سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان، چهرهای برجسته و در عین حال پر از تناقض در درون این گروه بهشمار میرود. حقانی هم از اطاعات از امیر سخن میگوید و هم گاهی اوقات از نظام طالبان انتقاد میکند؛ رفتاری که چندان با فرهنگ سیاسی و مذهبی طالبان سازگار نیست.
سخنان، مواضع و رفتار سیاسی سراجالدین حقانی، تصویر فردی متضاد اما خودمحور را ترسیم میکند. کسی که از یکسو به دستداشتن در رویدادهای تروریستی و نقض گسترده حقوق بشر متهم است و از سوی دیگر، از «تفاهم و انعطاف» سخن میگوید.
سراجالدین حقانی، پسر جلالالدین حقانی، از بزرگان قبیله سوریخیل از طایفه زدران در ولسوالی گردیزِ ولایت پکتیا است. او در گذشته رهبر شبکه حقانی طالبان در افغانستان و پاکستان بوده و اکنون وزیر داخله این گروه است.
دوران کودکی سراجالدین حقانی در منطقه قبایلی میرانشاه در شمال وزیرستان سپری شده. او تحصیلات دینی خود را در مدرسه دیوبندی دارالعلوم حقانیه در اکوره ختک، در ایالت خیبرپختونخوا، انجام داده است.
سراجالدین حقانی در کودکی
تخلص «حقانی» از پدرش به او رسیده است. ریشه این تخلص برمیگردد به دورهای که اعضای شبکه حقانی در مدرسه دارالعلوم حقانیه اکوره ختک تحصیل میکردند و تعلق آنان به این مدرسه در حدی بود که تخلص خود را از نام همین مدرسه گرفتند.
نقض گسترده حقوق بشر
سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی، به نقض گسترده حقوق بشر در افغانستان متهم است. از جمله کشتار شمار زیادی از غیرنظامیان بیگناه، استفاده از کودکان خردسال در عملیاتهای انتحاری، ذهنشویی کودکان با تفکر تروریستی، ارتکابجنایات جنگی، و محاکمههای صحرایی غیرنظامیان.
سراج الدین حقانی در چهارم حوت ۱۴۰۰ در یک سخنرانی در شهر قندهار، گفت که تنها ۱۰۵۰ نفر از اعضای گروه او، یعنی شبکه حقانی طالبان در یک و نیم دهه گذشته حملات انتحاری انجام دادهاند.
حقانی نیز مثل دیگر مقامهای طالبان برای حملات انتحاری اصطلاح مذهبی «استشهادی» را بهکار میبرد و آنرا تاکتیک مشروع برای حمله به «دشمن» میداند.
سمیع سادات، فرمانده ارتش سابق افغانستان میگوید: «سراجالدین حقانی خود اعتراف کرده است که بیش از هزار حمله انتحاری انجام داده است، که در آنها ۹۵ درصد قربانیان غیرنظامیان بودهاند. بنابراین میتوانیم بگوییم که در تاریخمعاصر افغانستان، و حتی در سطح آسیا، بزرگترین ناقض حقوق بشر سراجالدین حقانی است. سراجالدین حقانی نه تنها یک تروریست است، بلکه رهبر یک خانواده جنایتکار نیز است.»
برخی منابع میگویند سراجالدین در مدارس شبکه حقانی، به کودکان خردسال آموزش انجام حملات انتحاری میداد.
مدتی پیش، عبدالمتین قانع، سخنگوی وزارت امور داخله طالبان، و برخی اعضای شبکه حقانی، ویدیویی را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند که در آن دیده میشود سراجالدین حقانی و برادرش حافظ بدرالدین، با نوجوانی زیر ۱۸ سال، به نام جمالالدین که هنوز ریش و سبیلهایش نبرامده، قبل از عملیات انتحاری خداحافظی میکنند.
این ویدیو ثابت میکند که سراجالدین حقانی و خانوادهاش در حملات انتحاری از کودکان استفاده کردهاند.
اعضای خانواده قربانیان حملات انتحاری که توسط شبکه حقانی انجام شده، میگویند که کشتار غیرنظامیان توسط شبکه حقانی غیرقابل بخشش و غیرقابل فراموشی است.
یک کارمند رسانهای که در ۳۰ جدی ۱۳۹۴ در حمله انتحاری به مینیبوس حامل کارمندان گروه رسانهای موبی زخمی شد، میگوید «جنایتهای» شبکه حقانی غیرقابل بخشش است. در این حمله که مسئولیت آنرا طالبان به عهده گرفت، دستکم هفت کارمند گروه رسانهای موبی کشته شدند.
حمله طالبان به کارمندان گروه رسانهای موبی در کابل در جدی ۱۳۹۴ دستکم هفت کشته برجا گذاشت
او میگوید پس از به قدرت رسیدن طالبان در اسد ۱۴۰۰ کارمندان استخبارات طالبان که وابسته به شبکه حقانی بودند به طلوعنیوز میآمدند و در مورد حملهای که در آن هفت کارمند طلوع کشته شد، سخن میگفتند. این کارمند رسانهای آن لحظات را بهعنوان «وضعیت بسیار سخت» به یاد میآورد.
این کارمند سابق گروه رسانهای موبی –که نخواست نامی از او برده شود- اکنون در یکی از کشورهای اروپایی زندگی میکند. او میگوید: «فردی به نام جواد سارگر که عضو شبکه حقانی بود و در استخبارات کار میکرد، بارها به طلوعنیوز رفت و آمد داشت و برای ما درباره همان حملهای که من در آن شدیداً زخمی شدم و هفت نفر دیگر از همکارانم کشته شدند، تعریف میکرد. برای من سخت بود که حتی نتوانستم به او بگویم چرا چنین عمل ظالمانهای انجام دادید.»
حدود یک ماه پس از حمله به کارمندان گروه رسانهای موبی، ریاست عمومی امنیت ملی دولت پیشین افغانستان اعلام کرد که در پیوند به این رویداد هشت نفر از اعضای شبکه حقانی را در ولسوالی بگرام کابل بازداشت کرده است.
شبکه حقانی در سال ۲۰۰۸ مسئولیت حمله به هتل سرینا کابل را برعهده گرفت. در این حمله شش نفر از جمله یک شهروند امریکایی به نام تور هِسلا کشته شدند.
شبکه حقانی پیش از این ادعا کرده بود که در اپریل ۲۰۰۸ تلاش کرده است حامد کرزی، رئیسجمهور پیشین افغانستان را ترور کند. شبکه حقانی یک مستند ویدیویی به نام «زندگی باد» نیز در همین مورد ساخته است.
در نوامبر ۲۰۰۸ دیوید اس. رود، خبرنگار نیویورک تایمز در افغانستان ربوده شد. در نخست تصور میشود که ربایندگان فقط برای به دست آوردن پول او را ربودهاند، اما بعداً مشخص شد که او به دست شبکه حقانی افتاده است.
برخی منابع میگویند نیروهای امریکایی در دوم فبروری ۲۰۱۰ اقامتگاه سراجالدین حقانی را هدف حمله پهپادی قرار دادند، اما او در آن زمان از منطقه خارج شده بود.
حقانی در مارچ ۲۰۱۰ بهعنوان عضو حلقه رهبری شورای طالبان در کویته انتخاب شد. معاون او، سنگین زندران، در پنجم سپتامبر ۲۰۱۳ در حمله پهپاد امریکایی در پاکستان کشته شد.
احتمال دارد که رهبری شبکه حقانی بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ بهدلیل بیماری جلالالدین حقانی به پسرش سراجالدین حقانی واگذار شده باشد. پیش از اسد ۱۴۰۰ که طالبان وارد کابل شدند، سراجالدین حقانی بهعنوان معاون هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، شناخته میشد.
در ماه می ۲۰۲۰، سراجالدین حقانی برای مدتی کوتاه از جلسات و نشستهای رهبری طالبان کنار گذاشته شد که علت آن بیماری کرونا عنوان شده بود.
پس از آنکه طالبان دوباره قدرت را در افغانستان به دست گرفتند، در هفتم سپتامبر ۲۰۲۱، او به عنوان وزیر داخله در اداره طالبان منصوب شد.
خلیفه انتحاریها از «برخورد نیک با مردم» سخن میگوید
سراجالدین حقانی در دو سال گذشته به ولایتهای مختلف افغانستان از شمال تا شرق و جنوب سفر کرده است. او در ماه جوزا در دیدار با رئيسان وزارت امور داخله آنان را به «برخورد نیک با مردم» تشویق کرد.
تیمهای تبلیغاتی شبکه حقانی در سالهای گذشته سعی کردهاند برخلاف پیشینه خونینی که از او در اذهان عامه بهجا مانده، تصویر تلطیفشدهای از او ترسیم کنند.
در ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴، روزنامه نیویورک تایمز مصاحبه خبرنگار خود کریستینا گولدبام با سراجالدین حقانی را منتشر کرد. کریستینا میگوید که در سه سال گذشته چندین بار تلاش کرده بود با سراجالدین حقانی مصاحبه کند، اما او از پاسخ مثبت به این دعوت خودداری میکرد. سرانجام وزیر داخله طالبان موافقت کرد و خبرنگار نیویورک تایمز به هدف خود دست یافت.
بسیاری از منتقدان میگویند این مصاحبه در ادامه تبلیغاتی انجام شده است که سعی میکند دو گروه را به نامهای «طالبان خوب» و «طالبان بد» در اذهان عامه ترسیم کند و اعضای شبکه حقانی را «سفیدنمایی» کند.
تبلیغات در مورد تغییر طالبان نسبت به حکومتداری این گروه در دهه ۹۰ در جریان مذاکرات دوحه نیز بسیار داغ بود. در آن زمان برخی میگفتند طالبان تغییر کردهاند و دیگر طالب دوران ملا عمر نیستند. با این حال زندگی زیر سلطه طالبان در چهار سال گذشته نشان داد که در تفکر و شیوه حکومتداری سختگیرانه طالبان تغییر خاصی نیامده است.
بسیاری از منتقدان معتقد اند که چنین مصاحبههایی در رسانههای غربی پدیدهای تازه نیست. به گفته منتقدان «اگر منافع ایالات متحده ایجاب کند دستگاههای تبلیغاتی امریکایی حتی از خونبارترین چهرهها نیز شخصیتهایی نرم و مهربان میسازند».
آیا حقانی صدای تغییر در درون طالبان است؟
سراجالدین حقانی از جمع مقامهایی است که هر از گاهی در سخنرانیهای عمومی خود از عملکرد طالبان، بهویژه رهبری این گروه در قندهار، انتقاد کرده است. حقانی بهطور غیرمستقیم حلقه قندهار را به «تنگنظری» متهم کرده و گفته نباید طالبان دست به کارهایی بزند که مردم از اسلام «دلسرد» شوند.
در ماه ثور ۱۴۰۲ در دهمین سالمرگ ملا محمد عمر رهبر دوره اول طالبان، سراجالدین حقانی رهبری طالبان نباید حکومت را انحصاری بسازد.
وزیر داخله طالبان گفت: «این نظام را در حدی منحصر و کوچک نکنیم که تنها افراد یک مدرسه در آن خود را ببینند. در این نظام همه شریک ساخته شوند.»
سراجالدین حقانی معتقد است که تغییر سیاستهای طالبان میتواند روابط جامعه بینالملل را با طالبان بهبود بخشد و این گروه را از انزوا بیرون آورد.
روز شنبه ۲۲ دلو ۱۴۰۱ در یک گردهمایی که به مناسبت فراغت علمای دینی و حافظان قرآن در خوست برگزار شده بود، سراجالدین حقانی بدون اینکه از کسی نام ببرد، طالبان را به «انحصارِ قدرت» متهم کرد.
او در این سخنرانی رهبری طالبان در قندهار را به بدنام کردن و انحصاری ساختن نظام متهم کرد و گفت که این وضعیت دیگر قابل تحمل نیست.
این مقام ارشد طالبان بدون ذکر نام رهبران این گروه گفت که «امروز آنقدر خود را حقدار میدانیم که به چالش کشیدن، انحصار کردن و بدنام کردن تمام نظام در فکر و مزاج ما به یک اساس مبدل شده است.»
این سخنرانی در آن زمان باعث تیرهشدن روابط میان کندهار و حقانیها شد که در نتیجه آن هبتالله حقانی اختیارات سراجالدین حقانی را به شدت محدود کرد.
در یک مورد جداگانه دیگر در قوس ۱۴۰۳ مراسم فراغت طلاب یک مدرسه دینی در غرب کابل بهطور علنی و آشکار به عرصه اختلاف بین دو وزیر کابینه طالبان تبدیل شد.
وزیر داخله طالبان در این نشست بلافاصله پس از صحبتهای ندا محمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی طالبان، که از افراد نزدیک به هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان است، به صورت غیرمستقیم از «تنگنظری و ضعف» در رهبری طالبان انتقاد کرد.
ندا محمد ندیم در صحبتهایش پیش از سخنرانی آقای حقانی، با حرفهای رکیک به منتقدان طالبان تاخت و آنها را «دشمنان خدا، دشمنان نظام اسلامی، غلامان کفار، مرتد و کافر» خواند و به گفته او این «ملاها و علمای کرام است که میتواند با این افراد مقابله کند.»
زمانی که نوبت به سراجالدین حقانی رسید، در حالی که هنوز وزیر تحصیلات عالی طالبان در این نشست حضور داشت، رهبر شبکه حقانی به سخنان او واکنش نشان داد.
حقانی گفت: «برای ما مناسب نیست که در برابر مردم از کلمات تند استفاده کنیم، آنان را فاسد بخوانیم و طردشان کنیم. بلکه بر عکس، به عنوان یک نظام اسلامی مسئولیت داریم که مفسدان را به مسیر اصلاح دعوت کنیم. اما اگر خدای نکرده مردم به سوی فساد و کفر نزدیک شوند، دلیل اصلی آن تنگنظری و ضعف ما خواهد بود.»
رهبر شبکه حقانی هشدار داد که وضعیت به مرحلهای رسیده است که نظام طالبان به سوالهای مردم جواب ندارد و برخی همقطاران خود را به «انحصار و بدنام کردن دین اسلام» متهم کرد.
او گفت: «این تصور اشتباه را نباید داشته باشیم که اگر حاکم هستیم، مردم حتما هر حرف ما را بپذیرند و گرنه زمین به آسمان میخورد. در نمایندگی از دین نباید برخورد انحصاری داشته باشیم و فقط خود را نماینده آن بدانیم. مردم افغانستان چندین دهه قربانی دادهاند تا دین اسلام را حفاظت کنند.»
کمال ناصر اصولی، نماینده سابق پارلمان افغانستان، گفت یکی از تفاوتهای هبتالله آخندزاده با سراجالدین حقانی این است که وزیر داخله طالبان به «جرگه قومی پشتونها» باور دارد. به گفته او هر کسی که در زمینه آشتی افغانها، حاکمیت قانون و پایان انحصار ملاها کار کند، به راه درستی میرود.
سمیع یوسفزی، خبرنگار آزاد، گفت که هبتالله آخندزاده در انزوا به سر میبرد و در محاصره اطرافیان خود محصور مانده است. در حالی که حقانی تحولات روز را پیگیری میکند. به گفته یوسفزی حقانی این را میفهمد که اگر طالبان اصلاح نشوند، با یک قیام گسترده مردمی روبرو خواهند شد. به گفته او خشم مردم روز به روز در حال افزایش است و تاریخ نشان داده که وقتی صبر مردم افغانستان سر برسد، هیچ رژیمی دوام نمیآورد.
وزیر داخله طالبان در ماه اسد ۱۴۰۲ در جریان سفر به ولایت هرات گفت که بازگشایی دروازه مکاتب و دانشگاهها یک «مسئله اختلافبرانگیز» در میان طالبان است.
این مقام طالبان گفت که طالبان برای حل این اختلاف و جلوگیری از بزرگ نشدن آن، «به زمان نیاز دارد.»
حقانی گفته است که برای این اختلافها به دنبال راه حل معقولی هستند.
با این حال با گذشت بیش از دو سال از این سخنرانی هنوز دروازه مکاتب و دانشگاهها بهروی دختران باز نشده است.
با این حال علیاحمد جلالی، وزیر پیشین امور داخله، میگوید حقانی جزئی از مجموعه کل طالبان و تابع این گروه است.
آقای جلالی به صحبتها در مورد اعتقاد سراجالدین حقانی به آشتی ملی بیباور است. به گفته او «اگر آشتی برقرار شود، باید این از طرف حکومت طالبان باشد، نه از سوی یک گروه خاص».
به گفته آقای جلالی باید توجه داشته باشیم که در طالبان گروههای مختلفی وجود دارند و اختلافات قومی، فکری و منطقی وجود دارد. اما همه اینها جزو کل هستند و اگر این اجزا از بین بروند، کل از بین میرود».
علیاحمد جلالی تاکید کرد که «طالبان در کل طالبان هستند، نه در جزئیات».
این استاد دانشگاه معتقد است که «اگر این اجزا را از همدیگر جدا کنید، طالبان خود از بین خواهند رفت. بنابراین، آنها میدانند که اتحاد و یکپارچگی گروههای مختلفشان تنها راه بقا است و اگر این اختلافات در بینشان ایجاد شود، طالبان خود از بین خواهند رفت.»