طالبان دو بار در افغانستان به قدرت رسیده است، اما هر دو دوره حاکمیت این گروه با بحرانهای شدید داخلی، منطقهای و جهانی همراه بوده است. ۱۳ نوامبر یادآور سقوط نخستین دوره حکومت طالبان است؛ دورهای که با مداخله بینالمللی پایان یافت.
طالبان همانند دور اول در آغاز برگشت به قدرت در اگست ۲۰۲۱ روابط بسیار نزدیکی با پاکستان داشت، اما اکنون روابط دو طرف با بحران عمیق روبرو شده است.
طالبان در سپتامبر ۱۹۹۶ کابل را تصرف کرد و شعار «امنیت و شریعت» را سر داد و همین موضوع باعث شد شمار زیادی از مردم از آنان حمایت کنند و این گروه را «فرشتگان صلح» بنامند. اما بهزودی به دلیل سیاستهای سختگیرانه مذهبی، موج مخالفتهای منطقهای و جهانی علیه آنان شکل گرفت.
در آن دوره تنها سه کشور پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی حکومت طالبان را به رسمیت شناختند و سایر کشورها و سازمان ملل متحد از به رسمیت شناسی آنان خودداری کردند.
در پنج سال حاکمیت طالبان، افغانستان علاوه بر انزوای جهانی، با مشکلات گسترده اقتصادی، سیاسی و منطقهای روبهرو شد و در داخل نیز جنگ با جبهه مقاومت به رهبری احمدشاه مسعود شدت گرفت.
با آنکه حکومت نخست طالبان از لحاظ اقتصادی و سیاسی با تصویر بسیار منفی در سطح جهان شناخته میشد، در سطح منطقه نیز جز پاکستان هیچ متحد مهمی نداشت و روابطش با همسایگان نزدیک، بهویژه ایران، به شدت متشنج بود.
روابط با ایران
ایران به دلیل اختلافات مذهبی ، حکومت طالبان را به رسمیت نشناخت. حادثه مزار شریف در سال ۱۹۹۸ که در آن ۹ دیپلومات ایرانی کشته شدند، خطر جنگ مستقیم میان دو کشور را به اوج رساند.
پس از این رویداد، ایران نیروهای نظامی خود را به مرز افغانستان انتقال داد و نزدیک بود وارد جنگ مستقیم شود، اما در لحظات آخر تصمیمش را تغییر داد و بهجای جنگ مستقیم، از «جبههٔ متحد» ضد طالبان حمایت کرد؛ حمایتی که جنگ را طولانیتر و پیچیدهتر ساخت.
بستهشدن راههای تجاری از سوی ایران، کمبود نفت و فشارهای اقتصادی، اقتصاد افغانستان را بیش از پیش ضعیف کرد.
روابط طالبان و پاکستان در پنج سال حاکمیت دور اول ملا محمد عمر، در اوج قرار داشت و هند شدیداً نگران این اتحاد بود، زیرا آن را تهدیدی امنیتی و منطقهای میدانست.
هند برای محدودکردن نفوذ طالبان، از جبهه مخالف طالبان حمایت مالی و لجستیکی کرد و این حمایت یکی از عوامل ادامه جنگ در شمال کشور بود.
روابط با روسیه
روسیه نیز از حاکمیت طالبان نگران بود، زیرا طالبان از شورشیان چچن حمایت فکری و نظامی میکرد.
روسیه ضمن حمایت از جبهه شمال، حضور نظامی خود را در آسیای میانه افزایش داد تا از گسترش نفوذ طالبان جلوگیری کند.
تمرینات نظامی مشترک و همکاریهای استخباراتی نیز برای مهار طالبان انجام شد.
آسیای میانه و طالبان
کشورهای آسیای میانه به ویژه تاجیکستان، اوزبیکستان و ترکمنستان با مشوره روسیه از طریق توافقهای امنیتی و تمرینات مشترک نظامی تلاش کردند جلوی نفوذ طالبان و گرایشهای مذهبی افراطی به آن سوی آمو را بگیرند.
مرزهای تاجیکستان بهشدت محافظت میشد و دفترهای سیاسی و مراکز آموزشی جبهه مقاومت در تاجیکستان فعال بودند.
این وضعیت افغانستان را از تجارت منطقهای و پروژههای مهم اقتصادی محروم کرد و توسعه مسیرهای انتقال انرژی متوقف شد.
روابط با امریکا و پایان نخستین حکومت طالبان
امریکا پس از حملات ۱۹۹۸ نایروبی و دارالسلام از طالبان خواست اسامه بن لادن را تحویل دهد، اما طالبان این درخواست را رد کرد و روابط آن با واشنگتن تیره شد.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، امریکا بار دیگر تحویل گرفتن بن لادن را مطرح کرد اما ملا عمر رهبر طالبان بار دیگر درخواست واشنگتن را رد کرد. اندکی پس از آن امریکا و متحدانش به افغانستان حمله کردند.
در نتیجه، طالبان طی چند هفته سقوط کرد و در ۱۳ نوامبر ۲۰۰۱ کابل از دست آن خارج شد و نخستین دوره حکومت طالبان پایان یافت.
رهبران طالبان به مناطق قبایلی پاکستان، از جمله وزیرستان، باجور، پشاور، اکوره، کویته و دیگر مناطق فرار کردند.
دوره دوم حکومت طالبان (۲۰۲۱ تا کنون)
طالبان پس از خروج امریکا در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ دوباره بر افغانستان مسلط شد.
اما این بار برخلاف گذشته، بزرگترین بحران آن روابط تنش توام با درگیری با پاکستان است؛ کشوری که زمانی مهمترین حامیاش به شمار میرفت.
با اینکه طالبان در سطح جهانی هنوز به رسمیت شناخته نشده است و تنها روسیه حکومت آن را پذیرفته، روابط با بسیاری از کشورهای منطقه در سطح غیررسمی برقرار است.
این بار طالبان با بسیاری از دشمنان پیشین خود از جمله روسیه رابطه نزدیک برقرار کرده است.
با وجود اختلافات با ایران درباره حقآبه، روابط دو طرف بسیار نزدیک است.
روابط طالبان با کشورهای آسیای میانه (بهجز تاجیکستان) عمدتاً تجاری و دیپلوماتیک است و پیشرفتهایی نیز داشته است.
حتی تاجیکستان در اواخر ۲۰۲۵ نشانههایی از گرمی روابط با طالبان را از خود نشان داد.
هند نیز برعکس دوره اول، روابط دوستانه با طالبان برقرار کرده که این موضوع باعث نگرانی پاکستان شده است. اما پاکستان، تنها متحد قدیمی طالبان، اکنون به بزرگترین منتقد اداره طالبان تبدیل شده است.
پس از سقوط جمهوریت، فعالیتهای تحریک طالبان پاکستان افزایش یافته و پاکستان طالبان افغان را مسئول مهار آن میداند. اما طالبان میگوید تیتیپی مسئله داخلی پاکستان است.
محدودیتهای پاکستان در تجارت، ترانزیت و ویزا افزایش یافته و طالبان نیز اعلام کرده است که تجارت با پاکستان را متوقف میکند.
در کنار این، کاهش کمکهای جهانی و محدودیتهای بانکی باعث رکود اقتصادی شده است.
همچنین درگیریهای مرزی افزایش یافته و پاکستان چندین بار در کابل، پکتیکا و خوست حملات هوایی انجام داده است.
پاکستان تیتیپی را تهدید جدی امنیتی میخواند، اما طالبان میگوید این گروه خارج از کنترول آنان است.
ادامه این بحران به تهدید جدیدی برای امنیت منطقهای تبدیل شده است.
مقایسه دو دوره حکومت طالبان
در دوره نخست، روابط طالبان با ایران، هند، روسیه و امریکا پرتنش بود و اداره آنان در انزوای جهانی قرار داشت.
در دوره دوم، با وجود تلاشهای دیپلوماتیک و بهرسمیتشناختن روسیه، بحران اصلی با پاکستان است که پیامدهای خطرناک برای ثبات منطقه دارد.
در دوره نخست، حمایت طالبان از القاعده سبب حمله کشورهای جهان به افغانستان شد؛ اما اکنون طالبان میکوشد از گروههای تروریستی فاصله بگیرد، هرچند فعالیتهای داعش خراسان نگرانیهای جهانی را افزایش داده است.
در مجموع، هر دو دوره حکومت طالبان با بحرانهای عمیق سیاسی و امنیتی همراه بوده است.
اگر طالبان در سیاستهای خود تغییر بنیادین ایجاد نکند، ممکن است سرنوشت دوره دوم نیز مانند دوره نخست به سمت انزوا و احتمال سقوط سوق داده شود.