پس از ناکامی مذاکرات طالبان و پاکستان در دوحه و استانبول، جمهوری اسلامی ایران برای مدیریت بحران و کاهش تنشها وارد عمل شده است.
عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران در روزهای اخیر با وزیران خارجه روسیه، قطر، ترکیه، پاکستان و طالبان گفتوگو و نسبت به افزایش کشمکشها ابراز نگرانی کرد.
عراقچی تلاش دارد کشورهای تأثیرگذار منطقه را از پیامدهای بحران در روابط طالبان و پاکستان و احتمال بروز جنگ آگاه سازد.
پیشتر، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، و محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، نسبت به تشدید بحران ابراز نگرانی کرده و آمادگی خود را برای میانجیگری اعلام کرده بودند.
رضا بهرامی، دیپلومات ارشد ایران، نیز به کابل سفر کرد و با مقامات طالبان درباره بحران با پاکستان گفتوگو کرد و از آمادگی کشورش برای میانجیگری سخن گفت.
وزیر خارجه ایران از زمان افزایش تنشها چند بار با اسحاق دار، وزیر خارجه پاکستان، و امیرخان متقی، وزیر خارجه اداره طالبان نیز گفتوگو کرده است. جمهوری اسلامی ایران بیش از هر کشور دیگری نگران تشدید بحران در روابط طالبان با پاکستان است.
جمهوری اسلامی بهخوبی از عمق بحران و تنش در روابط طالبان و پاکستان آگاه است و میداند که این تنش میتواند به جنگ مستقیم و غیرقابل کنترول منجر شود که همه کشورهای منطقه را متأثر کند.
اما نگرانی ایران از کجا ناشی میشود و آیا جمهوری اسلامی قادر است به کاهش تنش و جلوگیری از درگیری کمک کند؟
همباوری طالبان و ایران از «دسیسه امریکا»
ایران همواره نسبت به مداخله امریکا و بازگشت احتمالی این کشور به افغانستان هشدار داده است. تهران چه در قالب فرمت مسکو، چه در نشست شانگهای و سایر پلتفرمهای بینالمللی از جمله نشست چهارجانبه در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد نسبت به تلاش امریکا برای بازگشت به افغانستان هشدار داده است. به نظر میرسد جمهوری اسلامی، اظهارات رئیسجمهور امریکا درباره بازگشت دوباره ایالات متحده به پایگاه هوایی بگرام را جدی گرفته است.
به نظر میرسد ایران با طالبان همعقیده است که در عقب درگیری پاکستان با طالبان امریکا قرار دارد. سه دور سفر عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان به امریکا و گفتوگوهای شهباز شریف نخستوزیر پاکستان با دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا و در ادامه آن گسترش روابط بازرگانی بین دو کشور، این نگرانی را تشدید کرده است.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، نیز پیشتر گفته بود شکست مذاکرات با پاکستان نشان میدهد که اسلامآباد در پی بحرانزایی و کشاندن پای امریکا به منطقه است. بازگشت امریکا به افغانستان برای ایران کابوس تمام عیار محسوب میشود.
ایران تلاش دارد از رویارویی نظامی میان طالبان و پاکستان جلوگیری کند، زیرا هرگونه آشوب یا بحران در افغانستان بیشترین آسیب را متوجه تهران خواهد کرد.
پس از بازگشت طالبان به قدرت، ایران شاهد موج عظیمی از مهاجران افغان بوده است. افزایش رقم مهاجران، موجب اعتراضات داخلی در ایران شد و جمهوری اسلامی تصمیم به اخراج کامل مهاجران فاقد مدرک گرفت. از آغاز سال جاری خورشیدی نزدیک به دو میلیون مهاجر از ایران اخراج شدهاند. بنابراین، هرگونه تنش جدید میتواند موج تازهای از مهاجران را روانه این کشور کند.
این کشور با ساخت دیوار مرزی و تشدید تدابیر امنیتی در مرز با افغانستان نتوانسته است جلو قاچاقچیان را بگیرد و مانع ورود مهاجران شود.
از دست دادن بازار افغانستان
در میان کشورهای همسایه، ایران نزدیکترین و گستردهترین روابط را با طالبان دارد و شریک اول اقتصادی اداره طالبان محسوب میشود.
حجم تجارت دو طرف به حدود چهار میلیارد دالر در سال میرسد. قطع روابط تجاری با پاکستان فرصت تازهای به ایران زیر تحریم جهانی فراهم کرده است. هواپیماهای تحریمشده ایرانی که نمیتوانند به اروپا و امریکا بروند پروازهای خود را به کابل و مزار شریف شروع کردهاند. بازرگانان ایرانی به بازارهای افغانستان و بخش معادن و نفت و گاز افغانستان چشم دوختهاند.
طالبان هم با دلگرمی از بندر چابهار و بندر عباس تصمیم به قطع روابط تجاری با پاکستان گرفته است. بنابراین، ایران که زیر تحریم جهانی است و به شدت منزوی، نمیخواهد یک بازار کلان اقتصادی در همسایگی خود را از دست بدهد.
ترس از داعش خراسان
همزمان، جمهوری اسلامی نگران تهدیدهای تروریستی از خاک افغانستان است. داعش خراسان تهدید مستقیم برای ایران محسوب میشود. طالبان توانسته است داعش خراسان را کنترول و حملات آن را مدیریت کند، اما تضعیف طالبان میتواند زمینه را برای داعش فراهم کند تا به اهداف خود در داخل ایران حمله کند، مانند حملات سال گذشته در کرمان در روز یادبود قاسم سلیمانی.
همچنین گروههای دیگری مانند جیشالعدل که در ولایتهای مرزی مستقر هستند، آمادهاند تا از هر خلأ امنیتی استفاده کنند و حملات مرگباری انجام دهند. این گروه با تقلید از طالبان حملات مسلحانه در بلوچستان انجام داده است. هرگونه خلأ جدید، به تقویت جیشالعدل در جنوب غرب افغانستان منجر خواهد شد. نزدیک به ۲۲ گروه تروریستی فعال در افغانستان، تحت پوشش طالبان، نیز تهدیدی برای ایران و دیگر کشورهای منطقه هستند.
از دست رفتن نفوذ بر کابل و قندهار
ایران با طالبان در زمینههای اطلاعاتی، امنیتی، رسانهای و فرهنگی همکاری دارد. پژوهشگران معتقدند جمهوری اسلامی بیشترین نفوذ را در حلقه رهبری هبتالله، رهبر طالبان، در قندهار دارد.
پس از برهم خوردن روابط طالبان با پاکستان، اکنون ایران حرف اول در افغانستان را میزند. هرچند تأثیر قطر بر سیاستهای طالبان به مراتب بیشتر از ایران است. اما ایران در حوزههایی چون اقتصاد، و دولتداری بر طالبان نفوذ دارد.
ایران که نفوذ خود را در خاورمیانه، به ویژه در سوریه، از دست داده و نفوذش در عراق، لبنان و فلسطین کاهش یافته، تلاش دارد طالبان را به عنوان یک گروه نیابتی خود معرفی کند. جمهوری اسلامی حاضر نیست رژیمی نزدیک به خود در کابل و قندهار را از دست بدهد.
روشن نیست ایران به دلیل نگرانیهای خود سعی دارد منطقه را به حل بحران میان طالبان و پاکستان ترغیب کند یا این برنامه به درخواست کابل و قندهار اجرا میشود.
با این حال، تاکنون، نه پاکستان و نه طالبان به درخواست میانجیگری ایران وقعی نگذاشتهاند. جمهوری اسلامی با وجود روابط نزدیک با طالبان و پاکستان، تأثیرگذاری استراتژیک بر دو طرف ندارد. برعکس، ترکیه بر پاکستان و قطر بر طالبان تأثیر دارند، اما حتی این دو کشور نتوانستند طالبان و پاکستان را به توافق برسانند.
بنابراین، بعید است تلاشهای ایران بتواند رابطه طالبان و پاکستان را بهبود بخشد. بالعکس، نگرانی و مداخله ایران میتواند حساسیت کشورهایی مانند امریکا را افزایش دهد و پیچیدگی بنبست جاری و احتمال جنگ را بیشتر کند.