پس از چهار سال یأس، مخالفان طالبان به آینده امیدوار شدهاند

اردوگاه مخالفان طالبان در حال گذار از یاس مطلق به امید محتاطانه است؛ امیدی واقعی، اما هنوز شکننده و وابسته به تحولات منطقهای و جهانی.

اردوگاه مخالفان طالبان در حال گذار از یاس مطلق به امید محتاطانه است؛ امیدی واقعی، اما هنوز شکننده و وابسته به تحولات منطقهای و جهانی.
روز یکشنبه قرار است نشست منطقهای با میزبانی تهران درباره افغانستان برگزار شود.
تهران در روزهای گذشته همزمان مشغول آمادگیها برای برگزاری یک نشست منطقهای درباره افغانستان و تشویق مخالفان طالبان برای صدور یک اعلامیه مشترک بوده است.
در منطقه فضایی به وجود آمده که باعث امیدواری و تحرک کمپیشینه مخالفان طالبان شده است.
یکونیم سال پیش، کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی نسبت به تعامل با طالبان در حدی خوشبین بودند که به ذبیحالله مجاهد، سخنگوی هبتالله آخندزاده اجازه دادند عملاً ترکیب مهمانان، دستور کار و حتی نتایج نشست سوم دوحه درباره افغانستان را دستکاری کند.
برای جلب رضایت طالبان، سازمان ملل اپوزیسیون افغانستان، زنان و نمایندگان جامعه مدنی را از میزهای اصلی نشست سوم دوحه حذف کرد؛ تصمیمی که بسیاری از نیروهای دموکراتیک را به حاشیه راند و آنها را در موقعیت یأس و بیاعتمادی قرار داد.
اما یکونیم سال بعد، فضای سیاسی بهطور نسبی تغییر کرده است. مخالفان طالبان اکنون از امیدهای تازه سخن میگویند و احساس میکنند ورق تا حدی به نفع آنها برگشته است.
در این مقاله به این موضوع میپردازیم که چه تحولاتی موجب افزایش امیدواری مخالفان طالبان شده، نیروهای دموکراتیک افغانستان تا چه اندازه میتوانند روی حمایت منطقهای و جهانی حساب کنند و آیا نشست منطقهای هفته آینده در تهران از مطالبات مطرحشده در بیانیه مخالفان طالبان حمایت خواهد کرد؟
حنیف اتمر، وزیر خارجه پیشین افغانستان، به افغانستاناینترنشنال گفت که میان سیاسیون افغان، کشورهای منطقه و جامعه جهانی یک اجماع روبهگسترش شکل گرفته: نگرانیها درباره وضعیت افغانستان «غیرقابل تحمل» شده و میتواند به «مصیبتی بزرگ» بینجامد. او تأکید میکند که اولویتدادن به یک روند سیاسی، حمایت جامعه جهانی از آن و تمکین طالبان به گفتوگوهای معنادار، ضروری است.
درخواست از طالبان برای تن دادن به گفتوگو با مخالفان برای تشکیل حکومت همهشمول گپ تازهای نیست. اما اتمر میگوید «یک نیروی محرک تازه» در میدان دیده میشود.
حنیف اتمر سه عامل را منبع اصلی امیدواری مخالفان طالبان میداند: ناکامیهای عملی طالبان در اداره کشور، افزایش نگرانی دولتهای منطقه و ضرورت پاسخگویی به خواستههای مشروع مردم افغانستان. او میگوید بههم پیوستن این سه عامل «یک نیروی محرکه جدید» ایجاد کرده است؛ نیرویی که میتواند زمینهساز یک روند سیاسی مؤثر شود، هرچند هنوز زمان دقیق این تغییر مشخص نیست.
یک مقام ارشد جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود نیز به افغانستاناینترنشنال گفت مهمترین نشانهٔ امیدواری آن است که «یک تحلیل مشترک از ناپایداری وضعیت» میان اپوزیسیون افغانستان و بخشهایی از جامعه جهانی شکل گرفته است. به گفته او، «فضای سیاسی در منطقه و جهان برای مخالفان طالبان بازتر شده و فهم عمیقتری میان جریانهای ضدطالبان در حال شکلگیری است.»
بازی ایران؛ مخالف براندازی، موافق راهحل سیاسی
بدون تشویق ایران کنار آمدن چهرههایی چون احمد مسعود و حنیف اتمر یا عطامحمد نور و معصوم استانکزی دشوار به نظر میرسید. این همصدایی همزمان با آمادهسازی نشست منطقهای هفته آینده صورت گرفت که نمایندگان ویژه ایران، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، چین و روسیه در تهران گردهم خواهند آمد تا درباره افغانستان گفتوگو کنند.
پاکستان از قصد ایران برای برگزاری نشستی درباره افغانستان استقبال کرده است؛ اما وزارت خارجه طالبان اعلام کرد که نمایندهای به این نشست نخواهد فرستاد. مخالفان طالبان با امیدواری چشم به اقدامات بعدی تهران دوختهاند.
نشست منطقهای تهران قرار است یکشنبه ۲۳ قوس برگزار شود.
در آستانه این نشست، یک جلسه همصدایی میان سیاسیون افغانستان روز سهشنبه ۱۸ قوس برگزار شد که شرکتکنندگان خواستار آغاز مذاکرات صلح با پشتیبانی شورای امنیت سازمان ملل برای حل بحران افغانستان شد.
شرکتکنندگان از کشورهای منطقه نیز خواستند از روند سیاسی برای تشکیل حکومت فراگیر حمایت کنند.
تاکنون دستور کار نشست تهران علنی نشده است؛ سوال مهم این است که آیا نشست هفت کشور منطقه در تهران از این مطالبه حمایت خواهد کرد؟
یک روز پس از همصدایی سیاسیون افغانستان، امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در نشست شورای امنیت سازمان ملل، مواضعی نزدیک به مطالبات این سه جریان اعلام کرد. در بیانیه مشترک تحت عنوان «همصدایی ملی احزاب و جریانهای سیاسی افغانستان» بر ایجاد «یک نظام مشروع» و حل بحران از طریق «مذاکرات همهشمول و فراگیر» تأکید شده است؛ خواستی که نماینده تهران نیز آنرا تکرار کرد.
نماینده ایران در نشست شورای امنیت هشدار داد که نبود یک دولت فراگیر در افغانستان به افزایش تنش و درگیریها منجر شده و تشکیل چنین حکومتی برای جلوگیری از بازگشت جنگ ضروری است. او با اشاره به مرز طولانی دو کشور و حضور میلیونها مهاجر افغان در ایران تأکید کرد که تحولات افغانستان تأثیری «مستقیم و فوری» بر جمهوری اسلامی دارد.
برخی از برگزارکنندگان نشست سیاسی مخالف طالبان پیش از صدور بیانیه به تهران سفر کرده و با مقامهای ایرانی دیدار کرده بودند.

برخلاف پاکستان، ایران -نه در الفاظ و نه در عمل- از براندازی طالبان حمایت نمیکند و خواستار گفتوگوهایی است که حضور گروههای دیگر سیاسی در ساختار قدرت را ممکن سازد. تهران در عین حال روابط خود با طالبان را ادامه میدهد و تشدید درگیریها در افغانستان را به نفع خود نمیداند.
در بیانیه مشترک سه جریان سیاسی افغانستان نیز نشانهای از تمایل به سرنگونی طالبان از طریق مبارزه مسلحانه دیده نمیشود و تأکید اصلی بر راهحل سیاسی است. به نظر میرسد ادبیات بیانیه مشترک مخالفان طالبان به گونهای تنظیم شده بود که زیاد «سفت و سخت» نباشد و دعوت به جنگ نکند، تا کشورهای منطقه بتوانند از آن حمایت کنند.
حنیف اتمر، وزیر خارجه پیشین افغانستان و عضو این ائتلاف، گفت حتی گروههایی که در مقاومت مسلحانه دخیلاند، «گفتوگو را ترجیح میدهند» و پذیرفتهاند که اولویت با مذاکرات بینالافغانی و راهحل سیاسی است. به گفته او، تمکین به روند سیاسی «راه مؤثر، مشروع و اخلاقی» برای هر حاکم است و نپذیرفتن آن میتواند پیامدهای بلندمدت داشته باشد.
در چهار سال گذشته، درخواست گفتوگو به شیوههای مختلف تکرار شده است؛ اما طالبان تاکنون پاسخ مثبت ندادهاند.
تهران با مشاهده نخستین نشانههای جدیتر شدن مخالفان طالبان، وارد عمل شده و تلاش دارد ابتکار عمل را در دست بگیرد و همزمان سیاسیون ضدطالبان و نمایندگان منطقه را گردهم آورد تا نفوذ خود را در آینده افغانستان از دست ندهد. به همین دلیل، پیش از میزبانی نشست منطقهای، از مخالفان طالبان خواسته شد یک «آدرس واحد» ایجاد کنند تا جامعه جهانی برای گفتوگو بتواند به آن مراجعه کند.
علاوه بر تشکیل یک حکومت فراگیر، رفع محدودیتها علیه دختران و زنان، ادامه کمکهای بشردوستانه با شفافیت، و تضمین حقوق اقلیتها و زنان از جمله خواستهای مشترک در بیانیه مخالفان طالبان و اظهارات نماینده ایران در شورای امنیت است.
پاکستانیها از براندازی سخن میگویند
موضعگیری پاکستان در نشست هفته آینده در تهران تأثیر قابل توجهی خواهد داشت. تغییر رویکرد اسلامآباد نسبت به طالبان یکی از مهمترین عوامل افزایش امیدواری اپوزیسیون افغانستان است. اگرچه یکونیم سال پیش حضور چهرههای ضدطالبان در دوحه برای پاکستان خوشایند نبود، اکنون مقامهای پاکستانی صراحتاً از «تغییر رژیم» سخن میگویند. درگیریهای مرزی دهها کشته و صدها زخمی داشته و تجارت میان دو کشور برای دو ماه متوقف شده است. دیپلوماتهای پاکستانی طالبان را ناکارآمد میدانند و بر وجود اپوزیسیون سیاسی و احتمال تغییر رژیم در شمال افغانستان تأکید دارند.
اسلامآباد، مخالفان طالبان را تجهیز خواهد کرد؟
فردوس کاوش، روزنامهنگار، میگوید تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) به هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان افغانستان، بیعت کرده و خود را ملزم به اطاعت ایدئولوژیک از او میداند. اسلامآباد معتقد است که اگر هبتالله بخواهد، میتواند با یک فتوا جنگ تیتیپی علیه ارتش پاکستان را متوقف کند؛ اما او به دلایل ایدئولوژیک از انجام این کار خودداری میکند.
به گفته کاوش، تجربه چهار سال گذشته نشان داده که نه «امتیاز» و نه «فشار» قادر بوده موضع طالبان در قبال تیتیپی را تغییر دهد. این وضعیت در پاکستان این برداشت را تقویت کرده که سیاست دیرینه «عمق استراتژیک» در افغانستان شکست خورده و تغییر رژیم در کابل ضروری است. در همین چارچوب، تماسهای پاکستان با چهرههای سیاسی تبعیدی افغانستان افزایش یافته است.
طالبان در واکنش به نگرانیهای پاکستان، روز چهارشنبه صدها روحانی را گردهم آورد و بیانیهای صادر کرد که در آن تأکید شده «هیچ افغان نباید برای جنگ به پاکستان برود». اسلامآباد اما این بیانیه را کافی نمیداند و خواهان تضمین کتبی شخص هبتالله است؛ درخواستی که مقامهای طالبان گفتهاند رهبر گروه نخواهد پذیرفت.
بیانیه ملاهای طالبان نه تنها مشکلات پاکستان را حل نکرد، بلکه تهدیدی نیز با خود داشت. در بخشی از آن آمده است که «جهاد» علیه حمله خارجی بر هر افغان «فرض عین» است.
اگر هبتالله در ماههای آینده تضمینی درباره مهار تیتیپی بدهد و حملات در خاک پاکستان کاهش یابد، اسلامآباد ممکن است از حمایت سیاسی مخالفان طالبان عقبنشینی کند. اما در غیر این صورت، احتمال افزایش تماسها و همکاریهای پاکستان با مخالفان طالبان بیشتر خواهد بود.
تماسها، انتظارها و احتیاطها
منابع افغانستان اینترنشنال میگویند تاکنون همکاری نظامی مستقیمی میان پاکستان و مخالفان طالبان صورت نگرفته، با این حال گفتوگوها و مذاکرات «بسیار محتاطانه» ادامه دارد.
جبهات نظامی مخالف طالبان با احتیاط با پاکستان تعامل میکنند و میخواهند اطمینان یابند که اسلامآباد در اراده خود برای تغییر رژیم طالبان جدی است و حمایت کافی از تحرکات نظامی خواهد داشت. تاکنون پاکستان هیچ حمایت لجستیکی یا نظامی عملی از جبهههای ضدطالبان ارائه نکرده است. یکی از منابع نظامی گفته: «اگر حمایتی وجود داشت، نتیجهاش را در سقوط ولسوالیها میدیدید.»
سازمان ملل میگوید جبهههای مخالف طالبان تاکنون «چالش قابل توجهی» بر حکومت این گروه ایجاد نکردهاند؛ شش جبهه نظامی در سه ماه گذشته مسئولیت ۴۱ حمله را بر عهده داشتهاند.
مخالفان مسلح طالبان انتظار دارند اسلامآباد از موضعگیری لفظی فراتر رود و حمایت لجستیکی برای تغییر رژیم فراهم کند، اما پاکستان تاکنون وارد این مرحله نشده است. مخالفان طالبان با احتیاط عمل میکنند تا به «ابزاری برای تبلیغات جنگی» اسلامآباد تبدیل نشوند.
اقدام عملی پاکستان تاکنون محدود به میزبانی نشست هفتم میزان در اسلامآباد با حضور برخی سیاستمداران مخالف طالبان بوده است؛ جبهههای نظامی در این نشست شرکت نکردهاند. نصیراحمد اندیشه، نماینده دایمی افغانستان در ژنو، میگوید «اِستبلشمنت پاکستان» اکنون به این نتیجه رسیده که باید با چهرههای غیرطالب کار کند؛ افرادی که گرایش ملیگرایی شدید ندارند.
با این حال، اگر پاکستان بتواند از نفوذ باقیمانده خود بر طالبان استفاده کرده و رفتار آنها را تغییر دهد، احتمالاً از برنامه براندازی کامل صرفنظر خواهد کرد.
چرا تغییر رژیم کابل برای پاکستان دشوار است؟
فردوس کاوش، روزنامهنگار، میگوید از منظر نظری، تغییر رژیم در افغانستان و ایجاد یک حکومت فراگیر و نرمال، میتواند موضع تیتیپی را تضعیف کند. اما در عمل، این گزینه برای پاکستان قابل اجرا نیست.
او تأکید میکند که اسلامآباد بهتنهایی توانایی تغییر رژیم را ندارد و برای چنین اقدامی باید حمایت قدرتهای بزرگ و برخی کشورهای منطقه را جلب کند؛ حمایتی که فعلاً نشانهای از آن دیده نمیشود.
به گفته او، موضعگیری کشورهایی مثل امریکا، روسیه، چین و ایران نشان میدهد که آنان تمایل ندارند وارد پروژه تغییر رژیم شوند و تعامل رسمی و غیررسمی با طالبان را مطلوبتر میبینند.
تاجیکستان، اوزبیکستان، ترکمنستان، چین و روسیه
علاوه بر ایران که میزبان نشست منطقهای هفته آینده است و پاکستان که به شدت از طالبان ناراض است، نمایندگان تاجیکستان، اوزبیکستان، ترکمنستان، چین و روسیه نیز در نشست منطقهای هفته آینده در تهران شرکت خواهند کرد.
تاجیکستان نسبت به جبهه مقاومت ملی افغانستان به رهبری احمد مسعود حسننیت دارد و به طالبان به قدر کافی اعتماد ندارد. تاجیکستان برای مدتها میزبان رهبران سیاسی و مخالفان طالبان بوده و سفارت افغانستان در دوشنبه تحت کنترول مخالفان طالبان باقی مانده است. دوشنبه از مخالفان سیاسی و جبهات مقاومت پشتیبانی غیررسمی کرده، اما بهدلیل ملاحظات امنیتی و داخلی از حمایت مستقیم نظامی علیه طالبان خودداری میکند.
روسیه تنها کشوری است که طالبان را رسماً بهعنوان حکومت افغانستان بهرسمیت شناخته است. اما مسکو نیز از طالبان خواسته حکومتی فراگیر ایجاد کند. ولادیمیر پوتین، رئيسجمهور روسیه برای توجیه روابط نزدیک با میگوید میخواهد با طالبان ارتباط داشته باشد تا بر این گروه تأثیر بگذارد، اما تاکنون نشانه جدی دیده نشده که نشان بدهد مسکو از نفوذ خود بر طالبان برای ایجاد دولت همهشمول یا یک روند سیاسی فراگیر استفاده میکند. مسکو احتمالا در نشست منطقهای از ایده تعامل با طالبان و تشویق این گروه به ایجاد یک ساختار فراگیر و مبارزه با گروههای دهشتافگن حمایت خواهد کرد.
طالبان امیدوار بود بعد از روسیه کشورهای آسیای میانه مثل اوزبیکستان و ترکمنستان نیز این گروه را به رسمیت بشناسد. اما این کشورها بهدلایل امنیتی طالبان را به رسمیت نشناختند. نهادهای ملکی اوزبیکستان روابط گسترده با طالبان دارند اما این کشور درباره بند آب قوشتپه و مسایل امنیتی نگرانی دارد.
چین روابط عملگرایانه و اقتصادی با طالبان دارد و برای سرمایهگذاری در بخش معدن وارد افغانستان شده است. با این حال، حملات اخیر در مرز افغانستان و تاجیکستان که شماری از شهروندان چینی را کشته، نگرانی بیجینگ را درباره گروههای اویغور افزایش داده است. چین از طالبان خواسته است درباره کشتهشدن شهروندانش تحقیق کند. همچنین چین نگرانی پاکستان درباره حضور تیتیپی در خاک افغانستان را بهجا میداند.
غرب با انتقادهای بدون حمایت از اپوزیسیون به حاشیه رفته است
کشورهای غربی بهدلیل اولویتهای دیگر جهانی در افغانستان کم کم به حاشیه رفتهاند. این کشورها تمرکز خود را از تعامل مستقیم با طالبان به کمکهای بشردوستانه و کنترول مهاجرت معطوف کردند.
کشورهای غربی با وجود نارضایتی عمیق از شیوه حکومتداری طالبان و بیاعتمادی به این گروه، تاکنون ارتباط مؤثری با جبهههای نظامی مخالف طالبان برقرار نکردهاند و موضعگیریهایشان عمدتاً در قالب انتقادهای حقوق بشری باقی مانده است.
اخیرا اتحادیه اروپا در بروکسل نشستی با دو جبهه نظامی مخالف طالبان برگزار کرد، اما حمایت عملی از براندازی طالبان نکرده است.
اسحاق دار، وزیر خارجه پاکستان در آخرین سفر خود به اروپا به ۲۷ کشور اروپایی درباره درگیریها با طالبان توضیح داده و گفته است که به این گروه اعتماد نکنند. در پایان این سفر پاکستان و اتحادیه اروپا خواهان آغاز روند سیاسی [گفتوگو برای تشکیل یک حکومت جدید] در افغانستان شدند.
استرالیا نخستین کشوری بود که از اتحاد جریانهای سیاسی مخالف طالبان استقبال کرد و آن را گامی امیدوارکننده برای دستیابی به حاکمیت ملی، حکومتداری دموکراتیک و حمایت از حقوق بشر توصیف کرد.
در نشست شورای امنیت، نماینده ایالات متحده طالبان را «غیرقابل اعتماد» خواند و این گروه را مسئول وضعیت فقر، بیکاری و بحران انسانی کنونی دانست. نماینده فرانسه نیز از ایده «حکومت فراگیر در افغانستان» حمایت کرد و گفت تعامل با طالبان تنها زمانی امکانپذیر است که این گروه به تعهدات بینالمللی خود، بهویژه در حوزه حقوق زنان، عمل کند. نماینده بریتانیا با هشدار درباره وخامت حقوق بشر، خواستار شکلگیری موضعی واحد در سطح جهانی شد.
نتیجهگیری
فضای سیاسی افغانستان پس از آخرین نشست دوحه در یکونیم سال گذشته، بهتدریج تغییر کرده و مخالفان طالبان اکنون با امیدهای تازه به صحنه سیاسی بازگشتهاند.
تقریباً همه کشورهای منطقه، از جمله ایران، پاکستان، تاجیکستان، اوزبیکستان، ترکمنستان، روسیه و چین، درباره نگرانیهای امنیتی ناشی از افغانستان و ضرورت تشکیل «حکومت همهشمول» اتفاق نظر دارند. اپوزیسیون طالبان به این کشورها پیشنهاد داده است که از طرح حل بحران افغانستان از طریق گفتوگوهای سیاسی و ایجاد یک حکومت فراگیر حمایت بیشتری نشان بدهند. هیچ یک از قدرتهای منطقه (به جز موضع لفظی و محدود پاکستان) از براندازی مستقیم طالبان حمایتی نشان ندادهاند، اکثر کشورهای منطقه در حال تعامل با طالباناند. کشورهای منطقه نگرانیهایی درباره حقوق زنان، اقلیتها و کنترول مهاجرت دارند اما هنوز هیچ فشار جدی بر طالبان برای بهبود وضعیت حقوق بشر نشان ندادهاند.
در مجموع، افغانستان در نقطهای قرار دارد که فرصتهای سیاسی برای مخالفان طالبان وجود دارد، اما تحقق این فرصتها به همکاری منطقهای، تمکین طالبان به گفتوگوهای معنادار و حمایت عملی جامعه جهانی بستگی دارد.