طالبان و داعش روز یکشنبه، ۲۹ میزان، در منطقه نورکوه در ۲۵ کیلومتری شمال شهر فیروزکوه مرکز ولایت غور باهم درگیر شدند. براساس اطلاعات منابع محلی این درگیری ساعتها ادامه داشت و هر دو طرف از سلاحهای سبک و سنگین استفاده کردند.
به دنبال نشر خبر این درگیری، طالبان با تاخیر چند ساعته اعلامیهای صادر کرد و مدعی شد که نیروهایش به یک پناهگاه داعش در غور حمله کرده و دو نفر از اعضای آن را کشته است. طالبان درباره تلفات خود در این درگیری چیزی نگفته است.
یک روز پس از درگیری اما اعضای طالبان در شبکههای اجتماعی شروع به نشر عکس یک عضو این گروه کردند که گفته میشود در درگیری با داعش در غور کشته شده است. این عضو برجسته طالبان انجنیر سیفالله سعید نام دارد و با حساب تایید شده به اسم جواد بدر در شبکه اجتماعی اکس فعالیت میکرد.
بر ساس روایت اعضای طالبان انجنیر سیفالله از ولسوالی چغتوی ولایت میدان وردک و از اعضای قطعه «فاتح» طالبان در ولایت غور بود. برخی از حسابهای متعلق به طالبان حتا گفتهاند که در درگیری این گروه با داعش در ولایت غور همراه با انجنیر سیفالله چهار عضو استخبارت طالبان نیز کشته شده اند.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان اما بدون ذکر تلفات این گروه، نوشت که طالبان «یک گروه فتنهگر» را در ولایت غور از بین برده است.
این نخستین بار نیست که طالبان از تلفات جنگجویان خود در جنگ علیه مخالفان شان طفره میروند. در سه سال حاکمیت طالبان این گروه به شدت تلاش کرده تا درز اطلاعات در مورد درگیری و یا تلفات نیروهایش را کنترول کند. مقامهای طالبان در برخی از موارد موفق عمل کردند و در برخی از موارد دیگر نتوانستند که تلفات نیروهای خود را پنهان کنند.
سخنگوی طالبان گفته است که این گروه وابسته به داعش مستقیما از سوی مراکز داعش در بلوچستان رهبری میشد.
حضور رهبری داعش شاخه خراسان در بلوچستان مسئلهای است که اخیرا بارها از سوی نهاد مختلف از جمله طالبان مطرح شده است. کارشناسان میگویند داعش با استفاده از اراضی پهن بلوچستان سربازگیری میکند، نیروهای جدید را آموزش میدهد و آنها را به افغانستان، منطقه و جهان میفرستد.
مرکزیت داعش در بلوچستان پاکستان که از نظر جغرافیایی به غرب و مناطق مرکزی افغانستان نزدیک است، بر فعالیت این گروه در این بخش افغانستان تاثیر مستقیم گذاشته است. مسیر رفت و آمد داعش از بلوچستان به این منطقه نسبت به سایر مناطق افغانستان آسانتر به نظر میرسد. هرچند حضور داعش در شرق افغانستان به خصوص ولایت کنر نیز چند باری گزارش شده است.
یکی دیگر از دلایل گسترش داعش در مناطق مرکزی و غرب افغانستان دور بودن آن از کابل است چرا که طالبان به مشکل میتوانند به این مناطق رسیدگی کنند و نیرو بفرستند. بنابرین داعش به اهداف نرمی مانند کشتن شهروندان شیعهمذهب افغانستان میتواند به آسانی حمله کند. شاخه خراسان داعش در شش ماه اخیر بیشترین فعالیت را در این بخشهای افغانستان داشته است. اخیرا این گروه یک موتر حامل ساکنان غور را که شهروندان شیعه افغانستان بودند متوقف کرد و حدود چهارده نفر آنها را کشت.
سه روز پیش در حمله مشابه دیگر افراد مسلح ناشناس در مسیر فاریاب- بادغیس شش نفر را از موتر پایین و تیرباران کردند که سه عضو طالبان نیز در میان آنها بود. مسوولیت این حمله را هنوز هیچ گروهی به عهده نگرفته است.
آمار ماههای اخیر نشان میدهد که شمار حملات داعش در افغانستان خصوصا در منطاق مرکزی، شمال و غرب کشور افزایش کمسابقه یافته است.
به نظر میرسد با ناامن کردن این مناطق داعش تلاش میکند پایگاه مناسبی برای خود در مناطق مرکزی و غرب افغانستان تدارک بیبیند و به اهداف بلند مدت خود دست یابند. به دنبال گسترش ناامنی در این مناطق، تامین امنیت دوباره آن توسط طالبان کار بسیار دشوار به نظر میرسد.
تلاشهای وزیران امر به معروف و تحصیلات طالبان برای اجرای ماده ۱۷ قانون امر به معروف درباره منع نشر تصاویر و همزمان انتشار سخنان قدیمی بنیانگذار شبکه حقانی در مورد اهمیت انتشار تصویر، شکاف تازه در حلقه رهبری طالبان باز کرده است. به نظر میرسد این قانون طالبان را هفت پاره کرده است.
ماده ۱۷ قانون بحثبرانگیز امر به معروف و نهی از منکر طالبان بر ممنوعیت ثبت و انتشار تصاویر انسان و حیوان تاکید میکند. در پی توشیح این قانون توسط رهبر طالبان، برخی مقامهای این گروه برای اجرای آن آستین بالا زدهاند.
خالد حنفی، وزیر امر به معروف طالبان و مجری اصلی این قانون در روزهای اخیر رشته سفرهای را به برخی از ولایات به منظور آگاهیدهی درباره محتوای این قانون انجام داده است.
ولایات شرقی ننگرهار و لغمان که عمدتا خاستگاه عمده شبکه حقانی به حساب میآیند، دو مقصد سفر اخیر آقای حنفی بوده است.
این وزیر طالبان که بهدلیل دیدگاههای زنستیزانهاش در فهرست تحریمهای سازمان ملل قرار دارد، در سفرش به این ولایات به خبرنگاران اجازه عکسبرداری و پوشش سفرش را نداده است.
وزیر تحصیلات عالی طالبان نیز اخیرا در سفر به خوست اجازه عکسبرداری و پوشش سفرش را نداد.
همزمان، افراد شبکه حقانی، از گروههای قدرتمند داخل طالبان ویدیویی قدیمی از جلالالدین حقانی، بنیانگذار این شبکه را همرسانی کردهاند که در آن درباره جایز بودن تصویربرداری در اسلام سخن میگوید.
بسیاریها این اقدام افراد شبکه حقانی را واکنشی به ماده هفتم قانون امر به معروف طالبان تفسیر کردهاند.
تقابل دو جناح اصلی طالبان
عزم راسخ جناح نزدیک به رهبری طالبان در قندهار، بهخصوص خالد حنفی که در راس وزارت مجری فرامین سختگیرانه و جنجالی ملاهبتالله قرار دارد، شماری از مقامهای ارشد طالبان بهخصوص شبکه حقانی، پرنفوذترین گروه داخل طالبان را نگران کرده است.
اعضای برجسته شبکه حقانی از جمله انس حقانی، پسر جلالالدین حقانی در سه سال گذشته با استفاده وسیع از شبکههای اجتماعی و رسانههای جمعی مبادرت به طرح دیدگاهها، معرفی چهرهها و حتا تصویرسازی از سراجالدین حقانی، وزیر داخله و رئیس این شبکه کردهاند.
حالا به نظر میرسد، بند ۱۷ قانون امر به معروف طالبان میان طالبان باعث بروز اختلاف تازهای شده است.
شبکه حقانی در سه سال گذشته با مستند کردن جنگهای دو دهه گذشته طبق روایت خود، گزارش تصویری از سفرها و دیدارهای حقانی و برجسته سازی استقبال مردمی از او در میان هوادارانش سعی در حفظ و تقویت جایگاه این شبکه دارد.
به همان اندازه که اجرای این قانون بر جدیت جناح قندهار بر اجرای فرامین منسوب به ملا هبتالله تاکید دارد، نمایانگر جنگ نرم در میان دو جناح اصلی قدرت در میان طالبان نیز است.
از همین رو است که در روزهای اخیر افراد شبکه حقانی ویدیویی از جلالالدین حقانی، بنیانگذار این شبکه را بهصورت گسترده در شبکههای اجتماعی همرسانی میکنند. حقانی در این ویدیو میگوید از نظر علمای دین پخش تصویر موجودات زنده جایز است و در صورت نیاز، مردم میتوانند از دوربین تصویربرداری کار بگیرند.
حقانی در سخنرانیاش که معلوم نیست چه وقت ایراد شده است میگوید: «خداوند آگاه است که فکری جز این نداریم که با این کار جهاد قوی میشود. برای این منظور دوربین هم گرفتهایم و بهگونه غیرمستقیم اجازه دادهایم و دوربین خریدهایم، فرهنگسازی کردهایم و استدیو ساختهایم، تلویزیون هم آوردهایم. من [به تصویربرداری] کاملا اجازه دادهام.»
البته در این تقابل بر سر پخش و نشر تصاویر موجودات زنده، طرفداران و اعضای شبکه حقانی تنها نیستند. در کنار سراجالدین حقانی، یعقوب مجاهد، پسر ملا محمد عمر و وزیر دفاع طالبان، ملا عبدالغنی برادر، عبدالسلام حنفی و عبدالکبیر، سه معاون رئیسالوزرای طالبان نیز مخالف آن هستند.
از دید این مقامها تطبیق مادههایی مربوط به رسانهها در قانون امر به معروف طالبان به معنای «فلج شدن دستگاه تبلیغاتی» اداره طالبان است و آن را به ضرر دستگاه دیپلوماسی طالبان میدانند.
در کنار مقامهای ارشد طالبان و اعضای شبکه حقانی که با ممنوعیت ثبت و نشر تصاویر موجودات زنده مخالف هستند، مردم افغانستان نیز که در طول دو دهه گذشته با دموکراسی، آزادی بیان و رسانههای آزاد، بهخصوص تلویزیون خو گرفتهاند، اجرای این قانون به معنی افغانستان بدون صدا و تصویر است که به طور کامل از دید جهان خواهد افتاد.
ئیس تلویزیون ملی تحت کنترول طالبان گفته است توقف نشرات این رسانه تصمیم رهبر طالبان است.
تلویزیون ملی هدف اول
اعمال محدودیتهای تازه بر نشر تصاویر موجودات زنده ابتدا از قندهار، محل صدور فرمانهای رهبری طالبان شروع شد. سرپرست این ولایت در ماه دلو گذشته عکاسی و تصویربرداری را در نشستهای رسمی و غیر رسمی مسؤلان محلی منع کرد و به تعقیب آن فعالیت تلویزیون ملی در این ولایت متوقف شد.
طالبان در ولایت تخار در شمالشرق افغانستان نیز به تازگی فعالیت تلویزیون ملی را متوقف کردند.
ولایت غزنی در مسیر کابل به قندهار نیز از شهرهای اولیه است که خالد حنفی سفری که در ماه سنبله به این شهر داشت اجازه ثبت تصویر به خبرنگاران را نداد. هرچند هنوز گزارشی از توقف فعالیت تلویزیون ملی در این ولایت منتشر نشده است.
در ولایت میدانوردک، در غرب کابل نیز کمیته تطبیق «قانون امر به معروف و نهی از منکر» طالبان خبرنگاران را از عکاسی و فیلمبرداری در نشستهای این گروه منع کرده بود.
در مورد دیگری که بیانگر عزم جدی جناح مورد حمایت ملاهبتالله در قندهار است، ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان در سفر اخیرش به خوست به خبرنگاران این ولایت اجازه تصویربرداری را نداده بود.
اکنون وزارت امر به معروف در صدد اجرای قانون تازه این گروه در سراسر افغانستان است. بهدلیل مخالفتها به خصوص با ممنوع شدن نشر تصاویر انسان و حیوان، آنطور که منابع گفتهاند، این وزارت در نظر دارد این ممنوعیت را ابتدا با بستن تلویزیون ملی در ولایات شروع و سپس اقدام به بستن رسانههای تصویری خصوصی بکند.
هرچند طالبانی که با تطبیق قانون تازه مخالف هستند موضع آشکار در برابر رهبری این گروه نگرفتهاند، خودداری از اجرای آن میتواند ملا هبتالله و وزیران فرمانبر او از جمله خالد حنفی را با چالش جدی رو بهرو کند. از این رو، میتوان گفت مخالفت از درون طالبان با این فرمان میتواند بزرگترین دردسر داخلی این گروه از زمان به قدرت رسیدن آن در سال ۲۰۲۱ باشد.
فرید ذکریا، مجری و تحلیلگر سرشناس امریکایی، در مقالهای در واشنگتن پست نوشت با این که ترامپ همواره خود را به عنوان کارآفرین موفق معرفی کردهاست اما ایدههای اقتصادی او برای رشد اقتصادی امریکا خطرناک است و نرخ تورم را شدیداً بالا میبرد.
ذکریا نوشت آسیبی که او به اقتصاد وارد میکند بسیار بدتر از هر سیاستی است که از نظر ترامپ، دموکراتها با سیاستهای لیبرالی خود به اقتصاد امریکا وارد خواهند کرد.
ذکریا در این مقاله نوشت از زمان ورود ترامپ به عرصه سیاست، بسیاری او را بهعنوان فردی میشناسند که در ایجاد رشد اقتصادی کشور مهارت دارد. او بهعنوان یک تاجر ثروتمند و چهرهای موفق در تلویزیون شناخته میشود، و این تصور را ایجاد کرده که میداند چگونه رشد و تحرک اقتصادی را در امریکا به وجود آورد. اما در واقع، تقریباً هر چیزی که ترامپ پیشنهاد میکند، نتیجه معکوس دارد.
از نظر این مجری سرشناس سیانان، یکی از مهمترین پیشنهادات او که خیلی تکرار میکند، وضع تعرفههای گسترده بر تمام کالاهای وارداتی و اخراج دستهجمعی کارگران غیرقانونی در امریکا است. اما از نظر بسیاری از اقتصاددانان، این دو اقدام برای رشد اقتصادی مضر بوده و تورم را به شدت افزایش میدهد.
زیرا، اگر قیمت کالاها برای مصرفکنندگان به علت افزوده شدن هزینه تعرفه گمرکی به کالاها، افزایش یابد و اگر تعداد کارگران کاهش یابد، افراد کمتری کار خواهند کرد و کالاهای کمتری تولید و خریداری خواهند شد.
به گفته نویسنده، یافتههای موسسه پیترسون نشان میدهد که بسته به میزان اجرای کامل سیاستهای ترامپ، اقتصاد امریکا تا سال ۲۰۲۸ بین ۲.۸ تا ۹.۷ درصد کوچکتر خواهد شد و تورم تا سال ۲۰۲۶ بین ۴.۱ تا ۷.۴ درصد افزایش خواهد یافت.
همچنین، یک موسسه دیگر نیز برآورد کردهاست که هر خانواده امریکایی به طور متوسط سالانه ۲۵۰۰ دالر بیشتر برای کالاها و خدمات پرداخت خواهد کرد. به این ترتیب، همه امریکاییها، فقیر و غنی، به یک اندازه با هزینه تعرفهها مواجه خواهند شد.
از نظر ذکریا، آسیبهایی که پیشنهادات ترامپ به اقتصاد امریکا وارد میکنند، بسیار بیشتر از هرگونه پیشنهاد «ضد تجارتی» دموکراتها، مثلاً افزایش مالیات شرکتها است. در واقع، بسیاری از پیشنهادات کامالا هریس به سمت چپ میانه گرایش دارند و برخی از آنها در ادامه تلاشهای حکومت بایدن برای سرمایهگذاری در اقتصاد امریکا است. این سرمایهگذاری میتواند به نتایج بزرگی بهویژه در زمینه آموزش، مهارتهای فنی و بهداشت، منجر شود. چنانچه، مساعدت مالی حکومت بایدن به خانوادهها باعث شده که فقر کودکان امریکایی در طول یک سال، ۳۰ درصد کاهش یابد.
افراد دریافتکننده این مزایا در آینده درآمد بیشتری کسب میکنند و بهطور کمتری به بودجه عمومی وابسته میشوند. به همین ترتیب، سرمایهگذاری در زیرساختها نیز بسیار ضروری است و مدتهاست که به تاخیر افتادهاست.
ذکریا نوشت که بایدن با وجود انتقاد از تعرفههای ترامپ بر کالاهای چینی در زمان مبارزات انتخاباتی، بیشتر آنها را حفظ کرد. یکی از قویترین نکات ترامپ در مناظره با هریس این بود که اگر او با تعرفههای ترامپ مخالف است، چرا او و بایدن بیشتر آنها را حفظ کردهاند؟
اخیراً، حکومت بایدن یک بررسی جامع از تعرفههای ترامپ انجام داد که نشان داد این تعرفهها تاثیر کمی در تغییر رفتار چین و بازگشت تولید به امریکا داشتهاست. با این حال، حکومت به این نتیجه رسید که باید این تعرفهها را نگه دارد، شاید به این امید که در آینده تاثیر مثبتی داشته باشند.
از نظر نویسنده، حکومت بایدن به درستی جلوی دستیابی چین به برخی از فناوریهای پیشرفته غربی که کاربردهای نظامی دارند، بهویژه مایکروچیپ یا تراشههای کمپیوتری را گرفته است. کاخ سفید برای احیای تولید تراشه در ایالات متحده، میلیاردها دالر(تقریباً ۲۰ میلیارد دالر به شکل وام و کمکهای بلاعوض) به شرکت امریکایی اینتل اختصاص دادهاست. این در حالیست که وضعیت اینتل خوب نیست، مشتریان، میزان سود و قیمت سهام آن تا حدی کاهش یافتهاست.
هم ترامپ و هم هریس برنامههایی برای حل معضل کمبود شدید مسکن دارند. برنامه ترامپ، طبق معمول نگرانکننده است. او ممکن است برای کاهش نرخ وام مسکن، مانند دوران ریاست جمهوری خود، فشار بیاورد که بانک مرکزی امریکا نرخ بهره را کاهش دهد. همچنین، هریس مجموعهای از یارانهها برای افزایش عرضه و تقاضا و همچنین گسترش کنترول کرایه خانه ارائه میدهد.
از نظر فرید ذکریا، هر دو نامزد اشتباه میکنند و آنها باید به آزمایش جدید حکومت آرژانتین نگاهی بیندازند.
خاویر میلی، رئیسجمهور آرژانتین، قانون کنترول کرایه خانه را که یکی از سختگیرانهترین قوانین در جهان بود، لغو کرد. در نتیجه، عرضه مسکن برای کرایهنشینی در بوئنوس آیرس، پایتخت این کشور، ۱۷۰ درصد افزایش یافت و اجاره بها بر اساس یک تخمین، ۴۰ درصد کاهش یافته است.
از نظر فرید ذکریا، «در دورهای که مداخله دولتی در اقتصاد رایج است، نباید فراموش کرد که این بازارها هستند که در نهایت رشد و کارایی پایدار را ایجاد میکنند. هیچکس به این یادآوری بیشتر از تاجر-سلبریتی این انتخابات نیاز ندارد.»
دانشمندان بریتانیایی مطالعهای را برای بررسی این موضوع آغاز کردهاند که آیا آلودگی هوا میتواند باعث زوال عقل شود؟ این پژوهش، میتواند به توسعه داروهای جدیدی برای مقابله با پیشرفت بیماریهایی مانند آلزایمر منجر شود.
گاردین روز یکشنبه ۲۹ میزان در گزارشی نوشت دانشمندان بریتانیایی در آستانه راهاندازی پروژه تحقیقاتی چشمگیری هستند که نشان میدهد هوایی که تنفس میکنیم چگونه میتواند بر مغز ما تاثیر بگذارد.
به گفته دانشمندان، این تحقیق برای درک یک مشکل پزشکی مهم، یعنی چگونگی تاثیر آلودگی هوا بر بروز زوال عقل، حیاتی است.
در سالهای اخیر، دانشمندان دریافتند که آلودگی هوا یکی از خطرناکترین تهدیدها برای سلامت انسان است و نشان دادهاند که این آلودگی در بروز سرطان، بیماریهای قلبی، دیابت و بسیاری از مشکلات بهداشتی دیگر نقش دارد.
اکنون دانشمندان در موسسه فرانسیس کریک (Francis Crick) قرار است به بررسی ارتباط آلودگی هوا با پدیده زوال عصبی بپردازند.
این پروژه تحقیقاتی با عنوان «سرعت» (Rapid) که از سوی خیریه «مقابله با زوال عقل» تامین مالی شده است، از روز دوشنبه ۳۰ میزان بهطور رسمی آغاز خواهد شد.
ذرات کوچک آلاینده چطور منجر به زوال عقل میشوند؟
پروژه سرعت شامل بررسی دقیق فرآیندهایی است که ذرات کوچک آلاینده میتوانند منجر به زوال عقل شوند.
این تحقیق میتواند بینشی کلی درباره چگونگی تاثیر ذرات معلق در هوا بر بروز بیماریها ارائه دهد و همچنین به توسعه داروهای جدید برای مقابله با پیشرفت شرایطی مانند بیماری آلزایمر کمک کند.
پروفسور چارلز سوانتون، معاون مدیر بالینی موسسه کرک و از مدیران این پروژه گفت: «آلودگی هوا معمولا با زوال عقل مرتبط نیست. با این حال، اپیدمیولوژیستها بهتازگی دریافتهاند که ذرات موجود در هوا کاملا با خطر بیماریهای نورودژنراتیو (زوال عصبی) مرتبط هستند.»
او افزود: «ما میخواهیم دقیقا بفهمیم که چگونه ذرات ریز در هوا میتوانند تاثیرات عمیقی بر مغز ما داشته باشند و از این دانش برای توسعه داروهای جدیدی برای درمان زوال عقل استفاده کنیم.»
یک نوع کلیدی از آلودگی هوا، شامل معلقهای ریز ذرات جامد و قطرات مایع است.
این ذرات از اگزوز خودروها و کامیونها، کارخانهها، گرد و غبار، گردهها، آتشفشانها، آتشسوزیهای جنگلی و منابع دیگر تولید میشوند و بهعنوان ذرات معلق ۲/۵ میکرومتری یا بهطور ساده PM2/5 شناخته میشوند.
این ذرات دارای قطری کمتر از ۲/۵ میلیونیم متر هستند که حدود ۳۰ برابر نازکتر از موی انسان است و بهقدری کوچکاند که میتوانند به عمق بدن انسان نفوذ کنند.
در مورد زوال عقل، پیام۲/۵ها هنگام تنفس و از طریق پیاز بویایی (olfactory bulb) وارد مغز میشوند.
پیاز بویایی یک ساختار عصبی در مغز است که در بالای حفره بینی قرار دارد و سیگنالهای بویایی را از گیرندههای موجود در بینی دریافت کرده و پردازش میکند. این بخش، نقش مهمی در درک و تشخیص بوها دارد.
به گفته پروفسور سوانتون، به نظر میرسد که پیام۲/۵ها در مغز، از سوی سلولهای ایمنی در سیستم عصبی مرکزی جذب میشوند و پس از آن است که احتمالا زوال عصبی آغاز میشود.
با این حال، اینکه این فرآیند چگونه پیش میرود و منجر به زوال عقل میشود، هنوز روشن نیست.
درک دقیق این فرایند، یکی از اهداف اصلی پروژه سرعت است تا بفهمیم چگونه پیام۲/۵ها موجب تشکیل تودههایی در بافت مغز میشوند که نشانه مشخص بیماری آلزایمر است.
سونیا گاندی، رئیس آزمایشگاه زیستشناسی زوال عصبی در موسسه کرک و دانشگاه کالج لندن گفت: «ما شواهد خوبی از ارتباط بین قرارگیری در معرض ذرات معلق ۲/۵ میکرومتری و بیماریهای مغزی مانند آلزایمر و پارکینسون داریم. اما هنوز نمیدانیم که آیا این ذرات واقعا زوال عصبی را بهطور مستقیم تحریک میکنند یا تنها فرایندی را که در افراد آسیبپذیر در حال وقوع است، تسریع میکنند.»
پژوهشگران موسسه کرک بر این باورند که آلودگی هوا از طریق سه مکانیسم مختلف میتواند باعث زوال عقل شود؛ بر اساس یکی از این مکانیسمها، ذرات معلق ۲/۵ میکرومتری ممکن است بهطور مستقیم فرآیند تجمع پروتئینها را در مغز تسریع کنند و باعث بروز آلزایمر شوند.
به عبارت دیگر، ممکن است ورود ذرات معلق با توانایی مغز در پاکسازی تودههای پروتئینی تداخل ایجاد کند.
به بیان ساده، این ذرات ۲/۵ میکرومتری با سیستم پاکسازی سلولهای بدن تداخل دارند و باعث میشوند حذف پروتئینهای عامل بیماریهایی مانند آلزایمر، دشوارتر شود.
سومین نظریه این است که پیام۲/۵ها به وسیله سلولهای ایمنی مغز به نام میکروگلیا جذب و احتمالا باعث میشوند که این سلولها، واکنشی التهابی را ایجاد و آغاز زوال عقل را تسریع کنند.
پژوهشگران برای تشخیص اینکه کدام مکانیسم در بروز زوال عقل نقش دارد، بر آزمایشهای درونکشتگاهی روی سلولهای بنیادی انسانی و همچنین مدلهای حیوانی تمرکز خواهند کرد.
سونیا گاندی در همین زمینه گفت: «زمانی که این مکانیسمها را با جزییات بیشتری درک کنیم، میتوانیم از این دانش برای توسعه درمانهایی استفاده کنیم که تاثیر آلودگیهای هوا را کاهش دهند.»
او اظهار امیدواری کرد که شاید روزی، بتوانیم از اثرات محیط بر بیماریهای مغزی پیشگیری کنیم.
ارتش اسرائیل میگوید یحیی سنوار را از طریق دیانای او بر روی یک دستمال کاغذی در «چند صد متری» تونلی که در آن شش گروگان اسرائیلی کشته شده بودند، پیدا کرد. به گفته ارتش اسرائیل، رهبر حماس به یک فضای زیرزمینی در محله تل سلطان در رفح فرار کرده بود.
چگونگی پیدا کردن رد سنوار که بهعنوان «مغز متفکر» حملات مرگبار هفتم اکتبر سال گذشته حماس به جنوب اسرائیل شناخته میشود، یک سوال بوده است. او موفق شده بود یک سال تمام از چنگ نیروهای اسرائیلی که لابلای ویرانههای غزه و همچنین تونلهای زیرزمینی دنبال او بودند، فرار کند.
به تازگی ارتش اسرائیل اعلام کرده که نظامیانش رد سنوار را در داخل تونلی در تل سلطان از طریق نمونه DNA او بر روی دستمال کاغذی پیدا کردند؛ آنهم در فاصله چند صد متری از نقطهای که شش گروگان اسرائیلی به نامهای هیرش، عدن، اوری، الکس، الموگ و کرمل کشته شده بودند.
وزارت دفاع اسرائیل یک ویدیویی جداگانهای که ادعا میکند مخفیگاه اصلی سنوار بوده است را در اکس پخش کرده است. یک نظامی اسرائیلی تسهیلات موجود داخل تونل را شرح میدهد. او میگوید «سنوار، خانواده و شرکای جرمی او» در روزهای اخیر در آنجا مخفی شده بودند.
در ویدیویی منتشر شده از مخفیگاه سنوار، راهرو، یک تشناب و حمام، یک آشپزخانه با امکاناتی که به گفته این سرباز اسرائیلی برای یک «مدت طولانی» تهیه شده بود، کیسههای مربوط به اداره پناهندگان فلسطینی سازمان ملل نشان داده میشود.
این سرباز در این ویدیو همچنین اتاق محافظان یحی سنوار را با سلاحها، مهمات و مواد انفجاری نشان داده میدهد.
تاکنون حماس درباره ادعای اسرائيل درباره مخفیگاه یحیی سنوار ابراز نظر نکرده است.
ارتش اسرائیل بعدا اعلام کرد که محمود حمدان، فرمانده گردان «تل السلطان» حماس را که مسئول حفاظت از سنوار و شش گروگان کشتهشده اسرائیلی بود، از پا درآورده است.
سرباز اسرائیلی در ادامه ویدیو میگوید: «به اتاق آخری میرویم، اتاق یک رهبر، اتاق سنوار. او اینجا در اتاق زشت خود مینشست. همه چیز اینجا رها شده است. آنها فرار کردهاند، آنها شنیدند که نیروهای اسرائیلی به آنجا نزدیک میشوند و فرار کردند.»
او همچنین یک سیف صندوق را نشان میدهد که که بازش شده است و به گفته او داخل آن ما میلیونها شکل (واحد پول اسرائیلی) و دالر موجود است و مقداری پول بیشتری نیز در اطراف پراکنده شده است.
اسرائیل میگوید رد سنوار را اینجا در تونلی در تل سلطان در رفح پیدا کرده است
یحی سنوار چهارشنبه، ۲۵ میزان در خانهای در رفح کشته شد. ارتش اسرائیل دستکم دو ویدیو از آخرین لحظات زندگی سنوار در خانهای بهشدت آسیب دیده در بمباران را منتشر کرده است.
آنطوری که مشاور امنیت ملی امریکا اعلام کرد، واشنگتن نیز به ردگیری و کشتن سنوار به اسرائیل کمک کرده است.
جیک سالیوان گفته که دستگاههای اطلاعاتی امریکا به ردگیری و کشتن رهبران حماس، از جمله سنوار، به اسرائیل کمک کردهاند.
جسد سنوار ابزار چانهزنی
اسرائیل با کشتن رهبران حماس تا حدودی به اهداف خود در حمله به غزه از جمله نابودی کامل حماس نزدیکتر شده است. هواپیماهای نظامی اسرائیل روز شنبه اعلامیههایی را در جنوب غزه پخش کردند که در آن تصویری از جسد یحیی سنوار چاپ شده است. در این اعلامیه نوشته شده است: «حماس دیگر بر غزه حکومت نخواهد کرد».
در همین حال، شبکه خبری سیانان به نقل از منابع اسرائیلی گزارش داد که جسد یحیی سنوار میتواند برای چانهزنی در مذاکرات بر سر آزادی گروگانهای در بند حماس مورد استفاده قرار گیرد. جسد سنوار از غزه به اسرائیل انتقال یافته است.
یک منبع دیپلوماتیک اسرائیلی گفت: «اگر حماس میخواهد جسد او را با گروگانهای اسرائیلی، چه زنده و چه مُرده، مبادله کند، مشکلی نیست.»او افزود در غیر این صورت، تحویل جسد او به حماس امکانپذیر نخواهد بود.
بر اساس برآوردها، هنوز حدود ۷۰ گروگان اسرائیلی در قید حیات در اسارت گروههای مسلح فلسطینی در نوار غزه هستند. گزارشها همچنین حاکی از آن است که جسد حدود ۳۰ گروگان همچنان در این باریکه نگهداری میشود.
آخرین تصویر از لحظات پایان زندگی یحی سنوار که ارتش اسرائیل منتشر کرده است
پایان سنوار و چشمانداز آتشبس
کشته شدن سنوار به همان اندازه که تصور میشود عزم فلسطینیها و گروههای «مقاومت» مورد حمایت ایران برای ادامه مبارزه با اسرائیل را مستحکمتر کرده، امیدواری برای پایان این جنگ را نیز تقویت کرده است.
جو بایدن، رئیسجمهور امریکا کشته شدن یحیی سنوار را «فرصتی برای جستجوی راهی برای صلح و آینده بهتر در غزه بدون حماس خواند». دونالد ترامپ، نامزد انتخابات ریاست جمهوری امریکا هم گفت که کشته شدن یحیی سنوار میتواند راههای دستیابی به صلح در نوار غزه را آسانتر کند.
برخی از رهبران اروپایی نیز اعلام کردند که پایان سنوار چشمانداز پایان جنگ در غزه را تقویت کرده است. اولاف شولتس، صدراعظم آلمان گفت: «امیدواریم اکنون شاهد چشمانداز ملموس برای آتشبس در غزه و توافق بر سر آزادی گروگانها باشیم».
امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، مرگ سنوار را فرصتی برای آزادی گروگانها خواند و گفت بخش بزرگی از مسئولیت وضعیت کنونی بر عهده ایران و حزبالله است.
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، یحیی سنوار را «مغز متفکر مرگبارترین روز تاریخ یهودیت از زمان هولوکاست» خواند و گفت بریتانیا برای کشته شدن یحیی سنوار سوگواری نمیکند.
جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا گفت که کشته شدن یحیی سنوار راه را برای «مرحلهای جدید» در درگیریهای غزه باز میکند.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم گفت که پس از کشته شدن یحیی سنوار، چشمانداز جدیدی وجود دارد و باید از آن برای رسیدن به آتشبس و آزادی گروگانها استفاده کرد.
تاکید بر ادامه مقاومت
بهراغم خوشبینی مقامهای غربی، اما گروههای «مقاومت» و متحدان آنها در منطقه کشته شدن رهبرانشان را پایان «مقاومت» نمیدانند. همانطوری که با کشته شدن حسن نصرالله، حزبالله لبنان به درگیری با اسرائیل ادامه داده است، رهبران حماس هم تاکید میکنند که بر مبارزهشان تا خروج نیروهای اسرائیلی از غزه ادامه خواهند داد.
باسم نعیم، از مقامات ارشد حماس هم گفت: «اسرائیل اگر معتقد باشد که کشتن رهبران ما به معنای پایان جنبش ما و مبارزه مردم فلسطین است، اشتباه میکند.»
خلیل الحیه، معاون دفتر سیاسی حماس هم گفت که گروگانهای اسرائیلی در غزه تا زمانی که «تجاوز» اسرائیل به نوار غزه متوقف نشود و نیروهای اسرائیلی عقبنشینی نکنند، آزاد نخواهند شد.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی هم دو روز پس از انتشار خبر کشته شدن سنوار با انتشار بیانیهای، مرگ او را برای «جبهه مقاومت» دردناک خواند و گفت: «حماس زنده است و زنده خواهد ماند.»
در افغانستان، گروه طالبان هم گفت که کشته شدن رهبران حماس به مبارزه فلسطینیها علیه اسرائیل قوت میبخشد.
طالبان در بیانیهای نوشت که کشته شدن فرماندهان فلسطینی «مبارزه جهادی» فلسطینیها در برابر اسرائیل را تسریع و به آن قوت میبخشد.
با این همه، نخستوزیر اسرائیل اعلام کرده است تا آزادی کامل گروگانها و نابودی بقایای حماس در غزه عملیات ارتش اسرائیل ادامه خواهد یافت.
با وجود کشته شدن اسماعیل هنیه، محمد ضیف و یحیی سنوار، هنوز گروه مسلح حماس نیروهای کلیدی زیادی دارد که شماری از آنها در نوار غزه و شماری هم در قطر زندگی میکنند.
بنیامین نتانیاهو اعلام کرده که جنگ با حماس تا آزادی همه گروگانها ادامه خواهد یافت.
مروان عیسی
مروان عیسی در سلسله فرماندهی حماس در غزه، نفر سوم به شمار میرفت و همراه دو رهبر ارشد دیگر حماس یک شورای نظامی سه نفره را تشکیل داده بودند که تصمیمات راهبردی میگرفت.
پیشتر در ماه مارچ سال جاری، امریکا اعلام کرد مروان عیسی، معاون محمد ضیف، رهبر نظامی وقت حماس را کشته است.
اما حماس کشتهشدن او را تائید نکرد و اسرائیل هم شواهدی دال بر مرگ او را ارائه نکرد. مشخص نیست او زنده است یا کشته شده است.
نیروهای حماس به خاطر توانایی عیسی در دور ماندن از رادار اسرائیل، به او لقب «مرد سایه» دادهاند.
خالد مشعل
مشعل، ۶۸ ساله، پیش از این بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۷ حماس را رهبری میکرد و اکنون به همراه چند مقام ارشد دیگر حماس در قطر زندگی میکند.
خالد مشعل به خاطر یک تجربه ترور ناموق در امان پایتخت اردن، در سال ۱۹۹۷، شناخته شده است.
پس از مرگ هنیه، انتظار میرفت او به طور رسمی جانشین هنیه شود و بار دیگر رهبری حماس خارج از غزه را برعهده بگیرد.
محمد سنوار
محمد سنوار، برادر یحیی سنوار، یکی از فرماندهان ارشد و کهنهکار شاخه مسلح حماس است.
او که متولد سال ۱۹۷۵ میلادی است به ندرت در انظار عمومی ظاهر شده یا با رسانهها صحبت کرده است.
محمد سنوار، مانند برادرش، یکی از اهداف اصلی در فهرست تحت تعقیب اسرائیل است و به گفته منابع حماس، از چند حمله اسرائیل از جمله حملات هوایی و بمبهای کنار جادهای جان به در برده است.
خلیل الحیه
خلیل الحیه، معاون سنوار بود و پیشتر تیم حماس را در مذاکرات غیرمستقیم آتشبس با اسرائیل تحت نظارت هنیه رهبری میکرد.
به گفته جمهوریاسلامی، زمان کشتهشدن هنیه در ساختمانی در تهران، او در آپارتمان دیگری در همان ساختمان اقامت داشت.
در سال ۲۰۰۷، در بمباران اسرائیل، تعدادی از اعضا خانواده او کشته شدند و در سال ۲۰۱۴، حمله به خانه او باعث کشته شدن پسر بزرگش شد.
محمود زهار
محمود زهار، ۷۹ ساله، که یک پزشک جراح است به دلیل دیدگاههای تندروانهاش نسبت به اسرائیل و دیگر مخالفان حماس، از سوی اعضا حماس با عنوان «جنرال» خطاب میشود.
زهار از زمان حمله ۷ اکتبر تاکنون هیچ اظهارنظر ی نکرده است و در انظار عمومی هم ظاهر نشده است و سرنوشت او مشخص نیست.
زهار پس از کسب قدرت حماس در سال ۲۰۰۷ به عنوان وزیر خارجه تشکیلات خودگران فلسطین منصوب شد و تا زمان جنگ داخلی که منجر به از هم پاشیدن دولت شد، در این سمت خدمت کرد.
محمد شعبانه
شبانه، معروف به ابوانس شبانه، یکی از فرماندهان ارشد و کهنهکار حماس است که فرماندهی گردان رفح در جنوب نوار غزه را بر عهده دارد.
بر اساس گفته منابع حماس، محمد شعبانه نقش مهمی در توسعه شبکه تونلهای زیرزمینی حماس در رفح ایفا کرد که برای حمله به نیروهای اسرائیلی در امتداد مرز مورد استفاده قرار گرفته است.
شعبانه از جمله در حمله برون مرزی در سال ۲۰۰۶ که در نتیجه آن گیلاد شالیت، سرباز اسرائیلی اسیر شد.
محمد شعبانه، پس از کشته شدن سه فرمانده اصلی این گروه در طی جنگ ۵۰ روزه در سال ۲۰۱۴، مسئولیت گردان رفح را بر عهده گرفت.
روحی مشتحه
روحی مشتحه، معتمدترین و قویترین متحد سنوار در داخل حماس بود و همراه با سنوار، اولین دستگاه امنیتی حماس را در اواخر دهه ۱۹۸۰ تاسیس کرد که مسئولیت آن، ردیابی و کشتن فلسطینیان متهم به جاسوسی برای اسرائیل بود.
مشتحه در سال ۲۰۱۱ به همراه سینوار از زندان اسرائیل آزاد شد و اخیرا وظیفه هماهنگی بین این گروه در غزه و مقامات امنیتی مصر در مورد طیف وسیعی از مسائل از جمله عملیات گذرگاه مرزی رفح را بر عهده داشته است.
اسرائیل۳ اکتبر اعلام کرد مشتحه سه ماه قبل در جریان جنگ غزه در حملهای کشته شده است.
حماس تاکنون این خبر را تائید یا تکذیب نکرده و سرنوشت او همچنان نامشخص است.