر کنیم و فریاد آزادی و شجاعت زنان ایرانی را به پیش ببریم. این یک هشدار است که نباید روی برگردانیم؛ بلکه باید با آنها همراه شویم و مبارزه کنیم تا همدست و بیتفاوت نباشیم.»
آهوی دریایی کیست و کجاست؟
اطلاعات درباره هویت این دانشجو و انگیزه اصلی او از درآوردن لباسهایش در محوطه دانشگاه در روز شنبه ۱۲ عقرب هنوز نامعلوم است.
•
•
برخی منابع در روز وقوع این ماجرا گفتند ماموران حراست دانشگاه در راستای تلاش برای تحمیل حجاب اجباری با این دانشجو برخورد و در جریان درگیری فیزیکی، بخشی از لباسش را پاره کردند. این دختر نیز در اقدامی اعتراضی برهنه شد.
گزارشها حاکی از آن بود که ماموران حراست با ضرب و جرح شدید، این دانشجو را بازداشت کردند و تحویل نیروهای انتظامی دادند تا به «بیمارستان روانی» منتقل شود.
تا اینجا مقامهای جمهوری اسلامی رفتار این زن دانشجو را ناشی از بیماری روانی خوانده و سعی کردهاند ارتباط آن با موضوع جنجالی پوشش اجباری را رد کنند.
در همان شروع مسئولان دانشگاه آزاد اعلام کردند: «این دانشجو تحت فشار روحی شدید و اختلالات روانی است و به یک مرکز درمانی منتقل شده است.»
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی حکومت ایران در پاسخ به سوال خبرنگاران گفت: آغاز مسئله از تذکر حجاب به ایشان نبود. موضوع در واقع از چیز دیگری بوده است. از کلاسها عکس میگرفت و آغاز مسئله از اینجا بوده است.»
او گفت که این دختر با اورژانس اجتماعی از کلانتری مستقیم به «مراکزی برای درمان» منتقل شده است. مهاجرانی افزود این دختر در بازداشت نبوده و پرونده قضایی هم برایش تشکیل نشده است.
حسین سیمایی صراف، وزیر علوم ایران نیز در واکنش به برهنه شدن این دانشجو گفت: من تا همین جا اطلاع دارم که وی تحت درمان است.
خبرنامه دانشجویان امیرکبیر از تلاش ماموران امنیتی ایران برای «دیوانه ساختن آهوی دریایی» خبر داده است.
خبرنامه دانشجویان امیرکبیر، با اعلام اینکه آهو دریایی در بیمارستان اعصاب و روان در قرنطینه و تحت نظر ماموران امنیتی است، نوشت: «پزشکان امنیتی که مسئولیت او را برعهده گرفتند، تلاش میکنند با تجویز قرص و آمپولهای ناشناخته او را به مرز جنون بکشانند.»
برخی رسانههای ایران از جمله هفت صبح فیلم را که به مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد نسبت دادهاند، منتشر کردند و نوشتند که همسر این دانشجو از مردم میخواهد «بخاطر آینده بچههاش» این فیلم را انتشار ندهند. این درخواست توسط رسانههای اصلی ایران بازتاب داده نشده و مراجع رسمی تایید نکرده است که این دانشجوی زن همسر و فرزند دارد.
رسانههای رسمی ایران هم گزارشی درباره خانواده این دانشجو منتشر نکردهاند.
با توجه به امنیتی بودن فضای رسانهای در ایران خبری دقیقی از محل نگهداری این دانشجوی زن منتشر نشده است. در همان حال، در روزهای گذشته با وجود حمایتهای قابل توجه داخلی و جهانی از این دختر، برخی همسو با حکومت ایران نوشتند که این دانشجو دچار «اختلال روانی» است و برای همین کنش او حرکتی فردی است که در قالب «اعتراض» نمیگنجد.
هنوز انگیزه اصلی آهوی دریایی از درآوردن لباسش مشخص نیست
اعتراضها به بازداشت آهوی دریایی
بهدنبال بازداشت دانشجوی دانشکده واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران، موجی از اعتراضات فضای رسانههای اجتماعی را پر کرد. استفان دوجاریک، سخنگوی دبیرکل سازمان ملل، در پاسخ به ایران اینترنشنال گزارشهای مربوط به بازداشت دانشجوی دختر دانشگاه علوم و تحقیقات را «به شدت نگرانکننده» توصیف کرد و خواستار شفافسازی مقامهای جمهوری اسلامی درباره محل نگهداری این دانشجو شد.
سازمان عفو بینالملل از گزارش رسانههای ایران مبنی بر انتقال دختر دانشجوی دانشگاه علوم و تحقیقات به یک بیمارستان روانپزشکی ابراز نگرانی کرد و افزود «مقامهای جمهوری اسلامی باید فورا و بدون قید و شرط این دانشجو را آزاد کنند.»
مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران با انتشار ویدیویی از دختر دانشجوی معترض به حجاب اجباری در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران، در حساب ایکس خود نوشت که این موضوع و همچنین پاسخ مقامهای ایران را به دقت رصد خواهد کرد.
نشریه فرانسوی لیبراسیون نیز با انتشار کاریکاتوری به موضوع «دختر واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد» در ایران واکنش نشان داد. طبق اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال، پس از عریان شدن این دانشجوی زن در اعتراض به برخورد ماموران حراست، بازداشت شده و تاکنون خبر دقیقی از شرایطش در دست نیست.
کاربران رسانههای اجتماعی، فعالان حقوق بشر و فعالان حقوق زنان در کشورهایی مانند چین و ترکیه نیز به حمایت از دختر دانشگاه علوم و تحقیقات پرداختند.
این موضوع در فضای مجازی چین به بحث محبوبی در میان مسائل ایران و خاورمیانه تبدیل و تعداد زیادی پست و کامنت در ستایش و تعریف از این دختر منتشر شده است.
در ترکیه، اتحادیه انجمنهای زنان با اطلاعرسانی درباره کنش این دختر و بازداشت او، نوشت: «زن، زندگی، آزادی!»
«کامپوس»، گروه مستقل زنان در ترکیه که برای بهبود وضعیت زنان دانشجو فعالیت میکند با بازنشر ویدیوی دختر دانشگاه علوم و تحقیقات در اکس، به کنش اعتراضی او، بازداشت و انتقالش به بیمارستان روانپزشکی اشاره کرد.
این گروه نوشت: «مبارزه ما علیه فشارهایی که سعی دارند بر بدنهایمان تحمیل کنند، ادامه خواهد داشت.»
الیف شافاک، نویسنده ترکیهای-بریتانیایی، با بازنشر تصویری از کنش اعتراضی دختر علوم تحقیقات، در اینستاگرام خود نوشت در حال خواندن شعری از فروغ فرخزاد بوده که تصویر این دختر را دیده است.
یائل براون-پیوه، رئیس مجلس ملی فرانسه، ویدیوی دختر دانشگاه علوم و تحقیقات را با عبارت «زن، زندگی، آزادی» در اکس منتشر کرد.
او در این پست به «روح زیبا، مقاوم و سرکش زنان ایرانی» اشاره کرد و گفت به زنان در ایران، غزه، سودان، اوکراین و افغانستان میاندیشد که بدترین پیامدهای جنگ، خشونت و تروما را تحمل میکنند.
واکنش نشریه فرانسوی لیبراسیون به موضوع دختر دانشگاه علوم و تحقیقات
از روز شنبه دوازدهم عقرب تاکنون، تعدادی از وکلای مدافع برای دفاع رایگان از این دانشجو اعلام آمادگی کردهاند.
در این مدت بسیاری از کاربران رسانههای اجتماعی نیز کنش اعتراضی این دختر را با ویدا موحد مقایسه کردند که روز شش جدی سال ۱۳۹۶ روی جعبه برقی در خیابان انقلاب تهران رفت، روسری سفید خود را بر سر چوب زد و آغازگر جنبشی به نام «دختران خیابان انقلاب» شد.
هشتگ «دختر علوم تحقیقات» در این مدت دهها هزار بار در پستهای کاربران فارسیزبان تکرار شده است.
پیروزی تاریخی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری امریکا، به احتمال فراوان معادلات سیاسی و اقتصادی جهان را دستخوش تغییرات اساسی خواهد کرد. در این میان، چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان با چشماندازی مبهم و غیرقابل پیشبینی روبهرو شده است.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید میتواند هم فرصتهای بیسابقهای برای بیجینگ فراهم کند و هم چالشهای جدی برای این کشور به همراه داشته باشد.
بر اساس گزارش سیانان، شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، در پیام تبریک خود به ترامپ، بر ضرورت یافتن «راه درست» برای همزیستی در «دوران جدید» تاکید کرده است.
این لحن محتاطانه نشان میدهد که بیجینگ به خوبی از پیچیدگیهای پیش روی خود آگاه است.
اگرچه ترامپ در دوره قبلی ریاستجمهوریاش بارها از پینگ به عنوان «دوست بسیار خوب» یاد کرده اما سیاستهای عملی او در قبال چین، روابط دو کشور را به پایینترین سطح در دهههای اخیر رسانده است.
بازگشت ترامپ احتمالا با وضع تعرفههای سنگین ۶۰ درصدی بر کالاهای چینی همراه خواهد بود که این اقدام میتواند به رشد اقتصادی چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان آسیب جدی وارد و تنشهای موجود میان این دو ابرقدرت را بیش از پیش تشدید کند.
از سوی دیگر، رویکرد معاملهگرایانه ترامپ در عرصه سیاست خارجی، میتواند به تضعیف پیمانهای امریکا و جایگاه رهبری این کشور در جهان بینجامد.
این وضعیت میتواند فرصتی در اختیار بیجینگ قرار دهد تا خلای ناشی از عقبنشینی امریکا را پر کرده و نظم جهانی جدیدی را پایهگذاری کند.
شن دینگلی، تحلیلگر سیاست خارجی مستقر در شانگهای، در این باره به سیانان میگوید: «بازگشت ترامپ به قدرت بیتردید هم فرصتهای بیشتر و هم خطرات بزرگتری را برای چین به همراه خواهد داشت. این که کدام یک از این دو، خطرات یا فرصتها، غالب شود، به چگونگی تعامل دو کشور با یکدیگر بستگی دارد.»
تعرفههای سر به فلک کشیده
در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، او که وعده «شکوه دوباره امریکا» را داده بود، جنگ تجاری شدیدی علیه چین به راه انداخت.
ترامپ، هوآوی، غول مخابراتی چینی را به بهانه امنیت ملی تحریم کرد و چین را مسئول همهگیری کووید-۱۹ دانست.
در پایان دوره چهار ساله ریاستجمهوری او، روابط دو کشور به پایینترین سطح خود در چند دهه اخیر رسید.
اکنون ترامپ در کارزار انتخاباتیاش تهدید کرده تعرفههای ۶۰ درصدی بر کالاهای چینی وضع خواهد کرد که این اقدام میتواند ضربه سنگینی به اقتصاد چین وارد کند که هماکنون با بحران مسکن، کاهش مصرف، روند نزولی قیمتها و افزایش بدهیهای دولتهای محلی دستوپنجه نرم میکند.
بانک سرمایهگذاری مککواری تخمین میزند که تعرفههای ۶۰ درصدی، رشد اقتصادی چین را تا دو درصد، چیزی کمتر از نصف نرخ رشد پنج درصدی فعلی این کشور، کاهش خواهد داد.
لری هو، اقتصاددان ارشد چین در مککواری میگوید: «جنگ تجاری جدید میتواند به الگوی رشد چین که متکی بر صادرات و تولید است، پایان دهد.»
تعرفهها که در واقع نوعی مالیات بر واردات هستند، نه تنها به مصرفکنندگان کشور وضعکننده آسیب میزنند، بلکه به کسبوکارهایی که برای تولید محصولات نهایی به مواد اولیه و کالاهای واسطهای وارداتی نیاز دارند نیز ضربه میزنند.
تشدید تنشهای تجاری جهانی فراتر از چین و امریکا، به همه کشورهای درگیر در زنجیره تامین جهانی، آسیب خواهند رساند.
دانیل راسل، معاون امنیت بینالملل و دیپلوماسی موسسه سیاست جامعه آسیا میگوید: «ترامپ دوره نخست ریاستجمهوری خود را با ستایش شی جین پینگ آغاز کرد اما در ادامه به وضع تعرفهها و تحقیر پکن در دوران همهگیری پرداخت.»
راسل که پیشتر مشاور ارشد باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق امریکا در امور آسیا بوده، میافزاید: «از این رو، پکن احتمالا با احتیاط به رئیسجمهور منتخب [امریکا] نزدیک خواهد شد تا از خواستههای ترامپ و فرصتهای احتمالی آگاه شود.»
چالشها و فرصتها
با این حال، سیاست خارجی معاملهمحور ترامپ میتواند فرصتهای استراتژیک مهمی را برای بیجینگ فراهم کند.
تانگ ژائو، پژوهشگر ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، معتقد است که اگرچه بیجینگ عمیقا نگران غیرقابل پیشبینی بودن سیاستهای ترامپ است اما این چالشها میتوانند فرصتهای جدیدی را نیز به همراه داشته باشند.
به گفته او، با وجود نگرانی از آغاز دوباره جنگ تجاری، بیجینگ بر این باور است که سیاستهای سختگیرانه تعرفهای ترامپ در اروپا با مخالفت شدید روبهرو خواهد شد.
این موقعیتی است برای چین تا روابط اقتصادی خود را با اروپا تقویت کند و با تلاشهای امریکا برای محدودسازی فنآوری و جداسازی زنجیره تامین بین چین و کشورهای غربی مقابله کند.
موضع منفی ترامپ نسبت به ناتو و نهادهای بینالمللی نیز میتواند به نفع بیجینگ تمام شود.
در شرایطی که جو بایدن، رئیسجمهور فعلی، تلاش گستردهای برای تقویت اتحادهای امریکا در مقابله با چین انجام داده، رویکرد انزواگرایانه ترامپ میتواند این دستاوردها را تضعیف کند. این امر برای چین که از استراتژی واشینگتن در ایجاد «ناتوی آسیایی» نگران است، میتواند خبر خوشایندی باشد.
مساله تایوان و روابط با روسیه
مساله تایوان نیز یکی از محورهای اصلی روابط چین و امریکا در دوره جدید خواهد بود. حزب کمونیست چین، با وجود آن که هرگز بر این جزیره حکومت نکرده، آن را بخشی از خاک خود میداند.
اظهارات اخیر ترامپ در مورد تایوان، از جمله متهم کردن این جزیره به «دزدیدن» صنعت تراشه از آمریکا و موضع مبهم او در خصوص حمایت نظامی از تایوان، نشاندهنده رویکرد معاملهگرایانه او نسبت به این موضوع است.
ژائو میگوید: «با توجه به بیمیلی نسبی ترامپ به دفاع از تایوان، بیجینگ ممکن است با استفاده از مشوقها و اهرمهای فشار، به دنبال امتیازگیری از واشنگتن باشد تا حمایت نظامی و سیاسی امریکا را از تایوان کاهش دهد.»
در عرصه روابط بینالمللی، بازگشت ترامپ میتواند پیچیدگیهای جدیدی در روابط سهجانبه چین، روسیه و امریکا ایجاد کند.
روابط نزدیک ترامپ با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و احتمال پایان جنگ اوکراین میتواند معادلات موجود را تغییر دهد.
لیو دونگشو، استادیار امور بینالملل در دانشگاه سیتی هنگکنگ، معتقد است که بهبود روابط امریکا و روسیه میتواند به کاهش وابستگی مسکو به بیجینگ و شکاف میان روسیه و چین بینجامد.
از گفتههای ترامپ پیداست که او چین را دشمن اصلی میداند، نه روسیه.
روز پنجشنبه ۱۷ آبان، پوتین پیروزی ترامپ را تبریک گفت و برای تعامل با امریکا، اعلام آمادگی کرد.
او در نشستی سیاسی در سوچی گفت که سخنان ترامپ درباره پایان جنگ اوکراین و بهبود روابط با روسیه «شایان توجه است» و در پاسخ به پرسش مجری درباره تمایل به گفتوگو با ترامپ گفت: «بله، این کار را خواهیم کرد. ما آمادهایم.»
در پی انتخاب مجدد دونالد ترامپ برای ریاست جمهوری امریکا، عمده رهبران دنیا انتخاب او را تبریک گفتند و از آمادگی خود برای تعامل و همکاری با او خبر دادند. اما فارغ از این مواضع دیپلماتیک، بازکشت ترامپ برای کشورهای مختلف معانی متفاوتی دارد. رویترز در گزارشی به این موضوع پرداخته است.
کانادا بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال آینده، میتواند با توجه به سیاستهای تعرفهای ترامپ مشکلات اقتصادی کانادا را تشدید کند و جاستین ترودو، نخستوزیر لیبرال کانادا، را ناچار کند تصمیمات دشواری بگیرد.
به گفته تحلیلگران و اقتصاددانان، پیامدهای بالقوه بازگشت ترامپ، اختلافات تجاری است که و در شرایطی که ۷۵ درصد صادرات این کشور به ایالات متحده است، میتواند کانادا را به سمت رکود سوق می دهد.
ترامپ پیشتر تورودو را را «دیوانه چپ افراطی» خوانده بود.
فرانسه و آلمان رهبران دو قدرت اصلی اتحادیه اروپا، آلمان و فرانسه، پس از برگزاری مذاکراتی برای هماهنگسازی واکنشهایشان، اعلام کردند با توجه به بازگشت قریبالوقوع ترامپ به کاخ سفید، اتحادیه اروپا باید متحد و هماهنگ باشد.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان پیروزی ترامپ در انتخابات روز سهشنبه را تبریک گفتند، اما همزمان بر چالشهای ناشی از سیاست تجاری حمایتگرایانه «اول امریکا» و گفتمان انزواگرایانه او تاکید کردند.
شولتس به خبرنگاران گفت: «اتحادیه اروپا باید نزدیک به هم بایستد و بهصورت متحد عمل کند» و افزود که او و مکرون با سایر سران دولتهای اروپایی و اتحادیه اروپا هماهنگی نزدیکی دارند.
مکرون هم در شبکه اجتماعی اکس اعلام کرد برلین و پاریس برای اروپایی متحدتر و قویتر در «وضعیت جدید» تلاش خواهند کرد.
با این حال، دستیابی به وحدت اروپایی چالشبرانگیز خواهد بود، بهویژه با توجه به این که در سالهای اخیر، پاریس و برلین بر سر مسائل مختلف از چگونگی تامین مالی افزایش هزینههای دفاعی گرفته تا تجارت، و بهویژه نرخ تعرفه برای خودروهای برقی چین، اختلاف نظر دارند.
اوکراین ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، روز پنجشنبه اعلام کرد از جزئیات طرح ترامپ برای پایان سریع جنگ در اوکراین مطلع نیست اما معتقد است پایان سریع جنگ، باید شامل امتیازات بزرگی برای کییف باشد.
رهبر اوکراین در یک کنفرانس خبری در نشست جامعه سیاسی اروپا در بوداپست گفت معتقد است ترامپ خواهان پایان سریع جنگ با روسیه است، اما هنوز برنامهای را با او در میان نگذاشته است.
او گفت: «اگر فقط سریع باشد، این به معنای خسارت برای اوکراین است. من هنوز نمیدانم که این به چه صورت دیگری ممکن است. شاید ما چیزی نمیدانیم یا نمیبینیم.»
پیروزی ترامپ در انتخابات این هفته، در حالی که نیروهای روسیه در حال پیشرویهای سریعتر در ماههای اخیر هستند و نیروهای کوریای شمالی در منطقه کورسک روسیه مستقر شدهاند، حس بزرگی از عدم اطمینان را برای تلاشهای جنگی اوکراین به وجود آورده است.
روسیه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، روز پنجشنبه به ترامپ برای پیروزی در انتخابات امریکا تبریک گفت و او را بهخاطر شجاعتش زمانی که یک مهاجم قصد ترورش را داشت، تحسین کرد و گفت «او به نظر من بسیار درست، شجاعانه و مانند یک مرد واقعی رفتار کرد. من از این فرصت استفاده میکنم تا به او برای پیروزی در انتخابات تبریک بگویم.»
پوتین در ادامه گفت اظهارات ترامپ در جریان کمپین انتخاباتی درباره اوکراین و احیای روابط با روسیه شایسته توجه است و اعلام کرد که مسکو آماده گفتوگو است.
پوتین گفت: «آنچه درباره تمایل به احیای روابط با روسیه و پایان بحران اوکراین گفته شد، به نظر من حداقل شایسته توجه است.»
ترامپ در جریان کمپین انتخاباتی خود گفت میتواند ظرف ۲۴ ساعت پس از انتخاب شدن، صلح را در اوکراین برقرار کند، اما جزئیات کمی در مورد چگونگی پایان دادن به بزرگترین جنگ زمینی در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم ارائه کرده است.
رئیسجمهور ۷۲ ساله روسیه در اشاره به طرح صلح ترامپ گفت «نمیدانم اکنون چه اتفاقی خواهد افتاد. هیچ سرنخی ندارم.»
وقتی از پوتین پرسیده شد که در صورت تماس ترامپ و پیشنهاد یک دیدار، چه خواهد کرد، او گفت که آماده است در صورت تمایل دولت ترامپ، تماسها را از سر بگیرد و آماده بحث و گفتوگو با او است.
اسرائیل بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و حامیانش پیروزی ترامپ را جشن گرفتند. یکی از رهبران جنبش شهرکنشینان اسرائیلی او را متحدی توصیف کرد که از آنها «بدون قید و شرط» حمایت خواهد کرد.
ترامپ اعلام کرده است از اسرائیل در جنگ برای نابودی حماس در نوار غزه حمایت میکند اما گفته بنیامین نتانیاهو، که یکی از متحدان ترامپ به حساب میآید و بهطور گستردهای تصور میشود از بازگشت او به قدرت استقبال کرده، باید این جنگ را سریع به پایان برساند.
انتظار میرود ترامپ به مسلح کردن اسرائیل ادامه دهد، کشوری که او گفته بود اگر هریس انتخاب میشد، موجودیتش به خطر میافتاد.
برخلاف فشاری که بایدن بهصورت محدود بر اسرائیل اعمال میکرد که جنبههای بشردوستانه را هم در نظر بگیرد، سیاست ترامپ در قبال اسرائیل احتمالا بدون توجه به ملاحظات انسانی خواهد بود و ممکن است دست نتانیاهو را برای برخورد با ایران هم بازتر بگذارد.
در زمانی که ترامپ در کاخ سفید بود، توافقنامههای ابراهیم بین اسرائیل، امارات متحده عربی و بحرین امضا شد. اما این توافقهای دیپلماتیک منجر به هیچ اقدامی در جهت پیشبرد تشکیل کشور فلسطین در کرانه باختری و غزه نشد.
با این حال، احتمال دارد ترامپ برای عادیسازی تاریخی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی تلاش کند، تلاشی که در دوره اول او آغاز شد و بایدن نیز آن را دنبال کرده است.
ایران در حالیکه تنشهای تهران با واشنگتن بر سر حمایت امریکا از اسرائیل تشدید شده است، بنا بر اعلام رسانههای نزدیک به حکومت در تهران، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، گفته نتیجه انتخابات امریکا برای کشورش اهمیتی ندارد.
در همین حال، گزارشهای رسیده از ایران و همچنین رصد واکنش کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی نشان میدهد واکنش مردم متفاوت است.
برخی نگران افزایش خطر جنگ و مشکلات اقتصادی هستند، در حالی که دیگران امیدوار بودند موضع سختگیرانه او ممکن است به تغییرات سیاسی در ایران منجر شود.
در همان حال، به نظر میرسد در عین حالیکه مقامات جمهوری اسلامی، اهمیت نتیجه انتخابات آمریکا بر سیاستهای تهران را کماهمیت جلوه دادهاند، آنها نگران هستند ترامپ ممکن است نتانیاهو را برای حمله به سایتهای هستهای ایران، انجام ترورها و اعمال دوباره سیاست «فشار حداکثری» از طریق تشدید تحریمها بر صنعت نفت ایران تشویق کند.
هند به گزارش رویترز و به نقل از یک منبع آگاه هندی، این کشور آماده است دسترسی آسانتر به بازار خود را برای شرکتهای امریکایی فراهم کند، به شرطی که دولت دونالد ترامپ، به این اقدام پاسخ متقابل دهد.
بر اساس این گزارش و به نقل از همین منبع، هند ممکن است تعرفههای واردات را در بخشهایی مانند خودرو کاهش دهد.
ترامپ اخیرا هند را بهعنوان «سوءاستفادهکننده بزرگ» از روابط تجاری معرفی کرده و در جریان کارزار انتخاباتی خود وعده افزایش تعرفهها بر تمامی واردات به ایالات متحده را داده است.
در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱، او با هند بر سر تعرفهها درگیر شد، اما در همان حال رابطهای خوب با نخستوزیر نارندرا مودی داشت.
در نزدیکی پایان دوره اول ترامپ، هند و ایالات متحده توافق کردند برای رسیدن به یک توافق محدود بهمنظور کاهش اختلافات خود مذاکره کنند.
چین مشخص نیست که رهبران چین تهدید ترامپ برای اعمال تعرفه ۶۰ درصدی بر تمامی صادرات چین را جدی میگیرند یا آن را یک تاکتیک مذاکره میدانند چگونه با آن برخورد میکنند.
به گزارش رویترز، اندیشکدههای چینی هشدار دادهاند که مذاکره با ترامپ در این دوره بسیار دشوارتر از جنگ تجاری قبلی خواهد بود.
دونالد ترامپ در صحبتهایی که ماه گذشته در کلوب اقتصادی شیکاگو داشت، گفت: «برای من، زیباترین کلمه در دیکشنری، تعرفه است. این کلمه مورد علاقه من است.»
اکنون که او رییسجمهور منتخب ایالات متحده شده است، این کلمه باید ذهن همه مقامهای چینی حاضر در پکن را درگیر کرده باشد که این روزها برای تدوین استراتژی افزایش رشد کند اقتصاد ۱۸ تریلیون دلاری خود در پکن گرد هم آمدهاند.
آنها در شرایطی هستند که باید احتمال عملی شدن تهدید ترامپ برای اعمال تعرفه ۶۰ درصدی بر تمام صادرات از جمهوری خلق چین را در نظر بگیرند.
شاید بزرگترین عاملی که دست چین را در این رقابت تضعیف میکند، عدم تحقق وعده خرید ۲۰۰ میلیارد دلار اضافی از کالاها و خدمات آمریکایی مطابق با شرایط توافقنامه «فاز اول» است که در ژانویه ۲۰۲۰ به افزایش تعرفههای دوطرفه در اولین جنگ تجاری چین و آمریکا پایان داد.
این موضوع به این معناست که هرگونه تعهد جدیدی که پکن برای کاهش تنش به واشنگتن ارائه دهد، اعتبار کمتری خواهد داشت چون طرف چینی به وعده قبلی خود عمل نکرده است.
چین همچنین به دلیل تصمیم شی جینپینگ، رییسجمهور این کشور برای دو برابر کردن سیاست صنعتی وابسته به صادرات بهمنظور جبران ضعف مزمن در مصرف داخلی، بیش از پیش آسیبپذیر شده است.
اگر صادرکنندگان چینی کالاهای خود را به بازارهای دیگر در اروپا و آسیا هدایت کنند تا این زیان را جبران کنند، آن کشورها ممکن است برای دفاع از خود تعرفههای خود را افزایش دهند.
در این شرایط، سهم کلی چین از تجارت جهانی ممکن است بالاخره رشد خود را متوقف کند یا بهطور قابلتوجهی کاهش یابد.
کوریای شمالی هرچند گفته شده دونالد ترامپ به رابطه خود با کیم جونگ اون مفتخر است، اما اگر او به دنبال یک نشست دیگر با کیم جونگ اون باشد، با یک رهبر کوریای شمالی روبهرو خواهد شد که به دلیل زرادخانه موشکی گستردهتر و روابط بسیار نزدیکتر با روسیه، جسورتر شده است.
پس از تبادل تهدیدهای نابودی هستهای در سال اول دوره اولیه ترامپ، کیم و ترامپ سه دیدار بیسابقه در سنگاپور، هانوی و در مرز بین کوریای شمالی و جنوبی در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ برگزار کردند.
ترامپ ماه گذشته در گفتوگو با فاکس نیوز گفت: «ما یک جنگ هستهای با میلیونها کشته داشتیم اما زمانی که من در آنجا بودم، رابطه خوبی با کیم جونگ اون داشتم.»
بسیاری از طرفداران تعامل با کوریای شمالی از کاهش تنشها استقبال کردند، اما این نشستها در نهایت به بنبست رسید و نتوانست تغییرات پایداری در کوریای شمالی ایجاد کند و جو بایدن هم نتوانست پیونگیانگ را به بازگشت به مذاکرات ترغیب یا تحت فشار قرار دهد.
از زمان آخرین دیدار ترامپ با کیم، کوریای شمالی بهطور قابلتوجهی زرادخانه موشکهای بالستیک قارهپیما، موشکهای مافوق صوت و سلاحهای کوتاهبرد خود را که میتواند کلاهکهای هستهای را به سرزمین اصلی ایالات متحده یا پایگاههای نظامی در منطقه برساند، گسترش داده است.
مقامات امریکایی و کوریای جنوبی اعلام کردهاند که پیونگیانگ همچنین سایت آزمایشهای هستهای خود را بازگشایی کرده و آماده است تا هر زمان که کیم دستور دهد، آزمایشها را از سر بگیرد.
امسال علاوه بر اینها، کوریای شمالی پیمان دفاع متقابل با روسیه امضا کرده و به گفته مقامات لمریکایی و اوکراینی، بهطور بیسابقهای هزاران نیروی نظامی را برای کمک به جنگ مسکو در اوکراین اعزام کرده است.
روسیه هم در مقابل از کوریای شمالی با ارائه نفت و دیگر صادرات حمایت کرده و با تمدید دوره مامویت گروه کارشناسان سازمان ملل که درباره تخلفات این کشور از تحریمهای این سازمان ملل گزارش میداد، مخالفت کرده است.
بارش بیسابقه در والنسیا و واکنش کُند دولت محلی به هشدارهای هواشناسی باعث شد بسیاری از مردم نتوانند بهموقع از مناطق خطر دور شوند.
تنها در عرض هشت ساعت به اندازه یک سال باران بارید. دولت محلی که هشدارها را تا زمانی که با اولین کشتهها مواجه شد جدی نگرفته بود، اکنون با درخواستهایی برای استعفا مواجه شده است.
به گزارش پولیتیکو، سازمان هواشناسی اسپانیا از روز جمعه، ۲۵ اکتبر، بهصورت مکرر هشدارهای خود را بهروز و به منطقه والنسیا ارسال کرده است.
هشدارهاری به موقع
سازمان هواشناسی اسپانیا، اعلام کرده بود که سیستم کمفشاری از شرق به سوی منطقه والنسیا پیشروی میکند که رطوبت بالایی از دریای مدیترانه بههمراه دارد و باعث بارشهای سنگین در این منطقه میشود.
صبح روز دوشنبه، سطح هشدار هواشناسی به وضعیت «نارنجی» افزایش یافت و بعدازظهر همان روز دوباره به مردم درباره خطرات جدی هشدار داده شد.
در نهایت صبح سهشنبه، این هشدار به وضعیت «قرمز» ارتقا یافت و با تاکید بر «خطر بسیار بالا»، از مردم خواسته شد که از خانههای خود خارج نشوند و سفرهای غیرضروری را به تعویق بیندازند؛ در نهایت، سیل آن روز جان صدها نفر را گرفت و به تخریب گستردهای در زیرساختها و خانههای مسکونی انجامید.
عملکرد مازون زیر ذره بین
با وجود هشدارهای پیدرپی، کارلوس مازون، رهبر دولت محلی والنسیا، تصمیم گرفت برنامههای از پیش تعیینشده خود را ادامه دهد و تا ظهر روز سهشنبه بهصورت رسمی به مساله سیل نپرداخت و در این مدت در مراسم عمومی و جلسات بودجه حضور یافت.
در نهایت، حدود ساعت یک بعدازظهر در کنفرانسی خبری شرکت کرد، اما به جای تاکید بر هشدارها و خطرات جدی، وضعیت را کماهمیت جلوه داد و به مردم اطمینان بخشید که شدت بارشها تا عصر کاهش مییابد.
به گفته منتقدان، این تاخیر در هشدارهای ضروری به مردم سبب شد بسیاری از افراد نتوانند بهموقع از مناطق خطر دور شوند.
تا ساعت ۳:۳۰ بعدازظهر سهشنبه، آب به خیابانهای اصلی برخی شهرها رسیده بود و درخواست کمک از ارتش اسپانیا برای مقابله با وضعیت صادر شد.
اولین هشدار اضطراری جدی از سوی دولت محلی پس از ساعت هشت شب و زمانی که آب به خانهها و ساختمانها نفوذ کرده و بسیاری از مردم در سیلاب گرفتار شده بودند، ارسال شد.
نهادهای مدنی خواستار استعفای مازون شدند
سیاستمداران محلی و مخالفان دولت، مازون و دولت محلی را به دلیل واکنش ضعیف و کند در مدیریت بحران شدیدا مورد انتقاد قرار دادهاند.
آنها معتقدند که این رویداد، نمونهای از کمبود آمادگی در مواجهه با بلایای طبیعی و سیاستهای ناکارآمد در مدیریت بحران است.
دولت مرکزی نیز با انتقاد از دولت محلی، اعلام کرده که در صورت اجرای بهموقع هشدارها و تخلیه بهموقع مناطق خطر، تعداد قربانیان میتوانست کاهش یابد.
حتی پس از وقوع سیل، کارلوس مازون با اظهارات خود به خشم مردم دامن زد.
او در کنفرانسی خبری در نیمهشب سهشنبه تنها به مردم هشدار داد که مراقب انتشار اطلاعات نادرست باشند. این در حالی بود که بسیاری از شهروندان منتظر دریافت اطلاعات دقیق و راهنماییهای لازم برای مواجهه با بحران بودند.
ساعاتی بعد، در یک کنفرانس خبری دیگر، او از کشف جسد قربانیان خبر داد و به عمق بحران پی برد، اما همچنان تاکید داشت که واکنشها در زمان مناسب انجام شدهاند.
در پی این حادثه که تا کنون به کشته شدن صدها نفر منجر شده، ۲۰ نهاد اجتماعی و اتحادیههای کارگری تجمعی برای تاریخ ۹ نوامبر با شعار «مازون، استعفا کن» و به منظور اعتراض به مدیریت بحران دولت والنسیا برنامهریزی کردهاند.
آمادگی برای تغییرات اقلیمی
با توجه به افزایش فراوانی و شدت بلایای طبیعی در پی تغییرات اقلیمی، آمادهسازی و ایجاد سازوکارهای مناسب برای مقابله با این بحرانها از اهمیت ویژهای برخوردار است.
محققان سازمان «اسناد جهانی تغییرات اقلیمی» اعلام کردند که افزایش دمای جهان باعث تشدید بارندگیها و وقوع سیلهای بیسابقه میشود. به گفته آنها، افزایش ۱۲ درصدی بارندگی ناشی از گرمایش زمین به وقوع این سیل کمک کرده است.
به گفته کارشناسان هواشناسی اسپانیا، سامانه پیشبینی هواشناسی بهخوبی عمل کرده و هشدارها بهموقع به دولت محلی ارسال شده است، اما واکنش به این هشدارها و سازوکارهای مقابله با بحران بهدرستی اجرا نشدهاند.
این سیل نه تنها جان صدها نفر را گرفت، بلکه زیرساختهای منطقه را نیز به شدت تخریب کرد و بسیاری از جادهها، پلها، و ریلهای راهآهن را از بین برد.
در خیابانهای تلآویو، تصویری از علی خامنهای نصب شده که در کنار آن نوشته شده: «بعد از نصرالله، بعد از سنوار، این هم خواهد گذشت.»
در شرایط جنگی فعلی بین اسرائیل و جمهوری اسلامی، نصب چنین تصویری میتواند پیام معناداری داشته باشد.
این اقدام با سیاستهای اسرائیل در قبال دشمنانش هماهنگ است و ممکن است نشانهای از تمایل اسرائیل به حذف رهبران ارشد جمهوری اسلامی، از جمله علی خامنهای در صورت لزوم باشد.
طی هفتهها و ماههای گذشته، ارتش و دولت اسرائیل سه اقدام اساسی علیه حماس و حزبالله انجام دادهاند: ۱. انهدام تاسیسات و تجهیزات نظامی، ۲. کشتن فرماندهان نظامی، و ۳. کشتن رهبران سیاسی این گروهها.
اسرائیل تاسیسات نظامی حماس و حزبالله را در حملاتی گسترده منهدم کرده و رهبران کلیدی این گروهها، از جمله حسن نصرالله، هاشم صفیالدین، اسماعیل هنیه و یحیی سنوار را به قتل رسانده است. اکنون به نظر میرسد که اسرائیل میخواهد در صورت امکان همان الگوی موفق را در برابر جمهوری اسلامی دنبال کند.
عملیات اخیر اسرائیل با نام «روزهای ندامت» نیز در راستای این استراتژی بود و توان بالای اسرائیل در انهدام تاسیسات موشکی و پدافندی جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت.
از طرف دیگر، کانال ۱۴ تلویزیون اسرائیل گزارش داده که این کشور در واکنش به تلاش حزبالله و جمهوری اسلامی برای ترور نتانیاهو، آماده حملات دیگری علیه جمهوری اسلامی است. این احتمال وجود دارد که اسرائیل گامبهگام به سمت هدفگیری فرماندهان سپاه و مقامات ارشد جمهوری اسلامی، از جمله علی خامنهای حرکت کند.
هرچند تضمینی وجود ندارد که اسرائیل دقیقا همان الگوی حمله به رهبران حماس و حزبالله را تکرار کند، اما تاکنون برخلاف این مسیر هم عمل نکرده است. با توجه به افزایش تنشها، هر لحظه امکان دارد که فرماندهان و رهبران سیاسی جمهوری اسلامی هدف قرار بگیرند.
تا این لحظه، دو طرف دو بار به یکدیگر حمله کردهاند: اسرائیل دو حمله هوایی انجام داده و جمهوری اسلامی نیز دو حمله موشکی انجام داده است. این درگیریها و رجزخوانیها بهطور مستمر ادامه دارند و تحلیلگران معتقدند که دستکم دو حمله دیگر از هر دو طرف در راه است.
هرتزی هالوی، فرمانده ارتش اسرائیل، در این راستا تهدید کرده که اگر جمهوری اسلامی حمله دیگری انجام دهد، اسرائیل «جاهایی را خواهد زد که تاکنون نزده است.» این سخن نشاندهنده احتمال گسترش دامنه حملات اسرائیل به اهدافی غیرمنتظره است.
در همین حال، مقامات جمهوری اسلامی نیز از جمله حسین سلامی، فرمانده کل سپاه و محمدرضا نقدی، نفر سوم در سلسلهمراتب فرماندهی سپاه، تهدیدهای متقابلی را علیه اسرائیل مطرح کردهاند.
خامنهای اما با موضعگیری اخیر خود توپ را به زمین شورای عالی امنیت ملی و دولت پزشکیان انداخته و اعلام کرده که آنها باید درباره نحوه پاسخ به حملات اسرائیل تصمیم بگیرند.
خامنهای هرچند بهعنوان فرمانده کل قوا میتواند شخصاً دستور حمله را صادر کند، بهنظر میرسد که میخواهد از مسئولیت مستقیم این تصمیم شانه خالی کند. در صورت تصمیم شورای عالی امنیت ملی برای حمله، او میتواند اعلام کند که شورای عالی امنیت ملی این تصمیم را گرفته است؛ و اگر این شورا تصمیم به حمله نگیرد، باز هم میتواند به حامیان نظام بگوید که آماده حمله بوده، اما مسئولان شورا مخالفت کردهاند. رجزخوانیهای اسرائیل و جمهوری اسلامی نشانه در پیش بودن روزهای پرتنشتری است.
جو بایدن، رئیسجمهور امریکا که دستور خروج این کشور از افغانستان را صادر کرد و یکی از بزرگترین عملیاتهای تخلیه در تاریخ امریکا را عملی کرد، به زودی کاخ سفید را به رئیسجمهور جدید واگذار خواهد کرد.
نظرسنجیها نشان میدهند که رقابت میان کامالا هریس و دونالد ترامپ تنگاتنگ است. افغانستان در طول مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری امریکا، موضوعی مهم و جنجالی بوده است. جمهوریخواهان خروج بحرانی امریکا از افغانستان را «لکه ننگینی» در تاریخ امریکا دانسته و آن را به «بیکفایتی جو بایدن» نسبت میدهند. در مقابل، دموکراتها بحران افغانستان را میراث دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ توصیف میکنند که با توافقنامه دوحه میان طالبان و دولت قبلی ترامپ آغاز شد.
چه ترامپ پیروز شود یا هریس، ورود رئیسجمهور جدید به کاخ سفید تبعاتی برای افغانستان خواهد داشت.
اگر دونالد ترامپ دوباره به مقام ریاستجمهوری برسد، با کسانی در افغانستان روبهرو خواهد بود که با مایک پمپئو، وزیر خارجه و زلمی خلیلزاد نماینده ویژهاش برای صلح افغانستان، بهطور مستقیم مذاکره و توافقنامه دوحه با آنها را امضا کردند. ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود بارها از شیوه خروج امریکا از افغانستان انتقاد کرده، اما توضیحی درباره سیاست خود در مواجهه با طالبان در صورت پیروزی ارائه نکرده است.
برای درک بهتر سیاستهای احتمالی ترامپ، نگاهی به گذشته و دیدگاههای او درباره افغانستان ضروری است. او یکی از برجستهترین مخالفان جنگ امریکا در افغانستان بود. اگرچه اصول ثابتی نداشت، اما مخالفتی شدید و حتی تمسخرآمیز با این جنگ ابراز میکرد. از سال ۲۰۱۱، چهار سال قبل از ورود رسمیاش به کارزار ریاستجمهوری، حملات توییتری را علیه حضور امریکا در افغانستان آغاز کرد.
در مارچ ۲۰۱۲، او توییت کرد: «افغانستان یک فاجعه کامل است. ما نمیدانیم چه میکنیم. آنها، به علاوه همه چیزهای دیگر، ما را به شدت غارت میکنند.»
در سال ۲۰۱۳، توییتهای ترامپ درباره افغانستان بیشتر شد. در جنوری همان سال نوشت: «بیایید از افغانستان خارج شویم. نیروهای ما توسط افغانهاییکه آموزش دادهایم کشته میشوند و ما در آنجا میلیاردها دالر هدر میدهیم. چه کار مزخرفی! بیایید امریکا را بازسازی کنیم.» او در ماه مارچ نوشت: «باید فوری افغانستان را ترک کنیم. دیگر هیچ زندگیای هدر نرود. اگر مجبور شویم دوباره برگردیم، باید سریع و با قدرت برگردیم.»
ترامپ با شعارهای مخالف جنگ امریکا در افغانستان و تمرکز بر مسائل داخلی، در سال ۲۰۱۶ به ریاست جمهوری امریکا رسید.
'افغانها ارزش جنگیدن ندارند'
بخشی خستگی ترامپ از حضور امریکا در افغانستان ناشی از نارضایتی رأیدهندگان امریکایی، بهویژه سفیدپوستان طبقه کارگر و با تحصیلات پایین بود. او تلاش کرد انتظارات آنها را برآورده کند و از افغانستان خارج شود. اما خروج از افغانستان ساده نبود. جنرالهای ارشد امریکا مخالف ترک کامل افغانستان بودند. جنرال مکمستر، یکی از مشاوران امنیت ملی ترامپ، به شدت با خروج کامل از افغانستان مخالف بود و بهقدری در موضع خود پافشاری میکرد که یکی از مشاوران ترامپ بهطور استعاری گفته بود «افغانستان جنگ جنرال مکمستر است.»
دونالد ترامپ، در دور قبلی ریاست جمهوری خود، با چهرههای مختلفی گفتوگو کرد تا طرحی برای خروج از افغانستان بیابد. او علاوه بر مشاوره با جنرالها، با تعدادی از سربازان عادی امریکا که در افغانستان مأموریت داشتند نیز صحبت کرد. به روایت باب وودوارد، خبرنگار امریکایی، در تاریخ ۱۸ جنوری ۲۰۱۷، ترامپ در کاخ سفید با سه سرباز و یک عضو نیروی هوایی امریکا که در افغانستان خدمت کرده بودند، طعام صرف کرد. مایک پنس، معاون رئیسجمهور، مکمستر، مشاور امنیت ملی کاخ سفید و استیو بنن، مشاور ارشد دونالد ترامپ نیز در آنجا حضور داشتند. رئیسجمهور گفت: «میخواهم بفهمم چرا ما ۱۷ سال است که آنجا [افغانستان] هستیم، وضعیت چگونه است و چه اقداماتی باید انجام دهیم. ایدههای زیادی از افراد مختلف داریم، اما میخواهم از کسانی که در میدان هستند بشنوم.»
پس از این گفتوگو، ترامپ با استیو بنن صحبت کرد و گفت: «باید بفهمیم چطور میتوانیم از آنجا [افغانستان] بیرون بیاییم. افغانستان کاملاً فاسد است. مردم آنجا ارزش جنگیدن ندارند. ناتو هیچ کاری نمیکند. آنها مانع هستند. اجازه ندهید به شما بگویند چقدر عالی هستند. همهاش چرند است.»
طرح حمایت از 'شورش علیه شورش'
کسانی که از نزدیک با دونالد ترامپ همکاری کردهاند، میگویند او به شکستن قالبهای متعارف و ایجاد هرجومرج تمایل دارد و از طرحهایی که این قالبها را در هم میشکند، حمایت میکند. در یکی از نشستهای مهم کاخ سفید، با حضور چهرههای کلیدی کابینه ترامپ و لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه، او طرح غیرمعمولی را مطرح میکند: نابود کردن طالبان با کمک یک گروه شورشی دیگر.
باب وودوارد، نویسنده دو کتاب درباره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، میگوید در یکی از نشستهای کلیدی کاخ سفید، با حضور چهرههای کلیدی کابینه و لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه، ترامپ طرح غیرمعمولی را درباره افغانستان و جنگ علیه طالبان مطرح کرد: نابود کردن طالبان با کمک یک گروه شورشی دیگر. در این نشست، لیندسی گراهام سناتور جمهوریخواه به ترامپ گفت که اشرف غنی، رئیسجمهور پیشین افغانستان، اجازه میدهد هر تعداد نیروی ضد تروریسم که امریکا بخواهد، در افغانستان داشته باشد و همچنین میتواند پایگاههای سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) را هر جای افغانستان که بخواهد، ایجاد کند. اما ترامپ با این دیدگاه مخالف بود و گفت: «ما نمیخواهیم آنجا برویم و دموکراسی جفرسونی بفروشیم». او اما به یک طرح غیرمعمولی اشاره کرد که قبلاً مطرح شده بود: «راه پیروزی ما این است که یک گروه شورشی علیه طالبان شورشی راه بیندازیم.»
وودوارد مینویسد که طرح «شورش علیه شورش» قبل از این نشست در یکی از نشستهای ترامپ با همکارانش مطرح شده بود اما معلوم نیست طرح این مسئله توسط کدام یکی از همکارانش و در چه سطحی بوده است. باب وودوارد مینویسد که ترامپ ایده یک عملیات شورشی علیه طالبان را بسیار دوست داشت؛ طرحی که نهادهای رسمی مطمئن بودند هیچکس نمیتواند در آن پیروز شود. رئیسجمهور گفت: «اینها [فرماندهان مجاهدین] در دهه ۱۹۸۰ با اسب علیه روسها جنگیدند. [کارشان] عالی بود.»
عملیات «شورش علیه شورش» (Renegade operation) به عملیاتی اشاره دارد که بهطور مخفیانه یا غیرمتعارف انجام میشود و خلاف رویههای استاندارد است. این اصطلاح معمولاً به نوعی شورش یا انحراف از رویههای معمول اشاره دارد. اشاره ترامپ به اسبسواران جنگجو، به فرماندهان مجاهدین، از جمله عبدالرشید دوستم است که با اسب در برابر طالبان جنگیدند.
عبدالرشید دوستم، فرمانده قدرتمند اوزبیکتبار، در شکست طالبان در دور اول نقش کلیدی داشت. پس از حمله یازدهم سپتامبر و آغاز لشکرکشی امریکا به افغانستان، دوستم یکی از اولین چهرههای کلیدی ضد طالبان در شمال افغانستان بود که با نیروهای ویژه امریکا همکاری کرد. در روزهای ابتدایی حملات امریکا علیه طالبان در سال ۲۰۰۱، دو تیم ویژه ارتش امریکا با هلیکوپتر وارد افغانستان شدند. بر اساس گفته فرماندهان نیروهای ویژه که این ماموریت را برنامهریزی کرده بودند، یکی از این تیمها به دوستم، فرمانده جنگدیده اتحاد شمال در نزدیکی مزار شریف، پیوست و دیگری به محمدقسیم فهیم ملحق شد. امریکاییها در آن زمان از مهارتهای نظامی دوستم در شکست طالبان ستایش کردند.
پس از گذشت سه سال حکومت طالبان، سیاست امریکا در قبال افغانستان تغییر نکرده است. ترامپ بیشتر به انتقاد از نحوه خروج امریکا از افغانستان پرداخته و موضع مشخصی درباره سیاست آینده این کشور اعلام نکرده است. اما سیاستمداران همحزبی او، مانند قانونگذاران جمهوریخواه در کانگرس، نسبت به سیاستهای طالبان در این سه سال انتقادهای سرسختی داشتهاند.
اگر ترامپ به کاخ سفید برگردد، طرح پیشنهادی او برای افغانستان چه خواهد بود؟ حمایت از شورش علیه طالبان یا صحبت با عبدل (عبدالغنی برادر) و دعوت از او به کمپ دیوید؟