روابط طالبان با اسلامآباد پس از اسد ۱۴۰۰ برخلاف انتظار پاکستان بهسوی تنش رفته است. پاکستان طالبان افغان را به حمایت از تحریک طالبان پاکستانی متهم میکند، اما طالبان این ادعا را رد میکند.
تنش آنقدر بالا رفته که پاکستان قلب کابل را هدف حمله هوایی قرار داد و دو طرف در مرزها درگیر شدند. اکنون که بیش از یک ماه از اوج این تنشها و بینتیجهماندن سه دور مذاکرات گذشته، مرزها همچنان بسته است، تجارت متوقف مانده و بهویژه مقامهای پاکستانی از احتمال آغاز درگیری و شدتگرفتن دوباره تنش هشدار میدهند.
از زمانی که تجارت میان طالبان و پاکستان متوقف شده، طالبان در واکنش مسیر مبادلات را به سوی ایران و آسیای میانه منحرف کرده است. در شش ماه گذشته حجم تجارت افغانستان با ایران به حدود ۱.۶ میلیارد دالر رسیده و از تجارت با پاکستان که حدود ۱.۱ میلیارد دالر گزارش شده پیشی گرفته است. این تغییر عمدتاً به سمت بندر چابهار بوده که با حمایت هند فعالیت میکند.
وقتی طالبان از هند میخواهد دهلیز چابهار را توسعه دهد و همزمان دهلیز هوایی را فعال میکند، در واقع تلاش دارد وابستگی ساختاری خود به پاکستان را کاهش دهد و هزینههای سیاسی بستهشدن مرزها را پایین بیاورد.
طالبان میداند که بهرسمیتشناسی سیاسی در سطح بینالمللی فعلا دور از دسترس است. بههمین دلیل راهبرد «قدرت نرم اقتصادی» برایش یک راه عملی است تا با کشورهای مهم منطقه رابطه کاری بسازد و از انزوا فاصله بگیرد.
تحلیلگران هندی و بینالمللی میگویند دهلی این سیاست «تعامل بدون بهرسمیتشناختن» را برگزیده تا هم خلای نفوذش در کابل را پر کند و هم هزینه دیپلوماتیک مشروعیت دادن به طالبان را نپردازد.
از همین زاویه، هند برای طالبان گزینهای است تا نقش و وزن پاکستان در سیاست خارجیشان کمتر شود.
پیامدهای این چرخش برای پاکستان
پاکستان سالها از مسیرهای ترانزیتی خود بهعنوان ابزار فشار استفاده میکرد. با جان گرفتن بندر چابهار و دهلیزهای هوایی هند، این اهرم ضعیفتر میشود و اسلامآباد در مذاکرات امنیتی و مرزی، کارت کمتری در دست دارد.
پاکستان در حالی پروژههای بزرگ ترانزیتی با چین و آسیای میانه را پیش میبرد که چابهار یک مسیر رقیب مستقیم در برابر گوادر و دهلیز اقتصادی چین-پاکستان است. هرچه افغانستان زیر اداره طالبان بیشتر در دهلیز چابهار جا بگیرد، ظرفیت گوادر در بازار افغانستان و حتی فراتر از آن کمرنگتر میشود.