سایت خبری «انفو مایگرنتس» میگوید کاهش کمکهای امریکا مهاجران افغان را به اروپا سوق میدهد
سایت خبری انفو مایگرنتس در گزارشی نوشت که کاهش شدید کمکهای توسعهای امریکا میتواند منجر به افزایش موج پناهجویان از افغانستان به اروپا شود.
گزارش افزوده که کاهش بودجه کمکهای بشردوستانه، افراد بیشتری را مجبور به فرار از افغانستان میکند.
طبق دادههای منتشر شده، بودجه آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده برای افغانستان که در سال ۲۰۲۴ بیش از ۷۴۴ میلیون دالر بود، در سال جاری به ۳.۳ میلیون دالر کاهش یافته است. این کاهش ناگهانی بودجه در حالی که افغانستان با بحرانهای طبیعی، گرسنگی و سرکوب سیاسی تحت حکومت طالبان مواجه است، ممکن است شکافهای مالی را تشدید کند و به فرار افراد بیشتری از افغانستان بینجامد. کارشناسان هشدار میدهند که کمبود کمکهای بشردوستانه، به ویژه در بخشهای بهداشت، آموزش و امنیت غذایی موجب خواهد شد که افراد بیشتری از برخی از کشورها به سوی اروپا مهاجرت کنند. گزارش با اشاره به وضعیت مشابه در کشورهای دیگر مانند مالی و سنگال نوشته که کاهش کمکهای امریکا باعث افزایش ناآرامیهای سیاسی و اقتصادی شده و مسیرهای مهاجرتی به سمت اروپا را فعالتر کرده است. اشتفنیا شولتزه، وزیر توسعه آلمان، هشدار داده است «عقبنشینی امریکا میتواند پیامدهای بسیار دردناکی بهویژه برای فقیرترین کشورها داشته باشد.» او تاکید کرد که اروپا به تنهایی قادر به جبران این خلای مالی نخواهد بود. طبق گزارش، سال گذشته، بیش از ۸۷ هزار افغان در آلمان، یونان و فرانسه درخواست پناهندگی دادهاند و انتظار میرود این روند با کاهش کمکهای بشردوستانه افزایش یابد.
نوروز، تنها یک جشن باستانی نیست بلکه سند یگانگی ملتهایی است که از پنج هزار سال قبل در دامان تمدنی مشترک بالیده و زیستهاند. تمدنی که از کاشغر تا آناتولی، گسترده و با وجود تفاوت زبانها، اقوام و مذاهب، همواره با فرهنگ و آداب و رسوم و اسطورههای مشترکی یگانه بودهاند.
بیتردید، نوروز، مهمترین حلقه وصل این همه اینها بوده است جایی که اسطوره و آیین و طبیعت و انسان با هم آمیختهاند.
دومین میراث مشترک این تمدن گسترده، شاهنامه فردوسی است که چون سندی جاودانه روایت و اهمیت این یگانگی را در پرده داستانها و رازهای تاریخی به ما رسانده است.
برای همین، جستجوی وصف نوروز، با روایت شاهنامه میتواند، از اهمیت این یادگار ماندگار برای روزگارما رونمایی کند.
یکم
سامانیان
وقتی فرزانگان هفت اقلیم عجم در مرو گرد هم آمدند، پس از سالها هرجومرج و جنگهای داخلی، بر دو چیز توافق کردند. نخست: پادشاهی آل سامان بلخی و دوم: بازیابی فرهنگ گمشدهای که در نتیجه فراموشی آن، اخلاق و آداب هم رو به فراموشی رفته بود.
بازنویسی داستانهای کهن، شعرها و اسطورهها و رسمها، بخشی از این روند بود و طبیعی است که نوروز در محور همه این رسمها قرار داشت.
جدا از این که قصیده خراسانی، ساختاری دارد که باید با شرح بهار و طبیعت شروع شود و بعد به موضوع اصلی برسد، که میتوان آنرا نوعی ساختاری عمدی دانست، شاعرانی چون ابو شکور بلخی، کتابی با نام «آفریننامه»، کسایی با نام «نوروزنامه» و رودکی با نام «سندبادنامه» نوشته بودند که همه درباره فرهنگ و نقش محوری نوروز در این فرهنگ سروده شده بودند، اما حمله بادیهنشینان به بهانه دینورزی، بیم نابودی همه اینها را در پی داشت.
برای همین، مهمترین کاری که قرار بود انجام شود، «شاهنامه» دقیقی بلخی بود، کاری که البته نیمه ماند و بعدتر توسط فردوسی به سرانجام رسید تا در پرتو داستانهایی به یادماندنی، شرح آیینها را به یادگار بگذارد.
نوروز در کردستان
پرده دوم
دوره غزنوی
حکومت غزنویان از دل شورش بادیهنشینان به خاطر دین برآمد. اما سلاطین غزنه، رسم بر تخت نشستن در روز نوروز را نگاه داشتند و در باغ فیروزی، نوروزگاه ساختند که دو هفته در هر نوروز، مردم به جشن و دیدهبوسی و سیر طبیعت بپردازند.
این رسم تا روزگار آخرین شاه افغانستان، ظاهرشاه نیز ادامه داشت و دامنههای کوه خواجه صفا و تپه ارغوان و در بلخ، مراسم جهنده یا ژندهبالا هر سال، محل تماشا و فراهم آمدن مردم بود.
اما در دوره غزنوی، شاعران بیش از پیش، به وصف نوروز و اهمیت آن پرداختند، یک جستجوی اینترنتی کوتاه میتواند هزاران نمونه شعر از این دوره را درباره نوروز، پیدا کند. اما مهمترین کار این دوران، تمامشدن شاهنامه به دست فردوسی بود. کتابی که تمدن نوروزی را با سیر اساطیر و تاریخ شاهان و پهلوانان روایت کرد.
پرده سوم
آغاز نوروز
در شاهنامه، جشن گرفتن نوروز به جمشید، پادشاه پیشدادی نسبت داه شده است، اگرچه گفته شده که او نیز به رسم کیانیان تاج را در اول بهار بر سر نهاده است.
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
پادشاهی جمشید یعنی دستکم دو هزار سال قبل از زرتشت و پیامبری او در بلخ. برای این، زرتشتی خواندن این جشن اشتباه است. اگرچه زرتشتیان نیز مثل هر دین و فرهنگ دیگری این جشن را حرمت نهادند.
پرده چهارم
پادشاهی فریدون
مهمترین داستان شاهنامه، دادخواهی کاوه آهنگر علیه ضحاک تازی است. ضحاک که مغز سر جوانان را به خورد مارهای سر شانهاش میداد، دشمن هنر و فرهنگ و آزادی بود.
هنر خوار شد، جادویی ارجمند
نهان راستی، آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز
گسسته شد آیین فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان
در چنین وضعی است که کاوه با دیگر مردمان عادی قیام میکنند و فریدون فرخ بر تخت مینشیند. فریدون بعد از در بند کردن ضحاک، نوروز را چهل روز جشن میگیرد و رسم جهندهبالا یا برافراشتن درفش ژنده کاویانی از آن دوران به یادگار مانده است. از این رو، بر افراشتن ژنده کاویانی، نمادی است از عدالت و دادورزی، چرا که درفش کاوه را با تکههای ژنده جمع کرد.
فرو هشت ازو سرخ و زرد و بنفش
همیخواندش کاویانی درفش
هر کسی دادخواهی داشته، در این چهل روز، به این درفش نوروزی، پارچهای میبسته و شاه در آخر، هر کدام را بازرسی و دادرسی میکرده است.
مراسم ژنده بالا در مزار شریف، نوروز ۱۳۹۵
پرده پنجم
نوروز و پیوند با طبیعت و زمان
دوره سلجوقی با نوروزنامه خیام و تقویم جلالی رقم خورده که به نام جلالالدین ملکشاه است و بر محور نوروز، زمان و طبیعت را ترسیم کرده است.
در بسیاری از ابیات شاهنامه نیز، نوروز با آغاز بهار، زنده شدن طبیعت، و تجدید حیات همراه است. این مفهوم نشاندهنده درک عمیق مردم منطقه از چرخههای طبیعت و وابستگی زندگی آنان به تغییرات فصلی است. برگزاری جشن نوروز، نشاندهنده ارتباط نزدیک فرهنگ منطقه با طبیعت و زمانبندی کشاورزی بوده است.
ز نوروز نو شد جهان از برش
زمانه بیاسود از خشک و ترش
پرده ششم
نوروز، عدالت و برابری اجتماعی
براساس اشعار فردوسی، در نوروز، شاهان به مردم هدیههایی میدادند. عفو عمومی اعلام میشد و عدالت اجتماعی پررنگتر میشد. این امر، نشان میدهد که نوروز جدا از جشن تفریحی، فرصتی برای تجدید عدالت، صلح و همبستگی اجتماعی به شمار میرفت. مردم عادی هم در این روز کینهها را میشستند و آشتی میکردند و به هم عیدی میدادند.
پرده هفتم
نوروز و میراث فرهنگی مشترک منطقه
با توجه به اشارههای فردوسی، نوروز نهتنها در غزنی و بلخ و توس بلکه در سراسر منطقه فرهنگی نوروز، از جمله در تمام قلمرو ساسانیان، سوریه، آناتولی، خوارزم، قفقاز، هند و غیره گرامی داشته میشد. این موضوع نشان میدهد که نوروز جشنی مشترک بین اقوام مختلف این منطقه بوده و بهعنوان عنصری هویتبخش و پیونددهنده فرهنگی ایفای نقش میکرده است.
نتیجهگیری
تأکید فردوسی بر این جشن نشان میدهد که نوروز نقشی بنیادین در زندگی مردم این سرزمینها داشته، جدا از اینکه برای مردم افغانستان امروز، نقشی محوری میداده، چرا که زادگاه نوروز است، بلکه سند همدلی آنها با هم و با دیگر مردمان همفرهنگ است.
از خلافت عباسی، تا خلافت عثمانی از سلجوقیان تا زنگیان، از مغول تا عرب و عجم، هر کسی که از این مناطق گذشته، جز به احترام و ادب به این رسم نیکو ندیده و بر تکریم و شکوهش افزوده است.
کسانی که با نوروز، مخالفت میکنند تنها دشمن فرهنگ و میراث فرهنگی نیستند، بلکه یکدلی این اقوام و فرهنگها را نمیخواهند و نمیتوانند همبستگی مردم را تحمل کنند.
عبدالله عبدالله در پیامی به مناسبت نوروز خواستار تامین حقوق زنان و مردان شد.
او بدون نام بردن از طالبان نوشت: «انتظار داریم در سال پیشرو، شرایط برای بهبود زندگی مردم افغانستان در عرصههای مختلف مهیا و حقوق انسانی و اسلامی زنان و مردان کشور تامین گردد.»
آقای عبدالله نوروز و سال نو ۱۴۰۴ را به مردم افغانستان تبریک گرفته است.
طالبان پس از ورود به کابل در اسد ۱۴۰۰، نوروز را از تقویم رسمی افغانستان حذف و برگزاری جشنهای نوروزی را ممنوع کرد.
با این حال، شماری از مقامات حکومت پیشین که پس از تسلط طالبان در افغانستان ماندهاند، در جریان سه و نیم سال گذشته در برخی موارد اظهارات خلاف میل طالبان بیان کردهاند.
مردم افغانستان نیز هر ساله نوروز را در داخل و خارج از کشور جشن میگیرند.
طالبان نوروز را «عید غیرمسلمانان» بهویژه زردشتیان میدانند. محمدیحیی عارف، از مقامهای وزارت امر به معروف طالبان پارسال با این استدلال که نوروز «عید مجوسیان است» و «کسانی که از نوروز تجلیل میکنند، از دایره اسلام خارج میشوند»، جشن نوروز را ممنوع اعلام کرد. پخش این سخنان او نظر رسمی طالبان تلقی شد.
طالبان هم در دور نخست حکومت خود، که در پاییز ۱۳۷۵ قدرت را در کابل به دست گرفتند و هم در دور دوم، که از ۲۴ اسد ۱۴۰۰ بر افغانستان مسلط شدند، نه تنها نوروز را ممنوع کردند، بلکه تقویم رسمی را هم از خورشیدی به قمری تغییر دادند. این گروه تعطیل ملی نوروز را هم از تقویم رسمی حذف کرده است.
سیزدهمین گزارش سالانه شادی همزمان با فرا رسیدن بیستم مارچ، روز جهانی شادی منتشر شد.
در فهرست ۲۰۲۵، فنلند برای هشمتین بار در صدر قرار گرفته و شادترین کشور جهان معرفی شده است.
جایگاه افغانستان امسال هم در قعر فهرست است و لقب غمگینترین کشور جهان را گرفته است.
پس از فنلند، دنمارک، ایسلند، سویدن و هالند، به ترتیب رتبه دوم تا پنجم را بهعنون شادترین کشورهای جهان کسب کردهاند.
افغانستان با رتبه ۱۴۷ و پس از آن سیرالئون با رتبه ۱۴۶، لبنان با رتبه ۱۴۵، مالاوی با رتبه ۱۴۴ و زیمبابوه با رتبه ۱۴۳، در قعر فهرستاند و به عنوان غمگینترین کشورهای جهان شناخته شدهاند.
در گزارش شادی امسال، امریکا هم یک پله نسبت به پارسال سقوط کرده و رتبه ۲۴ را به دست آورده است.
برتانیا با قرار گرفتن در رتبه ۲۳، به پایینترین ارزیابی سطح شادی در این کشور از سال ۲۰۱۸ رسیده است. کانادا در میان ۲۰ کشور برتر گزارش شادی باقی مانده و جایگاه ۱۸ را گرفته است.
این گزارش با همکاری موسسه گالوپ، مرکز مطالعات سلامت آکسفورد، شبکه راهحلهای توسعه پایدار سازمان ملل و هیئت سردبیران گزارش سالانه شادی در جهان تهیه شده میشود.
مهاجران افغان در ایالت بلوچستان پاکستان برای توقف برنامه اخراج اجباری مهاجران افغان از این کشور، به دادگاه عالی این ایالت شکایت کردند.
این مهاجران میگویند تمام راهها بهروی آنها بسته شده و تنها گزینه شکایت به دادگاه و درج پرونده برای آنها باقی مانده است.
حکومت پاکستان در هفدهم حوت سال جاری با نشر اعلامیهای از تمام مهاجران افغان بدون مدرک قانونی اقامت و همچنین مهاجران که دارای کارتهای مهاجرت ایسیسی (Afghan Citizen Card) هستند، خواسته که تا ۳۱ مارچ/ ۱۱ حمل پاکستان را ترک کنند.
مقامهای پاکستانی هشدار داده در صورت که عدم برگشت داوطلبانه تا معین تعیین شده، اخراج اجباری این مهاجران را آغاز خواهد کرد. هرچند دستگیریها و اخراج این مهاجران از شهرهای اسلامآباد و راولپندی از حدود دو ماه قبل آغاز شده بود.
مسئولان شورای مهاجرین افغان در ایالت بلوچستان روز چهارشنبه به افغانستان اینترنشنال گفتند که شماری از نمایندگان، بزرگان و مویسفیدان مهاجرین افغان روز سهشنبه، ۲۸ حوت پروندهای را علیه این تصمیم حکومت پاکستان در دادگاه عالی این ایالت درج کردهاند.
ظاهر پشتون، یکی از نمایندگان مهاجرین میگوید که پاکستان در حالت بحرانی تصمیم گرفته است که مهاجران افغان باید از این کشور بیرون شوند.
آقای پشتون گفت:«تمام راهها بروی ما بسته شدهاند و تنها مسیر دادگاه بروی ما باز مانده است. ما به دادگاه آمدهایم تا به مهاجران افغان انصاف داده شود.»
این نماینده مهاجرین تاکید میکند که مهاجران افغان در هیچ فعالیت تروریستی و جرایم دست ندارند و نه از آن حمایت میکنند.
«چهل سال زندگی در چند روز انتقال داده نمیشود!»
نمایندگان مهاجرین افغان در کویته میگویند که مهلت یک ۲۳ روزه که حکومت پاکستان برای مهاجران افغان برای ترک پاکستان داده، بسیار کم است و در این مدت مهاجران نمیتوانند به افغانستان برگردند.
مهاجران افغان در بلوچستان علیه اخراج اجباری پرونده درج کردند
ظاهر پشتون گفت:«مهاجران افغان حدود ۴۰ دهه در پاکستان زندگی کردند. در این مدت کوتاه ما نمیتوانیم زندگی چهل ساله خود را به وطن انتقال دهیم.»
در همین حال، ببرک، یکی دیگر از نمایندگان مهاجرین افغان در بلوچستان میگوید که از مهلت ۲۳ روزه حکومت پاکستان کمتر از نصف آن باقی مانده است.
او میگوید که مهاجران افغان در چهل سال گذشته در پاکستان برای خود تجارت، کسبوکار ، باغداری، زمینداری و کارهای دیگر دست و پا کردند و شماری هم جایداد خریداری کردند که در این مدت کم نمیتوانند آن را سر و سامان دهند و به وطن برگردند.
او میافزاید که تصمیم حکومت پاکستان برای اخراج، مهاجران را در «غم و پریشانی» فرو برده است.
ببرک همچنین افزود که بیشتر جمعیت مهاجران افغان در چهل سال گذشته در پاکستان متولد شدند و حکومت پاکستان باید برای آنها شهروندی بدهد.
این نمایندگان مهاجران افغان خواستار ایجاد یک مکانیزم جامع برای برگشت مهاجران افغان از پاکستان است. آنها میگویند که پاکستان، افغانستان، سازمان ملل و نمایندگان مهاجران افغان از سراسر پاکستان باید در تهیه این مکانیزم سهیم باشند.
هرچند آمار مهاجران غیرقانونی در پاکستان مشخص نیست اما حکومت پاکستان میگوید که حدود ۸۰۰ هزار مهاجر افغان با کارت مهاجرتی ایسیسی در این کشور زندگی میکنند.
علاوه بر این، پاکستان همچنین هشدار داده است که مهاجر صدها هزار مهاجر دیگر افغان که کارتهای مهاجرتی پیاو آر دارند، را هم پس از ختم ماه جون امسال از این کشور اخراج میکند.
از یک سو زندگی چهل ساله مهاجرین در پاکستان و از سوی دیگر نبود امکانات لازم در افغانستان، این اولتیماتوم حکومت پاکستان مهاجران را در بحران جدی قرار داده است.
دونالد ترامپ، رئيسجمهور امریکا در پیامی فرا رسیدن نوروز و سال نو خورشیدی را برای تمام کسانی که این جشن باستانی را تجلیل میکنند، تبریک گفت.
ترامپ در بیانیهای نوشت: «از طرف ایالات متحده، بهترین آرزوهایم را برای این جشن خجسته تقدیم میکنم. نوروز پیروز!»
رئیسجمهور امریکا گفت نوروز سنت دیرینه و فرصتی برای اندیشیدن به نعمتهای گذشته و آماده شدن برای بهاری تازه با روحیه سرشار از امید است.
او در این پیام همچنین گفته تجلیلکنندگان نوروز، با فرهنگ پربار و استعدادهای درخشان خود در زمینههایی چون ریاضیات، علوم، حقوق، فناوری و هنر، نقش برجستهای در جامعه ایفا میکنند.